قانون کاهش تورم که توسط سنای ایالات متحده تصویب شد (و تا زمان نگارش این مقاله، به احتمال زیاد به تصویب مجلس نمایندگان خواهد رسید) توسط جریان اصلی جنبش آب و هوا، اعضای کنگره و رسانه ها به عنوان مهمترین لایحه آب و هوا در تاریخ ایالات متحده. این یک نوار پایین است و بیشتر در مورد سابقه طولانی شکست دولت ما در آب و هوا می گوید تا اینکه آیا این قانون می تواند از افزایش خطرناک دما در دهه های آینده جلوگیری کند یا خیر.
سهم شیر از هزینههای IRA به سمت تولید زیرساختهایی است که انرژی و فناوریهایی را که مصرف میکنند تولید و توزیع میکنند. اما هیچ سرمایهگذاری برای حذف مستقیم و مطمئن سوختهای فسیلی وجود ندارد. در واقع، این قانون بدتر از ناتوانی در از بین بردن سوخت های فسیلی است. به جای بستن نیروگاه های گازی و زغال سنگ، این کار را خواهد کرد با یارانه یا اعتبار مالیاتی به آنها پاداش دهید اگر آنها به کار خود ادامه دهند و انتشار گازهای گلخانه ای را ضبط کنند. و به جای ممنوعیت حفاری بیشتر برای نفت و گاز در زمین های فدرال، این لایحه تضمین می کند که اجاره نامه های جدید زیادی صادر خواهد شد.
اما صبر کن! بیشتر وجود دارد! سناتور جو مانچین (D-WV) در ازای رای اساسی "آری" خود در مورد IRA، وعده لایحه دومی را صادر کرد که این لایحه را به تصویب رساند. ساده سازی صدور مجوز برای پروژه های زیرساخت انرژیاز جمله خطوط لوله نفت و گاز و معادن زغال سنگ. هدف اصلی مانچین در این لایحه جدید اطمینان از تکمیل خط لوله گاز Mountain Valley از طریق ایالت ویرجینیای غربی بود. پس از استفاده، این خط لوله مسئول انتشار 90 میلیون تن گازهای گلخانه ای در سال خواهد بود، در حالی که صدها نهر و تالاب را در معرض خطر قرار می دهد.
چرا آب و هوا روی اجاق گاز خاموش است؟
هیجان عمومی در مورد حمایت IRA از انرژی های تجدیدپذیر، مسکن مقرون به صرفه و عدالت زیست محیطی، اگرچه موجه است، اما احساس تشدید وحشت و آشفتگی را که همچنان در جامعه ما نفوذ می کرد، از بین نبرده است. هوا داره خراب میشه دولت نماینده تحت تهاجم افراط گرایان ضد دمکراتیک است. اقتصاد دهه 1970 بازگشته است و نژادپرستی سیستمیک هرگز از بین نرفت. تلفات خشونت با اسلحه همچنان در حال افزایش است و خشونت دولتی علیه رنگین پوستان همچنان ادامه دارد.
انسانها میتوانند به طور همزمان به بسیاری از بحرانها توجه دقیق داشته باشند، بنابراین شاید نباید تعجب کنیم که چندین نظرسنجی نشان میدهد تغییرات آب و هوا در فهرست نگرانیهای عمومی پایینتر است. اکنون، تصویب IRA ممکن است حس خطرناک جدیدی از رضایت از آب و هوا ایجاد کند: «اوه، خوب! این یک مشکل حل شد!» همه اینها مرا برانگیخت تا با برخی از نویسندگان و فعالان اقلیم ادراکی صحبت کنم که همچنان اصرار دارند که جنبش ها در سراسر موضوعات متحد شوند تا با همه این بحران ها - از جمله آب و هوا - به یکباره مقابله کنند، هر چند این چشم انداز دلهره آور باشد.
آویوا چامسکی استاد تاریخ در دانشگاه ایالتی سالم در ماساچوست است. او هفت کتاب نوشته است که آخرین آنهاست آیا علم کافی است؟: چهل پرسش انتقادی در مورد عدالت آب و هوا و تاریخ فراموش شده آمریکای مرکزی: انقلاب، خشونت و ریشه های مهاجرت، هر دو از Beacon Press. وقتی از او در مورد بی تفاوتی به ظاهر منحرف و گسترده درباره آب و هوا پرسیدم، او گفت: «فکر میکنم هنوز این حس قوی وجود دارد که، اوه، خوب، مؤسسات ما قرار است از آن مراقبت کنند. خوب، شاید این مورد در مورد مسائلی مانند سقط جنین یا خشونت با اسلحه باشد که به نظر می رسد راه حل های بسیار روشن و ساده ای دارند که می توانند توسط مقامات منتخب ما حل شوند، اگر فقط افراد مناسب را انتخاب کنیم. اما، او خاطرنشان کرد، انتشار گازهای گلخانهای عمیقاً به روشهای بیشماری در سراسر جامعه تعبیه شده است و نمیتوان بدون تغییر کامل آن را حذف کرد – و بیشتر سیاستمداران به این ایده آلرژی دارند.
برای من، هیچ نامزدی وجود ندارد که در هیچ کجای ایالات متحده از پلتفرم مناسبی در مورد آب و هوا برخوردار باشد. بنابراین، به عنوان یک رای دهنده، چرا باید آب و هوا را به عنوان یک موضوع مهم انتخاباتی رتبه بندی کنم؟ من به احتمال زیاد به کسی رای خواهم داد که از حقوق سقط جنین حمایت کند، زیرا این چیزی است که در واقع می بینم بین دموکرات ها و جمهوری خواهان تفاوت وجود دارد. چامسکی میگوید با چنین محاسباتی پاسخهای نظرسنجیها، «فکر نمیکنم لزوماً به این معنا باشد که مردم به آب و هوا اهمیتی نمیدهند».
(این تفاوت در قابلیت حمل و نقل بین آب و هوا و سایر مسائل چند روز پس از صحبت من و چامسکی، زمانی که ایالت زادگاه من، کانزاس قرمز عمیق بود، روشن شد. با قاطعیت رای داد برای شکست اصلاحیه قانون اساسی ایالتی که حق سقط جنین را سلب می کرد. نیازی به گفتن نیست که احتمال چنین پیروزی ناگهانی و چشمگیری در ریشه کنی سوخت های فسیلی بسیار میکروسکوپی است.)
من همچنین با ریچارد هاینبرگ، یکی از اعضای ارشد این دانشگاه صحبت کردم موسسه پست کربن و نویسنده چهارده کتاب، اخیرا قدرت: محدودیت ها و چشم اندازهای بقای انسان (جامعه جدید، 2021). او گفت: «توانایی ما برای عمل در مقیاس، با همه این موارد دیگر مختل شده است. ناگهان همه این بحران ها از همه این جهات مختلف به سراغ ما می آیند. بنابراین انجام کاری واقعاً بزرگ و بلندمدت [در مورد آب و هوا و تخطی از محدودیتهای زیستمحیطی ما] نه تنها به سمت مشعل عقب رانده میشود، بلکه به طور کلی از اجاق گاز خارج میشود.»
هاینبرگ گفت که در دهه 1970، زمانی که برخی از محیطبانان استدلال میکردند که جوامع صنعتی نمیتوانند در درازمدت بدون دگرگونی عمیق دوام بیاورند، پاسخ نهادهای زیستمحیطی در واقع این بود: «اوه، خوب، ما واقعاً نمیتوانیم همه کارها را انجام دهیم. که" بنابراین، او یادآوری میکند: «تلاشهای قانونی برای رفع ناپایداری جامعه صنعتی به پروژههای کوچکی برای هدف قرار دادن این منطقه از آلودگی، یا پاکسازی آن محل زبالههای سمی یا هر چیز دیگری اختصاص یافت. من فکر میکنم ایده کلی این بود که همه این تلاشهای کوچک در نهایت به چیزی بزرگ تبدیل میشوند که واقعاً انجام ندادهاند.» اکنون، نیم قرن بعد، تشکیلات سیاسی همچنان در حالت «کوشش اندک» گیر کرده است.
لیز کاروسیک، هنرمند تجسمی و فعال آب و هوا با گروه شورش انقراض در واشنگتن دی سی (XRDC) موافق است که فوریت دفع مجموعه ای از بلایای سیاسی و حقوق بشری، حداقل به طور موقت، جو را در پس زمینه نگه داشته است. «به نظر میرسد که همه اینها از بسیاری جهات ما را بیشتر متلاشی میکند، زیرا شما همه این مشکلات خاص را دارید که متقاطع هستند و همه به یکدیگر باز میگردند. مثل این است که آنها فقط سعی می کنند ما را از هم جدا کنند. و این آخرین چیزی است که در حال حاضر به آن نیاز داریم.»
ما مجبور نیستیم این را بپذیریم
هر چند ممکن است یک پیچ و تاب وجود داشته باشد. این واقعیت که ما می بینیم که بسیاری از چیزهایی که برایمان ارزش قائل هستیم به یکباره در معرض خطر قرار می گیرند، می تواند انرژی بخش باشد. کاروسیک می گوید: «همه این تهدیدها زیر چتر یک سیستم ناعادلانه هستند. اساساً باید تغییر کند. و به همین دلیل است که با Extinction Rebellion، کسب و کار را طبق معمول مختل می کنیم.»
چامسکی همچنین بر اساس تجربهاش بهعنوان یک مورخ آمریکای لاتین معتقد است که بحرانهای آبشاری نباید ناگزیر باعث یأس و بیتفاوتی شوند. او میگوید: «فرهنگ ما در پذیرش سرمایهداری، فقط در کشورهای مستعمره سابق به همین شکل وجود ندارد. آنها به وضوح می بینند که چقدر استثمار در نظام سرمایه داری رخ می دهد، خواه استثمار نیروی کار، زمین، دهقانان یا جهان طبیعی باشد.» او معتقد است که «انواع افسانههای آرامشبخش درباره نحوه عملکرد سرمایهداری» که در جامعه ما نفوذ میکند، در مناطقی مانند آمریکای لاتین به خوبی کار نمیکند. و این مسیرهای بهتر و دیگری را به سوی آینده در آن مناطق باز می کند.
به عنوان مثال، او میپرسد: «چگونه آمریکاییهای لاتین متحد شدهاند و تغییرات اجتماعی اساسی را، چه از طریق انقلاب مسلحانه، چه از طریق صندوق رأی، یا از طریق ترکیبی از آنها به وجود آوردهاند؟ و چرا چپ بسیار قوی تر به نظر می رسد، حتی زمانی که در شرایط بسیار خطرناک تر و دشوارتر از چپ در ایالات متحده قرار دارد؟
چامسکی یک پاسخ ارائه میدهد: «در آمریکای لاتین ما شاهد قدرت واقعی جنبشهای دهقانی، جنبشهای بومی، جنبشهای آفریقایی تبار، مبارزات دهقانی برای زمین در برابر مدل اقتصادی تحت سلطه شرکتها هستیم. می دانید، هر انقلاب آمریکای لاتین مشارکت قوی دهقانی داشته است. و هر دولت آمریکای لاتین با مبارزه دهقانان برای زمین، که یک مبارزه طبقاتی است، مقابله کرده است. و این یک مبارزه جهانی است، زیرا آنها نه تنها با نخبگان محلی بلکه با شرکت های جهانی نیز مبارزه می کنند. این چیزی است که ما اینجا در ایالات متحده نداریم.
کاروسیک فکر میکند که ممکن است پرتوی از نور را در تاریکی ببیند، حتی در ایالات متحده: «در جشن ژوئن امسال در دی سی، یکی از سازماندهندگان در مورد اینکه چگونه قبل از کووید، شتاب زیادی وجود داشت صحبت میکرد. افراد زیادی در سراسر سازمانها کار میکنند، چیزی واقعاً ایجاد میکنند، و سپس کووید واقعاً باد را از بادبانها خارج کرد. اما جالب است - اکنون یک حس کلی وجود دارد که این روابط در بین سازمانها دوباره به هم میرسند.»
همان آخر هفته، در 18 ژوئن راهپیمایی مردم بیچاره کاروسیک در مورد واشنگتن می گوید: «شما همه این صدها گروه را داشتید که گرد هم آمده بودند. و در سراسر جنبش آب و هوا، به ویژه در شورش انقراض، ما به ساکنان محلی و مردم حاشیهنشینی میپیوندیم که بهطور نامتناسبی تحت تأثیر بحران آبوهوایی قرار گرفتهاند. فرصتهای قطعی برای متحد شدن وجود دارد و ما قطعاً داریم احساس میکنیم که این اتفاق میافتد.»
بدبینی مفید
هاینبرگ در نوشته اخیر خود استدلال کرده است که در جهان مرفه، بحران زیست محیطی تا حدی نتیجه آن چیزی است که او می گوید. خوش بینی مرگبار. او آن را اینگونه برای من توصیف کرد: «ما اکنون هفتاد سال یا بیشتر خوشبینی شدید داشتهایم. گفتمان عمومی ما تحت تسلط این ایده است که ما همیشه از "بیشتر، بزرگتر و سریعتر" لذت خواهیم برد زیرا این برای تجارت خوب است. اما اکنون به نقطه ای رسیده ایم که نمی توانیم آن راه را ادامه دهیم. و بسیاری از صورتحسابها از آن دوران خوشبینی مفرط به دست میآیند - تغییرات اقلیمی، اما بسیاری چیزهای دیگر نیز. بنابراین ناگهان، یک نوع بدبینی فراگیر جامعه را فرا گرفته است.»
برای چندین دهه، هاینبرگ در مورد چیزی که او اکنون آن را "گشودن بزرگ" می نامد هشدار داده است. در کتابش قدرتاو می نویسد که در سال های اخیر، در گفتگوهای خصوصی خود با دانشمندان و فعالان، موضوع رایج این است که در آینده نزدیک ما گره گشایی در راه است. او به من گفت: «ما درک می کنیم که بسیاری از مؤسسات ما در حال شکست هستند. ما وارد دوران سختی هستیم و باید خود را وفق دهیم. اما ما باید مصمم باشیم تا بدترین نتایج ممکن را حذف کنیم.»
در عوض، اگر بخواهیم "فقط از انجام هر کاری که می توانند برای بهتر کردن اوضاع صرف نظر کنیم، اگر تمام تلاش خود را صرف مراقبت از خود کنیم، نتیجه یک کابوس دیستوپیایی خواهد بود." او میگوید بهترین جایگزین برای خوشبینی مرگبار یا بدبینی سرنوشتساز، «مثلاً چیزی است که روانشناسان «بدبینی دفاعی» مینامند.» این افراد یک اصطلاح فوقالعاده غیرجذاب را انتخاب کردند، بنابراین هاینبرگ جایگزینهایی از جمله «بدبینی مفید» را پیشنهاد کرده است. اما هر چه این موضع را بنامیم، او پیشنهاد میکند: «ایدهآل انگیزشی . . . ممکن است به عنوان "احترام به محدودیت ها و زندگی خوب در آنها" بیان شود.
چامسکی همچنین از هدایت بدبینی به طور سازنده حمایت می کند، و به عقیده او، این امر مستلزم سازماندهی بیشتر در صحنه است: «تقریباً احساس می کنم که ما حتی به اندازه کافی توده منتقد در این کشور نداریم که در اعتراض جدی شرکت کنیم. ما باید روی ساختن آن توده بحرانی تمرکز کنیم. که در شاهد صلح، که من در کلمبیا زیاد با آن کار کردم، هر بار که اعتراض یا فعالیت دیگری داشتیم، سوال این بود که سوال چیست؟ در آمریکای لاتین، اعتراض خیابانی جرم انگاری شده است، با این حال اعتراضات خیابانی گسترده رخ می دهد. و عموماً سؤالات بسیار واضح و منسجمی دارند. و اغلب موفق بوده اند. اگر به توده بحرانی دست یابیم، و اگر یک درخواست منسجم داشته باشیم، می توانیم آن را نیز انجام دهیم.»
کاروسیک میگوید: «اگرچه بهنظر میرسد تاسفآور است، و برای بسیاری از هماکنون تلخ است، اما میتوانیم از هر درجه گرمایش جلوگیری کنیم. بنابراین ما نمی توانیم تسلیم شویم.» با اشاره به الف نظرسنجی دانشگاه ییل نشان می دهد که 28 درصد از رای دهندگان از نافرمانی مدنی غیرخشونت آمیز توسط گروه های آب و هوایی حمایت می کنند.کاروسنیک گفت: «این خیلی بزرگ است. این احساس وجود دارد که مردم از ناتوانی دولت در انجام کاری با این بحران واقعاً ناامید می شوند و مایلند آنها را سخت تر تحت فشار قرار دهند. من فکر میکنم مردم کاملاً از مشکل آگاه هستند، و او میگوید، آنها به این درک میرسند که «نافرمانی مدنی غیرخشونتآمیز مکانیسمی است برای جلب توجه دولت و ایجاد تغییر».
در مورد جنبشهایی مانند کمپین مردم فقیر و شورش انقراض که برای تودههای بحرانی تلاش میکنند و خواستههای بسیار روشنی برای تغییر سیستمی دارند - حتی برخلاف آنچه که میتواند طولانیترین احتمال باشد - چامسکی تأمل کرد: «بله، من فکر میکنم ما چارهای نداریم. اما با وجود همه چیز، به دو دلیل، بیشتر فشار بیاوریم. یکی، زیرا حتی اگر غیرممکن به نظر برسد، ما آن را غیرممکن می کنیم اگر کاری نکنیم و دو، زیرا ما فقط مجبوریم. حتی اگر امیدی به موفقیت نباشد، اگر بخواهیم با خودمان زندگی کنیم، باز هم مجبوریم.»
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا