همانطور که ما داریم اشاره کرد پیش از این، یک ویژگی سیستمی رسانه دولتی-شرکتی است تبلیغات از طریق حذف. از دست دادن حقایق برجسته، تفسیر آگاهانه و زمینه در مورد دسیسه های دولت و تجارت بزرگ به این معنی است که عموم مردم کمتر قادر به انجام موارد زیر هستند:
- دنیای اطرافمان را درک کنیم؛
- به چالش کشیدن قدرت دولتی-شرکتی؛ و
- تغییرات اساسی را در جامعه ایجاد کنید که هرگز به این اندازه ضروری نبوده است.
نمونه های فعلی لژیون هستند، همانطور که در انتخاب بعدی خواهیم دید.
1. روزنامه نگاران به دنبال کمتر شفافیت
هفته گذشته، جک تکسیرا، نیروی هوایی 21 ساله آمریکایی دستگیر شد پیرویهمانطور که بی بی سی نیوز گفته است:
"[یک] درز اسناد نظامی بسیار محرمانه در مورد جنگ اوکراین و دیگر مسائل امنیت ملی."
کریگ موری دیپلمات سابق بریتانیا خاطر نشان به یک جنبه نگران کننده از قضیه، یعنی اینکه تکسیرا این بود:
'ردیابی شده توسط جبهه سرویس مخفی بریتانیا Bellingcat در ارتباط با نیویورک تایمز و به موازات واشنگتن پست، نه برای کمک به فرار یا کمک به او برای انتشار یا گفتن انگیزه های خود به مردم، بلکه برای کمک به دولت برای دستگیری او.
بلینگکت توسط، در میان دیگران، کیت کلارنبرگ از بررسی شده است Grayzone که گزارش وب سایت ظاهراً «تحقیقات مستقل و منبع باز» «مبلغ هنگفتی را از پیمانکاران اطلاعاتی غربی پذیرفته است».
در مورد نیویورک تایمز و واشنگتن پست، روزنامه نگار آمریکایی گلن گرینوالد اشاره کرد:
این که دو رسانه بزرگ کشور کسانی بودند که کار FBI را انجام دادند و فاش کننده را شکار کردند و او را بیرون کردند، به طرز غیرقابل وصفی تکان دهنده و بیمارکننده است.
او گفت که تقریباً به همان اندازه بد بود که به جای فشار دادن به دولت در یک کنفرانس مطبوعاتی پنتاگون در مورد این موضوع محتوا از اسناد فاش شده، روزنامه نگاران در واقع تحت فشار قرار دادند برای سرکوب بیشتر نشت های امنیتی.
موری اضافه:
من اصلاً از Bellingcat تعجب نمی کنم، که به وضوح یک سازمان ترسناک است. امیدوارم این به افراد بیشتری کمک کند تا آنها را ببینند. اما رفتار نیویورک تایمز و واشنگتن پست واقعا تکان دهنده است. آنها اکنون ماموریت خود را خدمت به دولت امنیتی می دانند نه به دانش عمومی.
او همچنین مشاهده کرد که طی یک هفته گذشته یا بیشتر، «هیچ چیزی [از مطالب فاش شده] منتشر نشده است که به روایت های تبلیغاتی ایالات متحده کمک نکند».
در مورد انگیزه های تکسیرا در انتشار این اسناد دولتی، اطلاعات بسیار اندکی، اگر چیزی وجود داشته باشد، به طور قابل اعتماد ارائه شده است. موری به خوانندگان هشدار داد که نسبت به تلاشها برای نشان دادن او بهعنوان یک «حامی شایع ترامپ» یا «جوخه ناکافی» که سعی میکند «به همنوعان بازیساز خود ببالد» تردید داشته باشند.
موری نتیجه گرفت:
ما باید نسبت به تلاشها برای توصیف شخصیت او مشکوک باشیم: من کاملاً از تصویرهای رسانهای جولیان آسانژ آگاه هستم که کاملاً نادرست است.
2. لغو جولیان آسانژ
11 آوریل مشخص شد چهار سال از آنجایی که جولیان آسانژ، یکی از بنیانگذاران ویکی لیکس، به زور از سفارت اکوادور در لندن خارج و در زندان امنیتی بالا بلمارش زندانی شد. او و وکلایش مدت طولانی با هم مبارزه کرده اند تهدید به استرداد به ایالات متحده، جایی که او احتمالا بقیه عمر خود را در زندان "سوپرمکس" سپری خواهد کرد. "جنایت" او افشای فعالیت های شرورانه، از جمله جنایات جنگی جدی، ایالات متحده و متحدانش بوده است.
در نقش الکس نانز، نویسنده و سخنرانینویس سابق جرمی کوربین، اشاره کرد:
«احتمالاً مهمترین و مشهورترین روزنامهنگار جهان امروز بهخاطر کار خود چهار سال در زندان بوده است – نه در مصر، چین یا روسیه، بلکه در بریتانیا، کشوری که به دیگران درباره آزادی بیان سخنرانی میکند. حبس او کاملا سیاسی است. او باید آزاد باشد.
مدیا لنز دارد ثبت شده گروتسک اسمیر و توصیفات نادرست آسانژ در طول سالیان متمادی، به ویژه توسط گاردین، و همچنین کمبود پوشش وضعیت اسفناک او و معنای آن برای روزنامه نگاری واقعی، آزادی بیان و دموکراسی.
در یک قطعه برای سازمان رسانه های بین المللی اعزام مردم، نویسنده سیاسی Amish RM خلاصه حقایق کلیدی که رسانه های دولتی-شرکتی دارند دفن شد در مورد آسانژ این شامل:
- سازمان سیا قصد داشت آسانژ را در لندن ربوده و ترور کند.
- پیگرد قانونی ایالات متحده بر اساس شهادت ساختگی از یک مجرم تکراری است که در حال حاضر در حال گذراندن محکومیت زندان برای جنایات سوء استفاده جنسی در ایسلند است و روانشناسان به دستور دادگاه به عنوان یک "اجتماعی معتاد" توصیف شده اند.
- آمریکا از آسانژ زمانی که در سفارت اکوادور بود جاسوسی کرد.
در اوایل این ماه، کریستف دلور، دبیرکل گزارشگران بدون مرز و ربکا وینسنت، مدیر عملیات دسترسی ممنوع برای ملاقات آسانژ در زندان بلمارش، علیرغم دریافت تاییدیه مبنی بر مجاز بودن ملاقات.
در دنیای عاقلانه، با رسانه های ملی مسئول، حقایق فوق تیتر خبر خواهند بود. هم بیبیسی و هم آیتیوی نیوز در ده پوشش قابلتوجهی را به وضعیت اسفناک آسانژ اختصاص میدهند و گزارشها و تفسیرهای گستردهای درباره پیامدهای بد برای روزنامهنگاری و جامعه ارائه میشود. در عوض، سکوت مجازی برقرار است.
اما وجود دارد is فضایی برای ثبت وضعیت اسفناک روزنامه نگاران روسی که با روایت های کرملین در تناقض است. در مورد روزنامهنگارانی در این کشور که ممکن است سعی کنند با روایتهای کاخ سفید و داونینگ استریت در تضاد باشند، چطور؟ آیا آنها در واقع قبلاً از رسانه های به اصطلاح «جریان اصلی» «پاکسازی» شده اند: کلمه ای که توسط جان Pilger برای توصیف رفتارش توسط گاردین؟ خشم در مورد ریختن صداهای مخالف در رسانه های "آزاد" غربی کجاست؟
اخبار بی بی سی ترجیح می دهد توجه مستقیم به: "مجریان برنامه گفتگو به روس ها می گویند که چه چیزی را باور کنند." البته، شما هرگز نمیتوانید یک ویژگی مهم را از اخبار بیطرف مشهور بیبیسی در مورد: «مجریان برنامههای گفتگو که به بریتانیاییها میگویند چه چیزی را باور کنند» در مورد جنگ در اوکراین، یا هر چیز دیگری در این زمینه، نخواهید دید.
کیتلین جانستون، نویسنده استرالیایی، آسانژ را "بزرگترین روزنامه نگار تمام دوران" توصیف می کند. او نوشت به تازگی:
"آسانژ حرفه روزنامه نگاری خود را آغاز کرد با ایجاد انقلابی در حفاظت از منبع برای عصر دیجیتال، سپس اقدام به شکستن برخی از بزرگترین داستان های قرن کرد. هیچ کس نیست که بتواند شمعی را برای او نگه دارد، چه زنده چه مرده.
و اکنون او در یک زندان با امنیت حداکثری به سر میبرد، تنها به این دلیل که در انجام بهترین نوع روزنامهنگاری بهتر از هر کس دیگری در جهان بود. که تمدنی است که شما در آن زندگی می کنید. تمدنی که بهترین روزنامه نگار تمام دوران را به خاطر انجام روزنامه نگاری زندانی می کند.
3. نورد استریم: «ممکن است به نفع هیچکس نباشد که بیشتر فاش شود»
قبلا داشته ایم کتبی درباره پتوی سکوت به دلیل تلاش برای دستیابی به حقیقت بمباران خطوط لوله نورد استریم در سپتامبر 2022 که گاز روسیه را به آلمان می رساند. روزنامه نگار محقق آمریکایی سیمور هرش گزارش با اشاره به ایالات متحده به عنوان محتملترین عامل این اقدام تروریستی توسط رسانههای دولتی شرکتها بیتفاوت، یا به طور خلاصه رد شدهاند.
پس از گزارش سیمور، مقامات ایالات متحده یک ارزیابی مبتنی بر "اطلاعات جدید" منتشر کردند. صادقانه منتقل شد توسط رسانه ها، که یک "گروه طرفدار اوکراین" حمله به خط لوله را انجام داده است. اشپیگل سپس یک گزارش خبری، در سرتاسر جهان بازتاب یافت و ادعا کرد که غواصان از یک قایق اجاره ای آلمانی برای خرابکاری خطوط لوله استفاده کرده اند. یک وجود داشت اندکی شک و تردید; روزنامه نگاران نیستند کاملا ناتوان یا تابع روایات دولتی.
اما پوشش رسانه ای همچنان از بررسی محتمل ترین توضیح در مورد دخالت ایالات متحده دور بود. حداقل با توجه به اینکه رئیس جمهور جو بایدن در فوریه 2022 مباهات کرده بود که ایالات متحده این کار را خواهد کرد "به آن پایان دهید [نورد استریم]" اگر روسیه به اوکراین حمله کند. به عنوان رویترز گزارش:
بایدن گفت: «اگر روسیه حمله کند، این بدان معناست که تانکها یا نیروها دوباره از مرز اوکراین عبور میکنند، دیگر ... جریان نورد استریم 2 وجود نخواهد داشت. ما، ما به آن پایان خواهیم داد». بایدن در پاسخ به این سوال که چگونه با توجه به اینکه پروژه در کنترل آلمان است، گفت: "به شما قول می دهم، ما قادر به انجام آن خواهیم بود."
گلن گرینوالد مشاهده به تازگی:
نیویورکتایمز – پس از ارائه چندین نسخه مزخرف در مورد اینکه چه کسی نورد استریم (یک اقدام ویرانگر محیطزیست تروریسم صنعتی) را منفجر کرد – به مردم ارائه کرد – اکنون اعلام میکند: «ممکن است به نفع کسی نباشد که اطلاعات بیشتری را فاش کند.»
"شاید در 2 پاراگراف آخر مقاله سرنخی وجود داشته باشد؟"
در اینجا آخرین آنها هستند دو پاراگراف در سوال:
و زمانی که غرب برای حفظ یک جبهه متحد [بر سر جنگ در اوکراین] تلاش می کند، نام بردن از یک کشور یا عوامل غربی می تواند باعث بی اعتمادی عمیق شود.
«آیا علاقه ای از سوی مسئولان وجود دارد که بیایند و بگویند چه کسی این کار را کرده است؟ ینس ونزل کریستوفرسن، فرمانده نیروی دریایی دانمارکی و کارشناس نظامی در دانشگاه کپنهاگ، گفت: دلایل استراتژیک برای افشا نشدن این کار وجود دارد. "تا زمانی که آنها با هیچ چیز قابل توجهی بیرون نیایند، ما در تاریکی همه اینها رها می شویم - همانطور که باید باشد."
NYT حتی بر این نکته در خود تأکید کرد صدای جیر جیر برجسته کردن مقاله خود:
«نشت اطلاعات اطلاعاتی درمورد کسانی که در سپتامبر گذشته بیشتر خطوط لوله نورد استریم تحت حمایت روسیه را منفجر کردند، بیشتر از پاسخها، پرسشهایی را ارائه کرده است. ممکن است به نفع هیچ کس نباشد که بیشتر فاش شود.'
بنابراین، اگر هنوز این توهم را دارید که میتوان به روزنامهنگاری «جریان اصلی» برای گزارش حقیقت به مردم به جای سرپوش گذاشتن آن اعتماد کرد، ممکن است مجبور شوید در مورد آنچه حتی «بهترین» رسانههای خبری، از جمله NYT، بی بی سی و گاردین، به طور معمول انجام دهند.
4. عملیات تبلیغاتی که پنهان می مانند
یکی از اصول اصلی ایدئولوژی سیاسی غرب این است که «ما» به اطلاعات دسترسی آزاد داریم، و فقط «طرف مقابل» پروپاگاندا می کند، کلمه کثیفی که قرار نیست ما درباره آن بحث کنیم. به جز زمانی که میکند در شرکت مودبانه نام برده می شود، به آن "ضد اطلاعات نادرست" می گویند. به عبارت دیگر، این اطلاعاتی است که برای «مقابله کردن» با روایتهای «گمراهکننده» که توسط «دشمنان رسمی» مطرح میشود، در نظر گرفته شده است.
ماه گذشته، دولت بریتانیا اعلام کرد بودجه اضطراری 4.1 میلیون پوندی برای مبارزه با اطلاعات نادرست روسیه. در بیانیه مطبوعاتی آمده است که این مبلغ هنگفت به سرویس جهانی بیبیسی کمک میکند تا ادامه دهد:
"اخبار مستقل، بیطرفانه و دقیق به مردم اوکراین و روسیه در مواجهه با افزایش تبلیغات دولت روسیه."
البته از ما انتظار می رود که این افسانه را ببلعیم که ما در غرب قبلاً از «اخبار مستقل، بی طرفانه و دقیق» بی بی سی لذت می بریم.
اما، همانطور که جان مک اوی و مارک کورتیس از طبقه بندی نشده انگلستان وب سایت اخیرا برجسته:
"رسانه های بریتانیا به طور معمول از گروه های خصوصی که با اطلاعات نادرست روسی و سایر اطلاعات مقابله می کنند، اطلاعات می گیرند، بدون اینکه بگویند این سازمان ها توسط دولت بریتانیا تامین مالی می شوند و توسط افراد مرتبط با نهادهای سیاست خارجی بریتانیا یا ایالات متحده هدایت می شوند."
همان نویسندگان گزارش اوایل این ماه، وزارت خارجه بریتانیا بیش از 25 میلیون پوند از ژانویه 2018 به سازمانهایی که «اطلاعات نادرست» را هدف قرار میدهند، کمک کرده است. چهار مورد از این سازمان ها توسط اعضای سابق تشکیلات سیاست خارجی بریتانیا و ایالات متحده هدایت می شوند و عمدتاً بر روی "دشمنان رسمی" متمرکز هستند.
مک اوی و کورتیس مشاهده کردند:
این سازمان ها تمایل دارند بر جنایات جنگی روسیه و عملیات اطلاعاتی، به ویژه در اوکراین تمرکز کنند، در حالی که در انجام تحقیقات مشابه در مورد بریتانیا، ایالات متحده یا ناتو ناکام هستند.
بنابراین، تحقیقات «بسیاری از این گروهها» یک طرفه است و عملیات اطلاعاتی بدخیم را به عنوان تنها حوزه دشمنان شناسایی شده توسط دولت بریتانیا معرفی میکند. این تأثیر احتمالاً اطلاعات یک طرفه ای است که وارد عرصه اخبار عمومی می شود.
در واقع، اعضای ناآگاه مردم نمی دانند که تحلیل کارشناسان ظاهراً «مستقل» که در مورد جنگ در اوکراین اظهار نظر می کنند، اغلب از سوی سازمان هایی است که توسط وزارت خارجه تأمین می شود.
به طور خاص، از طبقه بندی UK به دو سازمان اشاره کرد:
- 25 مقاله گاردین و آبزرور به آزمایشگاه تحقیقات قانونی دیجیتال شورای آتلانتیک ارجاع داشتند که در هیچ یک از آنها به بودجه آن توسط دولت های بریتانیا و ایالات متحده اشاره نشده است.
- مرکز تاب آوری اطلاعات 29 بار در رسانه های بریتانیا مورد اشاره قرار گرفت و تنها در یک مقاله به بودجه دولت بریتانیا اشاره شد.
همچنین میزان و ماهیت نظامی گری جهانی بریتانیا از سال 1945 توسط رسانه های دولتی مدفون شده است. کورتیس گزارش اوایل امسال که:
بریتانیا بیش از 80 بار در 47 کشور از پایان جنگ جهانی دوم نیروهای مسلح خود را برای نبرد مستقر کرده است، در دورههایی از جنگهای وحشیانه استعماری و عملیاتهای مخفی تا تلاش برای حمایت از دولتهای مورد علاقه یا جلوگیری از ناآرامیهای داخلی.
مصرف کنندگان وفادار رسانه های بریتانیا در این دوره، درست تا به امروز، بر این باورند که دولت های متوالی بریتانیا از روی نیت خیرخواهانه در چنین "مداخلات" خارجی عمل کرده اند. کشف واقعیت مستلزم حفاری عمیق تر و فراتر از حوزه بسیار محدودی است که توسط رسانه های دولتی نظارت می شود.
اظهارات نهایی
بخشهای بالا فقط طعمی از بیتفاوتی، حاشیهسازی و حتی لکهدار کردن سیستماتیک کسانی است که حقایق و دیدگاههایی را ارائه میکنند که سیاستها و اعلامیههای شرکت دولتی را به چالش میکشند. در عصر تنش های بی ثبات بین المللی، تهدید به درگیری هسته ای، جنگ طبقاتی علیه اکثریت جمعیت، غیرانسانی بودن نسبت به پناهجویان، و شبح فراگیر بحران آب و هوا، سیستم تبلیغاتی باید افشا شود و با رسانه های واقعی با منافع عمومی جایگزین شود. .
آیا فکر میکنید انتخاب یکی از رهبران حاکمیت، سر کیر استارمر، راهحلی برای هر یک از این موارد است؟ یا می بینید که تبلیغ او توسط رسانه های تشکیلاتی، به ویژه در رسانه ها نگهبانآیا این نهاد چگونه به دنبال تداوم منافع خود است؟
الکس نون که قبلاً ذکر شد، اخیراً اشاره کرد زمانی که جرمی کوربین به عنوان رهبر حزب کارگر انتخاب شد، "به حزب کارگر حق ترس از زندگی آنها را داد". نونها توضیح دادند:
ناگهان جناح راست چپ را یک تهدید وجودی دید. هر چه مزایای انتخاباتی برای حضور چپ در چادر وجود داشت، با خطر از دست دادن دائمی حزب راست کارگر که آنها را دارایی خود می دانستند، غلبه کرد.
استارمر و حامیانش در حزب مصمم هستند تا اطمینان حاصل کنند که چشم انداز رهبری جناح چپ برای همیشه در هم شکسته خواهد شد. تحریم کوربین از نامزدی حزب کارگر در انتخابات عمومی بعدی:
در مورد ارسال پیامی، اول به چپ، و دوم به تشکیلات، مبنی بر اینکه آنها هیچ ترسی از یک حزب رام شده کارگر ندارند. آنها می خواهند ثابت کنند که چپ گرایی شورشی و رادیکال که کوربین نماینده آن بود، هرگز تکرار نخواهد شد.
در این معنای واقعی، حزب کارگر فعلی بخشی از منافع مستقر است که مصمم به سرکوب مخالفان مردمی با جنگ بی پایان، استثمار طبقاتی و اقدامات لازم برای جلوگیری از بدترین ها هستند. فاجعه آب و هوایی شدید.
DC
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا