آیا افشاگری الیور استون از امپراتوری آمریکا می تواند به فشار بر سازمان ملل برای پایان دادن به وبا در هائیتی کمک کند؟
اگر تعداد بیشتری از آمریکاییها بتوانند از افسانههایی که در طول تاریخ برای مهندسی رضایت عمومی در سیاست خارجی ایالات متحده استفاده میشده است رها شوند، چقدر میتواند به ما در اصلاح سیاست خارجی ایالات متحده در آینده کمک کند؟
الیور استون مجموعه مستند 10 قسمتی تاریخچه سیاست خارجی ایالات متحده در حال حاضر دوشنبه ها در برنامه Showtime اجرا می شود. استون مستند میکند که ایالات متحده بهطور محسوسی نوعدوستتر از سایر کشورهایی که سعی در اعمال قدرت جهانی داشتهاند، نبوده است: این یک افسانه است که "کشورهای دیگر منافع دارند اما ما فقط ارزشها داریم."
تیزر - تاریخ ناگفته ایالات متحده از جانب الیور استون on Vimeo و.
فرض کنید تعداد بیشتری از آمریکایی ها تاریخ واقعی سیاست خارجی ایالات متحده را می دانستند. فرض کنید که تعداد بیشتری از آمریکایی ها از مداخله فعالانه ایالات متحده در کشورهای دیگر علیه دموکراسی و علیه احترام به حقوق بشر آگاهتر بودند. فرض کنید آمریکاییهای بیشتری درک کنند که این مداخلات ایالات متحده عمدتاً مواردی از "نیت خیری که به بیراهه رفت" نبود، بلکه بیشتر مواردی بود که در آن دولت ایالات متحده هرگز قصد نداشت منافع اکثریت مردم در کشورهایی را که ایالات متحده در آن مداخله کرد، ارتقاء دهد. برای ترویج ارزش ها و منافع اکثریت آمریکایی ها. و فرض کنید که تعداد بیشتری از آمریکایی ها متوجه شده اند که به دور از اینکه صرفاً تاریخ دور از یک دوره گذشته باشد، یک خط ناگسستنی تا امروز وجود دارد، به این معنا که ایالات متحده هرگز از مداخله فعال دست برنداشت در کشورهای دیگر علیه دموکراسی و علیه احترام به حقوق بشر؛ برخلاف منافع اکثریت مردم در این کشورها و برخلاف ارزش ها و منافع اکثریت آمریکایی ها. آیا این تاثیری بر سیاست خارجی امروز آمریکا نخواهد داشت؟
در مورد جنگ، پاسخ باید کاملاً واضح باشد. جنگها به سربازانی نیاز دارند که کشته شوند و بمیرند و در آنها معلول شوند، و اگر آمریکاییها باور ندارند که جنگ عادلانه است، از آن حمایت نمیکنند و سربازان و خانوادههایشان برای آن قربانی نمیشوند. این واقعیت که به نظر میرسد جنگهای غیرمحبوب ادامه پیدا میکنند، گاهی اوقات میتواند مردم را به این فکر بیندازد که این پویایی اهمیتی ندارد، اما این درست نیست، و بسیار مهم است که درست نباشد. این مهم نیست که به سرعت و قاطعانه آنطور که ما می خواهیم و سزاوار هستیم و در آینده که دولت ما بیشتر در برابر نظر اکثریت در مورد سیاست خارجی پاسخگو باشد، اهمیتی ندارد. اما مهم است، و این بسیار مهم است.
جنگ در افغانستان در مسیری قرار دارد که تا حدودی پایان یابد زیرا اکثریت آمریکایی ها مخالف ادامه آن هستند. مسیر به سوی پایان بسیار کندتر از آن چیزی است که باید باشد و باید باشد، و پنتاگون احتمالاً تمام تلاش خود را برای ادامه جنگ خواهد کرد و شکست برنامههای پنتاگون و پایان دادن به جنگ باید یک اولویت عمومی فوری باشد. اما تمایز بین "مهم نیست" و "مهم نیست". هنوز کافی استکاملاً حیاتی است. فردی که واقعاً به "مهم نیست" اعتقاد دارد تقریباً مطمئناً فردی است که بی حرکت می ماند. برای اقدام
به همین دلیل، بسیار مهم است که وقتی مردم تاریخ را تعریف می کنند، نه تنها چیزهای وحشتناکی را که اتفاق افتاده است بازگو کنند، بلکه به این نکته توجه کنند که افراد با وجدان چه تلاشی برای جلوگیری از اتفاقات بد انجام دادند، و چگونه این تلاش ها گاهی اوقات نتیجه داده است. یا به کار نزدیک شده بود، و اینکه چگونه ممکن است همه چیز متفاوت باشد.
الیور استون این را در مجموعه مستند خود نشان میدهد - چگونه مردم سعی میکردند اتفاقات متفاوتی را رقم بزنند، و چگونه آنها تقریباً موفق شدند. تاریخ هرگز سرنوشت نبود: می توانست متفاوت باشد. و اگر تاریخ می توانست متفاوت باشد، سپس آینده می تواند متفاوت باشد.
اگرچه جنگ های مداخله ای دیدنی ترین نمونه های سیاست های خارجی ایالات متحده علیه منافع اکثریت بوده است، اما نمی توان تاریخ یا زمان حال را بدون صحبت در مورد نحوه استفاده ایالات متحده از "کمک های خارجی" بیان کرد. و داستان کلی نحوه استفاده ایالات متحده از "کمک های خارجی" اساساً یکسان بوده است: ابزاری برای مداخله علیه منافع اکثریت. این بدان معنا نیست که همه کمکهای خارجی ذاتاً بد هستند، فقط در چارچوب سیاستهای خارجی که برای شکست آرمانهای مردمی طراحی شدهاند، استفاده از کمکهای خارجی در مجموع همان منافعی را که جنگها دارد، یعنی تلاش برای شکست دادن مردم را تامین میکند. آرزوها
اگر چیزی در مورد تاریخ هائیتی، یا رابطه سیاست خارجی ایالات متحده با آن تاریخ نمی دانید، ممکن است فکر کنید که هائیتی به نوعی کشور فقیری است، که ایالات متحده تلاش کرده است، آسان و راحت باشد. بهترین نیت برای کمک است، و اینکه اگر ایالات متحده در تلاش های نجیبانه خود برای کمک به هائیتی شکست خورده است، این به خاطر بی نیازی از تلاش نیست.
اما اگر متوجه شدید که در واقع همینطور بوده است هنجار در سیاست خارجی ایالات متحده برای شکست دادن آرمان های مردمی تلاش کنید، پس اگر کسی به شما بگوید که در هائیتی ایالات متحده به گونه ای نوع دوستانه سعی در ارتقای منافع اکثریت داشته است، آنچه به شما می گویند این است که به دلایلی سیاست هائیتی دور از ذهن بوده است. عرف. و منطقی است که از خود بپرسید: چرا سیاست هائیتی دور از ذهن است؟ چه شرایط ویژه ای باعث می شود که ایالات متحده نسبت به منافع اکثریت در هائیتی بیشتر از جاهای دیگر رفتار نوع دوستانه نشان دهد؟
و سپس متوجه خواهید شد که چنین شرایط خاصی در هائیتی وجود ندارد، بلکه برعکس.
قاعده کلی این بوده است که هر چه یک کشور بیشتر بتواند از خود در برابر ایالات متحده دفاع کند، ایالات متحده بیشتر آن کشور را تنها گذاشته است. بنابراین آنچه شما به طور کلی انتظار دارید، از آنجایی که هائیتی یک کشور نسبتاً ناتوان و بی دفاع در برابر ایالات متحده در مقایسه با سایر کشورها است، این نیست که سیاست ایالات متحده در قبال هائیتی بهتر باشد. اما برای اینکه بدتر شود. و بعد از مصرف قرص قرمز، این دنیایی است که می بینید: حتی در مقایسه با سیاست خارجی ایالات متحده به طور کلی، سیاست ایالات متحده در قبال هائیتی بدتر بوده است.
و یک نمونه دیدنی از آن تلاش بین المللی ناکافی برای رسیدگی به بحران وبا در هائیتی از زمانی است که وبا توسط نیروهای سازمان ملل متحد با استفاده از سرویس های بهداشتی بی پروا در هائیتی معرفی شد.
با توجه به اینکه وبا در هائیتی وجود نداشت تا زمانی که توسط نیروهای سازمان ملل به آنجا آورده شود، ممکن است فکر کنید که سازمان ملل مسئولیت ویژه و فوری برای حرکت قاطع برای ریشه کن کردن وبا در هائیتی احساس می کند. اما این چیزی نیست که تاکنون اتفاق افتاده است. و البته دلیل اصلی که تاکنون اتفاق نیفتاده این است که هائیتی در مقایسه با قدرت های بزرگ نسبتا ضعیف است.
وقتی در این زمینه میگوییم «سازمان ملل»، بهویژه منظور «ایالات متحده و فرانسه و دیگر کشورهای قدرتمندی است که در طول تاریخ به سیاستهای سازمان ملل در هائیتی حمله کردهاند». عمدتاً به خاطر ایالات متحده و فرانسه است که نیروهای سازمان ملل در هائیتی در وهله اول حضور دارند - مردم هائیتی هرگز از سازمان ملل درخواست نکردند که نیرو به کشورشان بفرستد. ایالات متحده و فرانسه می خواستند نیروهای سازمان ملل را برای «ثبات کردن» هائیتی به دنبال کودتا علیه آریستید رئیس جمهور منتخب هائیتی بفرستند - کودتای مورد حمایت ایالات متحده و فرانسه. بنابراین، «ثباتسازی» که ایالات متحده و فرانسه به دنبال آن بودند، «تثبیت» تبعیت مردمی با دولت تحمیل شده توسط بیگانگان بود.
و اگر ایالات متحده و فرانسه و دولتهایی که همراه آنها هستند تصمیم بگیرند که سازمان ملل باید قاطعانه برای ریشهکن کردن وبا در هائیتی قدم بردارد، این اتفاق میافتد. اما این چیزی نیست که تاکنون اتفاق افتاده است.
اما اکنون فرصتی برای ورق زدن وجود دارد. این نگهبان تازه گزارش:
در میان شواهد فزاینده مبنی بر آغاز بدترین اپیدمی جهان توسط نیروهای حافظ صلح سازمان ملل، هائیتی از جامعه بین المللی بیش از 2 میلیارد دلار برای مبارزه با وبا درخواست می کند.چنین].
برنامه 10 ساله دولت برای بهبود وضعیت بهداشتی و تامین آب با حمایت گروه های کمک رسان خارجی و سازمان ملل که متهم به یکی از بزرگترین شکست ها در تاریخ مداخله بین المللی است، رونمایی خواهد شد.
این به دنبال گزارشهایی از افزایش اخیر موارد وبا در پی طوفان سندی و هشدار سازمانهای غیردولتی مبنی بر کاهش بودجه ایالات متحده و سایر اهداکنندگان بزرگ برای کنترل بیماری است.
این اطلاعیه ممکن است زودتر از روز سه شنبه منتشر شود.
اما به عنوان AP اشاره کرد:
هنوز مشخص نیست که چه کسی برای بزرگترین تلاش برای توسعه سیستم آب و فاضلاب هائیتی که به سختی وجود دارد، هزینه خواهد کرد.
اینجاست که زمینه و درک تاریخ اهمیت دارد. اگر نمی دانستید که سازمان ملل وبا را به هائیتی آورده است، اگر نمی دانستید که نیروهای سازمان ملل هرگز توسط مردم هائیتی دعوت نشده اند، بلکه توسط ایالات متحده و فرانسه به آنها تحمیل شده اند، شاید شما این مورد را نبینید. برای اقدامی که بسیار فوری و قانع کننده است. ممکن است فکر کنید: مطمئناً، مردم هائیتی به برخی چیزها نیاز دارند، اما افراد دیگر در جاهای دیگر به چیزهایی نیاز دارند، بنابراین مردم هائیتی فقط باید جای خود را در صف قرار دهند.
اما اگر میدانید که سربازان سازمان ملل وبا را به هائیتی آوردند - سربازان سازمان ملل که مردم هائیتی هرگز از آنها دعوت نکردند که به کشورشان بیایند، اما توسط ایالات متحده و فرانسه به هائیتی تحمیل شدهاند - شاید شما آن را متفاوت میبینید. شاید شما هیچ نیازی نمی بینید که هائیتی ها در صف قرار بگیرند، زیرا این فقط یک درخواست است که سازمان ملل باید مسئولیت آسیب هایی را که به بار آورده است، بپذیرد، و این بدان معناست که دولت هایی که سیاست هائیتی سازمان ملل را هدایت می کنند - به ویژه ایالات متحده و فرانسه - باید همین الان دفترچه های چک خود را بیرون بیاورند و پیگیری کنند، نه از روی خیریه - اگرچه من با خیریه تا آنجا که پیش می رود هیچ اختلافی ندارم - اما در پاسخ به یک تقاضای عادلانه برای استرداد.
و باید توجه داشت که از نظر هزینه های سیاست خارجی ایالات متحده، 2 میلیارد دلار ناچیز است. اگر ایالات متحده نصف و سایر کشورها نیمی از آن را پرداخت می کردند، ایالات متحده هر سه روز یک بار هزینه های خود را برای جنگ افغانستان خرج می کرد. و بر خلاف جنگ افغانستان، هیچ کس کشته نمی شود. برعکس، انسان هایی که حق زندگی و شکوفایی دارند، زنده و سالم نگه داشته می شوند.
الیور استون - همان الیور استون - طوماری را از طریق آواز آغاز کرده است و از سازمان ملل خواسته است تا اقدامات قاطعی برای ریشه کن کردن بیماری وبا از هائیتی انجام دهد. در زمان نگارش این طومار بیش از 5,000 امضاء شده است. شما می توانید آن طومار را امضا کنید اینجا کلیک نمایید.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا