بحث در مورد هوش مصنوعی همچنان تقریباً ماورایی است. اغلب شاهد الف هستیم کنتراست بین این ایده که هوش مصنوعی به کارگران در انجام کارشان کمک میکند و هوش مصنوعی جایگزین آنها میشود. نکته حرفه ای: وقتی هوش مصنوعی به کارگران کمک می کند، آنها را جایگزین می کند.
داستان در اینجا در واقع بسیار ساده است. فرض کنید میتوانیم هوش مصنوعی را برای نوشتن خلاصههای حقوقی وادار کنیم. همانطور که بسیاری از مردم به سرعت به آن اشاره می کنند، برنامه های هوش مصنوعی اشتباه می کنند. این بدان معنی است که کسی احتمالاً نمی خواهد که یک برنامه مختصر نوشته شده توسط یک برنامه هوش مصنوعی از طرف او به قاضی تبدیل شود.
با این حال، یک برنامه هوش مصنوعی می تواند زمان زیادی را برای یک وکیل صرفه جویی کند. می تواند خلاصه ای بنویسد و تمام موارد مربوطه را ذکر کند. سپس یک وکیل میتواند آن را بررسی کند، بررسی کند که موارد به درستی ذکر شدهاند، و مطمئن شود که استدلالها صحیح هستند، و سپس آن را به قاضی تبدیل کند. این به احتمال زیاد باعث صرفه جویی در ساعات زیادی برای یک وکیل در مقایسه با شرایطی می شود که آنها باید خلاصه را از ابتدا بنویسند.
بنابراین، هوش مصنوعی به وکلا کمک می کند، عالی به نظر می رسد! اما یک لحظه به این موضوع فکر کنید. فرض کنید استفاده از یک برنامه هوش مصنوعی به وکیل معمولی اجازه می دهد تا خروجی خود را دو برابر کند. با هوش مصنوعی، آنها میتوانند در نیمی از زمانی که بدون هوش مصنوعی صرف میکنند، خلاصه بنویسند، قرارداد بنویسند، یا کارهای قانونی دیگر را انجام دهند.
اگر هر وکیل بتواند دو برابر بیشتر در یک ساعت یا یک روز کار کند، به وکیل کمتری نیاز داریم. اگر آنها بتوانند به معنای واقعی کلمه خروجی خود را دو برابر کنند، نیاز به وکلا را به نصف کاهش می دهد.
دنیای واقعی البته هرگز به این سادگی نیست. وکلایی که دوبرابر کار انجام میدهند میتوانند افراد بیشتری را برای استخدام وکیل ملزم کنند، زیرا ممکن است افراد برای چیزهایی شکایت کنند که در غیر این صورت شکایت نمیکردند، و سپس شخص مورد شکایت باید وکیل استخدام کند. اما، به عنوان یک قاعده کلی، اگر هر وکیل بتواند دو برابر بیشتر در یک ساعت کار کند، ما به وکیل کمتری نیاز خواهیم داشت.
همین داستان در مورد هر جای دیگری که ممکن است بخواهیم از هوش مصنوعی استفاده کنیم صدق می کند. اگر یک برنامه هوش مصنوعی بتواند مالیات یک شرکت را محاسبه کند، احتمالاً به حسابداران کمتری نیاز خواهیم داشت، حتی اگر هنوز هم بخواهیم یک حسابدار کار را بررسی کند. همین امر برای مهندسان، معماران و کارگران در طیف وسیعی از مشاغل دیگر. در تمام این موارد، «کمک کردن» به معنای جایگزین کردن است. اگر بتوانیم بهره وری کارگران را در این مشاغل افزایش دهیم، می توانیم نیاز به این کارگران حرفه ای را کاهش دهیم.
به نظر من، این عالی است. سیاست دولت برای کاهش دستمزد کارگران کم سواد برای چندین دهه طراحی شده است. ما تا حد امکان واردات کالاهای تولیدی را که توسط کارگران کم درآمد در کشورهای در حال توسعه تولید می شود، آسان کرده ایم. این اثر پیش بینی شده و واقعی کاهش اشتغال در تولید در ایالات متحده و کاهش دستمزد برای مشاغل باقی مانده است.
ما همچنین انحصارات حق چاپ و حق چاپ را در نیم قرن گذشته طولانی تر و قوی تر کرده ایم. این باعث افزایش دستمزد کسانی می شود که در موقعیتی هستند که از این انحصارهای اعطایی دولت بهره مند شوند. افرادی که در موقعیتهای سیاسی قرار دارند، دوست دارند بگویند که افرادی مانند بیل گیتس از حقوق کلانی برخوردارند میلیاردرهای مدرنو دیگران به دلیل تکنولوژی هستند، اما این فقط یک افسانه است که آنها برای ایجاد احساس خوب تعریف می کنند. به دلیل بود اسباب از بازار
به هر حال، اگر هوش مصنوعی به افرادی که در نردبان آموزشی پایین تر هستند اجازه دهد تا بیشتر از مزایای فناوری بهره ببرند، عالی خواهد بود. حرفهایهایی که ضربه میخورند خوشحال نخواهند شد، اما میلیونها کارگر تولیدی که به دلیل سیاستهای تجاری ما شغل خود را از دست دادند یا دهها میلیون نفر که مجبور به پذیرش دستمزد کمتر شدند، خوشحال نیستند.
به هر حال، آخرین حماقتی که با هوش مصنوعی به وجود می آید. ما نباید نگران باشیم که هیچکس شغلی نداشته باشد. ما همیشه میتوانیم ساعات کمتری کار کنیم، که راه مهمی است که مردم اروپای غربی از مزایای رشد بهرهوری بهرهمند شدهاند، با میانگین سال کاری در حال حاضر تقریباً 20 درصد کمتر از ایالات متحده است. همچنین، آیا کسی در مورد بحران جمعیتی کاهش جمعیت نشنیده است؟
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا