منبع: Truthout
عکس توسط bgrocker/Shutterstockcom
در حالی که اعتراضات علیه خشونت نژادپرستانه پلیس کشور را تکان می دهد، فاشیسم در کاخ سفید ترامپ بالا می رود و همه گیری کووید-19 ادامه دارد، این کشور در لحظه ای حساس قرار دارد. من در مورد این نقطه شعله در تاریخ با نوام چامسکی، معروف به پدر زبانشناسی مدرن، که یکی از برجستهترین روشنفکران عمومی جهان و نویسنده بیش از 100 کتاب است، صحبت کردم. هژمونی یا بقا, ایالات شکست خورده, خوش بینی بر ناامیدی, امیدها و چشم اندازها, استادان بشریت و چه کسی بر جهان حکومت می کند؟
در مصاحبه زیر، چامسکی بینشی در مورد اینکه چگونه میتوانیم به بهترین شکل با لحظه کنونی دست و پنجه نرم کنیم - و برای آینده نگرانکننده آماده شویم، ارائه میکند.
جورج یانسی: قبل از اینکه در مورد کووید-19 از شما بپرسم، میخواهم نظر شما را در مورد قتل وحشتناک جورج فلوید و چگونگی درک اعتراضهایی که در سراسر ایالات متحده و جهان رخ داده است، بپرسم. من به ویژه به پاسخ شما به لفاظی های ترامپ مبنی بر اعزام ارتش برای سرکوب به اصطلاح شورش علاقه مند هستم.
نوام چامسکی: "قتل وحشتناک" درست است. اما اجازه دهید در مورد قتل سیاهپوستان آمریکایی در حال حاضر شفاف باشیم. وحشیگری چند پلیس نژادپرست در مینیاپولیس بخش کوچکی از جنایت را تشکیل می دهد.
به طور گسترده ای اشاره شده است که میزان مرگ و میر ناشی از همه گیری در میان سیاه پوستان بسیار بالاتر است. یک مطالعه کنونی نشان داد که «آمریکاییهایی که در شهرستانهایی با جمعیت سیاهپوست بالاتر از متوسط زندگی میکنند سه برابر احتمال مرگ بر اثر کرونا مانند کسانی که در شهرستان های سفیدپوست بالاتر از حد متوسط هستند. این قتل عام سیاهپوستان تا حدی نتیجه نحوه تخصیص منابع برای مقابله با بحران است، عمدتاً «در مناطقی که اتفاقاً سفیدتر و مرفهتر بودند». اما ریشه عمیقتر آن در سابقه هولناک 400 سال نژادپرستی بدخواهانه دارد. طاعون از زمان استقرار باطل ترین نظام برده داری در تاریخ بشر - که پایه اصلی صنعت، مالی، بازرگانی و رفاه عمومی کشور است - شکل های مختلفی به خود گرفته است، اما حداکثر کاهش یافته است، هرگز به درمان نزدیک نشده است.
برده داری آمریکایی نه تنها از نظر شرارت، بلکه از این نظر که با رنگ پوست مرتبط بود منحصر به فرد بود. در این سیستم، هر چهره سیاه پوست با نشان "طبیعت شما این است که برده باشید" مشخص می شد.
با سایر بخش ها به شدت برخورد شده است. یهودیان و ایتالیایی ها در یک قرن پیش چنان ترسیده و تحقیر شده بودند که قانون مهاجرت نژادپرستانه 1924 برای ممنوعیت ورود آنها به کشور طراحی شد و بسیاری از یهودیان را به کوره های آدم سوزی فرستاد. در حمایت، نژادپرستان آن روز میتوانستند ادعا کنند که ما باید از خود در برابر یهودیان و ایتالیاییها که سندیکایهای بزرگ جنایتکار را اداره میکنند، در برابر موجوداتی مانند مایر لانسکی و آل کاپون و باگزی سیگل محافظت کنیم. اما بالاخره جذب شدند. در مورد ایرلندی ها هم همین اتفاق افتاد.
با این حال، با سیاه پوستان، قضیه متفاوت است. آنها در جامعه ای که توسط نژادپرستی و برتری سفیدپوستان لعنت شده است، برای همیشه غیرقابل جذب تلقی می شوند. برای قربانیان، شکافهای اجتماعی-اقتصادی پایدار ناشی از نفرین، که با حمله نئولیبرالها در 40 سال گذشته تشدید شده است، که یک موهبت بزرگ برای ثروت شدید، یک فاجعه برای افراد آسیبپذیرتر است، ترکیب میشود.
کشتار سیاهپوستان آمریکایی زیر نظر رادار ادامه دارد. رئیسجمهور، که بدخواهیاش هیچ مرزی نمیشناسد، از تمرکز روی همهگیری برای پیگیری خدمات خود به حوزه انتخابیه، ثروت بزرگ و قدرت شرکتی خود سوء استفاده کرده است. یکی از روش ها حذف مقرراتی است که از مردم محافظت می کند اما به سود آسیب می رساند. در بحبوحه یک بیماری همه گیر تنفسی بی سابقه، ترامپ به سمت افزایش آلودگی هوا حرکت کرده است که باعث ایجاد COVID-19 می شود. بسیار کشنده ترمطبوعات تجاری گزارش می دهند که ممکن است در نتیجه ده ها هزار آمریکایی جان خود را از دست بدهند. طبق معمول، مرگها بهطور تصادفی توزیع نمیشوند: «سختترین ضربه، جوامع کمدرآمد و رنگین پوستان هستند» که مجبور به زندگی در خطرناکترین مناطق هستند.
ادامه دادن خیلی آسان است. معترضان همه اینها را به خوبی می دانند. نیازی به مطالعه ندارند برای بسیاری این تجربه زیسته آنهاست. اعتراضات فقط خواستار پایان دادن به خشونت پلیس در جوامع سیاهپوست نیست، بلکه برای بازسازی بنیادیتر نهادهای اجتماعی و اقتصادی است.
و آنها از حمایت قابل توجهی برخوردار هستند، همانطور که ما نه تنها از اقدامات در سراسر کشور بلکه از نظرسنجی ها می بینیم. یک نظرسنجی اوایل ژوئن دریافتند 64 درصد از بزرگسالان آمریکایی «با افرادی که در حال حاضر اعتراض میکنند همدردی میکنند»، در حالی که 27 درصد گفتهاند که چنین نیستند و 9 درصد مطمئن نیستند.
ممکن است این واکنش را با موقعیت دیگری مقایسه کنیم که اعتراضات مشابهی رخ داد: سال 1992، پس از تبرئه افسران پلیس لس آنجلس که رادنی کینگ را تقریباً تا سر حد مرگ کتک زدند. پس از یک هفته شورش، با بیش از 60 کشته، سرانجام توسط گارد ملی با حمایت نیروهای فدرال اعزامی توسط پرزیدنت بوش، سرکوب شد. تظاهرات بیشتر محدود به لس آنجلس بود، چیزی شبیه آنچه امروز می بینیم.
ترامپ یک نگرانی اساسی دارد، رفاه خودش: چگونه می توانم از این فاجعه برای تقویت چشم انداز انتخاباتی خود با به آتش کشیدن نژادپرستانه ترین و خشن ترین اجزای پایگاه رای خود استفاده کنم؟ غرایز طبیعی او خواستار خشونت است: "وحشی ترین سگ ها و شوم ترین سلاح هایی که تا به حال دیده ام." و ارتش را بفرستید تا درسی به "فضولات" بیاموزد که هرگز فراموش نخواهند کرد.
طرح ترامپ برای «تسلط» بر جمعیت خطاکار با خشونت، خشم گستردهای از جمله محکومیت تلخ روسای سابق ستاد مشترک ارتش و ابراز همدردی با معترضان را برانگیخت. دریاسالار مایک مولن، رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا نوشتمن به عنوان یک مرد سفیدپوست نمی توانم ادعا کنم که ترس و خشم امروز آمریکایی های آفریقایی تبار را درک کاملی دارم. اما بهعنوان کسی که مدتی است در اطرافم بودهام، به اندازهی کافی میدانم - و به اندازهی کافی دیدهام - تا بفهمم این احساسات واقعی هستند و همه آنها به طرز دردناکی پایهگذاری شدهاند.»
تغییرات در دو دهه گذشته شاید نشانهای از این باشد که بخشهای بزرگی از مردم حقایقی را که مدتها پنهان در مورد جامعه ما پنهان شده است، میشناسند، پرتوی از نور در زمانهای تاریک.
اغلب به ما می گویند که ایالات متحده قدرتمندترین کشور جهان است. ما از رژیم غذایی «استثنایی گرایی آمریکایی» تغذیه می کنیم. با این حال، در سطح جهان، ما بیشترین تعداد مرگ و میر ناشی از COVID-19 را داریم. ما از نظر سیستمی آمادگی نداشتیم. این ناهماهنگی را چگونه توضیح می دهید و ترامپ چه نقشی در همه اینها دارد؟
فقدان آمادگی سه دلیل اساسی دارد: منطق سرمایه داری، دکترین نئولیبرال و شخصیت رهبری سیاسی. اجازه دهید به طور خلاصه آنها را به نوبه خود مرور کنیم.
پس از مهار اپیدمی سارس در سال 2003، دانشمندان به خوبی میدانستند که احتمال یک بیماری همهگیر وجود دارد و ممکن است ناشی از ویروس کرونا دیگری باشد. آنها همچنین می دانستند که چگونه اقدامات لازم را برای آماده سازی انجام دهند. اما دانش کافی نیست. یک نفر باید از آن استفاده کند. نامزد آشکار شرکتهای دارویی هستند که تمام منابع مورد نیاز و سودهای کلان را به لطف حق ثبت اختراعات گزافی که در توافقنامههای «تجارت آزاد» به آنها داده شده است، دارند. اما منطق سرمایه داری آنها را مسدود کرد. هیچ سودی برای آماده شدن برای یک فاجعه احتمالی در راه نیست - و همانطور که اقتصاددان میلتون فریدمن در طلوع عصر نئولیبرال 40 سال پیش بیان کرد، مسئولیت شرکت به حداکثر رساندن ارزش سهامداران (و ثروت مدیریتی) است. به تازگی در سال 2017، شرکت های بزرگ دارویی پیشنهاد اتحادیه اروپا برای پیگیری سریع تحقیقات در مورد پاتوژن ها را رد کرداز جمله ویروس کرونا.
نامزد دیگر دولت است که منابع لازم را نیز در اختیار دارد و نقش بسزایی در تولید بیشتر واکسن ها و داروها داشته است. اما این مسیر توسط دکترین نئولیبرالی مسدود شده است که از زمان ریگان حاکم شده است، و به ما اطلاع داد که مشکل دولت است - به این معنی که تصمیمات باید از دولت که تا حدی تحت تأثیر شهروندان است، به سمت استبدادهای خصوصی غیرقابل پاسخگویی حذف شوند. عوامل اصلی (و ذینفعان) پیروزی نئولیبرال. بنابراین، دولت نیز ممنوع است.
عامل سوم دولت های فردی است. جورج اچ دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریکا، شورای مشاوران علم و فناوری (PCAST) را ایجاد کرده بود تا رئیس جمهور را در جریان مسائل مهم علمی قرار دهد. یکی از اولین اقدامات پرزیدنت اوباما پس از روی کار آمدن در سال 2009، سفارش یک مطالعه PCAST در مورد چگونگی مقابله با یک بیماری همه گیر بود. چند هفته بعد در اختیار کاخ سفید قرار گرفت. دولت اوباما که علم محور بود، اقدام به ایجاد زیرساخت های همه گیر کرد که پاسخ اولیه به تهدیدات بیماری های عفونی را برنامه ریزی می کرد. این امر تا 20 ژانویه 2017، زمانی که پرزیدنت ترامپ روی کار آمد، برقرار بود و ظرف چند روز شروع به از بین بردن کل زیرساخت های علمی شاخه اجرایی کرد. از جمله آمادگی برای بیماری همه گیرو در واقع به سمت رد علم به طور کلی از نقش در اطلاع رسانی سیاست، معکوس کردن ابتکارات دو حزبی از زمان جنگ جهانی دوم که برای توسعه اقتصاد مدرن با فناوری پیشرفته حیاتی بوده است، حرکت کرد.
ترامپ برای کوبیدن میخهای بیشتر به تابوت، برنامههایی را که در آن دانشمندان با همکاران چینی برای بررسی کروناویروس کار میکردند، منحل کرد. هر سال، او بودجه مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) را کاهش می داد. این امر با پیشنهاد بودجه فوریه 2020 وی ادامه یافت، در حالی که همه گیری همه گیر بود و خواستار کاهش بیشتر CDC شد (در حالی که یارانه ها به صنایع سوخت فسیلی افزایش یافت). دانشمندان به طور سیستماتیک با مقامات صنعتی جایگزین شدند که اطمینان حاصل کنند که سود خصوصی به حداکثر می رسد، صرف نظر از تأثیر آن بر مردم نامربوط.
تصمیمات ترامپ با قضاوت کارشناس مورد علاقه اش، راش لیمبو، که مدال آزادی ریاست جمهوری را به او اعطا کرد، مطابقت دارد. او به ما دستور می دهد که علم یکی از "چهار گوشه فریب" است، در کنار دانشگاه، رسانه و دولت، که همگی "به دلیل فریب وجود دارند." اصل راهنمای دولت توسط ژنرال برجسته فرانکو در سال 1936 با شیوایی بیشتری بیان شد: «مرگ بر هوش! زنده باد!»
در نتیجه، ایالات متحده "به طور سیستماتیک" در هنگام شیوع بیماری همه گیر "آماده نبود".
در ماه فوریه، ترامپ گفت که کووید-19 فقط ناپدید خواهد شد، که "یک روز، مانند یک معجزه است، ناپدید خواهد شد." او عمیقاً در اشتباه بود و سپس چین را سرزنش کرد و حتی بیماری را "نژادی" کرد. برخی ادعا میکنند که دست ترامپ به دلیل سوءمدیریت شدید وی با کووید-19 خون است. درباره ی این چه فکر می کنی؟
دهها هزار آمریکایی در نتیجه خدمات اختصاصی ترامپ به حوزه انتخابیهاش مردند: ثروت شدید و قدرت شرکتها. بدخواهی او پس از ابتلا به بیماری ادامه یافت. چند هفته پس از کشف اولین علائم در دسامبر گذشته، دانشمندان چینی ویروس را شناسایی کردند، ژنوم را توالی یابی کردند و اطلاعات را در اختیار سازمان جهانی بهداشت و جهان قرار دادند. کشورهای آسیایی و اقیانوسیه به یکباره واکنش نشان دادند و وضعیت را تا حد زیادی تحت کنترل دارند. دیگران متفاوت بودند. ترامپ عقب را مطرح کرد. برای دو ماه حیاتی، مقامات اطلاعاتی و بهداشتی ایالات متحده تلاش کردند تا توجه کاخ سفید را به خود جلب کنند، بیهوده. در نهایت، ترامپ متوجه شد - احتمالاً زمانی که بازار سهام سقوط کرد، گزارش شده است. از آن به بعد هرج و مرج شده است.
جای تعجب نیست که ترامپ و یارانش ناامیدانه به این سو و آن سو می کوبند تا قربانی جنایاتش علیه آمریکایی ها را بیابند، غافل از اینکه او چند نفر دیگر را سلاخی می کند. کاهش بودجه و سپس خروج از WHO [سازمان بهداشت جهانی] یک ضربه سادیستی به آفریقایی ها، یمنی ها و بسیاری از مردم فقیر و مستاصل دیگر است که حتی قبل از شیوع ویروس کرونا توسط کمک های پزشکی WHO از بیماری های شایع محافظت شده بودند و اکنون با آن مواجه هستند. علاوه بر این، فجایع جدید اگر چشم انداز انتخاباتی او را بهبود بخشد، آنها غیرقابل استفاده هستند.
اتهام ترامپ علیه سازمان جهانی بهداشت، که خیلی مضحک است، این است که توسط چین کنترل می شد. با بیرون کشیدن، نفوذ چین را افزایش می دهد. اما بی انصافی است که از او به خاطر حماقت انتقاد کنیم. نتیجه فقط بر این واقعیت تأکید می کند که او از ابتدا هرگز به این موضوع اهمیت نمی داد.
با صحبت از مسئولیت و خون روی دست، به نظر می رسد تفسیر خاصی از حقوق فردی برای بسیاری در ایالات متحده که توصیه های WHO و CDC را رعایت نمی کنند، از جمله رد آشکار استفاده از ماسک، مسئولیت اجتماعی جمعی را نادیده می گیرد. به نظر شما چه چیزی به این خشم و عدم مسئولیت در قبال سلامت و ایمنی دیگران دامن می زند؟
جمهوری خواهان اکثراً به رئیس جمهور ایمان دارند، مهم نیست که اقدامات او چقدر به آنها آسیب می رساند. تصویر خداگونه او توسط کسانی که او را احاطه کرده اند تقویت می شود، به لطف کمپین موفقیت آمیز او برای خلاص شدن از شر همه افراد به جز حنایی ها، مانند وزیر امور خارجه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه دوم، که فکر می کند ممکن است خداوند ترامپ را فرستاده باشد. زمین برای نجات اسرائیل از ایران. انجیلیهای پمپئو که بزرگترین پایگاه حامیان ترامپ هستند، احتمالاً موافق هستند. و آنها تقریباً همین را به طور کلی از حزب جمهوری خواه می شنوند، حزبی که عملاً هر ذره ای از صداقت را رها کرده است و هر کاری که می کند او را با ذلت می پرستند. همین امر در مورد اتاق پژواک رسانه ای او نیز صادق است. مطالعات نشان داده است که منبع اصلی اطلاعات برای جمهوریخواهان است فاکس نیوز، لیمبو و Breitbart. در واقع، دوگانۀ جالبی ایجاد شده است: ترامپ یک بیانیه تصادفی صادر می کند، شان هانیتی از آن به عنوان یک کشف راهگشا یاد می کند، و صبح روز بعد ترامپ به فاکس نیوز تا بفهمیم به چه چیزی فکر کنیم
نظرسنجی از افکار عمومی عواقب آن را آشکار می کند. نظرسنجی پیو در آوریل، زمانی که مسئولیت ترامپ برای فاجعه رو به رشد فراتر از بحث جدی بود، نشان داد که 83 درصد از جمهوری خواهان و متفکران جمهوری خواه واکنش ترامپ به شیوع این بیماری را عالی یا خوب ارزیابی کردند. (در مقایسه با 18 درصد از دموکرات ها و دموکرات ها). آنها به سخنان رئیسجمهوری گوش میدهند که ویروس را با «آنفولانزای معمولی» مقایسه میکرد و او در اواسط آوریل دستورالعملهایی را برای حامیانش در توییتر نوشت: «ویرجینیا را آزاد کنید و متمم دوم عالی خود را نجات دهید». در محاصره است!» متمم دوم کوچکترین ارتباطی ندارد، اما ترامپ می داند چه دکمه هایی را فشار دهد. او آشکارا از سربازانش میخواست که بخشی از او اسلحه به دست بگیرند تلاش های کلی تر برای تشویق معترضان مسلح به نقض دستورات در ایالت های دارای فرمانداران دموکرات (مانند ویرجینیا)، در زمانی که تقریبا 50,000 مرگ ثبت شده بود.
بیایید آمریکاییهای بیشتری را بکشیم، نه فقط یمنیها و آفریقاییها، اگر این امر باعث بهبود چشمانداز انتخاباتی من میشود. «مرگ هوش! زنده باد!»
وقتی عملیات Astroturf و وفاداری پرشور پایگاه رایگیری را کنار بگذاریم، روشن نیست که از توسل به «حقوق فردی» به معنای معنادار، چیز زیادی باقی مانده باشد.
همچنین مشخص نیست که معترضان مسئولیت اجتماعی را نادیده می گیرند. آنها ظاهراً آن را اینطور نمی بینند. آنها از این ایده که کاری که انجام می دهند شبیه افرادی است که با تفنگ های تهاجمی در خیابان ها می دوند و به طور تصادفی تیراندازی می کنند، وحشت زده می شوند، اگرچه مقایسه درست است. آنها فکر نمی کنند که کسی را به خطر می اندازند. در عوض، آنها در اعتراض به تلاش های چپ رادیکال، شاید به دستور چین، برای از بین بردن حقوق اولیه آنها و حتی گرفتن اسلحه از آنها، از رهبر محترم خود پیروی می کنند.
همه نشانههای دیگر این است که کشور در مشکل عمیقی قرار دارد - و در پرتو قدرت ایالات متحده، جهان با آن.
جدای از بی کفایتی ترامپ، در سطح جهانی چه باید کرد تا هم از همه گیری دیگر جلوگیری کنیم و هم برای آمادگی بهتر در آینده چه باید بکنیم؟
من احساس نمی کنم که "بی کفایتی" کلمه درستی نیست. او در تعقیب اهداف اولیه خود کاملاً شایسته است: ثروتمند کردن افراد بسیار ثروتمند، افزایش قدرت و سود شرکت ها، حفظ پایگاه خود در یک ردیف در حالی که از پشت به آنها ضربه می زند، و تمرکز قدرت در دستان خود با از بین بردن قوه مجریه، و بنابراین ارعاب جمهوری خواهان کنگره. که تقریباً هر چیزی را با ترس می پذیرند. وقتی ترامپ دانشمندی را که مسئول توسعه واکسن بود، به خاطر جرات زیر سوال بردن یکی از درمانهای کوک که تبلیغ میکند، اخراج کرد، صدایی از آنها نشنیدم. سکوت مرده ای از این صفوف برقرار است در حالی که او پاکسازی خود را از بازرسان کل انجام می دهد، که برخی کنترل ها را بر باتلاقی که او در واشنگتن ایجاد کرده اعمال می کند، همچنین به یکی از معتبرترین سناتورهای جمهوری خواه، چاک گراسلی 86 ساله، که فداکار بود، توهین می کند. کار طولانی او برای ایجاد این سیستم.
این یک دستاورد چشمگیر است.
آنچه باید در سطح جهانی انجام شود، پیروی از توصیه هایی است که دانشمندان ارائه می دهند. یک بیماری همه گیر جدید محتمل است، احتمالا بدتر از این به دلیل گرم شدن کره زمین، که ممکن است با چهار سال دیگر طاعون ترامپ تبدیل به آب و هوا شود. اقداماتی باید برای آماده شدن برای آن انجام شود، اقداماتی که در سال 2003 توصیه شد و تا حدی دنبال شد تا ترامپ توپ ویرانگر خود را به کار برد. باید همکاری بینالمللی در جستجوی ویروسهای کرونا و سایر خطرات بالقوه، توسعه درک علمی مورد نیاز برای توسعه سریع واکسنها و داروها برای کاهش علائم، و اجرای طرحهای اضطراری در صورت بروز مجدد همهگیری وجود داشته باشد.
مخصوصاً برای ایالات متحده، این به معنای رهایی جامعه از تعصبات نئولیبرالی است که پیامدهای تلخی در حوزه سلامت (و بسیاری دیگر) داشته است. مدل کسب و کار برای بیمارستان ها، بدون اتلاف یا ظرفیت اضافی، دعوت به فاجعه است. به طور کلی، سیستم مراقبت بهداشتی خصوصی شده بسیار ناکارآمد بار وحشتناکی بر دوش جامعه است، با هزینه های دو برابر سایر کشورهای توسعه یافته و برخی از ضعیف ترین نتایج. اخیرا نیشتر این مطالعه هزینه سالانه آن را تقریباً 500 میلیارد دلار و 68,000 مرگ اضافی برآورد می کند. این ظالمانه است که ایالات متحده نمی تواند به سطح جوامع دیگر صعود کند و در عوض به ظالمانه ترین و پرهزینه ترین سیستم مراقبت های بهداشتی همگانی متکی است: اتاق های اورژانس. اگر بتوانید خودتان را به سمت یکی بکشید، میتوانید از آن مراقبت کنید - به دنبال آن یک صورت حساب سالم.
همین دگم نئولیبرالی مانع از آن میشود که مؤسسه ملی سلامت فراتر از تحقیق و توسعه ضروری برای داروها به آزمایش و توزیع برود، شرکتهای خصوصی را دور بزند و مفاد قوانین ایالات متحده را که دائماً نادیده گرفته میشوند، که مستلزم آن است که داروهای تولید شده با کمک دولت (تقریباً همه آنها) نادیده گرفته شود. ) با هزینه مناسب در دسترس عموم قرار گیرد. دقیق ترین مطالعات در مورد این موارد که من از آنها اطلاع دارم توسط دین بیکر است که در صورت اجرای چنین اقداماتی صرفه جویی عظیمی را بدون از دست دادن نوآوری تخمین می زند.کتاب او را ببینید جعل شده، رایگان در دسترس است).
این فقط یک شروع ساده است. مشکلات عمیق اجتماعی، فرهنگی و نهادی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
با فرض نزدیک بودن انتخابات نوامبر، آیا می بینید که ترامپ برای ماندن در قدرت از نیرنگ تقلب در رای استفاده می کند؟ اگر این اتفاق بیفتد، از نظر سیاسی چه پیشبینی میکنید؟
ترامپ و همکارانش در حال حاضر این کلاهبرداری را با انرژی پیش می برند، نه برای اولین بار. آنها می دانند که رهبری یک حزب اقلیت را بر عهده دارند و برای حفظ قدرت سیاسی باید به فریب و تقلب متوسل شوند. و برای آنها چیزهای زیادی در خطر است. چهار سال دیگر به آنها این امکان را می دهد تا تضمین کنند که سیاست های راست افراطی آنها برای یک نسل بدون توجه به خواسته های مردم. این هدف استراتژی مککانل است که قوه قضائیه را از بالا تا پایین در اختیار حقوقدانان جوان راست افراطی قرار میدهد که میتوانند برنامههایی را که به نفع عموم است مسدود کنند. از دست دادن فرصت فعلی ممکن است پروژه آنها را نابود کند. برای شخص ترامپ، چشم انداز از دست دادن ممکن است شدید باشد، حتی اگر از نظر روانی بتواند مانند یک انسان عادی آن را بپذیرد. در صورت از بین رفتن مصونیت او ممکن است در معرض اتهامات قانونی جدی قرار گیرد. و با تسلیم شدن حزب جمهوری خواه به اقتدار خود، به سبک کره شمالی، او با موانع کمی روبرو است. بقیه را می توانیم به تخیل بسپاریم.
میدانم که این امر دیستوپایی بهنظر میرسد، اما چه کسی میتواند بگوید که ترامپ، به دلیل شهوت مطلق برای قدرت، یک شبهنظامی را برای حمایت از تمایل او برای ماندن در قدرت تحریک نمیکند؟ هر فکری؟
نمی توان رد کرد. همانطور که به طور گسترده شناخته شده است، این کشور با یک بحران قانون اساسی طولانی مدت مواجه است. سنا یک نهاد رادیکال غیر دموکراتیک است، تا حدی کالج انتخاباتی. به دلایل جمعیتی و ساختاری، اقلیتی کوچک از سفیدپوستان، مسیحی، روستایی، سنتی، غالباً سفیدپوست رایدهندگان برتریطلب میتوانند کنترل خود را تا حدی فراتر از آنچه که دموکراتهای نژادپرست جنوبی قبل از اینکه «استراتژی جنوبی» نیکسون آنها را به جمع جمهوریخواهان وارد کند، حفظ کنند. و این عملاً با اصلاح قانون اساسی تغییر ناپذیر است. دور از ذهن نیست که در دستان ترامپ، بحران قریب الوقوع ممکن است خیلی زود رخ دهد.
نوام، میدانم که ترجیح میدهی زیاد در مورد خودت صحبت نکنی، اما در 91 سالگی چگونه با لحظه تاریخی سورئال ما که تحت کووید-19 زندگی میکنیم، برخورد میکنی؟
در اصطلاح شخصی محدود، برای من و همسرم مشکل سختی نیست. برای بسیاری دیگر، این یک داستان کاملاً متفاوت است. لحظه واقعا سورئال است. آینده با چگونگی خروج ما از بحران شکل خواهد گرفت. نیروهایی که مسئول آن و حمله نئولیبرالی به جمعیتی هستند که به وضوح آن را به شدت تشدید کرده اند، ساکت نمی نشینند. آنها بی وقفه کار می کنند تا اطمینان حاصل کنند که آنچه ظاهر می شود نسخه خشن تر و اقتدارگراتر از آنچه که به نفع خود ساخته اند است. نیروهای مردمی وجود دارند که به دنبال استفاده از فرصتهای کنونی برای معکوس کردن بلایای گذشته نزدیک و حرکت به سوی دنیایی بسیار انسانیتر و شایستهتر هستند. و مهمتر از همه، برای مقابله با بحران های بسیار شدیدتری که در حال ظهور هستند.
ما از این بیماری همه گیر بهبود خواهیم یافت، با هزینه ای وحشتناک. اگر به مسیر فعلی خود ادامه دهیم، از ذوب مداوم صفحات یخ قطبی و سایر پیامدهای برشته شدن زمین که بسیاری از مناطق سکونت انسان را تا مدت ها غیرقابل زندگی می کند، بهبود نخواهیم یافت. چهار سال دیگر بدخیم ترامپ دشواری های مقابله با این فاجعه قریب الوقوع را به شدت افزایش خواهد داد - حتی اگر از تهدید جنگ هسته ای پایانی که ترامپ با از بین بردن رژیم کنترل تسلیحات در حال تشدید آن است فرار کنیم. ابزارهای خطرناک تخریبی که امنیت رو به کاهش ما را تضعیف می کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا