یادداشت به پرزیدنت اوباما: با توجه به غیبت از هوش هوشمند و بی کفایتی با توجه به توصیه مشاوران شما، تعجب آور نیست که رفتار شما با قیام مصر، استانداردهای جدیدی را برای عدم انسجام و بی کفایتی سیاست خارجی تعیین کرده است. شاید مقدمه ای در مورد چگونگی قضاوت درباره قدرتی که می توان با اعتراض توده ای به کار گرفت، شما را برای دور بعدی تحولات سیاسی آماده کند.
قیام در میدان تیان آن من پکن در سال 1989 را به خاطر دارید؟ این نیز اعتراضی بزرگ و مسالمت آمیز برای دموکراسی بود، اما با خشونت وحشیانه سرکوب شد. شاید خاطره آن رویداد شما و تیمتان را متقاعد کرد که به عنوان وزیر امور خارجه کلینتون اعلام کرد زمانی که اعتراضات شروع شد, رژیم مبارک «باثبات» بود و «خطر سقوط نداشت». یا شاید اعتماد شما به این واقعیت استوار بود که ارتش مدرن منظمی را که توسط ایالات متحده آموزش دیده و تامین شده بود، نشان می داد.
اما سقوط کرد و باید می دانستی که در خطر جدی است. باید می دانستید که پیش آگهی این قیام به مراتب بهتر از آن چیزی بود که به کشتار در میدان تیان آن من ختم شد. احتمال بیشتری وجود داشت که از الگوی قدرت مردمی در تونس پیروی کند، جایی که تنها چند هفته قبل از آن یک خودکامه دیگر از قدرت رانده شده بود، یا ایران در سال 1979 و لهستان در سال 1989.
از آنجایی که افراد اطلاعاتی شما، از جمله سیا، آشکارا به شما نگفته اند، اجازه دهید توضیحی به شما ارائه دهم که چرا معترضان مصری در مبارزه با تهدید و واقعیت خشونت بسیار موفق تر از هموطنان چینی خود بودند و چرا آنها موفق بودند. برای جلوگیری از حمله ارتش ثابت بسیار مجهزتر است. مهمتر از همه، اجازه دهید به شما توضیح دهم که چرا آنها با ماندن در خیابان ها و پایبندی به تعهد خود به عدم خشونت، توانستند یک ظالم را با 30 سال سابقه و با حمایت ایالات متحده از قله قدرت، سرنگون کنند. او را به زباله دان تاریخ
چه زمانی یک ارتش بی خشونت را انتخاب می کند؟
یکی از پاسخ های احتمالی - زیرمتن پوشش رسانه های جریان اصلی - این است که ارتش مصر، بر خلاف همتای چینی خود، تصمیم گرفت شورش را سرکوب نکند، و این بردباری باعث شد که اعتراض به موفقیت برسد. با این حال، این استدلال ظاهراً معقول در واقع هیچ چیز را توضیح نمی دهد، مگر اینکه بتوانیم به دو سؤال درهم تنیده ای که از آن سرچشمه می گیرد، پاسخ دهیم.
اول این که: چرا ارتش این بار تا این حد خویشتن دار بود، چه زمانی؟ برای سال 50، "در هسته یک دولت پلیسی سرکوبگر قرار گرفته است"؟ دوم این که: چرا دولت، حتی بدون ارتشی که آماده است اسلحه خود را به سوی تظاهرکنندگان بچرخاند، چند روز، هفته یا ماه بیشتر اعتراض را تحمل نکند، در حالی که منتظر است تا قیام خود را از پا درآورد، و - همانطور که بی بی سی آن را بگذار - "آیا همه چیز از بین رفته است"؟
پاسخ به هر دو سوال در تاثیر قابل توجهی است که اعتراض بر اقتصاد مصر داشت. مبارک و گروهش (و همچنین ارتش که نیروگاه اقتصادی کشور است) بودند زنگ زده که تجارت "فلج ناشی از اعتراضات" "تأثیر بزرگی بر اقتصاد متلاشی کننده" مصر داشته است. به عنوان وزیر دارایی سمیر رادوین گفت: دو هفته پس از قیام، وضعیت اقتصادی "بسیار جدی" بود و "هرچه این بن بست ادامه یابد، آسیب بیشتری خواهد داشت."
تظاهرات عظیم از آغاز، میلیاردها دلاری را که رهبران و ذینفعان اصلی رژیم مبارک در طول 30 سال حکومت ترور، فساد و انباشتگی خود به دست آورده بودند، تهدید کرد. به طور خاص برای ژنرال ها، مطمئناً آشکار بود که اقدامات وحشیانه گسترده لازم برای سرکوب قیام ممکن است صدمات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد و آن را تهدید کند. منافع اقتصادی گسترده. به عبارت دیگر، یا تلاش برای پیشی گرفتن از انقلابیون یا تحمیل راه حل تیان آن من، خطر سقوط امپراتوری های اقتصادی گروه های حاکم مصر را به همراه داشت.
اما چرا هر یک از این واکنش ها اقتصاد را نابود می کند؟
بیرون کشیدن زندگی از رژیم مبارک
به زبان ساده، از همان ابتدا، قیام مصر نتیجه یک اعتصاب عمومی را داشت. از 25 ژانویه، اولین روز اعتراض، گردشگری - بزرگترین صنعت کشور که به تازگی فصل پررونق خود را آغاز کرده بود - وارد شد. سقوط آزاد. پس از دو هفته، صنعت به سادگی بود "زمین به یک توقف،" بخش قابل توجهی از دو میلیون کارگر تحت حمایت خود را با دستمزدهای کاهشیافته یا اصلاً رها کرد و تعداد معدودی از گردشگران باقیمانده که در اطراف هتلهای خالی غوغا میکردند و اهرام را در تلویزیون میگرفتند.
از آنجایی که اهرام و سایر اماکن مصری بیش از آن را به خود جذب می کنند یک میلیون بازدید کننده یک ماه و حداقل 5 درصد از اقتصاد مصر را تشکیل می دهد، گردشگری به تنهایی (با توجه به اثر چند برابری استاندارد) ممکن است بیش از 15 درصد از جریان نقدی این کشور را تشکیل دهد. پس جای تعجب نیست که گزارش های خبری به زودی شروع به ذکر زیان درآمدی تا حد زیادی کردند310 میلیون دلار در روز. در اقتصادی با تولید ناخالص داخلی سالانه (GDP) بیش از 200 میلیارد دلار، هر روز که مبارک به سمت خود میچسبید، کاهش محسوس و فزایندهای در آن ایجاد میکرد. پس از دو هفته از این بمب ساعتی، کردیت آگریکول، بزرگترین گروه بانکی در فرانسه، برآورد رشد خود را برای اقتصاد این کشور 32 درصد کاهش داد.
زیانهای مخرب اولیه در بخشهای توریستی، هتلداری و مسافرتی اقتصاد مصر به صنایع تحت سلطه شرکتهای چندملیتی بزرگ و گروههای تجاری بزرگ مصری که به جریان ثابت درآمد وابسته هستند، ضربه زد. وقتی جریان نقدی از بین میرود، بازپرداخت وامها باید انجام شود، هتلها گرم میشوند، برنامههای خطوط هوایی حفظ میشود و بسیاری از کارمندان، بهویژه مدیران اجرایی، باید پرداخت شوند. در چنین شرایطی، زیان به سرعت شروع به افزایش می کند و حتی بزرگترین شرکت ها نیز می توانند به سرعت با بحران مواجه شوند. این وضعیت بهویژه شوم بود، زیرا مشخص بود که مسافران ناامید تا زمانی که مطمئن نباشند هیچ اختلال دیگری رخ نخواهد داد، بعید به نظر میرسد که برگردند.
بزرگترین کسب و کارها، محلی و چند ملیتی، معمولاً مستعد عدم فعالیت نیستند. آنها کسانی هستند که احتمالاً با تحریک دولت برای سرکوب چنین اعتراضی، امیدواریم دیروز، سریعترین حرکت را برای مهار موجی از جوهر قرمز انجام دهند. امااندازه سرسام آور حتی در تظاهرات اولیه، چهره یک جامعه مدنی بسیجی که به وضوح 30 سال انفعال را کنار گذاشته بود، خیره کننده بود. واکنش شدید شجاعانه به حملات پلیس، که در آن سرکوب توسط تودهای از تظاهرکنندگان جدید مواجه شد. ریختن به خیابان ها، روشن کرد که سرکوب وحشیانه نمی تواند به سرعت این اعتراضات را خاموش کند. چنین اقداماتی به احتمال زیاد باعث طولانی شدن اختلالات و احتمالاً تشدید قیام می شود.
حتی اگر واشنگتن در جذب آن کند بود، طولی نکشید که دسته حاکم سرکوبگر مصر به این واقعیت پی بردند که سرکوب خشونت آمیز در مقیاس وسیع یک استراتژی غیرممکن برای اجراست. هنگامی که تظاهرات صدها هزار، اگر نگوییم میلیونها مصری درگیر شد، یک سرکوب عظیم و خونین فلج اقتصادی درازمدت را تضمین کرد و تضمین کرد که تجارت توریست برای ماهها یا بیشتر بهبود نخواهد یافت.
فلج شدن صنعت گردشگری، به خودی خود، یک بمب ساعتی اقتصادی بود که تا زمانی که تظاهرات ادامه داشت، حیات هسته طبقه سرمایه دار مصر را تهدید می کرد. بازیابی فقط می تواند شروع بعد از یک "بازگشت به زندگی عادی" عبارتی که مترادف با پایان اعتراضات در شعارهای دولت، ارتش و رسانه های اصلی شد. با این همه ثروت در خطر، کلاس های تجاری، خارجی و داخلی، به زودی شروع به سرگرم کردن بدیهی ترین و کم مزاحم ترین راه حل کردند: خروج مبارک.
خفه کردن رژیم مبارک
با این حال، حمله به گردشگری تنها اولین ضربه بود که به سرعت به سلاح واقعی تظاهرکنندگان برای اخلال گسترده تبدیل شد، یعنی افزایش فشار آن بر اقتصاد. صنایع مهم ارتباطات و حمل و نقل به سرعت در هرج و مرج غرق شد و توسط تظاهرات مختل شد. دولت در ابتدا تعطیل کردن خدمات اینترنت و تلفن همراه در تلاش برای محروم کردن معترضان از ابزار ارتباطی و سازماندهی آنها، از جمله فیس بوک و توییتر. زمانی که آنها بازگشایی شدند، این خدمات به طور ناقص عمل کردند، تا حدی به دلیل رفتار سرکش فزاینده کارکنان خود.
اثرات مشابهی در حمل و نقل مشاهده شد که به دلیل تعطیلی دولت با هدف فلج کردن تظاهرات یا به دلیل تداخل اعتراضات با عملیات عادی، غیرقابل اعتماد و پراکنده شد. و چنین اختلالاتی به سرعت در بسیاری از بخشهای اقتصاد، از بانکداری گرفته تا تجارت خارجی، که برای آن ارتباط و/یا حمل و نقل بسیار مهم بود.
همانطور که تظاهرات رشدکارمندان، مشتریان، و تامین کنندگان مشاغل مختلف، پس از فراخوان دولت پلیس از خیابان ها، بیش از پیش درگیر آماده سازی، مشارکت یا بازیابی از آخرین اعتراض یا محافظت از خانه ها در برابر غارتگران و جنایتکاران بودند. به خصوص در روزهای جمعه، بسیاری از مردم کار را ترک کرد برای پیوستن به اعتراض در طول نماز ظهربا غرق شدن کشور در تظاهرات بزرگ بعدی - و سپس تظاهرات بعد از آن، دفاتر خود را رها کردند.
تا زمانی که اعتراضات ادامه داشت، تا زمانی که هر اوج جدید با آخرین اوج مطابقت داشت یا از آن فراتر می رفت، اقتصاد همچنان به مرگ خود ادامه می داد در حالی که نخبگان تجاری و سیاسی بیش از پیش به دنبال راه حلی برای بحران بودند.
موش ها کشتی در حال غرق شدن دولت را ترک می کنند
پس از هر خیزش در اعتراض، مبارک و یارانش پیشنهاد دادند امتیازات جدید با هدف ساکت کردن جمعیت اینها به نوبه خود از سوی معترضان به عنوان نشانه هایی از ضعف تلقی شد و تنها آنها را به قدرت خود متقاعد کرد، جنبش را تقویت کرد و آن را به قلب طبقه کارگر مصر و اصناف مختلف حرفه ای سوق داد. با شروع سومین هفته تظاهرات، اعتراضات مستقیماً به نهادهای مهم حمله کرد.
در 9 فوریه گزارش هایی از یک موج گسترده اعتصابات از آنجایی که وکلا، کارکنان پزشکی و سایر متخصصان نیز با اعتراضات خود به خیابان ها آمدند، صنایع بزرگ در سراسر کشور هجوم آوردند. در یک روز، ده ها هزار کارمند در کارخانههای نساجی، روزنامهها و دیگر شرکتهای رسانهای، سازمانهای دولتی (از جمله اداره پست)، کارگران سرویس بهداشتی و رانندگان اتوبوس، و - مهمتر از همه - کارگران کانال سوئز شروع به کار کردند. خواستار امتیازات اقتصادی و همچنین خروج مبارک.
از آنجایی که کانال سوئز پس از گردشگری دومین منبع درآمدی برای این کشور است، تحصن در آنجا با شرکت 6,000 کارگر بسیار شوم بود. اگرچه معترضان هیچ تلاشی برای بستن کانال انجام ندادند، اما تهدیدی که برای عملیات آن وجود داشت بدیهی بود.
بسته شدن این کانال نه تنها یک مصیبت مصری بلکه یک فاجعه جهانی بود: بخش قابل توجهی از نفت جهان از طریق آن کانال جریان می یابد، به ویژه برای اروپای غمگین انرژی حیاتی است. کاهش قابل توجه کشتیرانی، نه کمتر از یک تعطیلی، تجدید احتمالی رکود جهانی 2008-2009 را تهدید کرد، حتی اگر منبع اصلی درآمد ثابت دولت مصر را خفه کند.
گویی این کافی نبود، تظاهرکنندگان توجه خود را به نهادهای مختلف دولتی معطوف کردند و تلاش کردند آنها را ارائه دهند "غیر کاربردی." یک روز پس از سومین امتناع رئیس جمهور از کناره گیری، معترضان ادعا کردند که بسیاری از پایتخت های منطقه از جمله سوئز، محله، منصوره، اسماعیلیه، پورت سعید و حتی اسکندریه (بندر اصلی مدیترانه کشور) "عاری از رژیم" هستند - پاکسازی شدند. از مقامات مبارک، ارتباطات تحت کنترل دولت، و پلیس و نیروهای امنیتی منفور. در قاهره، پایتخت ملی، تظاهرکنندگان شروع به محاصره پارلمان کردند ساختمان تلویزیون دولتیو سایر مراکز حیاتی برای دولت ملی. علا عبد الفتاح، فعال و وبلاگ نویس سیاسی مشهور در قاهره، گفته شده دموکراسی در حال حاضر در صورت نیاز، جمعیت «میتواند به افزایش خود ادامه دهد، یا با ادعای مکانهای بیشتر یا با حرکت واقعی در داخل این ساختمانها، در صورت نیاز». با خفه شدن اقتصاد، تظاهرکنندگان اکنون در حال حرکت بودند تا خود دستگاه دولتی را چکش بزنند.
در آن نقطه، پدیده ای که موش ها از کشتی ایالت غرق می شوند در معرض دید عموم قرار گرفت زیرا «چند شرکت بزرگ آگهی هایی را در روزنامه های محلی منتشر کردند و بین خود و رژیم فاصله انداختند». نگهبان جک شنکر خبرنگاراین نمایش عمومی را تایید کرد با استناد به منابع آگاه که "عصبانیت گسترده در میان جامعه تجاری" در مورد دوام رژیم را توصیف می کند، و اینکه "بسیاری از افرادی که ممکن است فکر کنید با مبارک در رختخواب هستند به طور خصوصی صبر خود را از دست داده اند."
این طناب محکم بر گردن رژیم مبارک بود که تظاهرات قابل توجه این هفته های اخیر را با اعتراضات میدان تیان آن من متفاوت کرد. در چین، تظاهرکنندگان اهرم اقتصادی و سیاسی ناچیزی داشتند. در مصر، گزینه یک حمله نظامی وحشیانه، حتی اگر در بیرون راندن آنها از خیابان ها "موفق" باشد، به نظر می رسد که همه تضمین کننده تعمیق یک بحران اقتصادی وخیم است که قلمروهای روزافزون اقتصاد را تحت تأثیر قرار می دهد - و بنابراین ثروت ارتش - به خطر فاجعه جبران ناپذیر.
شاید مبارک حاضر بود همه اینها را برای ماندن در قدرت قربانی کند. همانطور که اتفاق افتاد، خدمه رو به رشدی متحرک و تکان دهنده، از جمله رهبری نظامی، تجار بزرگ، سرمایه گذاران خارجی، و دولت های خارجی علاقه مند راه حل جایگزین بسیار جذاب تری را دیدند.
ویل زیاده، رئیس تحقیقات یک شرکت مالی بزرگ مصری، هنگامی که به او گفت، برای طبقه تجاری و سیاسی صحبت کرد نگهبان خبرنگار جک شنکر در 11 فوریه:
"احساسات ضد دولتی آرام نمی شود، در حال افزایش است... این موج اخیر فشار بیشتری را نه تنها بر دولت بلکه بر کل رژیم وارد می کند؛ معترضان خواسته های خود را به وضوح بیان کرده اند و اکنون دیگر پارویی وجود ندارد. همه چیز رو به جلو است. دو یا سه سناریو وجود دارد، اما همه یک چیز را شامل میشوند: کنارهگیری مبارک – و جامعه تجاری انتظارات خود را بر این اساس تعدیل میکند.»
روز بعد، رئیس جمهور حسنی مبارک استعفا داد و قاهره را ترک کرد.
پرزیدنت اوباما، این درس را به خاطر بسپارید: اگر میخواهید از تعصبات سیاست خارجی آینده اجتناب کنید، توجه داشته باشید که اعتراضات غیرخشونتآمیز این پتانسیل را دارد که حتی وحشیانهترین رژیم را خفه کند، در صورتی که بتواند به طور قطعی حیات صنایع اصلی آن را تهدید کند. در این شرایط، یک جنبش تودهای مجهز به سلاحهای مخوف اخلال جمعی میتواند یک ظالم مجهز به سلاحهای مخوف کشتار جمعی را سرنگون کند.
مایکل شوارتز، استاد جامعه شناسی در دانشگاه ایالتی استونی بروک، نویسنده کتاب است جنگ بدون پایان: جنگ عراق در زمینه (هی مارکت پرس). آثار شوارتز در مورد جنبشهای اعتراضی، سیاستهای مشاجرهآمیز، و قوس امپریالیسم ایالات متحده در 40 سال گذشته در بسیاری از رسانههای دانشگاهی و مردمی منتشر شده است. او هست یک TomDispatch به طور منظم. آدرس ایمیلش هست[ایمیل محافظت شده]. برای گوش دادن به آخرین مصاحبه صوتی TomCast تیموتی مکبین که در آن شوارتز درباره انقلاب مصر و قدرت اخلال بدون خشونت صحبت میکند، کلیک کنید. اینجا کلیک نمایید، یا آن را در آی پاد خود دانلود کنید اینجا کلیک نمایید.
[این مقاله برای اولین بار در TomDispatch.com، وبلاگی از موسسه ملت، که جریان ثابتی از منابع، اخبار و نظرات جایگزین را از تام انگلهارت، سردبیر طولانی مدت در انتشارات، یکی از بنیانگذاران ارائه می دهد. پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده انتهای پیروزی فرهنگ، به عنوان از یک رمان، آخرین روزهای انتشار. آخرین کتاب او است راه آمریکایی جنگ: چگونه جنگ های بوش به جنگ اوباما تبدیل شد (کتابهای Haymarket).]
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا