نقض وحشیانه حقوق بشر - شکنجه، تحریم ها و شکست ما در بحث درباره حقوق اقتصادی
"کارهای نادرست به نام اسلام انجام می شود، کارهای بدتر به نام دموکراسی و حقوق بشر انجام می شود" (محمد ماهاتیر، نخست وزیر سابق مالزی (1))
شکنجه - سیاهچاله های قانونی
برخی از فیلسوفان پیشنهاد کردهاند که یکی از راههای سنجش میزان متمدن شدن یک جامعه این است که به نحوه رفتار آن جامعه با زندانیان خود توجه کنیم. شکنجه چنان نقض شدید حقوق بشر تلقی می شود که در قوانین بین المللی تحت هر شرایطی غیرقانونی است. این بدان معناست که هیچ دولتی حتی در زمان جنگ اجازه استفاده از آن را ندارد. مردم کشورهای پیشرفته تصور می کنند که دولت های آنها زندانیان را شکنجه نمی کنند، اما این کار توسط ایالات متحده انجام می شود و توسط بریتانیا در مستعمرات خود و در ایرلند شمالی استفاده می شود.
پس از حمله به افغانستان در سال 2001، دولت آمریکا زندانی به نام کمپ ایکس ری در خلیج گوانتانامو در کوبا ایجاد کرد. با ساختن آن در خارج از ایالات متحده، آنها امیدوار بودند که بتوانند قوانین قانونی موجود در مورد رفتار با زندانیان را نادیده بگیرند. ایالات متحده همچنین دسته جدیدی از زندانیان را ایجاد کرد که به نام "جنگجوی غیرقانونی" شناخته می شود تا قوانین بین المللی موجود در مورد رفتار با اسیران جنگی نادیده گرفته شود. زندانیان آنجا در ابتدا اجازه دسترسی به وکیل را نداشتند و تحت شکنجه قرار گرفتند.
بخش مهمی از قوانین بریتانیا و ایالات متحده این است که زندانیان تا زمانی که جرمشان ثابت نشود، بی گناه فرض می شوند. بازداشت زندانیان برای سالها در گوانتانامو بدون محاکمه مناسب این فرض را برعکس می کند. آنها عملاً مجرم فرض می شوند، حتی اگر هیچ مدرکی علیه بسیاری از آنها وجود نداشته باشد. کمپ X-Ray به عنوان یک سیاهچاله قانونی توصیف شده است. (3) مردم در خلیج گوانتانامو قرار بود خطرناک ترین افراد روی کره زمین باشند، اما صدها نفر از آنها بدون محاکمه آزاد شده اند، که نشان می دهد آنها تهدیدی برای آنها نبوده اند. که آنها ساخته شده اند. از زمان آزادی، هشت زندانی سابق مرتکب جنایات شدهاند، اما با آنها چنان رفتار بدی شده است که یک کارشناس ارشد اطلاعاتی ایالات متحده گفت: «اگر آنها قبل از رفتن به گیتمو [خلیج گوانتانامو] تروریست نبودند، باید توسط زمانی که بیرون آمدند.» (4)
ایالات متحده همچنین از زندان ابوغریب در عراق به عنوان یک مرکز شکنجه استفاده کرد که در آن برخی از زندانیان تا حد مرگ شکنجه شدند. چند سرباز آمریکایی به این دلیل تحت تعقیب قرار گرفتند، اما مسئول ترین افراد، در بالاترین سطوح دولت ایالات متحده، این گونه نبودند. فرمانده ابوغریب بعدها تخمین زد که 90 درصد از زندانیان در آنجا بی گناه هستند. دولت بریتانیا مکرراً تلاش میکند دخالت خود در شکنجه را انکار کند، اما حضور مقامات اطلاعاتی بریتانیا و پرسیدن سؤالات در زمانی که مردم در کشورهای دیگر شکنجه میشوند، رویه استاندارد بوده است.
Extraordinary Rendition به معنای آدم ربایی و شکنجه است
گوانتانامو و ابوغریب فقط نوک کوه یخ هستند. ایالات متحده یک شبکه جهانی از آنچه "سایت های سیاه" نامیده می شود دارد. اینها سایت های مخفی هستند که آژانس اطلاعاتی آمریکا، سیا، می تواند فعالیت های غیرقانونی مانند شکنجه را انجام دهد. آنها از تبلیغات برای پنهان کردن دخالت خود در شکنجه استفاده می کنند و آن را "تکنیک های بازجویی پیشرفته" می نامند. ایالات متحده مردم را به کشورهای دیگر مانند مصر، مراکش، اردن و ازبکستان برده است تا آنها را شکنجه کند. این به عنوان تحویل فوقالعاده شناخته میشود. (7) دولتهای اروپایی در ابتدا انجام این پروازها یا اطلاع از آنها را انکار میکردند، اما به تدریج شواهدی ظاهر شد که رهبران اروپایی، از جمله سیاستمداران بریتانیا، نه تنها از آنچه در جریان بود آگاه بودند. اما همچنین با اجازه دادن به آمریکایی ها برای استفاده از باندهای هوایی خود برای سوخت گیری در این پروازهای شکنجه شرکت می کردند.
ایالات متحده و بریتانیا از شکنجه توسط دولت های دیگر حمایت می کنند
شکنجه در سراسر جهان رواج دارد. بریتانیا و آمریکا از صادرکنندگان اصلی تجهیزات شکنجه بوده اند. بریتانیا حتی چوبهدار و اتاقهای شکنجه صادر کرده است و ایالات متحده دستگاههای شوک الکتریکی را به رژیمهایی صادر میکند که از آنها برای شکنجه استفاده میکنند. دولت ازبکستان (یکی را جوشاندند). ازبکها توسط دولتهای آمریکا و انگلیس حمایت میشدند که از شکنجه آگاه بودند اما چشمانشان را بسته بودند.
در دنیای واقعی سناریوهای «بمب تیک تیک» وجود ندارد
بیشتر بحث های رایج در مورد شکنجه حول مفاهیم ساده انگارانه ای مانند "اگر بمبی در حال انفجار است و تعداد زیادی از مردم را می کشد، و ما زندانی داریم که می داند کجاست، آیا باید او را شکنجه کنیم تا آن را پیدا کنیم؟" این به عنوان "سناریوی تیک تاک بمب" شناخته می شود.(11) وقتی از این سوال پرسیده می شود، اکثر مردم به "بله" پاسخ می دهند. ما متقاعد شده ایم که تحت برخی شرایط، شکنجه یک شر ضروری است. با این حال، در دنیای واقعی، شکنجه هیچ ارتباطی با تیک تاک بمب ندارد. بیشتر اوقات حتی در مورد استخراج اطلاعات نیست، زیرا به طور گسترده شناخته شده است که مردم برای پایان دادن به شکنجه هر چیزی می گویند. شکنجه بیشتر در مورد حکومت از طریق ترس است. شکنجه در سرتاسر آمریکای جنوبی در دهه 1980 یا در ابوغریب در عراق، سوء استفاده یا افراط و تفریط نیست که توسط چند فرد متعصب انجام شود. بخشی از سیستم است. شکنجه زمانی اتفاق میافتد که حاکمان (معمولاً دیکتاتورها یا ارتشهای خارجی که یک کشور را اشغال میکنند) رضایت مردمی را که بر آن اداره میکنند را نداشته باشند. آنها از شکنجه، همراه با سایر تکنیکهای خشونتآمیز، برای ایجاد ترس در اذهان مردم، کمک به ماندن در قدرت استفاده میکنند.(12)
جنگ با ابزارهای دیگر - تحریم برای برخی از دولت ها، حمایت از دیگران
"ما در حال نابودی کل جامعه هستیم" (دنیس هالیدی، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل، در مورد تحریم ها علیه عراق صحبت می کند (13))
تحریم ها جایی هستند که محدودیت هایی برای تجارت با یک کشور در نظر گرفته می شود تا تلاش شود دولت آن کشور را به انجام آنچه «ما» (معمولاً به معنای ایالات متحده) می خواهیم، متقاعد کنند. آنها به عنوان "جنگ با ابزارهای دیگر" توصیف شده اند. تحریمها پس از جنگ اول خلیج فارس در سال 1991 علیه عراق اعمال شد و به مدت 12 سال ادامه یافت. (14) ایالات متحده ادعا کرد که این امر صدام حسین، رهبر عراق را از بازسازی سیستمهای تسلیحاتی خود باز میدارد و به تدریج او را از قدرت خواهد برد. در واقع آنها او را از واردات داروها و اجزای ضروری برای حفظ خدمات ضروری کشور مانند سیستم بهداشتی جلوگیری کردند. این تحریمها در کنگره آمریکا به عنوان «کودککشی [قتل کودکان] که به عنوان سیاست به تصویر کشیده میشود» (15) توصیف شد، زیرا صدها هزار کودک جان خود را از دست دادند. در سال 1996، مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه ایالات متحده، زمانی که گفت که مرگ نیم میلیون کودک در عراق بهایی برای خلاص شدن از دست صدام حسین است، نشان داد که او و بسیاری دیگر از مقامات ایالات متحده، جامعه گرا هستند. (16)
دو کمیشنر حقوق بشر سازمان ملل به دلیل اصرار آمریکا و بریتانیا بر این تحریمها، علیرغم شواهد فراوان مبنی بر اینکه این تحریمها تأثیر چندانی بر تسلط صدام بر کشور نداشتند و تأثیرات وحشتناکی بر مردم داشتند، استعفا دادند. تحریمها در یک کمیته منتخب پارلمان در سال 17 آشکار شد. این مقام انگلیسی که مسئول تحریمهای عراق بود، اظهار داشت:
«سنگین شواهد به وضوح نشان میدهد که تحریمها باعث رنجهای انسانی عظیم در میان مردم عادی عراق، بهویژه کودکان شده است. ما، دولتهای آمریکا و بریتانیا، مهندسان و مجرمان اصلی تحریمها بودیم و در آن زمان به خوبی از این شواهد آگاه بودیم، اما تا حد زیادی آن را نادیده گرفتیم یا آن را به گردن دولت صدام انداختیم. [ما] عملاً از کل جمعیت وسیله ای برای زندگی محروم کردیم.» (18)
این بیانیه نه تنها آسیبهایی را که تحریمها ایجاد میکند به ما میگوید، بلکه نشان میدهد که چگونه سیاستمداران و رسانهها با استفاده از تبلیغات سعی در تحریف وقایع دارند. در این مورد با تلاش برای متقاعد کردن ما به این که این مرگها توسط صدام اتفاق افتاده است و نه تحریمها.
تحریمهای اخیر علیه سوریه، ونزوئلا و ایران عواقب وحشتناکی دارد (19) و سازمانهای بینالمللی متعددی نسبت به تأثیرات آن ابراز نگرانی میکنند، اما دولت آمریکا مدعی است که تحریمها بر مردم عادی تأثیر نمیگذارد. دفعه بعد که یک سیاستمدار آمریکایی یا بریتانیایی گفت: «اتفاقات بدی در ونزوئلا در حال رخ دادن است، ما باید کاری انجام دهیم»، پاسخ صحیح این است که بگوییم:
ما باید از انجام هر کاری که اوضاع را در ونزوئلا بدتر می کند دست برداریم. ما باید تحریم های موجود را پایان دهیم و از تلاش برای بی ثبات کردن کشور برای سرنگونی دولت دست برداریم.
در مقابل، ایالات متحده و بریتانیا از دیگر رهبرانی که در مناطقی که ایالات متحده و بریتانیا می خواهند منابع و تجارت را کنترل کنند، مرتکب نقض حقوق بشر می شوند، حمایت می کنند. به نظر می رسد یک قانون کلی وجود دارد: «هر چه جرم بزرگتر و شرور قوی تر باشد، مجازات کوچکتر است. اگر تبهکار به اندازه کافی بزرگ باشد، جنایت ناپدید می شود.» (20) زمانی که جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده بود (1977-1981)، مشخص بود که برخی از متحدان مهم ایالات متحده برای بحث در مورد حقوق بشر ممنوع هستند. این شامل چین، کره جنوبی، تایوان، ویتنام، عربستان سعودی و مصر بود. برخی از این کشورها به اندازهای مهم بودند که میتوانستند به معنای واقعی کلمه از قتل فرار کنند. (21) دولت نیجریه مردم محلی را که با شرکت نفت شل مخالفت میکردند، کشت و خانههای آنها را در حین حفاری برای نفت ویران کرد. دولت کلمبیا سازمان دهندگان اتحادیه را که به استثمار کوکاکولا اعتراض داشتند، کشت. این جنایات به خوبی مستند شده اند (و در پست های دیگر با جزئیات بیشتر مورد بحث قرار گرفته اند) اما تأثیر کمی بر حمایت ایالات متحده یا بریتانیا از آن دولت ها دارند.
انکار، انکار، انکار
دولتهای ایالات متحده و بریتانیا سابقه طولانی در انکار آگاهی از جنایات رژیمهای مورد حمایت خود دارند. هنگامی که دولت ایدی امین از اوگاندا در اوایل دهه 1970 مردم را به قتل رساند و شکنجه کرد، دولت بریتانیا هرگونه دانش را انکار کرد، زیرا هنوز در حال ارائه آموزش نظامی به سربازان امین بود. پرونده هایی که 30 سال بعد از طبقه بندی خارج شدند نشان می دهد که دولت انگلیس از جنایات امین کاملاً آگاه بوده است.(22) دولت انگلیس همچنین به پل پوت و خمرهای سرخ که در دهه 70 در کامبوج نسل کشی کردند، کمک کرد، با این حال نخست وزیر انگلیس در آن زمان، مارگارت تاچر این موضوع را تکذیب کرد. (23) در مورد ایالات متحده، برخی از بدنام ترین شکنجه گران جهان، مانند نوریگا از پاناما، توسط ارتش ایالات متحده آموزش دیدند و در طول دهه 70 و 80 توسط دولت ایالات متحده حمایت شدند. ) با این حال دولت ایالات متحده و سیا بارها چنین حمایتی را رد کردند.
آلن کلارک، سیاستمدار سابق بریتانیایی یک بار در مورد نقش او در فروش سلاح به دولت اندونزی که از آنها برای قتل عام تعداد زیادی از مردم در جزیره تیمور شرقی استفاده کرده بود، مصاحبه کرد. او گفت که گیاهخوار است، اما نگرانی او برای رفاه حیوانات به مردم تیمور شرقی نمی رسد. این مصاحبه نمایی نادر از صداقت در مورد سیاست خارجی بود. یک سیاستمدار ارشد اعتراف می کرد که قتل صدها هزار انسان در کشوری دیگر بی اهمیت است. حق ثروتمندان و قدرتمندان برای کنترل تجارت و منابع بر همه چیز، از جمله حقوق بشر، غلبه دارد. مردمی که پیوسته ضرر می کنند فقرا هستند.(25)
شکست در بحث حقوق اقتصادی
اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل متحد در سال 1948 شامل ایده «امنیت افراد» است. علاوه بر این به این معناست که یک فرد حق دارد مورد گلوله قرار نگیرد یا شکنجه نشود، همچنین به این معناست که او حق دارد به دلیل کمبود مواد غذایی گرسنگی نکشد یا در اثر بیماریهایی که به راحتی قابل پیشگیری است بمیرد. همانطور که در پست های بعدی خواهیم دید، این سوء استفاده از این حقوق اقتصادی است که بیشترین رنج را در سراسر جهان ایجاد می کند. رسانه های جریان اصلی به طور مداوم در مورد اینکه چگونه سیستم اقتصادی جهانی که توسط ایالات متحده و سایر کشورهای پیشرفته هدایت می شود، سود شرکت ها را بر زندگی انسان ها مقدم می دارد، بحث نمی کنند.
همانطور که در پستهای قبلی دیدیم، وقتی ایالات متحده یک دولت را سرنگون میکند، آنها میخواهند یک سیستم اقتصادی سرمایهداری افراطی را تحمیل کنند که به سمت سود شرکتها بدون در نظر گرفتن جنبههای منفی افراد فقیر طراحی شده است. به طور کلی آن سیستم فقر را بدتر می کند. دولت های جدیدی که این نظام را تحمیل می کنند می دانند که مردم عادی اعتراض خواهند کرد، بنابراین مخالفان خود را شکنجه می کنند. در آمریکای جنوبی این شامل اقتصاددانان، روانشناسان، دانشگاهیان، رهبران حزب چپ، رهبران اتحادیه های کارگری، رهبران مذهبی، کشاورزانی که خواهان اصلاحات ارضی بودند، و کارگران اجتماعی که به فقرا کمک می کردند و خواستار خدمات بهتر برای آنها بودند، می شد.(27) دولت ها از ترکیبی از نیروی نظامی و ترور سیاسی برای از بین بردن مخالفت با حکومت خود و نظام اقتصادی استفاده کردند.(28) در طول دهه 1970، ژنرال های آرژانتینی جوخه های مرگ را برای شکنجه و قتل عده زیادی از غیرنظامیان فرستادند. رودلفو والش روزنامه نگار آرژانتینی نامه ای به ژنرال ها نوشت:
با این حال، این حوادث [شکنجه و قتل]... بزرگترین رنجی نیست که بر مردم آرژانتین تحمیل شده است، و نه بدترین نقض حقوق بشر که شما مرتکب شده اید. در سیاست اقتصادی این دولت است که انسان کشف میکند... جنایت بزرگتری را که میلیونها نفر را با بدبختی برنامهریزیشده مجازات میکند.» (29)
مشکلات عظیم ناشی از این سیاست های اقتصادی در پست های بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
مطالعه بیشتر
اندی ورتینگتون، پرونده های گوانتانامو
ایان کوبین، بریتانیای بی رحمانه: تاریخچه مخفی شکنجه
عبدالحق العانی و تاریک العانی، نسل کشی در عراق: پرونده علیه شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشورهای عضو، 2012
وب سایت های مفید
Andyworthington.co.uk
منابع
1) محمد محاثیر، به نقل از ژان بریکمونت، امپریالیسم بشردوستانه: استفاده از حقوق بشر برای فروش جنگ، 2007، ص83
2) نقل قولی که معمولاً به فئودور داستایفسکی، رماننویس روسی، 1821-1881 نسبت داده میشود، اما این تقریباً به طور قطع نادرست است. لس آنجلس مرور کتابها، 23 دسامبر 2019، در
3) یوهان استین، «گوانتانامو: سیاه چاله قانونی»، فصلنامه حقوق بین الملل و تطبیقی، جلد. 53، شماره 1، ژانویه 2004، در
https://www.jstor.org/stable/3663134?seq=1
دیده بان حقوق بشر، "گناه آمریکا: زندانیان در سیاه چاله قانونی"، 20 نوامبر 2003، در
https://www.hrw.org/news/2003/11/20/americas-guilt-prisoners-legal-black-hole-0
4) دیوید رز، «گوانتانامو: جنگ آمریکا علیه حقوق بشر»، به نقل از باب برچر، شکنجه و بمب تیک تیک، 2007، ص68
5) https://en.wikipedia.org/wiki/Abu_Ghraib_torture_and_prisoner_abuse
6) ایان کوبین، «تحقیقات مربوط به سوء استفاده از عراق، به گفته مقام رسمی، کمی بیشتر از یک سفید کردن»، 11 اکتبر 2012، در
https://www.theguardian.com/uk/2012/oct/11/iraq-abuse-inquiry-whitewash-claim
ایان کوبین: بریتانیای بی رحمانه: تاریخچه مخفی شکنجه، 2013
7) https://en.wikipedia.org/wiki/Extraordinary_rendition
8) بی بی سی نیوز، «عذرخواهی بریتانیا به خاطر پروازهای تحویلی»، 21 فوریه 2008، در
http://news.bbc.co.uk/1/hi/uk_politics/7256587.stm
9) مارک کورتیس، فریب بزرگ، 1998، ص152
10) کریگ موری، «انتخاب»، 17 مه 2020، در
https://www.craigmurray.org.uk/archives/2020/05/the-choice/
11) باب برچر، شکنجه و بمب تیک تیک، 2007، ص2
12) نائومی کلاین، دکترین شوک، 2007، ص125-126، همچنین ص76 و ص211
13) ژان بریکمونت، امپریالیسم بشردوستانه، 2005، ص55
14) عبدالحق العانی و تاریک العانی. نسل کشی در عراق: پرونده علیه شورای امنیت سازمان ملل متحد و کشورهای عضو، 2012
15) بی بی سی نیوز، «نمایندگان کنگره آمریکا از تحریم های عراق انتقاد می کنند»، 17 فوریه 2000، در http://news.bbc.co.uk/1/hi/world/middle_east/646783.stm
16) نظر آلبرایت یکی از نمونه های تعیین کننده است که نشان می دهد چقدر سیاست گذاران آمریکایی به زندگی خارجی اهمیت نمی دهند، که در
http://en.wikipedia.org/wiki/Madeleine_Albright
17) استعفای هانس فون اسپونک در «استعفای شورشیان تحریمهای سازمان ملل»، اخبار بیبیسی، 14 فوریه 2000، در http://news.bbc.co.uk/1/hi/world/middle_east/642189.stm مورد بحث قرار گرفت.
استعفای دنیس هالیدی در «جهان: سازمان ملل متحد تحریمهای عراق را منفجر میکند» در 30 سپتامبر 1998 مورد بحث قرار گرفت.
http://news.bbc.co.uk/1/hi/world/middle_east/183499.stm
18) کارن راس، نقل شده در جان پیلگر، "محاکمه سیاسی یک مرد دلسوز و پایان عدالت در آمریکا"، 8 نوامبر 2012، در
http://johnpilger.com/articles/the-political-trial-of-a-caring-man-and-the-end-of-justice-in-america
19) گرگ ویلپرت، لئوناردو فلورس، کتی کلی، "تحریم های ایالات متحده واکنش کروناویروس را در ایران و ونزوئلا تضعیف می کند، 20 مارس 2020، مصاحبه رادیویی، در
https://therealnews.com/stories/us-sanctions-undermine-coronavirus-response-iran-venezuela
20) ادوارد اس. هرمان، "ایالات متحده در مقابل قوانین جنگ"، 25 آوریل 1999، در
https://znetwork.org/zcommentary/the-u-s-versus-the-rules-of-war-by-edward-herman/
21) کرستن سلرز، ظهور و ظهور حقوق بشر، 2002، صص126 -130
22) مارک کورتیس، بی مردم، 2004، صص245-261
23) جان پیلگر، «متهمان گمشده کامبوج»، 20 فوریه 2009، در
http://www.johnpilger.com/articles/cambodias-missing-accused
24) ویلیام بلوم، ایالت سرکش، 2006، صص63-80
25) جان پیلگر، مرگ یک ملت: توطئه تیمور، فیلم 1994
26) نفت شل در McSpotlight، در
www.mcspotlight.org/beyond/companies/shell.html
Sybilla Brodzinsky، "بایکوت کوکاکولا پس از کشتار در کارخانه های کلمبیا آغاز شد"، 24 ژوئیه 2003، در www.guardian.co.uk/international/story/0,3604,1004598,00.html
27) نائومی کلاین، دکترین شوک، 2007، ص97 و ص109
28) نائومی کلاین، دکترین شوک، 2007، ص84
29) مایکل مک کاون،جنایات واقعی: رودولفو والش، زندگی و زمانه یک روشنفکر رادیکال، صفحات 285-289، به نقل از نائومی کلاین، دکترین شوک، 2007، ص95
راد درایور یک آکادمیک پاره وقت است که به ویژه علاقه مند است تبلیغات مدرن ایالات متحده و بریتانیا را از بین ببرد. این دهمین مجموعه از مجموعهای با عنوان فیلها در اتاق است که تلاش میکند راهنمای مبتدیان را برای درک آنچه واقعاً در رابطه با جنگ، تروریسم، اقتصاد و فقر میگذرد، بدون حرفهای مزخرف در رسانههای اصلی ارائه کند.
این مقاله برای اولین بار در medium.com/elephantsintheroom ارسال شد
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا