یکی از بدترین تئوری های اقتصادی که بر کشورهای فقیر و دانشجویان اقتصاد تحمیل شده است، مزیت نسبی است. این بدان معناست که هر کشوری باید در آنچه که می تواند بسازد، رشد کند یا "بهترین" انجام دهد (1) تخصص داشته باشد و این به نفع همه خواهد بود. اگر کشوری آب و هوای مناسبی دارد، باید روی کشت محصولاتی که به آن آب و هوا نیاز دارند تمرکز کند. اگر دستمزد پایینی دارد، پس باید روی کارهای پرمشغله مانند دوخت لباس تمرکز کند. این نظریه تبلیغاتی است. سه نقص اصلی در آن وجود دارد.
اولاً، مزیت اصلی اکثر کشورهای فقیر، نیروی کار ارزان است. این بدان معناست که تعداد زیادی از مردم در کشورهای فقیر انتخاب کمی جز انجام کارهای بسیار ساده و تکراری مانند تولید لباس برای صادرات دارند. آنها در نهایت برای ارائه ارزان ترین نیروی کار با یکدیگر رقابت می کنند. شرکت ها می توانند آنها را در مقابل یکدیگر بازی کنند و تقریباً هیچ پولی به آنها نپردازند. (این مورد در پست بعدی در sweatshops بیشتر مورد بحث قرار می گیرد).
عیب دوم این است که بسیاری از کشورهای فقیر تشویق شده اند تا روی کشت یک محصول برای صادرات تمرکز کنند، مانند قهوه یا پنبه، اما متوجه شدند که قیمت به طور قابل توجهی کاهش می یابد. درآمد حاصل از فروش پنبه، اما از آنجایی که قیمت پنبه به طور مداوم پایین است، درآمد کافی برای ادامه حیات ندارند. این مشکلات در سال 2 زمانی که اشاره کرد که:
«استراتژی توسعه مبتنی بر صادرات کالاهای کشاورزی احتمالاً فقیرکننده خواهد بود».
تمرکز بر کشت محصولات برای صادرات منجر به کاهش کشاورزی مواد غذایی برای مصرف داخلی می شود. جهان اکنون بیش از هر زمان دیگری غذا تولید می کند، به راحتی به اندازه ای که همه را تغذیه کند، اما سوءتغذیه هنوز هم گسترده است. اندونزی زمانی از نظر برنج خودکفا بود، اما اکنون آنها روغن پالم سودآورتری برای صادرات تولید می کنند و سوء تغذیه افزایش یافته است.(5)
افت قیمت در مورد کالاهایی که کشاورزی نمی شوند نیز اتفاق می افتد. شیلی به صادرات مس وابسته بود، اما قیمت آن در سال 1996 سقوط کرد. قیمت کالاهای نفت، سنگ آهن، مس و سایر مواد خام در سال 2015 سقوط کرد. این سقوط قیمت فقط منجر به کاهش درآمد نمی شود. آنها منجر به سوء تغذیه، گرسنگی و مرگ می شوند.
سومین و شاید مهمترین نقص این است که مزیت نسبی بر اساس توانایی هر کشور در حال حاضر است. این تئوری شواهدی را نادیده می گیرد که با اشکال صحیح آموزش، آموزش، سرمایه گذاری و برنامه ریزی بلندمدت، کشورها می توانند ظرفیت انجام وظایف پیچیده تر را در آینده توسعه دهند. یکی از بهترین نویسندگان در این زمینه، اقتصاددان کمبریج، ها-جون چانگ، نوشته است:
«اگر میخواهند فقر را پشت سر بگذارند، باید از بازار سرپیچی کنند و کارهای سختتری را انجام دهند که درآمد بیشتری برایشان به ارمغان میآورد».
اگر کشورهای فقیر بخواهند به کشورهای پیشرفته تبدیل شوند، طبق تعریف باید روی فناوری های پیشرفته تری سرمایه گذاری کنند. آنها باید صنایع جدیدی را توسعه دهند (این به عنوان صنعتی شدن شناخته می شود) و از آنها در مراحل اولیه محافظت کنند.
تجارت قهوه - نمونه ای آشکار از بهره کشی
قهوه یکی از مهم ترین صادرات برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه است. هر تجزیه و تحلیل دقیق از زنجیره تامین قهوه نشان میدهد که تولیدکنندگان فقط مقدار کمی دریافت میکنند، اما همه افراد دیگر در زنجیره، پردازندهها، توزیعکنندگان، فرستندهها، شرکتهای حملونقل، تامینکنندگان مالی، بیمهگران و خردهفروشان (عمدتا سوپرمارکتها) دریافت میکنند. و کافی شاپ ها) سود زیادی به دست می آورند. شرکت های بزرگ قهوه سود بسیار زیادی از پردازش و بسته بندی قهوه به دست می آورند. این به عنوان "ارزش افزودن" شناخته می شود. تولیدکنندگان قهوه فقط دانه های قهوه را به صورت خام می فروشند.
سازمان کمپین، آکسفام، دریافت که از سال 1990 تا 2000 کل فروش قهوه در سراسر جهان از 30 میلیارد دلار به 60 میلیارد دلار افزایش یافته است، اما درآمد حاصل از کشورهایی که دانه های قهوه را پرورش می دهند از 10 میلیارد دلار به 6 میلیارد دلار کاهش یافته است. تولیدکنندگان تنها بخش کوچکی از این مقدار را دریافت کردند. همین الگو ادامه پیدا کرده است. در سال 2019، تقاضا برای قهوه بیشتر از همیشه بود، اما قیمتهای پرداخت شده به تولیدکنندگان پایینترین قیمت در 13 سال گذشته بود.(8) برای قهوهای که در مغازهها چند دلار قیمت دارد، کشاورز فقط 1 سنت دریافت میکند.(9) اگر تولیدکنندگان دریافت کنند. ده برابر بیشتر، زندگی آنها می تواند دگرگون شود، اما مصرف کنندگان در کشورهای ثروتمند به سختی متوجه تفاوت می شوند. برای بسیاری از تولیدکنندگان، هزینه کشت قهوه اغلب بیشتر از مقداری است که می توانند به دست آورند. این مشکل در یک مقطع به حدی بد شد که تولیدکنندگان در اتیوپی از کشت قهوه دست کشیدند و به جای آن به تولید دارو روی آوردند.(10)
انجمنی از کشورهای تولیدکننده قهوه وجود داشت که با هم کار می کردند تا مطمئن شوند که کشاورزان درآمد معقولی کسب می کنند. متأسفانه، وام دهندگان بین المللی مانند بانک جهانی به ویتنام کمک کردند تا قهوه را در دهه 1990 شروع کند. این بدان معنی بود که قهوه بیش از حد تولید می شد. قهوه اضافی مورد نیاز نبود، بنابراین پرداخت دستمزد معقول به همه برای قهوه ای که هیچ کس نمی خرید، دشوار شد. این منجر به فروپاشی انجمن در سال 2001 شد (11) و از آن زمان تا کنون کشاورزان درآمدهای سطح فقر دریافت می کنند.
تجارت قهوه مسئله تک تک کشورها را برجسته می کند که تصمیم می گیرند چگونه در یک جهان بزرگ به هم پیوسته تجارت کنند. سه سال طول می کشد تا گیاهان قهوه اولین محصول خود را تولید کنند. در آن زمان، کشورهای دیگر ممکن است شروع به کشت قهوه کرده باشند، بنابراین قیمت ها ممکن است تغییر کند. اگر واقعاً سعی میکردیم مردم فقیر را از فقر بیرون بیاوریم، آنها را تشویق نمیکردیم که حتی بیشتر قهوه بکارند. سپردن توسعه به هوس بازارهای جهانی بعید است که درآمدهای ثابت و رو به رشدی را برای تعداد زیادی از مردم فقیر فراهم کند.
اگر قهوه مانند شراب فرانسوی معامله می شد، کشاورزان قهوه می توانستند خودشان قهوه را پردازش و بسته بندی کنند و سود بسیار بیشتری کسب کنند. با این حال، قوانین تجارت کشورهای ثروتمند، به ویژه اروپا، عمداً کشورهای فقیر را در صورت تلاش برای ارزش افزوده، مجازات می کند. از شرکت های آنها
تجارت منصفانه - بهتر است، اما راه حل نیست
تجارت منصفانه یک سیستم تجارت است که قرار است تضمین کند که تولیدکنندگان در کشورهای فقیر به یک معامله منصفانه دست یابند. این به معنای قیمت عادلانه برای کالاهای آنها و قراردادهای بلندمدت برای تامین امنیت است. (13) بحث های اقتصادی در مورد جوانب مثبت و منفی تجارت منصفانه به طرز شگفت آوری پیچیده است، اما این اصل کلی که ما نباید از کارگران در کشورهای فقیر استثمار کنیم یکی است. که اکثر مردم با آن موافق هستند. شرکت های تجارت منصفانه درآمد بالاتر و شرایط کاری بهتر را برای کشاورزان تضمین می کنند.
با این حال، تجارت منصفانه تنها یک راه حل جزئی برای مشکلات کشورهای فقیر است. مبلغی که به کشاورزان پرداخت می شود هنوز کم است. در یک دنیای واقعاً منصفانه، استثمار کارگران برای شرکت ها ممکن نیست. همه افراد درگیر در زنجیره تامین کالاهای فروخته شده در هر کشور پیشرفته باید تحت شرایط معقول به کار گرفته شوند. اگر قرار است این کشورها از فقر بگریزند، ما باید یک سیستم تجاری داشته باشیم که درآمد خوبی برای افراد فقیر برای اقلام اساسی مانند قهوه و لباس تضمین کند. اگر آنها می خواهند به کشورهای پیشرفته تبدیل شوند، باز هم باید صنعتی شوند.
تجارت بسیار ناعادلانه
مفهوم تجارت منصفانه، میزان کالاهایی را که در کشورهای پیشرفته به صورت ناعادلانه مبادله می شود، برجسته می کند. برای اکثر کالاها، با شخصی در زنجیره تامین در جایی از جهان بد رفتار شده است. اگر کارگر پوشاک که لباسهای شما را درست میکرد، در عرقفروشی کار نمیکرد، کارگر مزرعهای که پنبه را چید احتمالاً دستمزد ناچیزی میگرفت. اگر کارگران فناوری در چین اکنون نسبت به گذشته دستمزد بهتری دریافت میکنند، افرادی که کامپیوتر شما را در هند در پایان عمر کاری آن از بین میبرند همچنان مسموم میشوند و کارگران معدنی که مواد خام را استخراج میکنند در معرض تیراندازی قرار میگیرند. اتحاد. اتصال. مدل کسب و کار غالب تجارت بسیار ناعادلانه است.
در پستهای قبلی دیدیم که یکی از دلایلی که چرا ایالات متحده دولتهای خارجی را سرنگون میکند، قرار دادن رهبرانی در قدرت است که کشورشان را با استفاده از سیاستهای اقتصادی به نفع ایالات متحده اداره کنند. ما همچنین دیدیم که سیستم اقتصادی تقلب شده است تا ثروتمندان بتوانند از دیگران ثروت استخراج کنند. وقتی کشورهای ثروتمند از کشورهای فقیر کالا می خرند، بسیار کمتر از ارزش آن ها می پردازند. مردم در کشورهای فقیر به سادگی آنقدر که باید برای صادراتشان دستمزد نمی گیرند. (14) دستمزدها در کشورهای فقیر برای نسل ها به طور مصنوعی پایین نگه داشته شده است.
حداقل دستمزد جهانی
برخی از افراد و سازمانها اکنون برای حداقل دستمزد جهانی تلاش میکنند تا اطمینان حاصل کنند که هر کارگر میتواند دستمزد معقولی برای کار خود دریافت کند. این پتانسیل این را دارد که استانداردهای زندگی بسیاری از فقیرترین مردم جهان را به سرعت تغییر دهد.(15) زمانی که حداقل دستمزدها در کشورهای ثروتمند معرفی شد، بسیاری از ثروتمندان و قدرتمندان مخالفت کردند. در مورد حداقل دستمزد جهانی، اما در حالی که مسائل پیچیده ای در مورد چگونگی تعیین مقدار صحیح و نحوه اجرای آن وجود دارد، واقعاً هیچ استدلال خوبی علیه این ایده وجود ندارد.
تداوم استعمار
مفسران کشورهای ثروتمند صدها سال است که می دانند بهترین راه برای موفقیت در تجارت این است که یک کشور مواد خام را وارد کند که معمولاً ارزان هستند و کالاهای تولیدی را صادر کند که معمولاً گرانتر و سودآورتر هستند. در حال حاضر ما کشورهای فقیر را تشویق می کنیم که برعکس عمل کنند. سیاستهایی که توصیه میشود همان سیاستهایی است که قدرتهای استعماری در دوران استعمار اجرا کردند. (17) پروندههایی که در آن زمان مخفی نگه داشته میشدند، اما اکنون از طبقهبندی خارج شدهاند، نشان میدهد که هدف فقیر نگه داشتن کشورهای فقیر بوده است. کشورهای ثروتمند این سیاست ها را توصیه می کنند زیرا این سیاست ها به افراد ثروتمند امکان می دهد تا ثروتمندتر شوند. با تشویق کشورهای فقیر به تمرکز بر اساسی ترین صنایع، تضمین می کنیم که آنها صنعتی نخواهند شد و فقیر خواهند ماند.
برای مطالعه بیشتر
ها-جون چانگ، لگد زدن به نردبان، 2002
منابع اینترنتی
جیسون هیکل، "چگونه ماشین نابرابری جهانی را متوقف کنیم، گاردین، 18 مه 2017، در
فرناندو مورالس د لا کروز، "هزینه واقعی قهوه صبح شما توسط سیاستمداران اروپا نادیده گرفته می شود"، گاردین، 16 آوریل 2015، در
https://www.theguardian.com/commentisfree/2015/apr/16/cost-coffee-ignored-europe-politcians
مارک جیمز فرانسیس، "طلای سیاه"، مستند، 2007
منابع
1) استیو کین، "1,000,000،30،2011 اقتصاددان ممکن است اشتباه کنند: مغالطه های تجارت آزاد"، XNUMX سپتامبر XNUMX، در
1,000,000 اقتصاددان ممکن است اشتباه کنند: اشتباهات تجارت آزاد
2) «قیمت پنبه به دلیل عدم اطمینان در مورد ویروس کرونا به پایینترین حد در ده سال گذشته رسید»، themds، 24 مارس 2020، در
https://www.themds.com/markets/cotton-prices-hit-ten-year-low-on-uncertainty-over-coronavirus.html
3) پیترا ریوولی، سفرهای یک تی شرت در اقتصاد جهانی، 2005
4) دیوید سوگ، "چیزی آنجا: ضعف دولت به عنوان بهانه امپراتوری"، در آچین وانائیک، فروش جنگ های ایالات متحده، 2007، ص262
5) Mervyn Piesse، "امنیت غذایی در اندونزی: اتکای مستمر به بازارهای خارجی"، FutureDirections International، 1 مارس 2016، در
6) کتی آلن، فقیرترین کشورهای جهان که تحت تاثیر رکود کالاها و دلار قوی قرار گرفته اند، گاردین، 10 آوریل 2016، در
7) ها-جون چانگ، سامریان بد: اسطوره تجارت آزاد و تاریخ مخفی سرمایه داری، ص 195، 2007، در
https://analepsis.files.wordpress.com/2011/08/ha-joon-chang-bad-samaritans.pdf
8) کیتی اسکیو، "وضعیت پایدار نیست: آیا رونق قهوه تولیدکنندگان را پشت سر گذاشته است؟"، 17 اکتبر 2018، در
9) آرون ماشو و نایجل هانت، "افت قیمت قهوه باعث می شود کشاورزان کمتر از یک سنت در هر فنجان درآمد داشته باشند"، 14 ژانویه 2019، در
https://www.reuters.com/article/coffee-farmers-idUSL8N1YJ4D2
اطلاعات تاریخی دقیقتر در آکسفام، "Mugged: Poverty In Your Coffee Cup"، 2002، در
https://www.oxfamamerica.org/explore/research-publications/mugged-poverty-in-your-coffee-cup/
10) افرول (2003) "کشاورزان اتیوپیایی قهوه را با مواد مخدر جایگزین می کنند"، 8 دسامبر 2003، در
http://www.afrol.com/articles/10674
11) «کارتل قهوه مغازه را تعطیل می کند»، در http://news.bbc.co.uk/1/hi/business/1608356.stm
12) «برگزیت: بیایید تجارت را برای همیشه تغییر دهیم»، بنیاد تجارت منصفانه و تریدکرافت، در
مروری تاریخی در UNFAO، "خطرات وابستگی به صادرات کالا"، در www.fao.org/docrep/007/y5419e/y5419e04.htm
13) https://www.fairtrade.org.uk/what-is-fairtrade/what-fairtrade-does/
14) جیسون هیکل، "چگونه ماشین نابرابری جهانی را متوقف کنیم، گاردین، 18 مه 2017، در
15) مایکل گالانت، "زمان برای حداقل دستمزد جهانی فرا رسیده است"، Inequality.org، 17 ژوئن 2019، در
https://inequality.org/research/ilo-global-minimum-wage/
16) پل کنستانت، "چگونه به 5 خسته کننده ترین استدلال ها علیه حداقل دستمزد پاسخ دهیم"، Business Insider، 20 فوریه 2021، در
https://www.businessinsider.com/debunking-common-arguments-against-15-minimum-wage-2021-2?r=US&IR=T
17) فردریش لیست، "سیستم ملی اقتصاد سیاسی"، 1841، در
https://oll.libertyfund.org/title/lloyd-the-national-system-of-political-economy
اینگرید هاروولد کوانگراون، "200 سال نظریه تجارت ریکاردی: این هنوز یک چیز است"، توسعه اقتصاد، 23 آوریل 2017، در
راد درایور یک آکادمیک پاره وقت است که به ویژه علاقه مند است تبلیغات مدرن ایالات متحده و بریتانیا را از بین ببرد و جنگ، تروریسم، اقتصاد و فقر را بدون مطالب مزخرف در رسانه های اصلی توضیح دهد. این مقاله برای اولین بار در medium.com/elephantsintheroom ارسال شد
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا