منبع: TomDispatch.com
در دوران جدید ما تقریبا بی نظیر تحولات، به عنوان یک بیماری همه گیر، بدن برخی افراد و ذهن تقریباً همه را ویران می کند، زیرا آسیب های اقتصادی مربوط به معیشت بسیاری از افراد را از بین می برد، و حتی به عنوان وعده دموکراسی محو می شود، افرادی که زندگی آنها قبلاً روی لبه تیغ بود - که قبل از ظهور کووید-19 آسیب پذیر و منزوی بودند - در خیلی بزرگتر خطری نسبت به قبل
در این پسزمینه، بسیاری از ما اخبار را برای یافتن نشانهای از امید، هر سوسو کوچکی از نور که درخشش آن میتواند نشاندهنده این باشد که همه چیز، به نحوی، درست میشود، بررسی میکنیم. در واقع، چنین سوسو زدنی از سوی کسانی می آید که بدترین آن را گذرانده اند و آن را از طرف دیگر بیرون آورده اند.
من با رافائل رودریگز از هولیوک، ماساچوست، در یک بعدازظهر پنج شنبه غم انگیز در اواخر ژوئیه صحبت کردم. او قبلاً ساعتها آن روز را در زوم سپری کرده بود و اگرچه میتوانستم خستگیاش را از طریق ارتباط پیچیدهمان احساس کنم، او مهربان بود. ریش نمکی و فلفلی اش که مرتب کوتاه شده بود، در پاسخ به سوالات من به آرامی سر تکان داد. او گفت: «کووید-19 بیشتر و بیشتر آشکار کرده است که کمتر خوش شانس بودن چقدر انگ است. همینطور که صحبت میکردیم، تعداد آمریکاییهایی که مزایای بیکاری را دریافت میکردند، تقریباً افزایش یافته بود 30 میلیون، یا تقریباً از هر پنج کارگر یک نفر با تقریباً 15 میلیون از اجاره آنها عقب مانده و 29 میلیون گزارش دادند که خانوادههایشان در هفته قبل غذای کافی نداشتند. رودریگز در اتفاقاتی که پس از اخراج یا زمانی که کمکهای اضطراری خشک میشود (یا در وهله اول هیچ کمکی وجود ندارد) اتفاق میافتد، متخصص است – یعنی به کسانی که در انزوای طولانی و ناامیدی هستند.
مرگ ناشی از مصرف بیش از حد مواد مخدر در هفت ماهه اول سال جاری نسبت به سال 13 2019 درصد افزایش داشته است. تحقیق اجرا شده توسط نیویورک تایمز 40 درصد از جمعیت ایالات متحده را پوشش می دهد. بیش از 60 درصد از شهرستان های شرکت کننده در سراسر کشور که به سازمان گزارش می دهند برنامه کاربردی نقشه برداری تشخیص بیش از حد مصرف در دانشگاه بالتیمور پس از 19 مارس، زمانی که بسیاری از ایالت ها شروع به صدور دستورات فاصله گذاری اجتماعی و ماندن در خانه کردند، شاهد افزایش مداوم در مصرف بیش از حد بودیم. این بالا در تلفات ناشی از مواد مخدر به بالای یک صعود چند دهه ای رسید. سال گذشته، حتی قبل از شیوع بیماری همه گیر، تخمین زده می شود 72,000 افرادی در ایالات متحده بر اثر مصرف بیش از حد دوز جان خود را از دست دادند. مرگبارترین تا کنون، از اواسط آوریل تا اواسط ماه مه، کشیده شده است.
کاری که مردم در مواجهه با انزوای طولانی مدت و ناامیدی انجام می دهند این است که به هر استراتژی مقابله ای که دارند روی می آورند – از جمله موادی به قدری قوی که می توانند کشنده باشند.
نانسی کمپبل، رئیس بخش مطالعات علم و فناوری در موسسه پلی تکنیک رنسلر و نویسنده کتاب گفت: «من مواد افیونی را به عنوان فناوریهایی میدانم که کاملاً برای رفع انزوای اجتماعی مناسب هستند. OD: نالوکسون و سیاست مصرف بیش از حد. به طور معجزه آسایی، مصرف بیش از حد مواد افیونی را می توان با داروی نالوکسان که معمولاً با نام تجاری نارکان شناخته می شود، معکوس کرد. اما شما نمی توانید از نالوکسان برای خودتان استفاده کنید. شما به شخص دیگری نیاز دارید که آن را برای شما مدیریت کند. به همین دلیل است که کمبل آن را "فناوری همبستگی" می نامد. همبستگی مردمی که به دنبال یکدیگر هستند، برای حفظ جان کسانی که در عمیقترین ویرانهها هستند، یک عنصر ضروری است.
با این حال، همه نمی دانند که چرا باید افرادی را که آگاهانه مواد خطرناک مصرف می کنند، نجات دهیم. کمپبل به من گفت: "من از یک شهر کوچک در شمال شرقی پنسیلوانیا آمده ام و خانواده بزرگی در آنجا دارم." او به یاد می آورد که یکی از اعضای خانواده از او پرسید: "چرا نمی گذاریم آنها بمیرند؟"
هرکدام از ما میتوانیم به این سؤال پاسخ دهیم و تصور کنیم که فردی که به تازگی بیش از حد مصرف کرده است، کسی است که در دنیا بیشتر از همه دوستش دارید - دخترتان، پسرتان، عزیزترین دوستتان، معشوقتان. البته شما اجازه نمی دهید آنها بمیرند. البته ضروری است که آنها شانس دیگری برای زندگی داشته باشند. افرادی مانند رافائل رودریگز هستند که خود را وقف اطمینان از دسترسی همسایگانشان به نالوکسان و سایر منابع برای زنده ماندن در بدترین شرایط کرده اند. یک روز، نالوکسان ممکن است واقعاً کسی را که دوستش دارید نجات دهد. شاید قبلاً داشته است.
یکی دیگر از فناوری های همبستگی اخیراً در زندگی ما رایج شده است: ماسک صورت. پوشیدن چنین ماسکی به دیگران میگوید که به سلامت آنها اهمیت میدهید - به اندازهای اهمیت میدهید که میکروبهایی را که بازدم میکنید به میکروبی تبدیل شوند که آنها استنشاق میکنند، و سپس تبدیل به میکروبهایی شوند که در جمع دیگران بازدم میکنند. ماسک های صورت جان انسان ها را نجات می دهد. ماسک صورت یک فناوری همبستگی است. نالوکسان هم همینطور. و همینطور همدلی.
"قدرت محض بودن با کسی در لحظه"
همانطور که رافائل رودریگز به آرامی داستان شگفتانگیز خود را تعریف میکرد، میتوانستم روی صفحه کامپیوترم یک دفتر اسپارتی پشت سر او و یک شاخه بامبو را ببینم که ساقهاش در زیر شاخههای شاخ و برگ پیچیده شده بود. او میگوید وقتی جوانتر بود، از غذا بهعنوان مکانیسم مقابلهای برای زندگی سخت استفاده میکرد، پرخوری تا جایی که پزشکان نگران مرگ او بودند. سپس در سن 23 سالگی تحت عمل جراحی بای پس معده قرار گرفت و مقدار قابل توجهی از وزن خود را از دست داد. پزشکان راضی بودند، اما اکنون تنها وسیله او برای کنار آمدن با سختی های زندگی گرفته شده بود. هنگامی که سه تن از عزیزترین اعضای خانواده اش به سرعت درگذشتند، او شروع به نوشیدن کرد. در نهایت او به دنبال چیزی بود که بتواند به او کمک کند بیدار بماند و به نوشیدن ادامه دهد و بنابراین شروع به مصرف کوکائین کرد. بعداً، او به چیزی نیاز داشت که بتواند او را از مصرف کوکائین راحت کند تا بخوابد.
او به من گفت: «هوئین از آنجا وارد زندگی من شد.
با این حال، استفاده از آن داروی غیرقانونی باعث شد که او احساس شرمندگی کند و به زودی متوجه شد که از اعضای باقی مانده خانواده اش دور می شود و به قدری منزوی می شود که در سال 2005 در یک منطقه طولانی بی خانمانی قرار می گیرد. رودریگز تنها پس از اینکه تقریباً یک سال را در یک مرکز توانبخشی مسکونی گذراند و شغلی به دست آورد که در محاصره همکاران حامی او قرار گرفت، شروع به نام بردن از چیزهای تاریک در گذشته خود کرد که او را به مصرف مواد سوق داده بود.
او توضیح داد: "هیچ کس هرگز نمی دانست که من در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته ام." پس از سالها بهبودی، او اکنون از بینش قدرتمندی برخوردار است. در پرآشوب ترین سال های زندگی اش، او خود را به خاطر اعمال زشت دیگران تنبیه می کرد.
پرتغال در سال 2001 همه مصرف مواد را جرم زدایی کرد و سوزانا فریرا روزنامه نگار چند رسانه ای کتبی مدل پیشگامانه آن بر اساس این درک ساخته شده است که "رابطه ناسالم یک فرد با مواد مخدر اغلب به روابط متزلزل با عزیزان، با دنیای اطراف آنها و با خودشان اشاره دارد." به عبارت دیگر، مشکل ریشه ای به ندرت مصرف مواد است. این قطع ارتباط و درد دل است.
در سال 2016، رودریگز توسط ماساچوست غربی استخدام شد جامعه یادگیری بازیابی در هولیوک، جایی که مصرف هروئین مدت ها قبل از اینکه اعتیاد به مواد افیونی به عنوان یک اپیدمی ملی ثبت شود، یک بحران را تشکیل می داد. رودریگز اکنون خود را وقف حمایت از دیگران برای بهبودی آنها از ترومایی می کند که اغلب زمینه ساز اعتیاد است. و در حالی که محدودیتهای بودجه و کارکنان بسیاری از سازمانهای اجتماعی در سراسر کشور را به کاهش خدمات در طول دوره همهگیری سوق داده است، جامعه یادگیری بازیابی به دنبال گسترش برای رفع نیازهای روزافزون است. زمانی که محدودیتهای ایالتی تعداد افرادی را که سازمان میتوانست به فضاهای داخلی خود اجازه دهد محدود کرد، رودریگز و تیمش بداههسازی کردند و خدماتی را در بیرون ارائه کردند. آنها ناهارهای کیسهای تهیه کردند، خروجیهایی را راهاندازی کردند تا مردم بتوانند تلفنهایشان را شارژ کنند، و ضدعفونیکننده دست و آب بطری توزیع کردند. و همچنان به ابراز همدردی و حمایت همسالان خود، مانند همیشه، از افرادی که با اعتیاد دست و پنجه نرم می کردند، ادامه دادند.
رودریگز می گوید که کمک به کسانی که در میانه شرایط دردناک هستند به معنای دانستن حرف درست نیست. این در مورد "قدرت محض بودن با یک نفر در لحظه است ... قادر به تایید و اطمینان از اینکه او می داند شنیده می شود."
او می افزاید که در بسیاری از مواقع بدون اینکه حرفی بزند به مردم کمک کرده است.
جرم انگاری در مقابل "هر گونه تغییر مثبت"
این که بگوییم در ایالات متحده، همدلی راه حل اصلی ما برای اعتیاد نبوده است، چیزی کم گفته است. گرایش فرهنگی ما این است که نشانههای مواد مخدر یا بوی مداوم الکل را بهعنوان علامتگذاری کاربران بهعنوان طردشده در خیابان در نظر بگیریم. اما علم پزشکی به ما می گوید که اعتیاد در واقع یک بیماری مزمن مغزی عود کننده است، بیماری که اغلب زمانی که یک استعداد ژنتیکی با عوامل محیطی بی ثبات کننده مانند فقر یا تروما تداخل پیدا می کند، وجود دارد.
صرف نظر از علم، ما تمایل داریم به افرادی که در گیرودار اعتیاد هستند پاسخ نامهربانی بدهیم. در کتاب او ویران شدن: زنان، حبس، و بحران مواد افیونی آمریکا, دکتر کیمبرلی سو یک سیستم پیچیده و فاسد از دادستانها، آزمایشگاههای پزشکی قانونی، زندانها و سیستمهای آزادی مشروط و آزمایشی را توصیف میکند که در آن نظم و انضباط در درجه اول برای افراد کمدرآمد، بهطور نامتناسب رنگین پوست، که از مواد غیرقانونی استفاده میکنند، اعمال میشود. سو که پزشک معالج در جزیره Rikers در نیویورک است، همچنین مدیر پزشکی ائتلاف کاهش آسیب است. نقطه مقابل فلسفی جرم انگاری، "کاهش آسیب" یک جنبش بین المللی است که توسط افرادی که از چنین مواد مخدری استفاده کرده اند یا هنوز استفاده می کنند، برای کاهش پیامدهای منفی آنها پیشگام است.
«با مردم با عزت و احترام رفتار کنید، به استقلال بدنی افراد احترام بگذارید» راهی بود که سو برخی از اصول اصلی کاهش آسیب را برای من توصیف کرد. در این کشور، ما معمولاً از مردم انتظار داریم که مصرف مواد را متوقف کنند تا انسانهای «پاک» در نظر گرفته شوند. کاهش آسیب در عوض از نوعی افزایش گرایی دلسوزانه حمایت می کند. هر گونه تغییر مثبت، از تصمیم به تزریق سوزن استریل تا حمل نالوکسان، به عنوان گامی به سوی یک زندگی سالم تلقی می شود.
پرتغال همزمان با تصمیم خود برای جرم زدایی از هرگونه مصرف مواد، کاهش آسیب را در قلب سیاست های ملی خود در زمینه مواد مخدر قرار داد. و از سال 2017 (آخرین سالی که دادههای موجود برای آن موجود است)، تقریباً دو دهه پس از حرکت پیشگامانه آن کشور، نرخ سرانه تلفات ناشی از مواد مخدر در امریکا. 54 برابر بالاتر از در ایستاد کشور پرتغال.
اکنون، همهگیری، اعتیاد را خطرناکتر کرده است. علاوه بر تحمیل نوعی سختی گسترده که می تواند افراد را به سمت مواد افیونی (یا حتی دوزهای بیشتر از آنها) سوق دهد و شانس خود را با مواد افیونی مصنوعی قوی به کار گیرند. فنتانیل، کووید-19 تلاش های دکتر سو و دیگران برای ارائه راهنمایی و مراقبت موثر را متوقف کرده است. در مواقع عادی، مصرفکنندگان مواد افیونی حداقل میتوانند با استفاده از داروی خود در کنار دیگران، خود را از مرگ ناشی از مصرف بیش از حد محافظت کنند، تا در صورت لزوم، کسی بتواند نالوکسان را تجویز کند. اما اکنون این مکانیسم ایمنی به طور مهلکی مختل شده است. در حالی که فاصله گذاری اجتماعی جان انسان ها را نجات می دهد، تنهایی شدید می تواند کشنده باشد - هم به عنوان دلیل دیگری برای استفاده از چنین داروهایی و هم به این دلیل که هیچ کس با پادزهر همراه نخواهد بود. سو با اشاره به نالوکسان به عنوان یک داروی معجزه آسا، گفت که هیچ دلیل پزشکی وجود ندارد که افراد در اثر مصرف بیش از حد مواد افیونی بمیرند.
"دلیل مرگ آنها به دلیل انزوا است."
Rx: دوستی
در ماه مارس، یکی از اولین توصیهها برای کاهش انتقال ویروس کرونا، البته این بود که در خانه بمانید - اما همه خانه ندارند، و زمانی که مشاغل، رستورانها، کتابخانهها و سایر فضاهای عمومی درهای خود را قفل کردند، برخی از مردم بدون جایی حتی برای شستن دست ها مانده اند. در Holyoke، رافائل رودریگز و همکارانش در Recovery Learning Community، همراه با کارکنان چندین سازمان محلی دیگر، به مقامات شهری شتافتند و خواستند که یک ایستگاه شستشوی دست و توالت های قابل حمل برای بسیاری از مردم محلی که بدون خانه زندگی می کنند، نصب شود. رودریگز چنین اقداماتی را نه تنها به عنوان اقدامات اساسی بشریت، بلکه برای هر گونه درمان مناسب برای اعتیاد ضروری می داند.
او گفت: «وقتی نیازهای اولیه انسانی [شما] برآورده نمی شود، واقعاً سخت است که به بهبودی یا از بین بردن مواد فکر کنید. در بحبوحه گرمای شدید تابستان، او خاطرنشان کرد که حتی یک مرکز خنک کننده محلی برای مردم در خیابان ها وجود ندارد و واضح است که با وجود همه چیزهایی که در زندگی خود دیده بود، این امر را شگفت انگیز می دید. او اکنون بخشی از یک جنبش اجتماعی است که از دولت شهری محلی برای یک سرپناه اضطراری درخواست می کند.
او توضیح داد: «وقتی نمیدانید شب میخواهید سرتان را کجا استراحت دهید، استفاده از مواد تقریباً به یک تاکتیک بقا تبدیل میشود». "این راهی است که بتوانیم در این دنیای ظالمانه حرکت کنیم."
در همین حال، دکتر سو به مراقبت از بیماران خود ادامه می دهد که بیماری هایشان اغلب ریشه در بی عدالتی سیستمیک و نوعی ناامیدی دارد که به زندگی اولیه آنها برمی گردد. او با تأیید اینکه مصرف مواد واقعاً با روابط متزلزل مرتبط است، به من گفت که در این لحظه همهگیر انزوا، چیزی که مصرفکنندگان مواد اغلب به آن نیاز دارند احساس ارتباط با دیگران است.
"چگونه اتصال را تجویز کنم؟" او در طول تماس تلفنی ما پرسیده بود. "چگونه برای یک دوست تجویز کنم؟"
چند روز بعد، در حین نوشتن این مقاله، فضای تهویهشدهای که در آن کار میکردم را ترک کردم و چند بلوک را پیادهروی کردم تا کارهایی را انجام دهم. در آفتاب خفه کننده ظهر، زنی را دیدم که روی زمین نشسته بود. متوجه شدم که قبلاً او را دیده بودم و حدس زدم که او بی خانمان است. دست ها و صورتش با جوش ملتهب شده بود. وقتی گذشتم چیزی به من گفت. اولش متوجه نشدم. حرفهایش به هم ریخته بود و قبل از اینکه بفهمم مجبور شد چندین بار حرفش را تکرار کند.
او آب می خواست.
پلک زدم، سر تکان دادم و به داروخانه ای در همان نزدیکی رفتم که در آنجا یک بطری آب برداشتم، در عرض چند ثانیه پول را هنگام تسویه حساب پرداخت کردم و به او دادم. و با این حال، اگر روی این مقاله کار نمیکردم، ممکن بود اصلاً این کار را انجام نمیدادم. ممکن بود درست از آنجا رد شده باشم، آنقدر غرق در زندگی ام شده بودم که متوجه نشدم او درخواست کمک می کند.
در میان انزوای پایدار یک بیماری همه گیر جهانی که پایان آن در هیچ کجا دیده نمی شود، از رافائل رودریگز پرسیدم که چه درس هایی می توان از افرادی که مدت ها انزوا را در زندگی خود تجربه کرده اند آموخت.
او پاسخ داد: "امید من این است که به عنوان یک جامعه، کمی همدلی پیدا کنیم."
سپس اضافه کرد: "حالا این یک سوال بزرگ است."
ماتیا کرامر، یک TomDispatch منظم، در حال کار بر روی رمانی در مورد رابطه عاشقانه یک پیشخدمت با یک قرص نسخه ای است.
این مقاله برای اولین بار در TomDispatch.com، وبلاگ موسسه Nation، که جریان ثابتی از منابع، اخبار و نظرات جایگزین را از تام انگلهارد، ویراستار طولانی مدت در انتشارات، یکی از بنیانگذاران پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده فرهنگ پایان پیروزی، به عنوان رمان، آخرین روزهای انتشار. آخرین کتاب او ملتی ساخته نشده توسط جنگ (کتاب های مارکت) است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا