شرکت Bethlehem Steel در سال 1904 تأسیس شد و Saucon Valley Country Club (SVCC)، واقع در نزدیکی Bethlehem، پنسیلوانیا، در سال 1920، عمدتاً (95 درصد) توسط مدیران شرکت Bethlehem Steel تأسیس شد. نه سوراخ اول زمین گلف به نام یوجین گریس (1876 - 1960) یک گلف باز مشتاق که از سال 1916 تا 1945 رئیس جمهور و از 1945 تا 1957 رئیس هیئت مدیره بود نامگذاری شد. گریس یک بار به مصاحبهکنندهای گفت: «هر مردی که در مورد کسبوکار خود در زمین گلف صحبت نمیکند، واقعاً به تجارت خود اهمیت نمیدهد. گریس که نگران این بود که کارکنان ناظر کارخانه روزی وسوسه شوند که به اتحادیه بپیوندند، دوره دومی را فقط برای آنها به نام باشگاه فولاد ساخت تا آنها را با مدیریت تشویق کند. بعداً، شرکت مقداری از "زمین خود" را به شهر داد تا یک کورس سوم برای هوی پولوی ها، مردم عادی بسازد.
SVCC یکی از 100 باشگاه خصوصی برتر جهان است که دارای 850 هکتار، 18 زمین 18 حفره ای، زمین های قهرمانی، زمین اسکواش و تنیس، چهار استخر، غذاخوری مجلل در فضای باز و سرپوشیده و یک مهمانخانه قرن XNUMX با سیزده اتاق خواب است. اما در ادامه بیشتر در مورد آن.
قبل از سال 1941، بیت لحم شهر اصلی شرکت بود - از شهردار و بانک ها گرفته تا املاک و مطبوعات محلی. گریس شدیداً طرفدار کار سازماندهی شده بود و عهد کرد که در هیچ شرایطی هرگز اتحادیه در شرکتش را تشخیص نخواهد داد. شرایط در آسیاب وحشیانه بود. مایکل شفر به یاد می آورد که یک پتک 2 پوندی را برای «40 سنت در ساعت، شش روز در هفته، بدون تعطیلات» تاب می داد. پس از بازنشستگی حقوق بازنشستگی وجود نداشت. در 9 مارس 2، پس از یک دوره طولانی روابط متلاطم مدیریت کار، کمیته سازماندهی کارگران فولاد (SWOC) در کارخانه که در آن زمان 91 کارگر مشغول به کار بود، تعطیلی را ترتیب داد.
طی یک دوره چهار روزه، 50 خودرو متعلق به افسران شرکت و زخمها واژگون شد، بسیاری از مردم از جمله تعدادی از افسران پلیس در اثر تشدید اعتصاب خونین زخمی شدند. شهردار بیت لحم 40 پلیس ایالتی را برای دفاع از دروازههای کارخانه وارد کرد و به زودی فرماندار حکومت نظامی اعلام کرد و 125 سرباز دولتی اضافی را به کارخانه فرستاد. برخی از آنها با اسب های خود با قطار وارد شدند و اعتصاب کنندگان بلافاصله به آنها برچسب "قزاق ها" زدند. گریس قبلا پلیس این شرکت را با گاز اشک آور، قمه های بیلی، تفنگ ساچمه ای و مسلسل مسلح کرده بود. دژخیمان او از فعالان اتحادیه جاسوسی کرده بودند و شرکت سعی کرد با وعدههای «چکهای بزرگ خوب» به کاپیتانهای پلیس رشوه بدهد. آنها به طور خلاصه رد شدند.
در 28 مارس، گریس، که در آن زمان با 522,000 دلار دومین مدیر اجرایی کشور بود، به تلخی قبول کرد و تیتر آن این بود: «اعتصاب فولاد بیت لحم حل شد». از آنجایی که شرکت مالک تمام مکانهای ملاقات ممکن در ضلع جنوبی شهر بود، کارگران جشن مجبور شدند در سالنی در آن سوی رودخانه لیهی در سمت شمالی جمع شوند. رژه پیروزی که چندین بلوک امتداد داشت به سمت جنوب به راه افتاد. در یک نقطه، آنها با پل عوارضی شرکت با علامت "یک سنت برای عابران پیاده، سه سنت برای وسایل نقلیه" روبرو شدند و درست از کنار آن منفجر شدند. صدای یکی از کارگران شنیده شد که فریاد می زد: «بگذارید امروز سعی کنند پول خود را جمع کنند!» در پاییز 1941، کارگران به طور رسمی به کارگران متحد فولاد آمریکا پیوستند.
در سال 1957، 9 نفر از مدیران فولاد بیت لحم در میان 12 نفر از پردرآمدترین مدیران کشور بودند و آرتور هومر، مدیر عامل شرکت، با چیزی معادل 2 میلیون دلار امروز در صدر فهرست قرار گرفت. در همان سال، شرکت رکورد 191 میلیون دلار به دست آورد، اما هومر از کارگران خواست تا یک سال دستمزد را متوقف کنند.
همزمان، سبک زندگی تجملاتی و اکنون افسانه ای برای مدیریت ارشد بی وقفه ادامه یافت. به عنوان مثال، هر بخش اجرایی اتاق ناهارخوری مجلل خود را داشت که 5 وعده ناهار با نقره حکاکی شده، با کیفیت ترین لیوان های چینی و کریستال را سرو می کرد. هر میز با کاسههای وسطی تحسین میشد که طبق گزارشها 1,000 دلار قیمت داشت. از آنجایی که مدیران فقط تازه ترین استیک ها را می خواستند، آنگوس در مرتع مجاور باشگاه کانتری بزرگ شد. قبل از رفتن به وقت سهشنودی در اوایل بعدازظهر، مدیران با خرچنگ و فیله مینیون که توسط سرآشپزهای درجه یک شرکت تهیه شده بود، شام خوردند. هنگامی که گریس قصد داشت به سمت 18 سوراخ خود حرکت کند، پلیس بیت لحم هشدار داده شد تا همه چراغهای سبز هماهنگ شوند و هیچ ترافیکی مانع سفر او نشود. این احترام به رئیس به جلسات هیئت مدیره نیز کشیده شد که گریس گاهی اوقات چرت می زد و اتاق کاملاً ساکت می شد. تا زمانی که او از خواب بیدار شد، کار دیگری انجام نشد، گاهی اوقات پس از یک ساعت چرت زدن.
ماری گاولیک، پیشخدمت اتاق ناهار خوری هیئت مدیره انحصاری، به یاد می آورد: «مردها روزی 1 دلار برای غذای خود می پرداختند و هفته ای 50 سنت به ما انعام می دادند.» به یاد ماندنی ترین لحظه گاولیک، حضور در سرور در پنجاهمین سالگرد ازدواج گریس بود: «همه چیز طلا بود – سرو خندق، لوستر، همه چیز. در داخل کولیها دور میز میرقصیدند و موسیقی مینواختند، و بیرون هم کارآگاهانی داشتند که مطمئن میشدند هیچکس با طلا بیرون نمیرود.» (تماس صبحگاهی آلنتاون، 50). خانه گریس در خیابان پراسپکت بیت لحم، یک قلعه مجازی بود که او آن را "Uwchlan" به معنای "زمین بر فراز دره" ولزی نامید. این عمارت با یک سالن رقص، 1995 اتاق خواب، 23 حمام، سه خانه سبز، محدوده رانندگی و فضای سبز و یک پناهگاه بمب زیرزمینی، توسط یک دیوار آجری قرمز احاطه شده بود و توسط نیروی امنیتی خصوصی گریس در حال گشت زنی بود. خدمتکارها، خدمتکاران، آشپزها، پیشخدمت ها و زیرخدمت ها 15-24 در خانواده منتظر می ماندند و مهمانی های شام مجلل با حضور نیویورکی ها و افرادی مانند خواننده بینگ کراسبی، یکی از دوستان گلف گریس، برگزار می شد. (ندای صبح، 7 نوامبر 24).
پول همچنین برای ناوگان جت های لاکهید لودستار و هزینه خلبانان، مکانیک ها و آویزها هیچ هدفی نداشت. بدون شک، بال هوانوردی استاندارد طلایی شرکت های آمریکایی بود. استفاده شخصی از هواپیماها امتیاز نهایی بود و در حالی که گریس اغلب به جزیره سی، گا. پرواز میشد، هومر سفرهای مکرر را برای فرار خود در نزدیکی بندرگاه بار، ME ترجیح میداد. گریس همچنین خانههایی در آیکن، اس سی، که اسطورههای گلف بابی جونز و جین سارازن مهمانان مکرر آن بودند، خانههای دیگری در ساوتهمپتون، لانگ آیلند و آپارتمانی در هتل پلازا نیویورک داشت. (توجه: در طول رکود بزرگ، خانواده بسیار خوب غذا میخوردند و گریس هر هفته صدفهای تازه از مین پرواز میکرد).
زنان جوان جذاب به عنوان اسکورت و آسانسور در دفتر مرکزی شرکت استخدام و آموزش دیدند، آنها نمی توانستند از سایز 12، اندازه مرلین مونرو، فراتر بروند. یکی از مراسم مهم شامل مراقبت از سقف گیاه بود که به اسکورت لیموزین نزدیک گریس هشدار داد. سپس زنان جوان وارد عمل شدند و آسانسورها را تمیز کردند تا مطمئن شوند که گریس می تواند در تنهایی به دفترش در طبقه ششم برود. بازدیدکنندگان در هتل بیت لحم متعلق به شرکت اقامت داشتند. (Forging America, Chapter 7, The Morning Call, 10 دسامبر 2003).
همه چیز در 18 نوامبر 1995 به پایان رسید، زمانی که کارگران فولاد بیت لحم شاهد "آخرین بازیگران" بودند که شرکت فعالیت خود را متوقف کرد. فولادساز شماره 2 جهان در سال 2001 اعلام ورشکستگی کرد و دارایی های باقی مانده خود را در سال 2003 فروخت. رئیس و مدیر عامل سابق دوئن دانهام بسته ای 2.5 میلیون دلاری از کار دریافت کرد و حقوق سال گذشته او 776,667 دلار بود. رابرت میلر که برای انجام مراحل ورشکستگی استخدام شده بود 900,000 دلار دستمزد دریافت کرد و واجد شرایط دریافت پاداش بود و چندین مدیر اجرایی دیگر چتر بازنشستگی پلاتینیوم دریافت کردند. در همین حال، برنامه های بازنشستگی و بهداشت برای کارگران به میزان 4.85 میلیارد دلار کمبود بودجه داشت. (بالتیمور سان، 29 مارس 2002).
یوجین گریس مقداری از ثروت عظیم خود را به دانشگاه Lehigh (مدرسه دانشگاه خود) اهدا کرد و محوطه دانشگاه با نام سایر مدیران فولاد مرتبط با Lehigh پر شده است. به عنوان مثال، آزمایشگاه هومر، که قبلاً مرکز تحقیقاتی فولاد بیت لحم بود، در بالای پردیس کوهستان تاپ Lehigh قرار دارد.
خانواده گریس تخته مخصوص خود را در کلیسای اول پرسبیتریان در بیت لحم داشتند و پس از مرگش در سال 1960، گریس در زیر بنای سنگی بزرگی در گورستان نیسکی تپه بیت لحم به خاک سپرده شد. این نیمکت گرانیتی نیمدایرهای با صندلیهای 20 نفره در محل - که تقریباً هر روز از کنار آن عبور میکنم - مشرف به بقایای زنگزده کورههای بلند است. برخی از این اموال به یک مرکز هنری و فرهنگی و یک مجموعه کازینوی پر رونق تبدیل شده است که اکنون متعلق به سرخپوستان Poarch Creek از آلمور، آلا است.
داستانهای بیدلیل همچنان ادامه دارد که گریس ایستاده، روبهروی آسیابش دفن شده است، و چهار کلمه آخر روی سنگ قبر حکاکی شدهاش حکایت از جاهطلبیهای سرپایی دارد:
خداوند از تو چه می خواهد جز اینکه عادلانه و به درستی انجام دهی
رحمت را دوست بدارید و با فروتنی با خدا راه بروید.
و اکنون به گلف بازگردیم: از سال 1989، 1 درصد از آمریکاییها 21 تریلیون دلار ثروت دزدیدهاند در حالی که نیمی از آنها 900 میلیارد دلار از دست دادهاند. منبع نهایی این ثروت، کار بدون مزد کارگران است. به هر شکلی، اعم از سود سهام به سهامداران، اجاره، سطوح زشت غرامت و پاداش برای بانکداران وال استریت، همه اینها نتیجه کار بدون غرامت است. این شامل سبک زندگی بدون مراقبت و مجلل صاحبان مشاغل، با قایقهای تفریحی، جتهای خصوصی، عمارتهای متعدد، نوزادان صندوق اعتماد و بله، کلوپهای خصوصی کشور است. سرمایه داری یک سیستم دزدی سازمان یافته است. این استثمار تا زمانی که توسط کارگرانی که ابزار تولید را در اختیار می گیرند لغو شود، ادامه خواهد یافت، زمانی که مارکس نوشت: «مصادره کنندگان سلب مالکیت خواهند شد».
با این حال، فانتزی من دسترسی به باشگاه انحصاری Saucon Valley Country برای یک ساعت یا بیشتر است: اگرچه من 47 سال است که در دره Lehigh زندگی می کنم و باشگاه کمتر از ده مایل با خانه من فاصله دارد، هنوز هم برای پیدا کردن آن به GPS نیاز دارید. من روز دوشنبه، حوالی ظهر ظاهر میشوم، با فرض اینکه تعداد اعضای کمتری حضور داشته باشند و کارکنان مشغول آمادهسازی هفته باشند. با پوشیدن یک پیراهن پولوی یقهدار رالف لورن که در شلوار خاکی کمربند و چیندار قرار گرفته بود، یک کلاه گلف رو به جلو (نه به عقب!) میپوشیدم. با حمل یک راکت اسکواش «جانور» هارو (هرگز ویلسون!) با یک کیف کاملا حرفهای دانلوپ، سعی میکنم آنچه را که وبسایت باشگاه بهعنوان «رمز اخلاقی عالی» اعضایش اعلام میکند، منتشر کنم.
از قبل میدانستم که کارکنان از ترس توهین به یک مهمان مهم، شناسنامههایشان را چک نمیکنند، عمداً به باری میروم که در آن مارتینی تیتو سفارش میدهم (با چرخش) و بعد از کمی همزبانی با متصدی بار بوژی دو نفره من دیروز در 14، به سمت اتاق مردان حرکت می کردم. در راه بازگشت، طاعون را در نقطه ای برجسته آویزان می کردم و از آن عکس می گرفتم. نوشته شده بود: «یکی از هدایای اجباری بیشمار از کار بدون مزد نسلهای کارگران فولاد». سپس راکتم را برمیداشتم، به طور معمولی به پارکینگ میرفتم، عکس را در فیسبوک پست میکردم و دوربینهای امنیتی همهجای باشگاه را میدادم، منتظر احضارم برای تجاوز به «اموال خصوصی» بودم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا