در آخرین گزارش سالانه خود در مورد عملکرد رسانه ها، سازمان ناظر مستقر در ایالات متحده به نام Fairness and Accuracy in Reporting (FAIR) اشاره کرد که:
"بیشتر مردم می دانند که رسانه های خبری به دلارهای تبلیغاتی شرکت ها متکی هستند - اگرچه این واقعیت به ندرت مورد بحث قرار می گیرد، و زمانی که چنین می شود، سردبیران و تهیه کنندگان عموماً اصرار دارند که هیچ ارتباطی بین شرکت هایی که تبلیغات می خرند و محتوای اخبار وجود ندارد." ("ترس و لطف - ششمین گزارش سالانه FAIR"، Extra!، مارس/آوریل 2006؛ www.fair.org/index.php?page=2848)
بنابراین، اینجا در بریتانیا، گای کلنی از ایندیپندنت ادعا می کند:
«یک مطبوعات آزاد که به صورت تجاری اداره می شود، باید دیوار آتشی بین نوشته های روزنامه نگاری و تبلیغاتی که صورت حساب ها را پرداخت می کند، ایجاد کند. روزنامهنگاران اجازه نمیدهند که گزارشهایشان با منافع آگهیدهندگان خفه شود و آگهیدهندگان آزادند در فضایی که خریدهاند (با رعایت قوانین و مقررات صنعت) بدون توجه به سرمقاله روزنامه، آنچه را که دوست دارند بیان کنند. نظرات." (گای کلنی، «اشتباهات و حذفیات»، ایندیپندنت، 7 اکتبر 2006)
ما در 9 اکتبر به کلنی نوشتیم و پیشنهاد کردیم که تصویری که او از دیوار آتش بین گزارش و تبلیغات ترسیم کرده است به واقعیت مربوط نیست:
به عنوان مثال، آیا میدانید که سال گذشته BP و Morgan Stanley هر دو دستورالعملهایی را صادر کردند که خواستار حذف آگهیهایشان از هر نسخهای از نشریهای بود که حاوی محتوای بالقوه «مشکله» بود؟ بریتیش پترولیوم تا آنجا پیش رفت که خواستار اطلاع قبلی در مورد هر گونه گزارشی شد که به این شرکت، رقیب شرکت یا به طور کلی صنعت نفت و انرژی اشاره می کرد. [عادلانه، op.cit.]”
ما اشاره کردیم که چنین توافقاتی استثنایی نیستند. ما همچنین به نقل از FAIR:
«در حالی که این خواستهها ممکن است مداخلهای فاحش در فرآیند تحریریه به نظر برسد، حقیقت این است که همانطور که یکی از سردبیران ناشناس به [ژورنال تجاری] Advertising Age (16 مه 2005) گفت، «لیست نسبتاً طولانی از شرکتهایی وجود دارد که دستورالعملهایی مانند این دارند. ."
ما اشاره کردیم که کلنی در ستون "خطاها و حذفیات" خود از ذکر این نکته صرفنظر کرده بود که مطبوعات با کیفیت، از جمله ایندیپندنت، حدود 75 درصد از درآمد خود را به تبلیغات وابسته هستند. غیرمنطقی است اگر ادعا کنیم که این هیچ تأثیری در شکل دادن به محتوای روزنامه او ندارد. همانطور که اندرو مار سردبیر سابق کلینی در مورد حرفه خود نوشته است:
"بزرگترین سوال این است که آیا تبلیغات دستور کار اخبار را محدود می کند و تغییر شکل می دهد؟ البته این کار را می کند. وقتی به افرادی که چک می نویسند لگد می زنید، جمع کردن مبالغ کار سختی است. (مار، «تجارت من»، مک میلان، 2004، ص 112)
این سازش ساختاری در سراسر جریان اصلی به خوبی درک شده است. در آوریل 2004، نیک تیلور، سردبیر مجله اسپارک گاردین، صریح به ما گفت:
«تا حالا روی راه اندازی مجله کار کردی؟ اولین و تنها سؤال واقعی این است: چه کسی در [محصول] تبلیغ خواهد کرد؟ آیا توسط افرادی که تبلیغ کنندگان می خواهند به آنها دسترسی پیدا کنند خوانده می شود؟
«خوانندگان/بینندگان/شنوندگان مهمترین چیز برای هر ناشر یا پخش کننده است. اما، از نقطه نظر اقتصادی، [این] در درجه اول به این دلیل است که تعداد بالای خوانندگان به معنای درآمد بالای تبلیغات است. و رسانه ها فقط از طریق تبلیغات زنده می مانند. من و همه نویسندگان/ سردبیران/ پخشکنندگان دوست داریم متفاوت باشد، اما هیچ گزینهای وجود ندارد – هزینه اصلی تولید هر روز گاردین (البته) بیشتر از قیمت جلد است.
ما ایمیل خود را به کلنی با گفتن اینکه "امیدواریم که مایل باشید و بتوانید به نکات فوق پاسخ دهید، پایان دادیم. اینها مسائل حیاتی هستند، اینطور نیست؟»
روز بعد، کلینی به شرح زیر پاسخ داد:
من این را در مورد BP و مورگان استنلی نمی دانستم. اما تهدید تبلیغ کنندگان مبنی بر تحریم نشریاتی که مطالبی را که دوست ندارند چاپ می کنند چیز جدیدی نیست. هر روزنامه هفتگی محلی هر از گاهی آنها را دریافت می کند. سوال این است که آیا سردبیر تسلیم آنها می شود یا خیر؟ تصور میکنم برخی این کار را میکنند و برخی نه.» (ایمیل گای کلنی به دیوید کرامول، 10 اکتبر 2006)
این صدای پاشیدن فایروال است! اظهار نظر جسورانه کلنی در مقاله خود را به یاد بیاورید: "روزنامه نگاران اجازه نمی دهند گزارش آنها توسط منافع تبلیغ کنندگان خفه شود."
چرخه چرخش - شستشوی سبز دوار
گزارش سالانه FAIR اشاره میکند که علاوه بر تخریب گزارشهای خبری بالقوه مضر، تبلیغکنندگان قدرتمند نیز دوست دارند اطمینان حاصل کنند که با چرخش مثبت همراه هستند. بنابراین، شماره 31 اکتبر 2005 مجله تایم بخشی با عنوان "آینده انرژی" را به نمایش گذاشت. این امر بر تلاشها برای یافتن جایگزینهایی برای نفت و کارآمدتر کردن تولید نفت متمرکز بود. FAIR این قطعه را خلاصه کرد:
در سرتاسر این ویژگی، تبلیغات تمام صفحه برای BP، با عباراتی مانند "سرمایه گذاری در آینده انرژی ما" بود، که توضیح می داد چگونه شرکت به دنبال جایگزین هایی برای نفت است. BP همچنین توسط منبعی در مقاله ویژه تایم به عنوان یکی از نوآورترین شرکت های انرژی ذکر شده است. این احتمالاً رایگان بود.» (عادلانه، همان نقل قول)
بسیاری از خوانندگان Media Lens میدانند که تبلیغات BP به طور منظم در Independent ظاهر میشود، با تبلیغات تمام صفحه در نسخه چاپی و همچنین تبلیغات BP 'Target neutral' در چرخش مکرر در نسخه آنلاین (همانطور که در وبسایت گاردین وجود دارد). . چنین تبلیغات چرخشی اساساً ابزارهایی برای شستشوی سبز هستند و تصویری نادرست از یک شرکت بزرگ نفتی ارائه میدهند که به طور خستگیناپذیر تلاش میکند تا از سوختهای فسیلی به سوی آیندهای سبزتر بر اساس انرژی پاک و تجدیدپذیر رویگردان شود.
جای تعجب نیست که BP پول زیادی را برای دستیابی به مخاطبانی که توسط The Independent و The Guardian ارائه شده اند خرج می کند - خوانندگان نسبتاً تأثیرگذار و مرفه با گرایش (اغلب) چپ-لیبرال-سبز. BP با راه اندازی یک حمله پیشگیرانه به افرادی که ممکن است نسبت به غول های سوخت فسیلی بدبین باشند، قصد دارد آنها را "در کنار" قرار دهد. پیام ضمنی این است: "ما مانند شما هستیم - ما نگران محیط زیست و تغییرات آب و هوا هستیم. ما با سبز شدن - با رفتن به فراسوی نفت - کاری در مورد آن انجام می دهیم. همه ما بخشی از یک جنبش هستیم.
ما تعجب کردیم که اعضای ارشد تحریریه مستقل حاضر به بحث در مورد چنین موضوعات مهمی هستند؟
با دانستن اینکه سردبیر روزنامه، سیمون کلنر، معروف است که هرگز به خوانندگان پاسخ نمی دهد، در عوض به معاون او، ایان بیرل ایمیل زدیم:
«خوشحالم که امروز داستان صفحه اول ایندیپندنت را دیدم (مایکل مک کارتی، 'قرن خشکسالی'، ایندیپندنت، 4 اکتبر 2006) - اگرچه از قضا مقاله آنلاین با تبلیغات BP احاطه شده است.
چرا گروه روزنامه شما همچنان از BP درآمد تبلیغاتی می گیرد، شرکتی که:
«الف) صدمات بیشمار به ثبات آب و هوا وارد میکند. و
«ب) تلاش میکند با استفاده از تبلیغات تمام صفحه در ایندیپندنت مسیرهای خود را پوشش دهد و اعتبار سبز فرضی خود را تقویت کند؟
همانطور که گروه سازمان دیده بان مستقر در آکسفورد اشاره می کند:
استراتژی BP برای استفاده از زبان دوستداران محیط زیست و قرار گرفتن خود به عنوان یک شرکت مسئول اجتماعی در مورد مسئله تغییرات آب و هوایی با خرید یک شرکت خورشیدی (برای کسری از مبلغی که برای خرید نفت هزینه می کند) نمونه بارز یک شرکت است. تلاش برای رهبری فکری موضوعی که خود را مورد انتقاد قرار میدهد، و در جاهای دیگر به خوبی مستند شده است. http://www.corporatewatch.org/?lid=2670)
به عنوان یک خواننده قدیمی ایندیپندنت، امیدوارم بتوانید به این ایمیل پاسخ دهید. (ایمیل به ایان بیرل از دیوید کرامول، 4 اکتبر 2006)
بیرل علیرغم تلنگر ملایم ایمیل بعدی، سکوتی رواقی را حفظ کرده است. ایمیلهایی به ایموجن هادون، سردبیر روزنامه ایندیپندنت و ایندیپندنت در روز یکشنبه، و همچنین چارلی برگس، سلف اخیر او که اکنون مشاور رسانهای است، بیپاسخ ماندند.
در همین حال، تبلیغات شرکتی پرسود همچنان در رسانه های خبری به چرخش در می آید، به طوری که به ما گفته می شود - از نگاه پولادین و تحقیقات مستقل گزارشگر خبری شاغل در شرکت ها کاملاً جدا شده است.
اقدام پیشنهادی
هدف رسانه لنز ترویج عقلانیت، شفقت و احترام به دیگران است. در نامه نگاری به روزنامه نگاران، ما قویاً از خوانندگان می خواهیم که لحن مؤدبانه، غیر تهاجمی و غیر توهین آمیز داشته باشند.
برای ایموجن هادون، سردبیر ایندیپندنت بنویسید:
ایمیل [ایمیل محافظت شده]
به ایان بیرل، معاون سردبیر ایندیپندنت بنویسید:
ایمیل [ایمیل محافظت شده]
برای گای کلنی، ستون نویس مستقل (و ویرایشگر صفحه حروف) بنویسید:
ایمیل [ایمیل محافظت شده]
لطفاً به آدرس ایمیلی که این هشدار رسانه ای از آن منشا گرفته است، پاسخ ندهید. لطفا در عوض به ما ایمیل بزنید: [ایمیل محافظت شده].
کتاب لنز رسانه ای «نگهبانان قدرت: اسطوره رسانه های لیبرال» نوشته دیوید ادواردز و دیوید کرامول (کتاب های پلوتو، لندن) اوایل امسال منتشر شد. برای جزئیات بیشتر، از جمله بررسی، مصاحبه و عصاره، لطفا اینجا را کلیک کنید:
http://www.medialens.org/bookshop/guardians_of_power.php
این هشدار رسانه ای به زودی در اینجا بایگانی می شود:
http://www.medialens.org/alerts/06/061010_the_fictitious_firewall.php
از وب سایت رسانه لنز دیدن کنید: http://www.medialens.org
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا