در بحبوحه شرایط اضطراری جاری، از جمله یک مستبد بالقوه در راه به دست آوردن احتمالی ریاست جمهوری آمریکا و جنگ اسرائیل در غزه (بدون اشاره به شعله ور شدن تغییرات آب و هوایی جهانی)، ایالات متحده بی سر و صدا به سمت حمله به آزادی های مدنی رفته است. پاسخی به افت سلامت روان از ساحلی به ساحل دیگر، قانونگذاران ایالتی هر دو حزب به دنبال آن هستند درمان اجباری و تعهد غیر ارادی برای رسیدگی به بحرانهای مصرف مارپیچ مواد و مصرف بیش از حد - رویکردی که تنها ناامیدی را تشدید میکند و مرگهای قابل پیشگیری را چند برابر میکند و در عین حال به خفه کردن زندگی در آمریکا کمک میکند.
در ماه دسامبر، ما نوشت در مورد اینکه چگونه تنهایی به یک بحران بهداشت عمومی تبدیل شده است، بر طبق جراح عمومی، و راه هایی که از طریق آن باعث استفاده گسترده از مواد می شود. ما برای تسکین احساس انزوا و اضطراب به سراغ مواد می رویم - و وقتی هر دوی ما می گوییم "ما"، منظور ما فقط یک گروه فرضی نیست، بلکه نویسندگان این مقاله است. یکی از ما، شان، دکتری است که در حال بهبودی طولانی مدت از یک اختلال مصرف مواد است و دیگری، ماتی، نویسنده ای است که مواد مخدر مصرف می کند.
و ما هر چیزی جز منحصر به فرد هستیم. قطع ارتباط و تنهایی فقط بیماری تعداد نسبتا کمی از آمریکایی ها نیست، بلکه شرایط اکثریت از ما. تعداد زیادی از مردم برای مدیریت احساسات دشوار، اعم از علف هرز، شراب، کار، تلویزیون یا هر ماده ای که خلق و خو یا ذهن را تغییر می دهد، به دنبال یک ماده مقوی یا دیگر هستند. این روزها به ندرت خانواده ای در این کشور وجود دارد که از مصرف مواد مخدر آسیبی ندیده باشد.
جای تعجب نیست که در این شرایط، بسیاری از مقامات منتخب فشار فزایندهای را برای انجام کاری برای مقابله با این بحران احساس میکنند - حتی در شرایطی که افرادی که مواد مخدر مصرف میکنند به طور گسترده به عنوان طردشدگان اجتماعی در نظر گرفته میشوند. در سال 2021، الف بررسی هزاران کاربر وب مستقر در ایالات متحده دریافتند که از هر 7 آمریکایی 10 نفر معتقدند که اکثر مردم افرادی را که مواد مخدر مصرف می کنند به عنوان اعضایی غیر از جامعه می دانند. این که انگیزه استفاده از چنین موادی ناشی از تمایل به کاهش درد عاطفی باشد یا اینکه مصرف افراطی مواد به عنوان یک بیماری تلقی شود، اهمیت چندانی ندارد. ما به عنوان یک جامعه، عموماً افرادی که مواد مخدر مصرف میکنند را مردود میدانیم و به آنها به حقارت نگاه میکنیم. با این حال، عجیب است که چنین ننگ اجتماعی ایستا نیست. با جریانات سیاسی آن زمان کمرنگ و کمرنگ می شود.
نانسی کمپبل، مورخ موسسه پلی تکنیک رنسلر و نویسنده OD: نالوکسون و سیاست مصرف بیش از حد. کمپبل گزارش می دهد که او خود را هدف چیزی می بیند که او آن را "انگ ثانویه" می نامد که در آن دیگران می پرسند که چرا او حتی به خود زحمت می دهد وقت خود را صرف تحقیق در مورد مصرف مواد مخدر کند.
شاید یکی از دلایل مطالعه چنین موضوعاتی این باشد که اطمینان حاصل شود زمانی که قانونگذاران تقریباً هر رشته سیاسی به دنبال پاسخگویی به یک بحران بهداشت روانی با وادار کردن مردم به درمان نهادینه شده هستند، کسی به آن توجه می کند. قابل توجه است که چنین "درمانی" می تواند احتمال مرگ تصادفی را افزایش دهد. اجازه دهید توضیح دهیم.
"درمان" می تواند یک حکم اعدام باشد
در سراسر کشور، بازداشت غیر ارادی و تعهد نهادی افراد مبتلا به بیماری روانی - از جمله مبتلایان به اختلال مصرف مواد - در حال افزایش است. سیاستگذاران با استفاده از زبان "کمک" به نیازمندان، نه به دنبال چسب زخم، بلکه به یک باشگاه میروند. کم و یا حتی متناقض شواهدی مبنی بر این که چنین رویکردی به درد کسانی که درد دارند، سود خواهد رساند.
دیوید کوهن، استاد رفاه اجتماعی UCLA در سال 2020 گفت: «این فرآیند می تواند شامل بازرسی، محدود شدن، منزوی شدن، تحمیل مواد مخدر به شما و از دست دادن اعتبار شما باشد. بیانیه در مورد تحقیقات خود در مورد تعهد غیر ارادی. او یکی از نویسندگان مطالعهای بود که نشان داد استفاده از آن در سراسر کشور در دهه قبل از شیوع بیماری همهگیر افزایش یافته است، حتی با وجود عدم شفافیت قابل توجه در مورد زمان یا نحوه استفاده از چنین اجباری.
امروزه، بسیاری از ایالتها در حال گسترش قوانینی هستند که اجازه درمان اجباری را برای افرادی که دچار بحرانهای سلامت روانی از جمله اعتیاد میشوند، میدهد. بر اساس آزمایشگاه اقدام در مرکز سیاست و قانون سلامت، در حال حاضر 38 ایالت اجازه دادن تعهد غیر ارادی برای مصرف مواد هیچ یک از آنها نیاز به درمان مبتنی بر شواهد در همه محیطهای تعهد غیر ارادی ندارند و 16 مورد از آنها به تسهیلات اجازه میدهند بدون رضایت فرد در درمانهای انتخابی خود شرکت کنند. تقریباً هر ایالتی که رتبه یکی از بالاترین نرخ های مصرف بیش از حد در سطح کشور، یک قانون تعهد غیر ارادی وجود دارد.
در سپتامبر، قانونگذار کالیفرنیا لایحهای را تصویب کرد که به پلیس، ارائهدهندگان مراقبتهای روانی و تیمهای بحران این اختیار را میدهد تا افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد «شدید» را بازداشت کنند. متعاقباً هیئت ناظران شهرستان لس آنجلس رای داده برای به تعویق انداختن اجرای قانون، لیندسی هوگارت، رئیس هیئت مدیره، خطر نقض حقوق مدنی را دلیلی برای تاخیر ذکر کرد. در ماه اکتبر، قانونگذاران ایالت پنسیلوانیا الف لایحه که به تعهد غیرارادی افرادی که به دنبال مصرف بیش از حد احیا شده اند اجازه می دهد. در حالی که بسیاری از حامیان سلامت روان به نیت خوب قانونگذاران اذعان دارند، احتمال آسیب غیرقابل محاسبه است.
جدید تحقیق نشان میدهد افرادی که در برنامههای درمانی مبتنی بر پرهیز شرکت میکردند، حداقل احتمال مرگ ناشی از مصرف بیش از حد کشنده، اگر نه بیشتر از افرادی بود که اصلاً درمانی نداشتند، کمتر بود. در مقابل، افرادی که برای اختلال مصرف مواد افیونی به داروهایی مانند متادون یا بوپرنورفین دسترسی داشتند کمتر احتمال دارد برای مردن. با این حال، آن داروها "پرهیز" محسوب نمی شوند و بنابراین نیستند یکنواخت در محیط های درمانی ارائه می شود. اگرچه شواهد گستردهای مبنی بر اثربخشی داروها برای اختلال مصرف مواد افیونی وجود دارد، پرهیز از مصرف همچنان بهعنوان بهترین راه اخلاقی در نظر گرفته میشود، حتی اگر احتمال مرگ شما را افزایش دهد. دلیل افزایش خطر مرگ و میر به دنبال درمان مبتنی بر پرهیز راز نیست: پرهیز از تحمل بدن را کاهش می دهد. اگر فردی که پرهیز کرده است مجدداً مصرف کند، مصرف دوز معمولی به احتمال زیاد سیستم بدن او را تحت تأثیر قرار می دهد و بنابراین منجر به مرگ می شود.
نگران کننده، هر دو اقیانوس اطلس و وال استریت ژورنال اخیراً ستونهایی را اجرا کردند که از درمان اجباری حمایت میکردند روزنامه با استناد به مطالعه ای در دهه 1960 که در آن افراد پس از 18 ماه درمان اجباری اقامتگاهی که شامل آموزش و آموزش شغلی می شد، به خوبی موفق شدند - استانداردی از مراقبت که امروزه تقریباً وجود ندارد. اقیانوس اطلس ارجاع شده a مطالعه از 141 مردی که در اواخر دهه 1990 برای درمان اجباری شدند که نتایج آنها با افرادی که داوطلبانه وارد درمان شدند قابل مقایسه بود. با این حال، نویسندگان خود مطالعه نسبت به تعمیم یافتهها به سایر جمعیتها به دلیل دامنه محدود آن هشدار داده بودند - و از آن زمان، فنتانیل افیونی قوی وارد عرضه دارو شده و خطر مصرف بیش از حد کشنده را به دنبال یک دوره پرهیز افزایش میدهد.
در همین حال، زمانی که سیاستگذاران به درمان اجباری روی می آورند، این را یک طنز مرتبه اول در نظر بگیرید: گزینه های درمانی بسیار کمی برای افرادی که واقعاً خواهان کمک هستند وجود دارد. هیچ جایی در این کشور وجود ندارد که درمان داوطلبانه کافی وجود داشته باشد. پس چرا تعهد غیر ارادی، درمان غیر ارادی ایجاد می کنید؟» از کمپبل می پرسد. او میگوید که دلیل آن تمایل قانونگذاران نه تنها برای انجام کاری در مورد یک بحران مرگبار مداوم است، بلکه به هیچ وجه به ظاهر «نرمکننده در برابر مواد مخدر» نیست.
فقط برای قرار دادن دنیای عجیب و غریب درمان دارویی، تصور کنید که مقامات منتخب میخواهند نسبت به افرادی که سرطان یا بیماری قلبی دارند سختگیر به نظر برسند. این ایده، البته، مضحک است. ولی 7 در 10 آمریکاییها فکر میکنند که جامعه در کل اعتیاد را «حداقل تا حدودی شرمآور» میداند و افرادی که مواد مخدر مصرف میکنند بهطور قابلتوجهی مسئول (یعنی مقصر) مصرف موادشان هستند. بنابراین جای تعجب نیست که سیاستمداران مجازات افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند را به مصلحت می بینند، حتی اگر چنین مجازاتی فقط باعث شرمندگی بیشتر شود. تحقیق این نشان می دهد که شرم به نوبه خود، درد و انزوای اجتماعی را تشدید می کند که در وهله اول افراد را به سمت مصرف مواد سوق می دهد. به عنوان دکتر لوئیس نلسون، مدیر برنامه های پزشکی اورژانس و سم شناسی در دانشکده پزشکی راتگرز نیوجرسی، با اشاره به به ایالات متحده آمریکا امروز، علم اعتیاد و بهبودی اغلب نادیده گرفته می شود زیرا با ایده های اجتماعی ریشه دار در مورد مصرف مواد سازگار نیست.
"من هنوز نیازی به پس انداز ندارم"
تنبیه افراد برای مصرف مواد، درد و انزوا را بدتر می کند که مواد مخدر را بسیار جذاب می کند. بنابراین به جای تنبیه - و در دنیای امروز ما بدون شک دیوانه کننده به نظر می رسد - چه می شود اگر با افرادی که مواد مخدر مصرف می کنند مانند بقیه انسان های کامل و کامل رفتار کنیم؟ مثلاً افرادی که فشار خون بالا دارند؟ اگر اذعان کنیم کسانی که مواد مخدر مصرف می کنند به همان چیزهایی نیاز دارند که همه مردم به آن نیاز دارند، از جمله عشق، حمایت، و ارتباط انسانی، و همچنین شغل پایدار و یک مکان مقرون به صرفه برای زندگی؟
تحقیقات در این مورد نشان می دهد که ارتباط انسانی به ویژه داروی خوبی برای درد عاطفی است که اغلب زمینه ساز مصرف مواد و اعتیاد است. پیوندهای اجتماعی قویتر - یعنی داشتن افرادی برای اعتماد کردن و تکیه کردن - وجود دارد ارتباط با بهبودی مثبت از اختلال مصرف مواد، در حالی که فقدان چنین پیوندهای اجتماعی خطر مصرف مشکل ساز بیشتر مواد مخدر را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، شاید تعجب نکنید اگر بدانید که یک وسیله قدرتمند برای درمان پریشانی روانی گسترده، برقراری ارتباط با یکدیگر است.
وقتی افرادی که در پریشانی هستند دوستان، خانواده همراه و ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی داشته باشند که بدون توجه به هر اتفاقی واقعاً در کنار آنها هستند، درک خود از خود بهبود می یابد. به عبارت دیگر، ما به سادگی با در دسترس بودن بدون قضاوت به یکدیگر کمک می کنیم.
جردن اسکات مدافع همتایان است لینک بازیابی، که پشتیبانی رایگان دیجیتالی را به افراد تگزاس و پنسیلوانیا ارائه می دهد. او فردی است که مواد مخدر مصرف می کند. او به ما گفت: «احساس میکردم این پیام تقویت شد که مشکلی در من وجود دارد، چیزی در من خراب شده است. "هر چیزی که پرهیز نباشد، یا هر چیزی که پرهیز کامل را به عنوان هدف در بر نگیرد، دائماً کمتر از آن قرار می گیرد."
جدید تحقیق منتشر شده در مجله اعتیاد تفاوتی بین درمان متمرکز بر پرهیز و طیف گستردهتری از استراتژیهای سلامتی، از جمله کاهش مصرف مواد مخدر به جای حذف کامل آن ایجاد میکند. این مطالعه نشان داد که کاهش مصرف فواید بالینی دارد و حتی بدون پرهیز کامل سلامت میتواند به طور مشخص بهبود یابد. به عنوان مثال، نورا ولکو، مدیر مؤسسه ملی سوء مصرف مواد مخدر، از یک ظریف رویکردی که شامل بسیاری از مسیرهای ممکن برای بهبودی همراه با دور شدن از جرم انگاری مصرف مواد مخدر به تمرکز بر سلامت و رفاه کلی است. و اداره خدمات سوء مصرف مواد و سلامت روان، شعبه ای از وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده، شناسایی کرده است. چهار بعد برای بهبودی حیاتی است: سلامت، خانه، هدف و جامعه.
مهمتر از همه این است که یک فرد برای اینکه بتواند در هر چهار زمینه به سود برسد، لزوماً نیازی به پرهیز ندارد. وقتی به یاد می آورید که اعتیاد یا مصرف مواد مشکل ساز دیگر نشانه ای از درد زمینه ای است، این حس خوبی پیدا می کند. به جای درمان انحصاری علامت - مصرف دارو - پرداختن به تنهایی، تروما یا سایر ناراحتی های زمینه ای می تواند یک رویکرد بسیار موثر باشد. اسکات خاطرنشان کرد: «خانواده میتواند مسیری معتبر برای سلامتی باشد.
برای شخص دیگری، گذراندن وقت باکیفیت با فرزندانش یا حتی ورزش کردن و خوب غذا خوردن ممکن است عاملی برای حفظ سلامت روانی باشد. به عبارت دیگر، شفا از دردی که زمینه ساز اختلال مصرف مواد است، می تواند بسیار شبیه شفای هر چالش سلامتی دیگری باشد.
با این حال، سیاستگذاران همچنان خواستار تشدید استفاده از رفتارهای قهری هستند. کمپبل، که الگوهای تاریخی در واکنش اجتماعی به مصرف مواد مخدر را مطالعه می کند، گفت: "من فکر می کنم قبل از اینکه کمتر آن را ببینیم، بیشتر [تعهد غیرارادی] را خواهیم دید." او خاطرنشان کرد که هیچ چیز جدیدی در حرکت برای "کمک کردن" به مردم از طریق نهادینه کردن آنها وجود ندارد - حتی اگر چنین اقدامی باعث از بین رفتن حقوق اولیه مدنی شود.
اسکات که هدف چنین «کمکی» بوده است، گفت: «من فکر میکنم بیشتر اوقات مردم واقعاً میخواهند کمک کنند. او توضیح داد که مشکل این ایده است که گروهی از افراد "عادی" و در نتیجه برتر در نظر گرفته می شوند و فکر می کنند در موقعیتی هستند که دیگر اعضای جامعه را نجات دهند.
من نیازی به پس انداز نداشتم. من الان مصرف کننده موادم. من هنوز نیازی به پس انداز ندارم.» اسکات به ما گفت. این روزها او بر روی بخشی از جامعه خود از طریق داوطلبانه بودن تمرکز کرده است و در عین حال از شبکه حمایتی از افرادی استفاده می کند که به مسیر او احترام می گذارند.
در مورد ما دو نفری که این مقاله را می نویسیم، شان با فرزندانش وقت می گذراند، با دوستانش در ارتباط است، مدیتیشن و یوگا انجام می دهد و سال هاست که گروهی از پزشکان را در بهبودی تسهیل کرده است. Mattea عادت جدیدی را شروع کرده است که با عمویش به ورزشگاه می رود تا از تنهایی خود بکاهد و در عین حال به دوستان نزدیک خود نیز برای حمایت اعتماد می کند. و همه اینها واقعاً تفاوت ایجاد می کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا