La واشنگتن پست و بسیاری از افراد مهم در واشنگتن می خواهند که ایالات متحده مانند قزاقستان باشد. متأسفانه، این فیلم دیگری از بورات نیست، این فیلم در مورد تمرکز اصلی سیاست اقتصادی در ایالات متحده امروز است.
قزاقستان دارای نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی تنها 14.2 درصد است که یکی از پایین ترین ها در جهان است. با سایر معیارها، قزاقستان امتیاز چندان خوبی کسب نمی کند. درآمد سرانه آن 11,800 دلار است که کمی بیش از یک چهارم ایالات متحده است. امید به زندگی برای مردم قزاقستان تنها 68.2 سال است که این کشور را پس از کشورهایی مانند عراق و هندوراس قرار می دهد. از نظر بسیاری از معیارها، قزاقستان مکانی نسبتاً غیرجذاب به نظر می رسد، اما عواملی مانند سلامت و ثروت جمعیت برای نخبگان سیاسی در واشنگتن اهمیتی ندارد. آنها به کسری بودجه و بدهی اهمیت می دهند و با این معیار قزاقستان طلایی است.
اگر در مورد پوچ بودن بحثهای سیاست اقتصادی واشنگتن شکی وجود داشت، با انتشار گزارشهای سال 2010 تامین اجتماعی و معتمدین مدیکر از بین رفت. معمولا این گزارش ها از یک سال به سال دیگر تفاوت چندانی ندارند. آنها شامل پیش بینی هایی در یک افق زمانی 75 ساله هستند. حتی یک سال بد یا وحشتناک، مانند 2009 یا 2010، تفاوت چندانی در چارچوب یک افق برنامه ریزی 75 ساله ایجاد نمی کند.
با این حال، یک تغییر بزرگ در گزارش های سال 2010 رخ داد. هیئت امناء تصمیم گرفتند که اصلاحات مراقبت های بهداشتی پرزیدنت اوباما به طور قابل ملاحظه ای مسیر رشد هزینه های مراقبت های بهداشتی را کاهش دهد. (رئیس اکچوئر مدیکر به شدت با این ارزیابی مخالفت کرد، اما این موضوع دیگری است.)
تغییر در پیش بینی ها پیامدهای بسیار مستقیمی برای مدیکر دارد. رشد پیشبینیشده کندتر هزینهها بیش از 80 درصد از کسری بلندمدت پیشبینیشده را حذف کرد.
پیشبینی میشود که کسری مدیکر در افق برنامهریزی 75 ساله آن تنها 0.3 درصد تولید ناخالص داخلی در این دوره باشد. این تقریباً برابر با هزینه سالانه کاهش مالیات های پرزیدنت بوش برای ثروتمندان است. اگر این پیشبینیها درست باشد، مدیکر یک برنامه بسیار مقرونبهصرفه در آینده خواهد بود.
فرض کاهش هزینه های مراقبت های بهداشتی نیز پیامدهایی برای تامین اجتماعی داشت. در چند دهه گذشته، بخشی از غرامت کارگران که برای پرداخت بیمه درمانی ارائه شده توسط کارفرما صرف می شد، هر سال با نرخ 0.2 درصد افزایش یافته است. این نتیجه افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی بود.
پیش بینی های سال 2009 فرض بر این بود که هزینه بیمه درمانی ارائه شده توسط کارفرما همچنان در حال افزایش است. پیش بینی های سال 2010 فرض می کند که هزینه در واقع با نرخ 0.1 درصد در سال کاهش می یابد. این تفاوت کوچکی در بهبود توان پرداختی تامین اجتماعی ایجاد می کند، زیرا دستمزد مشمول مالیات حقوق و دستمزد است، در حالی که بیمه درمانی توسط کارفرما مشمول مالیات حقوق و دستمزد است. بنابراین اعداد جدید به این معنی است که پیش بینی می شود پایه دستمزد مشمول مالیات با گذشت زمان با سرعت بیشتری افزایش یابد.
با این حال، تغییر در رشد پیشبینیشده هزینههای مراقبتهای بهداشتی پیامد بسیار مهم دیگری نیز دارد که کاملاً مورد توجه قرار نگرفت. این بدان معناست که کارگران در آینده بسیار ثروتمندتر از آنچه قبلاً تصور می کردیم خواهند بود. به عبارت دیگر، اگر اصلاحات مراقبت های بهداشتی به طور موثری شامل رشد هزینه ها بدون به خطر انداختن کیفیت شود، فرزندان و نوه های ما بسیار ثروتمندتر از دنیای بدون اصلاحات مراقبت های بهداشتی خواهند بود.
پیش بینی های سال 2010 نشان می دهد که میانگین دستمزد کارگران در سال 47.8 2040 درصد بیشتر از امروز خواهد بود. این پس از تعدیل تورم است، بنابراین پیش بینی ها نشان می دهد که قدرت خرید کارگران در سال 2040 47.8 درصد بیشتر از اکنون خواهد بود. دستمزد سالانه پیش بینی شده جدید برای سال 2040 6.3 درصد بیشتر از رقم پیش بینی شده برای سال گذشته است.
برای درک اهمیت این تغییر در پیشبینیهای رشد دستمزد، فرض کنید به فرزندان و نوههای خود گفتهایم که برای حمایت از تامین اجتماعی (یک افزایش فوقالعاده بزرگ) مالیات بر حقوق باید 3.0 درصد افزایش یابد. آنها با افزایش مالیات بر اساس پیش بینی های فعلی، پول بیشتری در جیب خود خواهند داشت تا بدون افزایش مالیات و رشد دستمزد پیش بینی شده در گزارش سال 2009.
اگر افراد مهم در واشنگتن واقعاً به فرزندان و نوههای ما و استانداردهای زندگی آنها اهمیت میدادند، آنگاه همه آنها چشمانداز استانداردهای زندگی بالاتر را که در پیشبینیهای جدید به آن اشاره شده بود، جشن میگرفتند. اما اینطور نبود. هیچ یک از مبارزان کسری بودجه حتی به افزایش پیش بینی شده استانداردهای زندگی اشاره نکرد.
بنابراین، اجازه دهید واقعاً واضح باشیم. شاهین های کسری به سطح زندگی فرزندان و نوه های ما نمی گویند. آنها فقط می خواهند تامین اجتماعی و مدیکر ما (و آنها) را از بین ببرند. این یک جنگ طبقاتی است که در آن ثروتمندان می خواهند هر چیزی و هر آنچه را که می توانند از مردمی که ثروتمند نیستند بگیرند. داستان در مورد سهام بین نسلی فقط یک شوخی بد است.
-این مقاله در ابتدا در 10 آگوست 2010 توسط The نگهبان نامحدود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا