معمولاً این اتفاق نمی افتد که لابیگران محافظه کار بر طبل افزایش نظارت و مقررات زیست محیطی ضربه بزنند. اما این همان چیزی است که در این ماه اتفاق افتاد، زمانی که فدراسیون راست افراطی اصلاحات مهاجرتی آمریکا (FAIR)، از طریق بازوی حقوقی خود، پرونده مختصری را به دادگاه فدرال ارائه کرد. خواستار که وزارت امنیت داخلی یک مطالعه گسترده اثرات زیست محیطی برای بررسی همه چیز، سیاست مهاجرت انجام دهد.
در یک بیانیه مطبوعاتی، این گروه استدلال خود را اینگونه بیان کرد: «به وضوح، DHS به شدت میخواهد از کار غیرممکن برای توضیح با جزئیات اجتناب کند که چرا افزودن میلیونها بیگانه غیرقانونی به جمعیت ما به محیط زیست آسیب نمیزند یا چرا آسیبی که به آن وارد میکند. دلیل به نوعی "ارزش آن" است.
منطق ظاهرا سبز برای سیاست های مهاجرتی سخت تر به سختی پدیده جدیدی است. جنبشهای ضد مهاجر ایالات متحده و اروپا مدتهاست که از نیاز واقعی به حفاظت از محیط زیست به عنوان بهانهای برای درخواست رفتار شدیدتر با مهاجران استفاده کردهاند. اکنون، با خشکسالی، سیل، طوفان و دیگر مظاهر اختلالات آب و هوایی که در صفوف افرادی که به دنبال پناهندگی به خارج از کشور خود هستند، راستگرایان افراطی در حال استفاده از تداعیهای طبیعت هستند تا ظلم و ستم بیشتری را نسبت به مهاجران اعمال کنند.
موضوع فراگیر در چنین محافلی این است که، در آمریکای پرجمعیت، میلیونها مهاجر تیرهپوست که ظاهراً در کشورهای خود در جنوب جهانی تخریب زیستمحیطی ایجاد کردهاند، اکنون به تعداد بیشتری از مرزهای ما عبور میکنند. آنها محیط زیست این کشور را نیز غارت خواهند کرد - و تنها راه متوقف کردن آنها استفاده از ابزارهای خشونت آمیز تر است. افراطی هایی که دست به چنین تبلیغاتی می زنند، این روزها به عنوان "اکوفاشیست" شناخته می شوند. بیش از هر چیز، آنها اصرار دارند که ایالات متحده باید کنترل سفیدپوستان را بر کشور "ما" حفظ کند - می دانید، سرزمین هایی که اجداد ما از مردم بومی دزدیدند که در واقع می دانستند چگونه با طبیعت زندگی کنند.
در این روند، چنین برتری طلبان سفیدپوستی، بدون کمترین حس کنایه ای، به طور فزاینده ای زبان محیط زیست گرایی را به کار می گیرند تا هم تعصب وحشتناک ضد مهاجرتی و هم یک دستور کار راست افراطی گسترده تر و واقعاً نگران کننده را پیش ببرند.
سایه بی رحم تر از سبز
در چند سال گذشته، اکوفاشیسم چندین بار به چرخه خبری اصلی نفوذ کرده است، که مهمترین آن در ارتباط با مجموعهای از تیراندازیهای جمعی است.
پیتون گندرون نوزده ساله که به جرمش اعتراف کرد قتل 10 سیاهپوست سال گذشته در یک فروشگاه مواد غذایی بوفالو، به صراحت خود را یک اکوفاشیست خطاب کردند. در مانیفستی که پشت سر گذاشت، او نوشت,
ما برای مدت طولانی به چپ ها اجازه دادیم که جنبش محیط زیستی را برای تامین نیازهای خود انتخاب کنند. چپ تمام بحثهای مربوط به حفظ محیطزیست را کنترل میکند و همزمان بر تخریب مداوم خود محیط طبیعی از طریق مهاجرت گسترده و شهرنشینی کنترلنشده نظارت میکند.
شهرنشینی، می بینید، زیرا می دانید چه نوع مردمی در شهرها زندگی می کنند. (چشمک چشمک.)
پاتریک کروسیوس، که کشته 23 نفر در ال پاسو والمارت در سال 2019، مانیفستی را پشت سر گذاشتند که در آن هشدارهای دروغین درباره «تهاجم اسپانیاییها» به صدا درآمد. او نوشت: «محیط زیست سال به سال بدتر می شود. بسیاری از شما آنقدر سرسخت هستید که نمی توانید سبک زندگی خود را تغییر دهید. بنابراین گام منطقی بعدی کاهش تعداد افرادی است که در آمریکا از منابع استفاده می کنند. اگر بتوانیم از شر افراد کافی خلاص شویم، آنگاه روش زندگی ما می تواند پایدارتر شود.»
هر دو نفر از برنتون تارانت، برتری طلب سفیدپوست الهام گرفتند که در اوایل سال 2019، 51 نفر را در دو مسجد در کرایست چرچ نیوزلند به قتل رساند. تارانت مانیفستی نوشت که در آن اظهار شده"مهاجمان کسانی هستند که در جهان بیش از حد جمعیت دارند... مهاجمان را بکشید، جمعیت بیش از حد را بکشید و با این کار محیط زیست را نجات دهید."
با وجود لفاظیهای بینظیر، آن قاتلان دستهجمعی در واقع پایداری زیستمحیطی در بالای ذهن خود نداشتند. آنها فقط یک روکش سبز بر نفرت خود از مهاجران می گذارند، تاکتیکی که به طور فزاینده ای آشنای راست نژادپرست است. فیلیپ سانتورو، در یک فحش دادن برای نشریه ناسیونالیست سفید پوست رنسانس آمریکایی در سال 2017، یک کت سبز اولیه و مخصوصاً ترش خورده شد:
«سیاست سبز» چپ، همراه با حمایت از مهاجرت تودهای و مخالفت با انرژی هستهای، به معنای آیندهای از ازدحام بیش از حد، فقر و آوارگی سفیدپوستان خواهد بود. وقتی چپ با تغییرات آب و هوایی مقابله میکند، میخواهد «سیاره را نجات دهد» - اما ظاهراً برای بچههای دیگران. انفجار جمعیت در جنوب جهانی همراه با تغییرات اقلیمی و نگرش های لیبرال نسبت به مهاجرت تنها بزرگترین تهدید خارجی برای تمدن غرب است.
فردریک وگنر در شبکه جهانی افراط گرایی و فناوری گزارش در رسانههای اجتماعی، افراطگرایان خشن به طور فزایندهای «ایدههای نژادپرستانه و بومیگرایانه را پشت نگرانیهای زیستمحیطی پنهان میکنند تا جوانان و فعالان محیطزیست را فریب دهند» و از شعارهایی مانند «طبیعت را دوست بداریم، غیرسفیدها را بکشید» و «زنبورها را نجات دهید، درختان بکارید، به پناهندگان شلیک کنید» استفاده میکنند. " او نوشت که ایجاد حسی فراگیر از یک فاجعه زیست محیطی قریب الوقوع می تواند شهروندان غیرخشونت آمیز و آگاه به آب و هوا را وادار کند تا با بومی گرایان خشن به هدف مشترک بپردازند.
استفاده از زنبورها و درختان به عنوان پوششی برای چنین سیاست های راست گرا در آمریکا سابقه طولانی دارد. رشد جنبش ضد مهاجرت در نیم قرن گذشته به طور گسترده به چشم پزشک میشیگانی به نام جان تانتون نسبت داده می شود که به عنوان پالوما کویروگا نوشت برای وبلاگ ترکیبی و ارتباطات زیست محیطی کالج ولزلی در سال 2021، «افزایش جمعیت و مهاجرت را تهدیدی برای محیط زیست و آینده آمریکای سفیدپوست میدانست - دیدگاههایی که صریحاً اکوفاشیستی هستند. در تلاشهایش برای خنثی کردن مهاجرت، او در نهایت شبکهای گسترده از گروهها و لابیهای ضد مهاجرت ایجاد کرد که اکنون به آنها لقب داده میشود. شبکه تانتون" از دهه 1980، این شبکه توانسته است تمام تلاشها برای توسعه سیاستهای مهاجرت فدرال انسانی را خراب کند.
امروز، قدرتمندترین گروه در این شبکه، فدراسیون اصلاحات مهاجرتی آمریکا است، سازمانی که وزارت امنیت داخلی را در مورد تأثیرات محیطی فرضی مهاجران تحت فشار قرار می دهد. در وب سایت خود، FAIR ساکن می شود در مورد مضرات رشد جمعیت - و به این معنی فقط رشد جمعیت های "معین" است:
"در حال حاضر، 326 میلیون نفر در ایالات متحده زندگی می کنند، بنابراین مهاجرت به تنهایی مسئول 78 میلیون نفر دیگر در طول 40 سال خواهد بود... رشد جمعیت در این سطوح قطعا بر کیفیت زندگی افراد تاثیر می گذارد. متوسط آمریکایی ها و پایداری محیط زیست تهدید ازدیاد جمعیت برای سلامت اقتصادی ما نیست، بلکه برای کیفیت زندگی حال و آینده و پایداری زیستمحیطی است... پیشرفتهایی که کشور در جهت افزایش حفاظت و بهرهوری سوخت و انرژی انجام داده است، همچنان از بین خواهد رفت…»
پیوند ایده های ضد مهاجر و نژادپرستانه از طریق افزایش جمعیت به تخریب محیط زیست چیز جدیدی نیست. نژادپرستی پدران بنیانگذار جنبش حفاظت، از جمله جان مویر و جان جیمز اودوبون، به طور گسترده ای مورد توجه قرار گرفته است. بحث کردیم در سالهای اخیر. در اواخر دهه 1990، تانتون، که در آن زمان هنوز عضو باشگاه سیرا بود، تحت فشار قرار دادند برای آن سازمان ارجمند محیط زیست موضعی آشکارا بومی گرایانه اتخاذ کند. این پیشنهاد با رای منفی روبرو شد، اما با اختلاف بسیار اندکی. در سال 2004، اعضای ضد مهاجر دوباره تلاش کردند تا کنترل سازمان را به دست بگیرند - و بار دیگر شکست خوردند. در سال های اخیر، در واقع، باشگاه سیرا به زور انصراف داد تحمل سابق خود نسبت به احساسات بومی گرایانه در اعضای خود و به طور فعال از حقوق مهاجران حمایت می کند.
استدلال های اکوفاشیستی نه تنها به عنوان بهانه ای برای سوء استفاده از مهاجران است، بلکه توسط یک دامنه وسیع تر و خشونت آمیزتر گروه ها و جنبش های راست افراطی در دو سوی اقیانوس اطلس. فراخوانهای زیستمحیطی و ضدصنعتی یکی از عناصر اصلی نئونازیهای پیشرو ایالات متحده بوده است. سایت روزنامه نگار، همراه با چندین گروه راست افراطی از جمله پایه، نئونازی بخش اتم وافن (با عنوان نظم ناسیونال سوسیالیستی راه اندازی مجدد شد)، و باند درخت کاج. احزاب سیاسی راست افراطی در فرانسه، اتریش و آلمان نیز به همین ترتیب مورد حمایت قرار گرفت ادغام «تمدن بومشناختی» و «بومیگرایی بوممحور».
سقوط فرصت برابر؟
استفاده اکوفاشیست ها از لفاظی سبز، البته کاملاً غیر صادقانه است. اما نحوه نفوذ انگیزههای مشابه به لبههای جنبش واقعی زیستمحیطی نیز ترسناک است، که بیشتر آنها هنوز نه تنها با جریانهای چپگرای سیاست آمریکا، بلکه با خشونتپرهیزگی شناخته میشوند. با این حال، در یک کشور تا لبه پر شده است با تسلیحات و نشان دادن تمایل فزاینده به خشونت (که اکوفاشیسم نمونه دردناکی از آن است)، حتی آنهایی که واقعاً سبز شدن سیاره زمین را تشویق می کنند، متأسفانه ثابت نشده اند که کاملاً از تمایل به استفاده از چنین تاکتیک هایی مصون نیستند.
اکتبر گذشته، من شخصاً این را تجربه کردم. من یک سخنرانی آنلاین در مورد نقشی که سهمیه بندی می تواند در مهار تخریب زیست محیطی ایفا کند، انجام دادم. تماشاگران، از جمله اعضای چندین گروه زیست محیطی ساحل غربی، کاملاً پذیرا به نظر می رسیدند. بنابراین، وقتی که ساعت به پایان رسید، ناظم با انحراف به قلمروی کاملاً عجیب و غریب، شوکه شدم. او به طور ناگهانی پیشنهاد کرد که حل بحران اکولوژیک ممکن است از ما بخواهد که "ارزش" "اقتدارگرایی" یا به طور خاص تر "فاشیسم سبز یا شاید فاشیسم "عادلانه" سبز را در نظر بگیریم. از آنجایی که جلسه قبلاً به وقت اضافه کشیده شده بود، فرصتی برای من وجود نداشت تا به این موضوع فکر کنم که چگونه چنین ایده هایی ممکن است در جنبش سبزی که مدت ها واقعاً صلح آمیز بود، نفوذ کرده باشد.
جنبشهای رادیکال برای دستیابی به یک جامعه سبز و عادلانه حداقل از زمان ظهور گروههایی مانند Earth First وجود داشته است! در دهه 1980 اما در زمان های اخیر، جنبش هایی مانند جبهه آزادی زمین حمایت آسیب رساندن یا تخریب زیرساخت های صنعتی به عنوان گامی اساسی به سوی جامعه ای سالم تر. در دهه گذشته، مقاومت سبز عمیق جنبش از این هم فراتر رفته و اصرار دارد که هدف از چنین خرابکاری هایی باید فروپاشی کامل جامعه صنعتی باشد. تنها بازگشت به تمدن ماقبل صنعتی به سیاره زمین برای بهبودی میدهد و در عین حال فرصتهایی را برای ما ایجاد میکند تا جوامع خودمختار و برابریخواهانه را توسعه دهیم که نه از همنوعان ما و نه طبیعت بهرهکشی میکنند.
در 2011 کتاب مقاومت سبز عمیقنویسندگان جنبش، لیر کیث، آریک مکبی و دریک جنسن به طور مشابه استدلال کرد شالوده صنعتی تمدن باید هرچه زودتر کاملاً پودر شود. آنها با متقاعد شدن به این که "اکثریت قریب به اتفاق مردم هیچ کاری انجام نمی دهند مگر اینکه رهبری شوند، فریب داده شوند یا مجبور شوند"، آنها تاکید کردند که "آنهایی از ما که به آینده کره زمین اهمیت می دهیم باید زیرساخت های انرژی صنعتی را با بیشترین سرعت ممکن از بین ببریم." ” آنها نوشتند که صنعتی زدایی سریع ضروری است، زیرا زمان کمی برای جلوگیری از فروپاشی اکولوژیکی کامل آنقدر باقی مانده است که جهان را برای بشریت غیرقابل زندگی کند. بنابراین، "فروپاشی سریع در نهایت برای انسان خوب است - حتی اگر یک مرگ وجود داشته باشد - زیرا حداقل برخی از مردم زنده می مانند." حداقل می توان گفت این چیزهای آزاردهنده ای است و به درستی در معرض آن قرار گرفته است انتقاد خشک,
تا کنون، مردم مقاومت سبز عمیق، به جای هر نوع خرابکاری در دنیای واقعی، به تبلیغ و سازماندهی پایبند بوده اند. با این حال، در جناح راست سیاسی، حوادث خرابکاری در زیرساخت های زیست محیطی در واقع در حال افزایش است. به عنوان مثال، در طول سال گذشته، حملات زیادی به این کشور صورت گرفته است شبکه های برق در سراسر کشور توسط افراط گرایان راست، نه طرفداران محیط زیست. یک مرد و یک زن بازداشت شد در فوریه برای برنامه ریزی برای از بین بردن چهار پست برق در منطقه بالتیمور، جای تعجب نیست که از دیدگاه های نئونازی حمایت می کند. و حملات موفقیت آمیز به دو پست پست کارولینای شمالی در دسامبر گذشته نیز انجام شد مرتبط به نئونازیسم و برتری سفیدپوستان. در اواخر سال 2022، وزارت امنیت داخلی هشدار داد افزایش قابل توجهی در بحث های آنلاین میان عناصر راست افراطی با تمرکز بر حمله به شبکه برق برای ایجاد خاموشی های آبشاری در سراسر کشور وجود داشته است. آنها معتقد بودند که این می تواند منجر به فروپاشی حکومت شود و در نتیجه فرصت هایی برای تسلط فاشیست ها ایجاد کند. (در کشوری که در حال حاضر دارای حزب ترامپ است، این باید نگران کننده باشد، حتی اگر دقیقاً تعجب آور نباشد.)
هانتر واکر، خبرنگاری برای صحبت کردن امتیاز یادداشت، به تازگی یک کپی به دست آورد از یک مجله آنلاین که از حمله به پستهای برق حمایت میکرد و به خرابکاران احتمالی آموزش میداد، در حالی که گویی سبزها اعلام میکردند، «باید ما این است که سیستم فنی-صنعتی یک تهدید وجودی مطلق و فوری برای همه زندگی در جهان است. زمین."
واکر موفق شد یکی از نویسندگانی را ردیابی کند که به او گفته بود هدف آنها در واقع ایجاد انگیزه نه راست افراطی بلکه "گروه های مبارز آنارشیست های تحصیل کرده" است. همانطور که نویسنده اذعان داشت، با این حال، راست افراطی "به مراتب بهتر مسلح تر است" و برای شلیک ترانسفورماتورها "از چپ یا پساچپ" آماده تر است. نویسنده کتابچه راهنما اضافه کرد که در این صورت، اگر سوال این بود که آیا من کمک یا "ائتلاف" با هر گروه راست افراطی را می پذیرم، در پاسخ به این سوال تردید می کنم. ترجیح میدهم چراغها را خاموش کنم و سپس در تاریکی آرام با آنها بجنگم.»
این سؤالی را مطرح میکند: آیا افراد یا حتی گروههای رادیکال در انتهای مخالف طیف سیاسی ممکن است روی همان تاکتیکهای اقدام مستقیم خشونتآمیز همگرا شوند؟
برایان توکار عضو هیئت علمی و هیئت مدیره موسسه بوم شناسی اجتماعی در پلینفیلد، ورمونت است. ارائه می دهد دوره های اکوفاشیسم از او پرسیدم که او و همکارانش چقدر همپوشانی بین جنبشهای خشونتآمیز، نژادپرستانه، اکوفاشیستی و جنبشهای غیرخشونتآمیز، ضد نژادپرستی و رادیکال زیستمحیطی را مشاهده کردهاند. توکار پاسخ داد: "فکر نمی کنم همپوشانی زیادی وجود داشته باشد، اما مطمئناً به اندازه کافی وجود دارد که عمیقاً ناراحت کننده است."
او گفت: «این برمیگردد به... دهه هشتاد که دیو فورمن و ادوارد ابی [از اول زمین! جنبش] چیزهای آزاردهنده زیادی میگفتند، از جمله بسیاری از مطالب ضد مهاجر - مخصوصاً ابی، که تماماً در مورد محافظت از مرزها در برابر افرادی بود که به گفته او، آلودگی را گسترش میدادند. این کاملاً نژادپرستانه بود... اما افراد زیادی هم بودند که از همان ابتدا آن را به شدت به چالش کشیدند.»
توکار ادامه داد: «به سرعت به زمانهای جدیدتر بروید، و همکاران من داستانهایی از افرادی را مستند کردهاند که از محافل بومشناختی چپ شروع کردند و به سمت یک نوع سیاست کاملاً بومشناختی نئوفاشیستی یا نئونازی ضدمهاجر رفتند.» او افزود، در واقع، استراتژی اکوفاشیستها «به نظر میرسد که اگر آنها بتوانند چند نفر، بهویژه افرادی را که طرفدارانی دارند، کنار بگذارند، میتوانند بحث را به سمت خود تغییر دهند».
آینده ای در خطر
من در پیشبینی اینکه اکوفاشیستها نمیتوانند با از بین بردن شبکه برق ملی قدرت را به دست بگیرند، مطمئن هستم. با این حال، با دامن زدن به نقض حقوق بشر، نفرت نژادی، و خشونت مرگبار، تبلیغات سمی آنها، ایالات متحده را به مکان خطرناک تری برای زندگی تبدیل کرده است، اگر سفیدپوست و در داخل مرزهای آن به دنیا نیامده باشید. با ربودن پیام نوسازی زیست محیطی و استفاده از آن برای آزار و اذیت افراد ناتوان، می توانستند, حداقل، در مورد بحران آب و هوا و عدالت زیست محیطی، کار را برای این کشور دشوارتر می کند تا در آینده با جسارت عمل کند. به همین دلیل است که پیام چنین اکوفاشیست ها باید در هر کجا و هر زمان که می خواهند آن را منتشر کنند، به صورت شفاهی خرد شود.
حق چاپ 2023 استن کاکس
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا