به یاد بیاورید زمانی که ما جان مک کین را به خاطر آن سرکوب کردیم آواز خواندن در مورد بمباران ایران?
آیا اگر معلوم شود که باربارا باکسر، سناتور کالیفرنیا و ران وایدن، سناتور اورگان، همان دستور کار را پیش می برند، رسوایی ایجاد نمی شود؟
یه خبر بد دارم میترسم آن ها هستند.
سناتور باکسر و سناتور وایدن حامیان اصلی A لایحه - لایحه "در پشتی جنگ ایران" - توسط آیپک که حمله اسرائیل به ایران را تایید می کند، تبلیغ می شود. این لایحه توسط سناتور لیندسی گراهام (بهت زده!) می گوید اگر اسرائیل به ایران حمله کند، آمریکا باید از اسرائیل حمایت نظامی و دیپلماتیک کند. به عبارت دیگر، اگر اسرائیل به ایران حمله کند، آمریکا باید به این حمله بپیوندد. این خواهد بود مقابل سیاست فعلی دولت اوباما، که تلاش برای فاصله آمریکا از هرگونه حمله اسرائیل. تأثیر سیاستی که باکسر و وایدن از آن حمایت میکنند، این خواهد بود که به نخستوزیر اسرائیل - همانطور که اوضاع پیش میآید، بنیامین نتانیاهو، بنیامین نتانیاهو، میت رامنی - اجازه میدهد خودش تصمیم بگیرد که چه زمانی آمریکا را در جنگ با ایران درگیر کند.
به عنوان کارشناس سیاست ایران و کارشناس سابق کاخ سفید، گری سیک می گوید::
آغاز جنگ بزرگترین گامی است که هر کشوری میتواند بردارد. این قانون عملاً این تصمیم را به یک کشور منطقهای واگذار میکند. چنین تصمیمی مسئولیت حاکمیت آمریکا است. نمیتوان آن را برون سپاری کرد.»
اگر این به اندازه کافی بد نبود، لایحه آیپک/گراهام "تکرار" می کند که سیاست ایالات متحده "ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است". قابلیت و اقدامات لازم را برای اجرای این سیاست انجام دهد.» (تاکید شده است.)
اما همین است نه سیاست دولت اوباما، و بنابراین کلمه "تکرار" یک دروغ. سیاست دولت اوباما جلوگیری از ایران است دستیابی به سلاح هسته ای. اصلاً یک چیز نیست. ممانعت از دستیابی ایران به «توانایی» سلاح هستهای - هر چه به معنای آن باشد - سیاستی است که نتانیاهو و آیپک مدتهاست که از آمریکا میخواهند داشته باشند، نه سیاستی که آمریکا دارد. اگر سیاست ممانعت از دستیابی ایران به «توانایی» تسلیحات هستهای بود، آنوقت جنگ را میتوان در هر زمانی توجیه کرد، زیرا در هر زمانی میتوان ادعا کرد که ایران در «آستانه» دستیابی به «قابلیت» سلاح هستهای است. از آنجایی که برخی می گویند که ایران از قبل "توانایی" سلاح هسته ای دارد.قبلا. و این یک دلیل کلیدی است که دولت اوباما به درستی در برابر خواسته های نتانیاهو و آیپک برای ساخت سلاح هسته ای مقاومت کرده است. قابلیت یک "خط قرمز" به جای ایجاد آن دستیابی به سلاح هسته ای یک "خط قرمز"
آیپک و گراهام از کوسه پریده اند و سعی دارند دموکرات های سنا را با خود همراه کنند. این آیپک محتاطانه و دوحزبی نیست که برخی فکر می کنند در گذشته وجود داشته است. این آیپک است که دستور کار جمهوری خواهان نومحافظه کار را ترویج می کند و آشکارا برای جنگ لابی می کند.
آنچه در مورد حمایت باکسر و وایدن از این لایحه نگران کننده است این است که در سال 2002، هر دوی آنها علیه جنگ عراق رای دادند. در آن زمان، بسیاری از افرادی که با جنگ مخالف بودند، آنها را قهرمانانی برای ایستادگی در برابر یک جنگ ناعادلانه می دیدند.
اما البته، آرای آنها جنگ را متوقف نکرد، زیرا سناتورهای دموکرات مانند هیلاری کلینتون، جو بایدن و جان کری به جنگ رای مثبت دادند. در آن زمان، این سناتورهایی که به جنگ رای دادند، جملاتی از این قبیل گفتند: "من به جنگ رای نمی دهم، من رای می دهم تا به دولت جورج دبلیو بوش اهرم دیپلماتیک بدهم تا از جنگ جلوگیری کند." بعداً متوجه شدیم که در آن زمان، دولت بوش ماهها به طور خصوصی به جنگ متعهد بود، اگرچه علناً خلاف آن را تظاهر میکرد.
و اگر امروز از باکسر و وایدن بپرسید که چرا آنها از قوانین طرفدار جنگ حمایت می کنند، شک ندارم که آنها چیزهایی از این قبیل خواهند گفت: "اوه، سرهای کوچک زیبای خود را در مورد آن نگران نکنید، این فقط یک قطعنامه غیر الزام آور، این یک تعهد الزام آور برای رفتن به جنگ نیست."
و به معنای محدود، آنها از نظر فنی صحیح خواهند بود. این یک قطعنامه غیر الزام آور است. این یک تعهد الزام آور برای رفتن به جنگ نیست. این یک تعهد به یک است سیاست که در صورت تصویب، احتمال جنگ در آینده را بسیار بیشتر می کند.
چرا باکسر و وایدن از سیاستی دفاع می کنند که احتمال جنگ را بیشتر می کند؟ فقط برای راضی کردن مشارکت کنندگان آیپک خود؟ آیا این رفتار مسئولانه برای یک سناتور است؟ اکثر سناتورها روابط خوبی با آیپک دارند. همه آنها حامیان اصلی قطعنامه "درپشتی به جنگ" نیستند.
در واقع، از XNUMX سناتوری که به جنگ عراق رای منفی دادند و هنوز در سنا هستند، هفت سناتور دیگر از حامیان اصلی قطعنامه «درپشتی به جنگ» نیستند. هفت سناتور دیگر که به جنگ عراق رای دادند و هستند نه حامیان اصلی قطعنامه "درپشتی به جنگ" AIPAC/Graham عبارتند از: دیک دوربین (D-IL)، پاتریک لیهی (D-VT)، کارل لوین (D-MI)، باربارا میکولسکی (D-MD)، پتی موری (D-WA)، جک رید (D-RI) و دبی استابنو (D-MI). بنابراین کاملاً ممکن بود که بگوییم نه زمانی که آیپک و سناتور گراهام برای یافتن حامیان اصلی تماس گرفتند،زیرا این هفت سناتور گفتند نه.
بعد از شروع جنگ عراق در اسفند 2003، عده ای به من گفتند: ببین، ما در بهمن ماه تظاهرات بزرگی داشتیم و به هر حال وارد جنگ شدند. اعتراض هیچ فایده ای نداشت به آنها گفتم: خیلی خوشحالم که در بهمن ماه اعتراض کردید، اما اعتراضات بهمن شما خیلی دیر شد. قطار جنگی قبلاً ایستگاه را ترک کرده بود. ما به صدای شما نیاز داشتیم شش ماه زودترقبل از اینکه مجلس و سنا به جنگ رای دهند. و اگر صدای شما در دوران دولت کلینتون، زمانی که مجلس نمایندگان و سنا متعهد به سیاست تغییر رژیم در عراق بودند، بسیار مفیدتر بود.
در روز سهشنبه، لابیهای آیپک در تپه هجوم خواهند آورد و سناتورها را تحت فشار قرار خواهند داد تا لایحه «درپشتی به جنگ» را امضا کنند. آنها نخواهد بود به سناتورها و کارکنان آنها بگویید که واقعاً از آنها خواسته می شود تا چه چیزی را امضا کنند. بالاخره متن لایحه آیپک/گراهام خودش دروغ می گویدبا این ادعا که سیاست آمریکا جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است قابلیتدر حالی که این سیاست امروز ایالات متحده نیست.
اگر نمی خواهید سناتورهای شما لایحه "درپشتی به جنگ" AIPAC/Graham را امضا کنند، باید به آنها بگویید. اکنونقبل از اینکه توسط لابیهای آیپک محاصره شوند. هنگامی که سناتورها چیزی را امضا می کنند، بسیار سخت است که آنها را بپذیرند که اشتباه کرده اند. می توانید به سناتورهای خود نامه بنویسید اینجا کلیک نمایید، و یک طومار را امضا کنید اینجا کلیک نمایید.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا