عدالت شاعرانه خاصی در مورد خیانت بی رویه کتاب جدید مایکل اورن با نام کنایه آمیز Ally وجود دارد. مانند ریچارد سوم شکسپیر که خیانت های سیستماتیک رفقایش را به خاطر گناهان موازی گذشته مجازات می کند، اورن - زمانی سفیر اسرائیل در ایالات متحده بود - اکنون بسیاری از دوستان یهودی-آمریکایی سابق خود را با دوز داروی خود آغشته می کند.
شکی نیست که اورن به متحدان قبلی خیانت کرده است تا تبلیغات دولت مقدس را بهتر پیش ببرد. با این حال، در حالی که هیچ چیز دروغ را زیبا نمی کند، چه رسد به یک خنجر زدن از پیش برنامه ریزی شده، سخت است متوجه نشویم که هر یک از افرادی که از کتاب جدید اورن رنجیده شده اند، به اندازه خود اورن دروغگو بوده اند.
خاخام اریک یوفی، رئیس سابق اتحادیه اصلاحات یهودیت را در نظر بگیرید، که در اواخر ژوئن اظهار داشت که کتاب اورن «تحقیر شده است». خاخام یوفی رفتار طعنه آمیز اورن با یهودیان آمریکایی را مورد تحقیر قرار داد: به گفته اورن، آنها ترسو و «ضعیف» هستند، در نتیجه اسرائیل را از «ترس برای رفاه خود در آمریکا» زیر اتوبوس خواهند انداخت.
خاخام یوفی این را "جنگ خشخاش" می نامد. و البته حق با اوست اما آیا او واقعاً می تواند به خاطر توهین اورن خشمگین شود؟ از این گذشته، او خود در سپتامبر گذشته به نیویورک تایمز گفت که کنیسه ها باید برای حذف یهودیانی که از تحریم علیه اشغال غیرقانونی فلسطین توسط اسرائیل حمایت می کنند، «خط قرمز» ترسیم کنند. پس آیا اشتباه است که مایکل اورن از جامعه یهودی خوش باورترین نیروهای آمریکایی اسرائیل را بخواند - به خاطر گناه ترجیح باراک اوباما به بنیامین نتانیاهو - اما درست است که یوفی در را به روی سایر یهودیان آمریکایی بکوبد زیرا آنها به انسان اعتقاد دارند. حقوق و حقوق بین الملل؟
و در مورد این شاه بلوط از همان خاخام یوفی، که کمتر از سه سال پیش منتشر شد، چگونه است: "افراط گرایی با گونه ای خاص شریر یک بیماری فلسطینی است که هنوز درمانی برای آن پیدا نشده است." من از عذرخواهی خاخام یوفی برای این اظهارات اطلاعی ندارم، که به این معناست که "افراط گرایی" به مراتب بدتر اسرائیل - قتل عام در غزه، آپارتاید در کرانه باختری، تعصب فزاینده ضد فلسطینی - یک "بیماری فلسطینی" نابجا بوده است. یهودیان اسرائیلی به طور مرموزی آلوده شدند. چگونه میتوانید این نوع از قربانیان نژادپرستانه را متوجه فلسطینیها کنید و سپس از حملات نسبتاً خفیف اورن ضد یهود شکایت کنید؟
وحشی گری اورن از لئون ویزلتیه، سردبیر ادبی سابق جمهوری جدید تقریباً متعصب طرفدار اسرائیل، ساختگی به خصوص نفس گیر است – اما برای افرادی که اولویت های اخلاقی خود را مرتب کرده اند، به طور خاص مناسب است. بله، پرتاب برچسب "یهودی متنفر از خود" به سمت مردی که نه تنها محاصره غیرانسانی غزه توسط اسرائیل را توجیه کرده است، بلکه حتی آخرین تیراندازی بوقلمون اسرائیل در آن زندان روباز را "اقدامی تلافی جویانه" خوانده است، لازم است. رگبار موشک به شهرکها و شهرهای اسرائیل. (شما همچنین می توانید ادعا کنید که ویرانی نازی ها در لیدیسه فقط "تقابلی" برای خشونت پارتیزان های محلی چک بود.)
اما وقتی نوبت به chutzpah میرسد، واکنش ویزلتیه نسبت به اورنس اورن است. مطمئناً، او از این که او را یک ضد یهود میخوانند «خشمگین و آزردهشده» است. او باید باشد. اما آیا او فراموش کرده است که زمانی محقق خوب نورمن فینکلشتاین را «زهر»، «یهودی نفرتانگیز از خود»، «چیزی که در زیر سنگ مییابید» نامیده است؟ احتمالا نه. اما در این صورت، چگونه میتواند متوجه تشابه تهمت فینکلشتاین و حمله خفیفتر اورن به خود ویزلتیه نشود؟ چگونه میتواند علیه دومی هول کند در حالی که از عذرخواهی برای اولی امتناع میکند؟
ریاکاری جدیدترین اهداف اورن - یوفی و ویزلتیر نمونه های معمولی هستند - فراتر از اهداف شخصی است. به اندازه کافی بد است که آنها از به باد انداختن منتقدان اصولگرای اسرائیل لذت ببرند و از لحظه ای که تاکتیک های مشابه از سمت راست آنها را مورد هدف قرار می دهند شروع به غر زدن کنند. اما به نظر من جنایت فکری عمیقتر آنها امتناع از دیدن این است که حملات اورن صرفاً نتیجه منطقی دکترین Israel-ueber-alles است که همه این افراد در بیشتر زندگی حرفهای خود به آن کمک کردهاند. یوفی زمانی که اورن بین سالهای 2009 تا 2013 سفیر اسرائیل در آمریکا بود، ستایش میکرد، کاری که عمدتاً به شکرگذاری آپارتاید اسرائیل و دروغگویی درباره جنایات خونین دولتش در غزه اختصاص داشت. (اورن حتی از صفحات جمهوری جدید ویزلتیه استفاده کرد تا ادعا کند که «گزارش گلدستون با سلب حق دفاع از خود از یهودیان، فراتر از... انکارکنندگان هولوکاست است.»)
قربانیان خیانت های اخیر اورن از توهین به نام های خوب خود و به ناموس عمومی یهودیان آمریکا شکایت دارند. اما آنها در لحظهای که مبلّغان مشتاقی برای اهدافی بسیار شومتر از تیراندازی به برخی روشنفکران آمریکایی-یهودی بودند، از حق چنین شکایتهایی دست کشیدند. این افراد برای خدمت به آرمان اسرائیل، تهمت ها را به عنوان حقیقت، جنایات را به عنوان دفاع از خود، و یک دولت رسمی نژادپرست و به شدت نظامی را به عنوان الگوی لیبرال دموکراسی معرفی کرده اند. به نفع اسپارت یهودی خود، حقیقت گویان را بدگویی کردند و حقوق اولیه فلسطینیان را قربانی کردند. و اکنون آنها تعجب می کنند که، در حالی که دولت اسرائیل هر چه بیشتر به سمت راست می رود، یکی از تعداد آنها آماده است تا چند شبه لیبرال یهودی را در راه همان هدف قربانی کند؟ نامی برای این نوع نابینایی وجود دارد - اما شما آن را در نقدهایی که با تأخیر توسط افرادی مانند یوفی و ویزلتیه ارائه می شود، پیدا نمی کنید.
در واقع، حقیقت حتی بدتر است. زیرا اگر دوگانگی اورن چنین افرادی را به صداقت یازدهم ساعته برانگیخته بود، ممکن بود با جلب توجه به آنچه شاید شوم ترین ویژگی کتاب باشد، به خوانندگان خود خدمتی واقعی می کردند. همانطور که یکی از دوستان اورن، یوسی کلین هالیوی، در تایمز اسرائیل در 4 ژوئیه اعتراف کرد، اورن زمان انتشار کتاب را به امید خراب کردن توافق هسته ای بین دولت اوباما و ایران تعیین کرد، توافقی که ممکن است به کاهش جنگ منجر شود. ایالات متحده از زمانی که رئیس جمهور منتخب خود را در سال 1953 سرنگون کرد، علیه مردم ایران به راه انداخته است. هالیوی در مورد اورن نوشت: "قصد صریح او این بود که اعتبار رئیس جمهور ایالات متحده را زیر سوال ببرد" زیرا "ایرانی بودن رئیس جمهور". سیاست اسرائیل را در معرض تهدید وجودی قرار می دهد.
به عبارت دیگر، اورن خواهان جنگ با ایران است. تهمت های مختلف در کتاب او بخشی از یک تلاش بزرگتر و ترس آور برای منحرف کردن مانورهای دیپلماتیک دولت ایالات متحده با هدف جلوگیری از یک حمله نظامی در مقیاس بزرگ بود. اگر جدیدترین قربانیان اورن فقط میتوانستند فراتر از منیتهای خودشان را ببینند - و در افراطهای شرورانه اورن، ثمرههای وجدان خود را در حمایت از دولت یهود تشخیص دهند - میتوانستند به بسیاری از مردم درباره یک خطر بسیار واقعی هشدار دهند. با جلب توجه به اهداف اورن و روشهایی که او برای پیشبرد آنها استفاده میکند، آنها میتوانند به مهار جاهطلبی دولت اسرائیل برای شروع یک جنگ دیگر کمک کنند، جنگی که نتایج آن تنها میتواند برای همگان فاجعهبار باشد.
افسوس، آنها وجدان این کار را ندارند - حتی زمانی که در معرض ترور شخصیت توسط یکی از بی رحم ترین تمرین کنندگان تبلیغات اسرائیلی هستند.
مایکل لشر، نویسنده و وکیل، مقالات متعددی در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین، سوء استفاده جنسی از کودکان و موضوعات دیگر منتشر کرده است. او نویسنده کتاب اخیر آزار جنسی، شوندا و پنهان کاری در جوامع یهودی ارتدوکس (مک فارلند و شرکت، شرکت) است که بر پوشش موارد سوء استفاده در میان یهودیان ارتدوکس تمرکز دارد. او در پاسائیک، نیوجرسی زندگی می کند. اطلاعات بیشتر در مورد کار او را می توانید در وب سایت او www.MichaelLesher.com بیابید.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا