در سال 1992، یک غول املاک و مستغلات در نیویورک گفته شده یک خبرنگار از نیویورک مجله ای که باید با زنان «مثل گند» رفتار کرد. این خلاصه کاملی از فلسفه او بود، اما ممکن است توصیف بهتری برای رفتار بسیاری از زنان با خود باشد - یا، بهتر است بگوییم، چگونه با صدایی مداوم، چنگ و انتقادی در ذهنشان رفتار می شود. آن صدای انتقادی، همانطور که اتفاق می افتد، در ذهن تعداد شگفت انگیزی از زنان، از جمله من، ثابت است.
تو هرگز به اندازه کافی خوب نخواهی بود، صدا اغلب با من زمزمه می کرد و تمرکز روی کارم را دشوار می کرد. دیر یا زود، شروع به تعجب کردم که چگونه این صدای - که متوقف نمی شود - در ذهن من و در ذهن بسیاری از زنان دیگر که با آنها صحبت کرده بودم، راه افتاد. معلوم میشود که چنین «منتقد درونی»، که به آن گفته میشود، همه چیز را با آنچه زنان همیشه در اطرافشان میشنوند، از جمله پیامهایی که توسط آن رئیسجمهور غول املاک و مستغلات پخش میشود، مرتبط است. این پدیده ای است که در این برهه سیاسی بسیار اهمیت دارد و باید بسیار بیشتر از آن مورد توجه قرار گیرد - اما من در یک دقیقه به آن خواهم رسید.
وقتی می گویم از نقل قول رئیس جمهور فعلی ما لذتی نمی برم، به من اعتماد کنید، اما در این مورد نباید از آن اجتناب کنم. او منبع واقعی پیامهای ناخوشایند و ناراحتکنندهای است که زنان در طول زندگی عادی خود با آنها مواجه میشوند. فقط یک مثال از یک منبع ظاهرا نامحدود، دونالد ترامپ میل زیادی به سرزنش زنانی دارد که شبیه مدل نیستند. (وحشت!) وقتی نیویورک تایمز مقاله نویس گیل کالینز انتقادی از امور مالی خود نوشت، به عنوان مثال، او مقاله را برش داد، تصویر او را دایره کرد و آن را به همراه یک پست برای او ارسال کرد. توجه داشته باشید که گفت: "چهره سگ!" او ممکن است شایسته نباشد، اما به شیوههایی (معمولاً ظریفتر) که زنان بهخاطر ظاهرشان قضاوت میشوند و اغلب بهخاطر آنها بیکفایت رد میشوند، صدای واضحی میدهد.
این یک مشکل بزرگ است زیرا ما انسان ها به طور طبیعی محیط خود را جذب می کنیم و اغلب در درون خود چیزهایی را که در اطراف خود می شنویم دوباره تکرار می کنیم. به عبارت دیگر، آنچه از محیط اطراف خود می گیریم بر «گفتار درونی» ما تأثیر می گذارد، گفت و گوهایی که در سکوت ذهن با خودمان داریم. به گفته استاد روانشناسی چارلز فرنیهو، نویسنده این کتاب تحسین شده صداهای درون، گفتار درونی ما توسط جهان های اجتماعی که در آن زندگی می کنیم شکل می گیرد. او توضیح می دهد: «حرف های دیگران به ذهن ما می رسد. ما مجموعهای از نشانههای کلامی را از دیگران جذب میکنیم و این نشانهها بر نحوه صحبت خصوصی ما با خود تأثیر میگذارند.
این فرآیند ناخودآگاه انتقال پیامها از محیط اطراف ما بهطور کلی توضیح میدهد که چرا زنان چنین منتقدان درونی شرورانهای پیدا میکنند.
مردان نیز ممکن است از انتقادات درونی رنج ببرند، اگرچه به نظر میرسد زنان را عمیقتر تحت تأثیر قرار میدهد. در حالی که محققان نمی توانند به طور مستقیم منفی بودن افکار خصوصی افراد را بسنجند، آنها می توانند عزت نفس را اندازه گیری کنند و شواهد نشان می دهد که زنان به طور مداوم خود را می فروشند. کوتاه، در حالی که مردان تمایل دارند بیش از حد ارزشمند است خودشان با شروع از سنین پایین، افراد به طور غریزی کلمات اعضای خانواده، همسالان، معلمان، برنامه های تلویزیونی و پست های فیس بوک را جذب می کنند. همه چیز، به طور خلاصه، که در اطراف آنها است. در این فرآیند، دختران و زنان تمایل دارند پیامهای خاصی در مورد جنسیت خود و خود دریافت کنند. سپس آن منتقد درونی را ایجاد میکنند که به نظر قانعکنندهای شبیه چیزی است که شنیدهاند.
"چرا آنها شما را دوست دارند؟"
منتقد درونی خطاب به زنی سفیدپوست که به نوجوانان مشاوره میدهد، گفت: «رانهای شما زشت است و همه شما را زشت میسازد.» این منتقد خطاب به یک زن آفریقایی-آمریکایی که مشغول شعبده بازی و مدرسه بود، گفت: "شما وزن زیادی اضافه می کنید و به همین دلیل است که او شما را ترک می کند." به زنی که تنها پس از گذراندن بیشتر زندگی خود به عنوان یک فرد مستقیم، به عنوان همجنسگرا ظاهر شد، گفت: «موهای شما درست نیست و پاهایتان برای صندل خیلی زشت است».
چنین صداهایی منعکس کننده منفی گرایی است که در دنیای روزمره به طور مرتب متوجه زنان می شود - منفی که کاستی های فرضی ما را برجسته می کند، مانند اظهار نظر ترامپ در مورد "چهره سگ". با این حال، حتی زمانی که زنان نارضایتی دائمی در مورد ظاهر ما را جذب می کنند و دائماً نگران ظاهر خود هستند، منتقد درونی همچنین ما را سرزنش می کند که زمان زیادی را صرف تمرکز بر روی چیزی بسیار بی اهمیت می کنیم. «چه بلایی سرت آمده؟ چرا نمیتوانی خودت را بپذیری؟» به یک استاد دوره تصدی گفته شد. به من گفت: «شما وانمود میکنید که به ظاهرتان اهمیت نمیدهید، اما در واقع به آن اهمیت میدهید و آنقدر اهمیت میدهید که این رقتانگیز است».
ترامپ زنانی را که شبیه مدل نیستند، مورد سرزنش قرار می دهد، با این حال به کسانی که شبیه مدل هستند نیز حمله می کند دشمنی کرد با وکیل مدافع سابق شرکت و مجین کلی، مجری فاکس نیوز. پیدا کردنش سوال کردن او که در اولین مناظره جمهوری خواهان ناخوشایند بود، جایی که او به عنوان یکی از ناظم ها خدمت می کرد، در توییتر نوشت تا از قیافه های او علیه خود استفاده کند. تعطیلات افرادی که او را "بیمبو" صدا می کردند.
این چیزی است که به عنوان یک زن جذاب در نظر گرفته می شود: مردم تمایل دارند تصور کنند که شما نباید باهوش یا شایسته باشید - نوع دیگری از پیوند که راه خود را در سر زنان ایجاد می کند. منتقد در ذهن یک بیست و چند ساله بلندپرواز که سال ها پیش معلم کلاس ششمش به او گفته بود که باید محافظه کارانه لباس بپوشد، گفت: «تا زمانی که اینطور به نظر می آیی، هیچ کس تو را جدی نمی گیرد. سینه های بزرگ منتقد خطاب به زنی باهوش و جذاب که سمت مدیری در یک سازمان ملی محیط زیست دارد، گفت: «زیاد ندرخشید».
بنابراین زنان یاد میگیرند که اگر خیلی خوب به نظر برسند، دچار مشکل میشوند or بر اساس استانداردهای رایج بسیار ساده است، و این تنها یکی از چندین اقدام غیرقابل مدیریت است که تقریباً همیشه در مونولوگ های درونی آنها گنجانده می شود. یکی دیگر از اینها این است: زنان تمایل دارند به دلیل قاطعیت یا رک بودنشان تحقیر و اخراج شوند (حتی وقتی مردان به طور مرتب برای هر دوی این ویژگی ها پاداش می گیرند). از سوی دیگر، بر طبق مؤسسه تحقیقات جنسیتی کلایمن در دانشگاه استنفورد، زنانی که ویژگیهای کلیشهای «زنانه» مانند دوستی و شفقت را از خود نشان میدهند، به عنوان رهبر تلقی نمیشوند و در ارتقای شغلی مشکل دارند.
با درونی کردن این موقعیت بدون برد، زنان انرژی غیر خدایی را صرف تلاش برای فرموله کردن شخصیت درست می کنند. آ بررسی انجام شده توسط MSNBC و ال مجله دریافت که زنان نگران این هستند که «بیش از حد با اعتماد به نفس و پرخاشگر از ترس اینکه برچسب عوضی به آنها داده شود، ظاهر شوند. اما آنها همچنین نمیخواهند هوسباز باشند یا در معرض خطر نامشخص بودن یا احساسی بودن قرار بگیرند.» این پیوند اغلب خود را به عنوان یک منتقد درونی نشان می دهد که آنها را از هر نظر ناکافی می داند. صدایی از درون رئیس یک متخصص ارتباطات لاتین گفت: "شما هرگز واقعاً با آن جا نمی شوید."
در صورتی که زنان از آن شبح شک و تردید خود عبور کنند و نظرات خود را به زبان بیاورند، تمایل دارند که به خاطر آن مورد آزار و اذیت قرار گیرند – از صداهای بیرونی و درونی. در طول یک مناظره مقدماتی جمهوری خواهان که در آن همه نامزدها به طور مداوم صحبت های خود را قطع می کردند و درباره یکدیگر صحبت می کردند، دونالد ترامپ از کارلی فیورینا، زن تنها روی صحنه، استفاده کرد. خواهان حضار، "چرا او مدام حرف همه را قطع می کند؟" طبیعتاً او رقبای مرد خود را برای انجام همین کار سرزنش نمی کرد، فقط زن در میان آنها بود. ده ماه و نیم بعد، پس از اینکه به انتخابات عمومی رفت و در اولین مناظره با هیلاری کلینتون روبرو شد، او فکر نمی کرد حرف او را قطع کند. 51 موقعیتهای جداگانه، از جمله 25 بار در 26 دقیقه اول، یک شاهکار سخنوری شگفتانگیز.
این ممکن است باعث شود ترامپ مانند یک ضربتنگ بینظیر به نظر برسد، اما رفتار او کاملاً گویا است، حتی اگر به شکلی اغراقآمیز و در یک صحنه واقعاً بزرگ، استاندارد دوگانه مشترک را نشان دهد. علوم اجتماعی تحقیق به عنوان مثال، متوجه شده است که معلمان تمایل دارند به پسران اجازه دهند که خارج از نوبت به سؤالات پاسخ دهند. اما همین رفتار دختران اغلب با سرزنش روبرو می شود.
دختران چنین استانداردهای دوگانه و همچنین انتقادهایی را که برای صحبت کردن دریافت می کنند رعایت می کنند و جذب می کنند. بعد خودشان پلیس می کنند. به عنوان بزرگسالان در محیطهای حرفهای، زنان بسیار کمتر از مردان صحبت میکنند، در حالی که تعداد آنها از جنس مخالف بیشتر است. ٪۱۰۰ به گفته تیمی از محققان دانشگاه های پرینستون و بریگام یانگ، کمتر. و اگر جرأت داشته باشند چیزی بگویند، تمایل به شنیدن صدایی درونی دارند که به آنها می گوید که آنها گنگ به نظر می رسند.
یکی از مدیران کمپین در یک سازمان ملی مدافع با خودش فکر کرد: «خدایا، من چنین حرف احمقانهای زدم. "تو نمی خواهی به عنوان یک زن سیاهپوست عصبانی ظاهر شوی، نه؟" منتقد درونی به یک استخدام کننده اجرایی گفت. خطاب به یک هنرمند شناخته شده در سطح کشور: "تو مثل یک دختر خنگ به نظر میرسی." به دکتری. با یک شغل موفق در آموزش عالی، "من نباید اینقدر صحبت می کردم." و به یک حقوقدان سی و چند ساله: "رئیس شما فکر می کند شما یک احمق هستید، و این به این دلیل است که شما یکی هستید." می توانید تصور کنید چقدر او صحبت می کند
در تلاش برای پیشی گرفتن از چنین انتقاداتی و آن صداهایی که در سرشان منعکس می شود، بسیاری از زنان در تلاش برای کمال خود را خسته می کنند. به عنوان یک محقق خلاصه شده زنان جاه طلب «با صرف حداکثر انرژی در هر زمان، تلاش برای انجام هر کاری و انجام آن به خوبی وجود دارند. این کافی نیست که آنها تلاش می کنند در کار خود برجسته باشند. مجموعه کمال آنها همچنین باعث می شود که برای بدن جین فوندا تلاش کنند، خانه ای که می تواند روی جلد باشد. بهتر خانه و باغو فرزندان کامل.» آنها فکر میکنند فقط در صورتی مشکلی ندارند که بیعیب و نقص باشند – و در نهایت اغلب به این باور میرسند که دوستداشتنی نیستند. (افسردگی، همانطور که اتفاق می افتد، است بیشتر رایج در میان زنان.)
منتقد درونی خطاب به یک زن تازه ازدواج کرده گفت: «اگر دیگران واقعاً شما را می شناختند، شما را دوست نداشتند. به یک زن سی و چند ساله آسیایی-آمریکایی گفت: «فقط باید بپذیری که تا آخر عمرت تنها میمانی». منتقد به نویسنده و معلمی که داوطلبانه وقت خود را برای کمک به افراد مبتلا به روانی کمک می کند، در مورد دوستانش گفت: «چرا دوست دارند. شما؟ "
فراخواندن منتقد درونی
اگر همه اینها به نظر می رسد یک سقوط بزرگ است، برخی اخبار خوش بینانه در آن دفن شده است. بعد از اینکه ماهها به طور غیررسمی در مورد آن صدایی که در ذهنمان وجود داشت به بررسی زنان پرداختم، یک اتفاق شگفتانگیز رخ داد. در حالی که شنیدن چیزهای بی رحمانه ای که مرتباً درباره خودمان فکر می کنیم دردناک بود، اما در بین ما نیز یک اشتراک بی نظیر پیدا کردم. در ابتدا فقط می خواستم منتقد را در ذهن خود درک کنم. چیزی که من کشف کردم صدای تقریباً یکسانی بود که تقریباً در تمام زنانی که میشناختم پخش میشد. و این به من آموخت که در هیچ یک از ما مشکلی وجود ندارد، درک این موضوع که به من احساس قدرتمندی از همبستگی با تمام آن زنان دیگر در (و نه در) زندگی ام داد.
من هم شروع کردم به مقابله با منتقد درونی خودم. با کمال تعجب، تلاش های من به طرز چشمگیری موفقیت آمیز بود. یک رویکرد ساده - مقابله با اظهارات منفی آن با اظهارات مثبت خودم - یک پادزهر قوی بود. من در مورد چیز فانتزی صحبت نمی کنم. به عنوان پاسخی به آن منتقد با خودم شروع کردم به گفتن: "من کار بسیار خوبی انجام می دهم." پس از مدتی، آن اعلامیه مثبت تبدیل به یک پاسخ تند و تیز شد و ارتقای هیجان انگیزی را در آهنگ منفی قدیمی ایجاد کرد.
همه اینها پیامدهایی برای فضای سیاسی مسموم کنونی ما دارد. با توجه به رئیس جمهور نه چندان جدید ما و دولت مضطرب او، احساس ناامیدی به اندازه کافی آسان است، اما این یافته ها در مورد منتقد درونی نشان می دهد که برخی از اشکال قدرتمند مقاومت در برابر جهانی که دونالد ترامپ نمایندگی می کند، در نزدیکی خانه قابل دسترسی هستند. در کتاب او امید در تاریکیربکا سولنیت می نویسد که بخشی از کنش گرایی - شاید بخش بزرگی از آن - شامل تجسم ارزش هایی است که شما در تلاش برای ترویج آن هستید. او می نویسد: «اگر فعالیت شما از قبل دموکراتیک، صلح آمیز، خلاقانه است، پس در گوشه کوچکی از جهان این چیزها پیروز شده است.»
در مورد منتقد درونی، گوشه جهان مورد نظر، قلمرو درونی ذهن شماست. در آنجا، کاملاً ممکن است که سخنان منتقد را به عنوان مزخرف درجه A خوانده شود - و سپس مطابق با آن پیش بروید.
ماتیا کرامر، یک TomDispatch منظم، نویسنده تفسیر فرهنگی است. او دوست دارد بداند منتقد درونی شما به شما چه می گوید، بنابراین برای او یک خط بینداز (یا یک صدای جیر جیر).
این مقاله برای اولین بار در TomDispatch.com، وبلاگ موسسه Nation، که جریان ثابتی از منابع، اخبار و نظرات جایگزین را از تام انگلهارد، ویراستار طولانی مدت در انتشارات، یکی از بنیانگذاران پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده انتهای پیروزی فرهنگبه عنوان یک رمان، آخرین روزهای انتشار. آخرین کتاب او است دولت سایه: نظارت، جنگ های مخفی، و یک دولت امنیت جهانی در یک قدرت تک نفره جهان (کتابهای Haymarket).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا