آنهایی از ما در چپ که از اوباما انتقاد کردهایم، مانند من، به دلیل شکست او در اتخاذ مواضع متهورانه در مورد جنگ و اقتصاد، باید به شادی آن آمریکاییها، سیاه و سفید که سه شنبه شب فریاد زدند و گریستند، بپیوندیم. مطلع شدند که باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده است. این واقعاً یک لحظه تاریخی است که یک سیاه پوست کشور ما را رهبری خواهد کرد. شور و شوق جوانان، سیاه و سفید، امیدهای بزرگان آنها را نمی توان به سادگی نادیده گرفت.
یک و نیم قرن پیش، در سال 1860، زمانی که آبراهام لینکلن به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، لحظه مشابهی وجود داشت. لینکلن بهخاطر ناکامیاش در اتخاذ موضعی روشن و جسورانه در برابر بردهداری، بهخاطر اینکه بهعنوان یک سیاستمدار زیرک و نه یک نیروی اخلاقی عمل میکرد، بهشدت مورد انتقاد مخالفان لغو بردهداری، جنبش ضد بردهداری قرار گرفت. اما زمانی که او انتخاب شد، وندل فیلیپس، رهبر لغو لغو، که از منتقدان عصبانی بود لینکلناحتیاط، احتمال را در انتخاب خود تشخیص داد.
فیلیپس نوشت که برای اولین بار در تاریخ کشور «برده رئیس جمهور را انتخاب کرده است ایالات متحده." لینکلناو گفت که طرفدار الغا نبوده است، اما به نوعی "با نمایندگی موضع ضد برده داری موافقت می کند." مثل یک پیاده روی صفحه شطرنج، لینکلن این پتانسیل را داشت که اگر مردم آمریکا به شدت عمل میکردند، میتوانستند در سراسر صفحه جابجا شوند، به ملکه تبدیل شوند و، همانطور که فیلیپس گفت، "صفحه را جارو کنند."
اوباما، مانند لینکلن، تمایل دارد به جای تصمیم گیری بر اساس دلایل اخلاقی، ابتدا به ثروت سیاسی خود نگاه کند. اما، به عنوان اولین آمریکایی آفریقایی تبار در کاخ سفید، انتخاب شده توسط شهروندان مشتاقی که انتظار حرکتی قاطع به سمت صلح و عدالت اجتماعی را دارند، امکان تغییر مهمی را ارائه می دهد.
اوباما در شرایطی رئیس جمهور می شود که چنین تغییراتی را فریاد می زند. ملت درگیر دو جنگ بیهوده و غیراخلاقی بوده است عراق و افغانستانو مردم آمریکا قاطعانه علیه این جنگ ها روی آورده اند. اقتصاد با ضربات هولناک متزلزل شده و در خطر فروپاشی قرار دارد، زیرا خانوادهها خانههای خود را از دست میدهند و افراد شاغل، از جمله افراد طبقه متوسط، شغل خود را از دست میدهند، بنابراین جمعیت آماده تغییر است، در واقع، مستاصل از تغییر، و «تغییر» بیشترین کلمه ای بود که اوباما در مبارزات انتخاباتی خود استفاده کرد.
چه نوع تغییری لازم است؟ ابتدا خروج نیروهای خود را اعلام کنیم عراق و افغانستانو از دکترین جنگ پیشگیرانه بوش و همچنین دکترین اقدام نظامی کارتر برای کنترل چشم پوشی کند. میانه روغن او باید به طور اساسی جهت را تغییر دهد ایالات متحده سیاست خارجی، اعلام کند که ایالات متحده یک کشور صلح دوست است که در سایر نقاط جهان مداخله نظامی نخواهد کرد و شروع به از بین بردن پایگاه های نظامی ما در بیش از صد کشور خواهد کرد. همچنین او باید دیدار با مدودف، رهبر روسیه را برای دستیابی به توافق بر سر از بین بردن زرادخانه های هسته ای، مطابق با معاهده ضد اشاعه هسته ای، آغاز کند.
این چرخش از میلیتاریسم صدها میلیارد دلار آزاد خواهد کرد. یک برنامه مالیاتی که مالیاتها را به شدت بر 1 درصد ثروتمند کشور افزایش میدهد و بر ثروت و همچنین درآمد آنها مالیات میگیرد، صدها میلیارد دلار بیشتر به همراه خواهد داشت.
با این همه پول صرفه جویی شده، دولت قادر خواهد بود به همه خدمات بهداشتی رایگان ارائه دهد، میلیون ها نفر را سرکار بیاورد (که بازار به اصطلاح آزاد نتوانسته است انجام دهد. به طور خلاصه، برنامه نیو دیل را تقلید کنید. دولت به میلیون ها نفر شغل داده است ایالات متحده و آن را همسایه خوبی برای جهان قرار دهد.
###
(نوشته شده برای L'Humanite در پاریس)
هوارد زین در آن بزرگ شد بروکلین، در جنگ جهانی دوم به عنوان بمب افکن خدمت کرد و به طور فعال در جنبش های حقوق مدنی و ضد جنگ شرکت داشته است. او نویسنده کتاب های بسیاری از جمله قدرتی که دولت ها نمی توانند سرکوب کنند منتشر شده توسط City Lights Books، www.citylights.com.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا