یکی از وزیران پروتستان طرفدار نازیها در حالی که از کشته شدن آلمانیها در جریان قیام گتو ورشو در سال 1943 ناله میکرد، گفت: «این حملات، تلاشهای بیدلیل برای قتل غیرنظامیان بیگناه، یا پلیس یا سربازانی بود که سعی در حفظ نظم و آرامش داشتند.»
وزیر با انتقاد از انتقاد بین المللی از ارتش آلمان که محله یهودی نشین را محاصره کرده بود، خشمگین شد و به ویژه از یهودیان محلی که حملات علیه شهرک نشینان آلمانی (که در زمین و اغلب در خانه هایی که از ساکنان یهودی سابق مصادره شده بودند زندگی می کردند) خشمگین شد. دفاع شخصی.
وزیر اصرار داشت که این ادعا واقعیت را وارونه کرد: «دشمن یک ایدئولوژی مذهبی است ... که به دنبال تسلط بر جهان از طریق شرارت قاتل است. دنیا باید این را بشناسد و به نامش بخواند.»
وزیر خطبه خود را با خوشحالی به پایان رساند که آلمانیها به تازگی جشن عید پاک را در مرکز شهر اشغالی و در محل اعتصاب پارتیزانهای یهودی چند روز قبل برگزار کردهاند. و برای «شفای آن [آلمانیهایی] که اخیراً مجروح شدهاند... و برای صلحی سریع، عادلانه و همهجانبه برای مردم آلمان دعا کرد».
اکنون اعتراف من می آید: در آوریل 1943 چنین خطبه ای وجود نداشت. چنین وزیر پروتستانی وجود نداشت (یا اگر وجود داشت، من هیچ سابقه ای از نظرات او در مورد قیام گتوی ورشو ندارم). از این نظر، آنچه شما خواندید اختراع محض بود.
اما واقعا نه. برای آن احساسات دقیق بود بیان شده - و اخیراً - توسط یک روحانی برجسته، که آنها را در محکوم کردن یک قیام کوچک و خشونت آمیز علیه یک اشغال نظامی طولانی مدت که تاکتیک های سرکوبگرانه آن به یک کارزار تروریستی فزاینده علیه جمعیت محلی بی دفاع منتهی شده بود، نوشت.
روحانی فقط برای آرامش و امنیت مهاجمان دعا کرد، نه حمله کنندگان. او قربانیان را به خاطر مقاومت در برابر قدرت نظامی نیروهای اشغالگر سرزنش کرد. او اصرار داشت که مذهب قربانیان آنها را به خطری برای تمدن تبدیل کرده است. و او حتی این ادعای عجیب و نژادپرستانه را مطرح کرد که اشیاء وحشیانه بسیار سیستماتیک به نوعی درگیر توطئه ای برای «تسلط بر جهان» بودند.
التماس برای صلح؟
در واقع، همه این نقل قول ها کلمه به کلمه از سایت گرفته شده است سخنان منتشر شده روحانیتنها با یک تفاوت: جایی که وزیر ساختگی طرفدار نازی من برای «مردم آلمان» دعا میکرد، واعظ واقعی - یک آمریکایی - به «مردم یهود» بر «دشمنان» آن امتیاز داد. (این مراسم مذهبی با افتخار در سرزمین های اشغالی برگزار شد، جایی که سربازان و اوباش وفادار به نیروی اشغالگر طبق گزارش ها مجروح شده بودند. بیش از 100 قربانی در روزهای گذشته، عید یهودیان سیمحات تورات بود اورشلیم شرقی، نه عید پاک در زمان جنگ لهستان.)
زیرا تمام حقیقت اینجاست: روحانی خاخام تزوی هرش واینرب بود. چهره برجسته در اتحادیه ارتدکس، یکی از بزرگترین سازمان های خاخام های ارتدکس در جهان. اظهارات واینرب که در 8 اکتبر منتشر شد، علیه مقاومت اخیر فلسطین در برابر موجی از ترور رسمی اسرائیل بود که کشته 32 فلسطینی از ابتدای اکتبر و تخریب شده 450 ساختمان فلسطینی تا کنون در سال جاری.
با این حال، هیچ یک از اینها هرگز واینرب را ناراحت نکرده است، تا جایی که می توان از نظرات عمومی او قضاوت کرد.
او حتی یک کلمه تسلیت به دوستان و بستگان چند فلسطینی ارائه نکرده است. شامل یک کودک 13 ساله - در روزهایی که بلافاصله قبل از آرزوی منتشر شده او برای "شفا" و "صلح" توسط اسرائیلی ها کشته شد.
خواب اخلاقی
من از هیچ گونه ناراحتی ناشی از پوشاندن موقت هویت واقعی روحانی عذرخواهی نمی کنم. شباهت عذرخواهی واینرب از ترور اسراییل با تبلیغات یهودی ستیز نازی - که اثرات وحشتناک آن در حافظه هر یهودی زنده حک شده است - باید خشم عمومی یهودی مذهبی را به دنبال داشته باشد.
در واقع، تشابهات بین این دو به ندرت مورد توجه قرار گرفته است.
تعجب میکنم که بیدار کردن «رهبری» مذهبی من - و یهودیت ارتدوکسی که آن را نمایندگی میکند - از خواب اخلاقی تا این که بدانند در مقصر دانستن قربانیان اشغال و پاکسازی ظلم و ستم آنها، روحانیون مانند واینرب از آنها استفاده میکنند، چه باید کرد. دین به عنوان ردای جنایت؟
اگر سخنان او عجیب و غریب بود به اندازه کافی بد بود. متأسفانه، آنها هر چیزی هستند جز.
روز گذشته این پیام را از یک لیست ایمیل یهودی ارتدکس دریافت کردم که در آن اشتراک دارم: «ما پیشنهاد می کنیم که یک تلاوت کپیتل [فصل] از tehillim [زبور] روزی به خاطر آچینو کول بایس اسرائیل [برادران ما، کل خاندان اسرائیل] - برای نجات از وحشت... بیایید دعا کنیم!»
بیایید به هر طریقی دعا کنیم، اما برای چه کسی؟ اگر حامیان خاخام این فهرست واقعاً امیدوار بودند که از همه قربانیان «ترور» حمایت کنند، چرا در درخواست خود فقط از «خانه اسرائیل» نام بردند – همانطور که باید بدانند که اسرائیلیها بخش کوچکی از خشونتهایی را که به طور مرتب فلسطینیها با آن مواجه میشوند تحمل میکنند. تحت اشغال؟
من گمان می کنم - متأسفانه - که نویسندگان چنین نظراتی حتی از یک جانبه بودن آنها آگاه نیستند، که بی تفاوتی آنها نسبت به رنج غیریهودیان کمتر یک موضوع سیاستی است تا نوعی بازتاب فرهنگی. این فقط مشکل را عمیق تر می کند: چنین حذفیاتی حاکی از نارسایی ریشه ای الهیات ارتدکس برای مطابقت با نیازهای معاصر است.
نادیده گرفتن تعهدات اخلاقی خود در قبال بخش اعظم بشریت به اندازه کافی بد است. نادیده گرفتن درد و رنجی که هم کیشان خود متحمل شده اند، کاملاً جنایتکار است.
هیچ چیز اساسیتر از اولویت مسئولیت اخلاقی برای اعمالی نیست که ما کنترل میکنیم یا روی آنها نفوذ داریم - و شخصیت برجستهای مانند واینرب میتواند تأثیر قابلتوجهی بر یهودیان مذهبی، در اسرائیل و ایالات متحده داشته باشد، که به نوبه خود میتوانند خود را به کار گیرند. وزن سیاسی در برابر اشغال این که چنین خاخام هایی در عوض، پوشش مذهبی را برای آزار و اذیت ملی انتخاب کنند، غیرقابل تحمل است.
با این حال غیرقابل تحمل ادامه دارد. روزنامه اسرائیلی روز بعد از خطبه واینرب در فضای مجازی ظاهر شد هاآرتص گزارش از آغاز درگیریهای کنونی تاکنون 150 فلسطینی بر اثر شلیک گلولههای جنگی مجروح شدهاند و 360 نفر دیگر نیز بر اثر شلیک گلولههای لاستیکی توسط نیروهای اسرائیلی مجروح شدهاند.
انگار این کافی نبود، هاآرتص به ما گفت: «وزارت بهداشت فلسطین 18 حمله به آمبولانسهای فلسطینی را ثبت کرده است که 20 پرسنل پزشکی و داوطلب در مسیر مداوای مجروحان مجروح شدهاند.»
اگر واینرب حتی متوجه این موج اخیر وحشیگری اسرائیل شده باشد، من در مورد آن نشنیده ام.
خلاصه اعدام
اما من در مورد واکنش خاخام شموئل الیاهو، یکی از اعضای شورای خاخام اعظم اسرائیل و پسر خاخام سفاردی، رئیس سابق اسرائیل، شنیدم. کمتر از 48 ساعت پس از موعظه سرزنش قربانیان توسط واینرب، الیاهو علناً حکم داده بود که هر فلسطینی که علیه یک سرباز اسرائیلی در سرزمین های اشغالی از زور استفاده کند - راست طبق قوانین بین المللی - باید کشته شود در نقطه ای
در واقع، به گفته الیاهو، اسرائیلیهایی که چنین فلسطینیهایی را ترور نمیکنند «نیاز به محاکمه دارند». این عضو نخبگان خاخام اسرائیل نه تنها از یک اشغال غیرقانونی بلکه از قتل عمد شده کسانی که در برابر آن مقاومت می کنند حمایت می کند.
در بدترین کابوسهایم، نمیتوانستم یک یهودیت ارتدوکس را تداعی کنم که فلسطینیها را بهطور رادیکالی از انسانیت خارج کند و تروریسم خالص را بهعنوان یک هنجار مذهبی پذیرفته باشد. اما این دقیقاً همان چیزی است که در حال رخ دادن است. خاخام های ما - برخی مشتاقانه، برخی با سکوت، برخی دیگر (مثل واینرب) از روی خودپسندی درهم و برهم - به آسیب شناسی ملی کمک می کنند که به طرز وحشتناکی دیوانگی آلمان نازی قبل از جنگ را بازسازی می کند.
اما این بار ما آلمانی ها هستیم. خشونت از قبل آغاز شده است. منطق برای قتل عام به خوبی در حال انجام است؛ و از همه غم انگیزتر، خاخام ها حفظ و نگهداری آن را به عهده گرفتند یهودیتیکی از قدیمیترین سنتهایی که برای تجلیل از حرمت زندگی انسانها وجود دارد، بهعنوان عامل ایجاد وحشت عمل میکنند. اگر جلوی آنها را نگیریم، در تخریب دین خود در کنار حقوق بشر فلسطینی ها شریک خواهیم بود.
مایکل لشرنویسنده و وکیل، مقالات متعددی در مورد سوء استفاده جنسی از کودکان و موضوعات دیگر منتشر کرده است. او نویسنده کتاب اخیر است آزار جنسی، شوندا و پنهان کاری در جوامع یهودی ارتدوکس (McFarland & Co.) و در Passaic، نیوجرسی زندگی می کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
2 نظرات
ریچارد بلوم:
پاسخ شگفت انگیز به یک مقاله فوق العاده (هر چند پر از وحشت).
متشکرم،
تام جانسون
ما، همه ما، آلمانی هستیم. این یک وضعیت انسانی است که زمانی به وجود می آید که ما به طور کامل دیگری را تحقیر کنیم، همانطور که معاهده ورسای در سال 1919 با آلمان انجام داد. بنابراین کسانی که برای تأثیرگذاری بر ورود آمریکا به جنگ جهانی اول در کنار متفقین بسیار تلاش کردند، منفور خواهند بود. صهیونیستهای آمریکایی و اروپایی قرعهکشی کردند و بریتانیا اعلامیه بالفور را صادر کرد که از سرزمینی در منطقه مسکونی فلسطین حمایت میکرد. (همانطور که بسیاری در آن زمان اشاره کردند بسیار نابخردانه است.) بخشی از معامله صهیونیستی این بود که سخت تلاش کند تا بر پیوستن آمریکا به متفقین تأثیر بگذارد که البته جریان را علیه قدرت های مرکزی تغییر داد. همه چیز در عشق و جنگ عادلانه است؟ شاید. اما در آلمان تحقیر شده با یک روان پریش، ممکن است توضیح دهیم که چگونه تحصیلکرده ترین کشور اروپا، آلمان، به خانه بزغاله تبدیل شد.
تاریخ مهم است اکنون آن یهودیانی که در هولوکاست بسیار تحقیر شده بودند، در انتقام از بین رفته اند. "دوباره هرگز!" این بدان معناست که دیگر هرگز برای یهودیان تنها برای بسیاری از یهودیان مجروح روانی نیست. آلمانی ها در اثر جنگ و یک معاهده تنبیهی و نابخردانه از نظر روانی آسیب دیدند. یهودیان در اثر یک هولوکاست دیوانه از نظر روانی آسیب دیدند. طرف سوم، فلسطین، که هیچ ربطی به جنگ جهانی اول یا هولوکاست متعاقب آن نداشت، 1 سال از خلع ید، تحقیر و وحشی گری رنج برده است. این برای کسی که سازندگان اسلحه را می پذیرد خوب کار نمی کند. این انسانیت در بدترین حالت خود است، در زمانی که خرد بیشتر مورد نیاز است. شصت و هفت سال ناسازگاری! شصت و هفت سال کار خروس، من از تو بهترم! این ربطی به دین ندارد زیرا ربطی به مهربانی و محبت ندارد.