تصور کنید یک اداره دولتی پرپیچ و خم آنقدر پف کرده که تعداد کمی از قطعات بی شمار آن ایده روشنی دارند. تصور کنید که سالانه ده ها میلیارد دلار مالیات در آن ناپدید می شود، به سبک سیاه چاله، زیرا نمی تواند از ممیزی اجباری کنگره عبور کند.
حال، تصور کنید که دو بخش از این قبیل وجود دارد، هر دو غول پیکر، و شما در حال درک الگوی جدید امنیتی قرن بیست و یکم آمریکا هستید.
از سال 2003، وزارت دفاع این تعریف را برای یک T انجام داده است، اما تنها نبوده است. وزارت امنیت داخلی (DHS) که در ماه مارس امسال دهمین سالگرد تولد خود را جشن می گیرد، به یک پنتاگون مینیاتوری تبدیل شده است. قرار است این بخش «دفاع» واقعی باشد - زیرا پنتاگون اساساً یک وزارت دفاع است - و مملو از همان مسائل و نقصهایی است که منتقدان مجتمع نظامی-صنعتی دههها از آن انتقاد کردهاند. به عبارت دیگر، «امنیت میهن» تبدیل به یک غارتگر چاق دیگر شده است.
اما نکته عجیب اینجاست: برخلاف پنتاگون، این هیولا هیچ توجهی را به خود جلب نمیکند - حتی اگر طبق محاسبات ما، این کشور از 791 سپتامبر تاکنون 9 میلیارد دلار را صرف «امنیت داخلی» کرده است. واشنگتن برای اینکه بفهمید چقدر بزرگ است، 11 میلیارد دلار با تورم تعدیل شده برای کل هزینه کرد. قرارداد جدید.
علیرغم جذب مقداری پول که میتوانست زیرساختهای در حال فروپاشی را از ساحل به ساحل بازسازی کند، این آژانس جدید و مفهوم «امنیت داخلی» تا حد زیادی در زیر رادار رسانهها قرار گرفته است - با نتایج فاجعهبار.
و این واقعاً جای تعجب نیست، با توجه به اینکه چگونه DHS به وجود آمد.
چند ماه قبل از 9 سپتامبر، کنگره امنیت ملی را صادر کرد گزارش با اذعان به اینکه سیاست دفاعی ایالات متحده برای مقابله با چالش های قرن بیست و یکم تکامل نیافته است. در این گزارش "آژانس امنیت ملی ملی" با یک رهبر برای نظارت بر ابتکارات به سبک امنیت داخلی در سراسر طیف گسترده ای از دولت فدرال توصیه می شود. اگرچه این گزارش هشدار داده بود که ممکن است یک حمله تروریستی در خاک آمریکا رخ دهد، اما گرد و غبار را جمع کرد.
سپس حمله صورت گرفت و قانونگذاران هر دو احزاب سیاسی و مردم آمریکا خواهان اقدام سریع و قاطع بودند. مقامات ارشد و مشاوران پرزیدنت جورج دبلیو بوش در 9 سپتامبر شانس اصلی خود را دیدند دست کشیدن دیکتاتور عراق صدام حسین و تأسیس الف Pax Americana در خاورمیانه بزرگ دیگران، که عموماً خود را قهرمان دولت کوچک میخواندند، فرصتی را دیدند که با افزایش هزینههای امنیتی، دولت بزرگ را در داخل کشور گسترش دهند.
تصمیم آنها برای ترکیب امنیت داخلی تحت یک آژانس مانند فرستادن کشتی تایتانیک به نزدیکترین میدان کوه های یخ بود.
پرزیدنت بوش ابتدا یک دفتر امنیت داخلی در کاخ سفید ایجاد کرد و سپس با آن قانون امنیت داخلی 2002، برنامه ریزی برای یک بخش اجرایی جدید گذاشت. DHS با میلیاردها دلار تأمین مالی شد و با 180,000 کارمند فدرال در 1 مارس 2003 افتتاح شد. این سازمان به عنوان بزرگترین سازماندهی مجدد دولت فدرال از سال 1947 که به طور مناسب وزارت دفاع تأسیس شد، شناخته شد.
پرزیدنت بوش با اعلام برنامههایی برای این شاخه جدید دولت، اعلامیه کمتر شناخته شدهای مبنی بر «ماموریت انجام شده» که مدتها قبل از آن انجام شده بود، ارائه کرد. بنر بدنام بر روی یک ناو هواپیمابر برای جشن گرفتن "پیروزی" خود در عراق. در نوامبر 2002، او گفت:تهدید مستمر تروریسم، تهدید به کشتار جمعی در خاک خودمان، با یک پاسخ متحد و مؤثر مواجه خواهد شد.»
ماموریت ناتمام (زمان بزرگ).
یک دهه بعد، نگاهی دقیق به برنامههای امنیت داخلی که اکنون دولت ایالات متحده را در بر میگیرد، نشان میدهد که هیچ چیز «یکپارچه» در مورد آن وجود ندارد. نه همه برنامه های امنیت داخلی از طریق وزارت امنیت داخلی مدیریت می شوند و نه همه برنامه ها در وزارت امنیت داخلی مربوط به تامین امنیت میهن هستند.
مقامات فدرال DHS را ایجاد کرد با گردآوری 22 بخش دولتی موجود، از جمله آژانس های مستقل مانند آژانس مدیریت فوریت های فدرال، که با نام اختصاری آن FEMA شناخته می شود، و گارد ساحلی، که با برنامه های مرتبط و غیرمرتبط با ضد تروریسم همراه بود. آنها همچنین مجموعهای از برنامهها را وارد DHS کردند که قبلاً بهعنوان بخشهایی از آژانسهای دیگر مانند تیم واکنش به حوادث هستهای از وزارت انرژی و اداره امنیت حملونقل در وزارت حملونقل وجود داشت. برای گره زدن این بخشهای نامتجانس، مقامات یک بوروکراسی بزرگ را بر روی مجموعهای از بوروکراسیهای موجود ایجاد کردند. در همان زمان، آنها مجموعهای از برنامههای ضدتروریسم را در بقیه دولت فدرال پراکنده کردند، به این معنی که یک دهه بعد، بسیاری از فعالیتها در DHS توسط برنامههای مشابه در جاهای دیگر تکرار میشوند.
دنباله ای از پودر سوخاری در فدرال اسناد بودجه نشان می دهد که چقدر برای امنیت داخلی و توسط کدام آژانس ها هزینه شده است، اگرچه جزئیات در مورد آنچه که این پول خریداری می کند کمیاب است. بودجه DHS در سال گذشته 60 میلیارد دلار بود. با این حال، تنها 35 میلیارد دلار برای برنامه های ضد تروریسم از انواع مختلف اختصاص داده شد. در این میان، کل بودجه فدرال برای امنیت داخلی (کوچک و کوچک) 68 میلیارد دلار بود - رقمی که علاوه بر پول DHS، شامل 17 میلیارد دلار برای وزارت دفاع، به علاوه حدود 4 میلیارد دلار برای هر کدام برای وزارت دفاع است. وزارت دادگستری و بهداشت و خدمات انسانی، با چند میلیارد اخیر که تقریباً در تمام آژانس های فدرال موجود پراکنده شده است.
از زمانی که این بوروکراسی امنیتی جدید شروع به کار کرد، دفتر پاسخگویی دولت (GAO)، ناظر داخلی واشنگتن، DHS را "ریسک بالا" قضیه. و هرگز آهنگ خود را تغییر نداده است. گزارشهای منظم GAO بخش را به دقت بررسی میکند و مشکلات عمده را شناسایی میکند. به عنوان مثال، در مارس سال گذشته، یک گزارش GAO اشاره کرد که دفتر در مجموع 1,600 تغییر را توصیه کرده بود. در آن زمان، دپارتمان فقط «حدود نیمی از آنها را مورد خطاب قرار داده بود» - و پرداختن به آن لزوماً به معنای حل شدن نیست.
بنابراین مطمئن باشید، در بهترین جهان های ممکن امنیت داخلی، طبق گفته ناظر خود دولت، پس از اینکه ما به عنوان یک ملت 800 میلیارد دلار را در سوراخ خرگوش امنیت داخلی ریختیم، تنها 791 موضوع باقی مانده است. در واقع، در همان مناطقی که DHS ظاهراً از طرف ما ایمن می کند، مشکلاتی وجود دارد:
* امنیت بندر را در نظر بگیرید: برای ورود یک شبه سلاح کشتار جمعی به ایالات متحده مشکل چندانی نخواهید داشت. پایانه های باری نقطه ورود کانتینرها از سراسر جهان هستند و مجموعه ای از گزارش ها آسیب پذیری های بی شماری از جمله شکاف در غربالگری مواد هسته ای و رادیولوژیکی پس از صرف 200 میلیون دلار برای فناوری غربالگری جدید، DHS تشخیص داد که بهبودهای کافی را ارائه نمی دهد و برنامه را لغو کرد (اما نه هزینه ای که برای شما، مالیات دهندگان هزینه می کند).
* سپس مشکلات غربالگری افرادی که وارد این کشور می شوند وجود دارد. سهم شیر مسئولیت امنیت مرزها بر عهده بخشی از DHS، گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده (CBP) است که در سال مالی 11.7 بودجه 2012 میلیارد دلاری داشت. اما در سرزمین تکراری مطلق که نسخه واشنگتن از ضد تروریسم است، وجود دارد. همچنین چیزی به نام برنامه امنیت مرزی در وزارت امور خارجه با بودجه جداگانه ای بالغ بر 2.2 میلیارد دلار در سال گذشته است. این هیئت منصفه خارج است در مورد اینکه آیا این برنامه ها به طور ضعیف وظایف خود را انجام می دهند، حتی همانطور که خودشان آنها را تعریف می کنند. مانند بسیاری دیگر از برنامه های DHS، تنها کاری که آنها با موفقیت انجام می دهند بسته شدن و قفل کردن چیزی که زمانی یک جامعه "باز" در نظر گرفته می شد.
* با حدود 14 میلیارد دلار در هر سال، وزارت امنیت داخلی از طریق FEMA پاسخ به بلایا و بازیابی را انجام می دهد، چیزی که به معنای آمادگی برای بلایای مصنوعی و همچنین بلایای طبیعی است. اما تحقیقات سال 2012 توسط GAO یافت که FEMA از یک روش منسوخ برای ارزیابی توانایی منطقه فاجعهزده برای پاسخدهی و بازیابی بدون مداخله فدرال استفاده میکند. طوفان شنی.
* به تازگی، آشکار شد که DHS 431 میلیون دلار برای یک سیستم رادیویی برای برقراری ارتباط در این بخش هزینه کرده است - اما تنها یکی از بیش از 400 کارمندی که در مورد این سیستم سؤال شده بودند ادعا کرد که کوچکترین ایده ای برای استفاده از آن دارد. هرگز تعجب آور نیست که بشنویم که مقامات در سازمان های جداگانه در هماهنگی با مشکل مواجه هستند، اما این نشانه ای بود که حتی در داخل در DHS، کارمندان با اصول ارتباط دست و پنجه نرم می کنند.
* در یک نظرسنجی که همه بخشهای فدرال را پوشش میدهد، کارمندان DHS سطوح پایینتری از آن را گزارش کردند نامزدی با کارشان کارگران خود آن DHS نامیده می شود بدترین آژانس فدرال برای کار
اینها تنها تعداد کمی از مشکلات فاحش در داخل دپارتمان ده ساله است. با این حال، از آنجایی که امنیت داخلی به یک سازمان محدود نمی شود، مطمئن باشید که مشکل آن هم نیست:
* به عنوان مثال، 17 میلیارد دلار بودجه امنیت داخلی در وزارت دفاع وجود دارد - کوهی از پول نقد برای دفاع در برابر حملات تروریستی، حفاظت از حریم هوایی ایالات متحده و تامین امنیت در پایگاه های نظامی. اما شاید مقامات دفاعی احساس کنند که 17 میلیارد دلار از اکتبر 2012 کافی نیست گزارش توسط GAO متوجه شد که پنتاگون برنامه های منسوخ و ناقصی برای پاسخ به یک حمله داخلی از جمله سردرگمی در مورد زنجیره فرماندهی در صورت وقوع چنین رویدادی داشته است. با این حال، این نباید تعجب آور باشد: پنتاگون بسیار پر است مشکلات نظارت و برنامه های منسوخ و نجومی گران قیمت که باعث می شود DHS مانند یک دستگاه تریم و روغن کاری شده به نظر برسد.
* یا واحد ضد تروریسم داخلی در اداره الکل، تنباکو، اسلحه گرم و مواد منفجره (ATF) را در نظر بگیرید که سال گذشته 461 میلیون دلار از بودجه امنیت داخلی برخوردار بود و نه در DHS یا پنتاگون بلکه در وزارت دادگستری مستقر است. ATF تیتر ساخته شده برای دادن اسلحههای گرم به قاچاقچیان مکزیکی و از دست دادن رد آنها - و سپس دریافت که از این سلاحها در جنایات شنیع استفاده شده است. اخیراً، در پی کشتار نیوتاون، ATF توجه ها را به خود جلب کرده است زیرا در یکی از واضح ترین آزمون های نظارت و مسئولیت پذیرفته نمی شود: فاقد یک مدیر تایید شده در راس عملیات خود. (مطابق با تپه روزنامه، سناتور چارلز گراسلی (R-IA) در حال حاضر نگه داشتن انتصاب پرزیدنت اوباما به ریاست آژانس.)
واشنگتن میلیاردها دلار برای تامین امنیت به اصطلاح میهن سرمایه گذاری کرده است، اما در بسیاری از مناطقی که قرار است ایمن شوند، حفره های آشکاری به اندازه آن زخم شکاف در پهلوی تایتانیک باقی مانده است. و با این حال در طول یک دهه گذشته - حتی با وجود این مشکلات - حملات تروریستی به میهن به ندرت روحی را جریحه دار کرده است. این ممکن است سرنخی را ارائه دهد که در وهله اول چقدر تصور نادرست از وزارت امنیت داخلی وجود داشت. پس از 9 سپتامبر، درصد کمی از پول DHS به مسائل ایمنی کمتر زرق و برق دار ریخته شد. مرگ با غذا به مرگ با اسلحه به مرگ با ماشیندر مقایسه با سه مورد، ممکن است آمریکاییها را واقعاً با کمترین هزینه ایمنتر کند.
شاید عجیب ترین بخش عملیات امنیت داخلی این باشد: وجود دارد بدون تعریف توافق شده برای اینکه امنیت داخلی چیست. سرمایهای که واشنگتن برای این مفهوم سرمایهگذاری کرده است به زودی به یک تریلیون دلار نزدیک میشود، اما این مفهومی است که مرزهای مشخصی ندارد و هیچکس نمیتواند درباره آن توافق کند. بدتر از آن، تعداد کمی سؤالات سخت در مورد اینکه واقعاً به چه امنیتی نیاز داریم یا بهترین راه برای دستیابی به آن می پرسند. در عوض، واشنگتن یک بوروکراسی گسترده و پر از مشکلات ایجاد کرده و آن را به صورت خودکار راه اندازی کرده است.
و این ما را به امروز می رساند. کاهش بودجه برای اکثر برنامه های فدرال در حال انجام است، اما بسیاری از قانونگذاران صریحاً با هرگونه کاهش بودجه امنیتی مخالف هستند. آنچه به طرز دردناکی واضح است این است: صرف این واقعیت که به یک برنامه برچسب امنیت ملی یا داخلی داده می شود به این معنی نیست که کوچک کردن آن امنیت آمریکا را به خطر می اندازد. شواهد قاطع ضایعات, تکثیرو مدیریت ضعیف نشان میدهد که واشنگتن میتواند بسیار کمتر برای امنیت هزینه کند، آن را بهتر هدف قرار دهد و بسیار امنتر باشد.
در ضمن همینطور گزارش که در اوایل سال 2001 نسبت به یک حمله تروریستی در خاک ایالات متحده هشدار داده بود، همچنین توصیه می کرد که بودجه آموزش علوم و فناوری را دوبرابر کند.
در تب کاهش بودجه جاری، اصرار برای محافظت از بودجه بی حد و حصر برای برنامه های امنیت ملی توسط از بین بردن سرمایه گذاری برای عظمت این کشور - از جمله سیستم های آموزشی و زیرساختی در سطح جهانی - باید قدرتمند باشد. بنابراین هر زمان که عبارت "امنیت میهن" را می شنوید، مراقب باشید: امنیت طولانی مدت شما ممکن است در خطر باشد.
Mattea Kramer مدیر تحقیقات در طرح اولویت های ملی، جایی که کریس هلمن تحلیلگر ارشد تحقیقاتی است. هر دو هستند TomDispatch معمولی. آنها در تألیف این کتاب مشارکت داشتند راهنمای مردمی برای بودجه فدرال.
TomDispatch را دنبال کنید در توییتر و به ما بپیوندید در فیس بوک. جدیدترین کتاب Dispatch، Nick Turse's را ببینید چهره در حال تغییر امپراتوری: عملیات ویژه، هواپیماهای بدون سرنشین، جنگنده های پروکسی، پایگاه های مخفی و جنگ سایبری.
این مقاله در ابتدا ظاهر شد TomDispatch.com، وبلاگی از موسسه ملت، که جریان ثابتی از منابع، اخبار و نظرات جایگزین را از تام انگلهارت، سردبیر طولانی مدت در انتشارات، یکی از بنیانگذاران ارائه می دهد. پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده انتهای پیروزی فرهنگبه عنوان یک رمان، آخرین روزهای انتشار. آخرین کتاب او است راه آمریکایی جنگ: چگونه جنگ های بوش به جنگ اوباما تبدیل شد (کتابهای Haymarket).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا