زمین لرزه ای در نپال طول کشید تا برخی از بسترهای احساسی در پایین فرهنگ شهرک نشینی-استعماری اسرائیل آشکار شود. یک روز پس از فاجعه ای که جان بیش از 7,000 نفر را در کاتماندو و اطراف آن گرفت، از یک روزنامه آنلاین اسرائیلی فهمیدم که زلزله حدود XNUMX نوزاد تازه متولد شده از پدران اسرائیلی در نپال را نیز به خطر انداخته است - خارج از اجساد "مادرهای اجاره ای" در آنجا آغشته شده بودند - که هنوز با هواپیما به خانه های آینده آنها در اسرائیل منتقل نشده بود.
من گمان میکنم که برای بسیاری از خوانندگان، مانند من، این داستان اولین تصور را ارائه میدهد که نپال به عنوان مرکز تجارت «والدین جانشین» خدمت کرده است - تجارتی که دادگاه عالی نیوجرسی در سال 1988 به عنوان «غیرقانونی، شاید مجرمانه» انگ انگ زد. و به طور بالقوه برای زنان تحقیرآمیز است.» - اما گزارش اسرائیلی حاوی این خبر به نظر می رسد که استثمار مادران خارجی را کمرنگ کرده است.
این 24 نوزاد در نپال به همراه والدین اسرائیلی خود منتظر تخلیه هستند. YNet News با نفس نفس زدن در 25 آوریل، افزود که "برای اجازه پرواز آنها به اسرائیل، باید آزمایش DNA انجام شود تا ثابت شود که پدر شهروند اسرائیل است." YNetمقاله 's تصویری از برخی از نوزادان و موسیقیدان اسرائیلی اوهاد هیتمن و شریک همجنسگرای او که در میان والدین نگران نوزادان بودند را نشان داد. اما هیچ عکسی از زنان فقیری که این کودکان را به دنیا آورده اند وجود نداشت. نام آنها هرگز ذکر نشد، و هرگز آنها را به عنوان "والدین" توصیف نکردند، اگرچه نوزادانی که در مرکز این نگرانی قرار داشتند از بدن آن زنان بیرون آمده بودند و تفاوتی با فرزندان هیچ مادر دیگری نداشتند. برای رسانههای اسرائیلی، DNA اسرائیل برای اعطای مزایای عادی هویت انسانی مورد نیاز بود.
نشریه یهودی آمریکایی به جلو دو روز بعد، با مقالهای که بر «زمان استرسزا» یکی از زوجهای همجنسباز در اسرائیل در حالی که «زنی که نوزادشان را حمل میکند در کاتماندو گیر کرده است»، تأکید کرد. مجدداً توجه داشته باشید که ضمیر ملکی به والدین اسرائیلی کودک محدود می شد، در حالی که زنی که در واقع نوزاد «آنها» را به دنیا آورد بی نام و چهره ماند. به جلودر مقاله اشاره شد که دولت اسرائیل در حال «نگاه [در] چگونگی آوردن جنینهای جایگزین باردار برای زایمان در اسرائیل» است – البته با توجه به اینکه این «جایگزین باردار» پس از تولد نوزادان به تنهایی به خانه خواهند رفت. تحویل داده شدند.
فرزندپروری «جانشین» از نظر قانونی در خود اسرائیل محدود شده است، اما برای قضاوت از نظرات آنلاین، تعداد کمی از یهودیان اسرائیلی یا آمریکایی متوجه اشکالی در استخدام جسد یک زن فقیر آسیایی برای به دنیا آوردن فرزند اسرائیلی شده اند. یکی از پستهایی که نشاندهنده دیدگاه مخالف بود بلافاصله در میان بهمن اعتراضات خشمگین مدفون شد، که نمونهای از آن بود:
"این زنان برای حمل فرزند دستمزد هنگفتی می گرفتند. آنها بچه ها را نمی خواهند - آنها پول می خواهند. آنها برای حمل یک نوزاد بیش از آن چیزی که می توانستند در سه عمر به دست آورند، درآمد کسب کرده اند. اسرائیلی ها چیزی به آنها بدهکار نیستند - این زنان حتی نمی توانستند نوزادان را به طور کامل حمل کنند"
نامزدها! آنقدر گرسنه که باید بدنشان را بفروشند، اینها شیکساس حتی نمی تواند بچه های خریداران را در یک دوره بارداری طبیعی حمل کند. همانطور که Shaw's Undershaft به طور معروف توضیح داد، فقر بدترین جنایت است.
من می دانم که ممکن است به نظر برسد که تصویر اخلاقی را بیش از حد ساده می کنم. همدردی با زوجهای همجنسگرا که به شدت خواهان بچهاند و در هر فرصتی برای بچهدار شدن آنها را ربودهاند، آسان است. و این درست است که بسیاری از اسرائیلیها در تلاشهای امدادرسانی در زلزلهزده نپال شرکت کردهاند. اما هیچکدام از اینها استاندارد دوگانه نژادپرستانه اجتنابناپذیری را که رسانههای اسرائیلی – با مخالفت بسیار کمی از یهودیان در اسرائیل یا جاهای دیگر – در مورد زنان و کودکان خارجی اعمال میکنند، از بین نمیبرد، بسته به اینکه آیا آنها به منافع یهودیان اسرائیل کمک میکنند یا مانع آن میشوند. گیدئون لوی، مقاله نویس اسرائیلی، عملاً صدایی تنها بود که گفت که تنها یک هفته قبل از زلزله نپال، مطالعه ای که در اسرائیل منتشر شد، سیزده حادثه اخیر را فاش کرد که «در آن خانه ها در غزه منفجر شدند و 31 نوزاد و 39 کودک کشته شدند.»
لوی نوشت: «کسی که این کار را با دهها نوزاد انجام داد، به اندازه غیرقابل تحمل چتزپا نیاز دارد تا جرأت کند با نوزادی که از زلزله نجات یافته عکس گرفته شود و به انساندوستی خود ببالد.»
اما اسرائیلیها دقیقاً همین کار را انجام میدهند – و علیرغم واکنشهای عدهای مانند لوی، به نظر میرسد که از این کار کنار میآیند. ارتدوکس مطبوعات یهودیبه عنوان مثال، از کمک مبلغان محلی لوباویچ به کار بشردوستانه در کاتماندو تمجید کرد، حتی زمانی که وب سایت حاوی مقاله مورد بحث، تفسیر پنج کتابی از مرحوم خاخام مایر کاهانه، تروریستی محکوم و بدنام به تعصب ضد عربی خود را تبلیغ کرد. .
نژادپرستی فقط در مورد نپال نیست. سردبیر ادبی روزنامه لیبرال اسرائیل، حتی زمانی که رسانههای اسرائیلی زنان آسیایی را که برای یهودیان اسرائیل بچهدار میشوند، غیرانسانی کردند. هاآرتص، نسل کشی ارامنه در سال 1915 را به عنوان "کیچ خودپسندانه و راحت قربانیان ملی" به سخره می گرفت. بنی زیفر در مراسم تکان دهنده 30 آوریل این تصور را به سخره گرفت که کشتار سیستماتیک یک و نیم میلیون مرد، زن و کودک ارمنی باید یک نسل کشی تلقی شود - حتی اگر نابودی جمعیت ارمنی ("بدون در نظر گرفتن... یا رابطه جنسی، یا به هر ظلم وجدان، طبق یک دستورالعمل رسمی) هدف صریح دولت عثمانی بود. زیفر نوشت: نه، استفاده از کلمه "نسل کشی" برای توصیف رنج ارامنه یا هر غیریهودی در این مورد، منحصر به فرد بودن "شاه یهودی" را کمرنگ می کند و در نهایت ممکن است حتی "خود" را تشویق کند. انواع صالح» برای سوگواری نکبت فلسطینی - که به گفته زیفر، «همچنین چیزی بیش از محصول برجسته پست مدرنیسم نیست».
مطمئناً، در صراحت زیفر، اگر هیچ چیز دیگری، چیزی قابل ستایش وجود داشت: ستون او به وضوح آنچه را که مورد بحث بود تصدیق کرد. اگر میخواهید بر دیگران مسلط شوید، چه با مصادره زمینهایشان یا با تصاحب بدنهایشان برای بچهدار شدن، باید باور داشته باشید که ذاتاً بهتر از آنها هستید، که انسانیت آنها - یا رنج آنها - هرگز نمیتواند عادلانه باشد. در مقایسه با خودتان
این کمک می کند تا توضیح دهیم که چگونه، 70 سال پس از بسته شدن آخرین اردوگاه کار اجباری آلمان، خاخام کنت براندر می تواند روز یادبود اسرائیل را در ماه گذشته با اهدایی برای ارتش اسرائیل "تجلیل" کند - تنها چند ماه پس از ویرانگری وحشیانه غزه در تابستان گذشته - و حتی می تواند جرأت کند قاتلان بیش از 500 کودک را به عنوان قربانیان نهایی، از طریق ترفند لفاظی پیوند دادن سربازان به قربانیان اردوگاه های مرگ نازی، به تصویر بکشد. او خواستار شد: «جهان کی میفهمد که کسانی که یونیفورم اسرائیلی میپوشند، «نوههای کسانی هستند که لباسهای استبداد، پیژامههای راه راه آشویتس را پوشیدهاند؟»
اگر چیزی بدتر از انکار هولوکاست وجود دارد، مطمئناً همین است، این انحراف عمدی حافظه تاریخی برای نشان دادن ستمگران در نقش قربانیان، تا زمانی که یهودی هستند، و غیرنظامیان سلاخی شده در نقش نازی ها، تا زمانی که ایستاده اند. در راه دولت یهود با این حال، تا آنجا که متوجه نمیشویم وقتی زنان فقیر آسیای جنوبی در خدمت یک کلاس استاد ممتاز - یهودی یا غیره - به غیر رسانهها تبدیل میشوند، میترسم روندی را تشویق کنیم که در آن چنین هیولاییهایی به هنجار تبدیل شوند.
مایکل لشر، نویسنده و وکیل، مقالات متعددی در مورد مناقشه اسرائیل و فلسطین، سوء استفاده جنسی از کودکان و موضوعات دیگر منتشر کرده است. او نویسنده کتاب اخیر است سوء استفاده جنسی، شاندا و پنهان کاری در جوامع یهودی ارتدکس (McFarland & Co., Inc.)، که بر پوشش موارد سوء استفاده در میان یهودیان ارتدوکس تمرکز دارد. اطلاعات بیشتر در مورد کار او را می توان در وب سایت او یافت www.MichaelLesher.com.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا