الجزیره با هاوارد زین، نویسنده، مورخ، منتقد اجتماعی و فعال آمریکایی درباره چگونگی
س: کجاست
HZ:
بدیهی است که از زمان جنگ در عراق، بقیه جهان از ایالات متحده دور شده است، و اگر سیاست خارجی آمریکا به همان روشی که بوده ادامه دهد - تهاجمی و خشونت آمیز و بی توجه به احساسات و افکار دیگران - آنگاه نفوذ ایالات متحده بیش از پیش کاهش خواهد یافت.
این امپراتوری است که از یک سو قدرتمندترین امپراتوری است که تا به حال وجود داشته است. از سوی دیگر امپراتوری در حال فروپاشی است - امپراتوری که آینده ای ندارد ... زیرا بقیه جهان از خود بیگانه شده اند و صرفاً به این دلیل که این امپراتوری با تعهدات نظامی، با پایگاه هایی در سراسر جهان، با فرسودگی خود بسیار سنگین است. منابع در خانه
[این] منجر به نارضایتی و خانه بیشتر و بیشتر می شود، بنابراین من فکر می کنم امپراتوری آمریکا راه امپراتوری های دیگر را خواهد رفت و فکر می کنم اکنون در راه است.
س: آیا امیدی هست؟
HZ: اگر امیدی وجود دارد، امید در مردم آمریکا نهفته است. [این] در این است که مردم آمریکا به اندازه کافی از آنچه برای کشورشان اتفاق افتاده، از دست دادن عزت در جهان، از گرسنگی دادن منابع انسانی در ایالات متحده، گرسنگی آموزش و بهداشت، و تسلط بر قدرت، به اندازه کافی خشمگین و خشمگین شوند. مکانیسم سیاسی توسط قدرت شرکتی و نتیجه آن بر زندگی روزمره مردم آمریکا است.
[همچنین] هر چه قیمت مواد غذایی بالاتر و بالاتر می رود، ناامنی بیشتر و بیشتر می شود، جوانان را به جنگ می فرستد.
من فکر می کنم که همه اینها ممکن است به خوبی به یک جنبش شورش تبدیل شود.
ما در گذشته جنبش های شورشی را دیده ایم: جنبش کارگری، جنبش حقوق مدنی، جنبش علیه جنگ در
من فکر می کنم ما به خوبی ممکن است ببینیم، اگر
س: چطور شد
HZ: خوب، ما به این نقطه رسیدیم زیرا... فکر میکنم مردم آمریکا به آن اجازه دادهاند تا آن را به این نقطه برسانند، زیرا آمریکاییهای زیادی بودند که از زندگی خود راضی بودند، به اندازه کافی.
البته بسیاری از آمریکایی ها اینطور نبودند، به همین دلیل است که نیمی از مردم رای نمی دهند، آنها از خود بیگانه شده اند.
اما به اندازه کافی آمریکایی وجود دارد که راضی شده اند، ممکن است بگویید برخی از "خوبی های" امپراتوری را دریافت کرده اند، فقط برخی از آنها، فقط به اندازه کافی مردم راضی هستند که از سیستم حمایت کنند، بنابراین ما به دلیل توانایی این سیستم به این راه رسیدیم. این سیستم با جلب رضایت کافی از جمعیت برای حفظ مشروعیت خود، خود را حفظ کند.
و من فکر می کنم که آن دوران رو به پایان است.
س: جهان باید در مورد آن چه بداند
HZ: چیزی که من می بینم که بسیاری از مردم در بقیه جهان نمی دانند این است که یک مخالفت در آن وجود دارد
آنها ماهیت اساسی غیر دموکراتیک نظام سیاسی آمریکا را درک نمی کنند که در آن تمام قدرت در دو حزب متمرکز شده است که خیلی از یکدیگر دور نیستند و مردم نمی توانند به راحتی تفاوت را تشخیص دهند.
بنابراین من فکر می کنم ما در شرایطی هستیم که اگر مردم آمریکا در نهایت از نوع جامعه ای که داریم راضی باشند، به تغییرات بسیار اساسی در جامعه آمریکا نیاز خواهیم داشت.
س: به نظر شما؟
HZ: خوب، من به روند بهبودی امیدوار هستم. یعنی تا الان ندیدیمش
شما درباره چیزهایی پرسیدید که مردم بقیه دنیا در مورد آن نمی دانند
اپوزیسیون همیشه وجود داشته است، اما مخالفان همیشه یا خرد شده اند یا ساکت شده اند، در سایه نگه داشته شده اند، به حاشیه رفته اند تا صدای آنها شنیده نشود.
مردم در بقیه جهان صدای رهبران آمریکا را می شنوند.
آنها صدای مردمی را در سراسر این کشور نمی شنوند که از رهبران آمریکایی که خواهان سیاست های متفاوت هستند، خوششان نمی آید.
من فکر می کنم همچنین، مردم در بقیه جهان باید آنچه را که در آن می بینند بدانند
من فکر می کنم ... بسیاری از مردم در جهان فکر می کنند که این جنگ آغاز شده است
از همان ابتدا، از انقلاب آمریکا، از تسخیر سرزمین سرخپوستان، از جنگ مکزیک، جنگ اسپانیا و آمریکا، هرگز قدرتی خوش خیم نبوده است.
شرم آور است که بگوییم، اما ما در این کشور گسترش خشونت آمیز سابقه طولانی داریم و من فکر می کنم نه تنها اکثر مردم در کشورهای دیگر این را نمی دانند، بلکه اکثر آمریکایی ها این را نمی دانند.
س: آیا راهی برای بهبود این موضوع وجود دارد؟
HZ: خوب می دانید، هر امیدی که وجود دارد در آن تعداد زیادی از آمریکایی ها نهفته است که شایسته هستند، نمی خواهند به جنگ بروند، کسانی که نمی خواهند دیگران را بکشند.
دیدن این امید سخت است زیرا این آمریکایی هایی که چنین احساسی دارند از سیستم ارتباطی خارج شده اند، بنابراین صدای آنها شنیده نمی شود، آنها در صفحه تلویزیون دیده نمی شوند، اما وجود دارند.
من در زندگیام تعدادی از جنبشهای اجتماعی را پشت سر گذاشتهام و دیدهام که چگونه در همان ابتدای این جنبشهای اجتماعی یا درست قبل از توسعه این جنبشهای اجتماعی، به نظر میرسید که هیچ امیدی وجود نداشته باشد.
من در [
و وقتی مردم سازماندهی کردند، و وقتی مردم شروع به فعالیت کردند، وقتی مردم شروع به کار کردند، مردم شروع به ریسک کردند، مردم شروع به مخالفت با تشکیلات کردند، مردم شروع به نافرمانی مدنی کردند.
خوب، سپس آن امید آشکار شد ... در واقع به تغییر تبدیل شد.
س: آیا فکر می کنید راهی برای برون رفت از این و برای تأثیرگذاری آتی وجود دارد؟
HZ: خوب، شما می دانید برای
[همچنین باید] نسبت به نیازهای مردم در سایر نقاط جهان حساس باشد، به اندازه کافی حساس باشد که بداند منابع آمریکا به جای اختصاص به جنگ، باید برای کمک به افرادی که در رنج هستند اختصاص داده شود.
شما در سرتاسر جهان زلزله و بلایای طبیعی دارید، اما مردمی که در آن هستند
بلایای طبیعی در اینجا [همچنین] واکنش مثبت کمی به همراه داشت - به [طوفان] کاترینا نگاه کنید.
مردم این کشور، به ویژه مردم فقیر و به ویژه رنگین پوستان، به اندازه مردم کشورهای دیگر قربانی قدرت آمریکا شده اند.
س: آیا می توانید یک محدوده کلی از همه چیزهایی که در مورد آن صحبت کردیم - قدرت و نفوذ آن- به ما ارائه دهید
HZ: قدرت و نفوذ
بنابراین
هر چقدر هم که یک ماشین نظامی قوی باشد، قدرت در نهایت به یک ماشین نظامی وابسته نیست. بنابراین قدرت در حال کاهش است.
در نهایت قدرت بر مشروعیت اخلاقی یک سیستم و نظام استوار است
امید من این است که مردم آمریکا خود را بیدار کنند و این وضعیت را به نفع خود و به نفع بقیه جهان تغییر دهند.
[هوارد زین نویسنده، به ویژه، «تاریخ مردمی» است
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا