رویدادهای عراق در همه جا خبر اصلی هستند و بار دیگر هیچ اشاره ای به موضوعی که زمینه ساز بسیاری از خشونت ها است وجود ندارد: کنترل نفت عراق. در عوض، رسانه ها آب گرفته است با بحث، وحشت و تحلیل گسترده از یک تهدید تروریستی نه دقیقاً جدید، دولت اسلامی عراق و سوریه (داعش). علاوه بر این، بحث های مفصلی در مورد احتمال وقوع یک جنگ داخلی وجود دارد که تهدید می کند هم دور جدید پاکسازی قومی و هم فروپاشی دولت درگیر نخست وزیر نوری المالکی.
به گفته خوان کول، کارشناس خاورمیانه، در واقع «یک سری شورش های شهری علیه دولت» در جریان است. نامیده است آنها آنها در حال حاضر محدود به مناطق سنی نشین کشور هستند و شخصیت فرقه ای مشخصی دارند، به همین دلیل است که گروه هایی مانند داعش می توانند رشد کنند و حتی نقش رهبری را در مناطق مختلف ایفا کنند. اما این شورش ها نه توسط داعش و چندین هزار جنگجوی آن ایجاد شده و نه تحت کنترل آنهاست. آنها را نیز درگیر کند بعثی ها و وفاداران سابق صدام حسین، شبه نظامیان قبیله ای و بسیاری دیگر. و دست کم در شکل اولیه ممکن است در نهایت محدود به مناطق سنی نشین نباشند. به عنوان نیویورک تایمز گزارشهفته گذشته، صنعت نفت «نگران است که ناآرامیها به شهر بصره تحت تسلط شیعه در جنوب، جایی که «میادین اصلی نفتی و تأسیسات صادراتی عراق در دستهبندی شدهاند» سرایت کند.
در زیر اقیانوس خروشان نارضایتی اهل سنت عاملی نهفته است که نادیده گرفته می شود. شورشیان نه تنها در مبارزه با آنچه که به عنوان ظلم و ستم توسط یک دولت عمدتا شیعه در بغداد و نیروهای امنیتی آن میدانند، درگیر مبارزه هستند، بلکه بر سر اینکه چه کسی از آنچه مالکی - که به نمایندگی از اکثر رای دهندگانش صحبت میکند - به آنها میگوید، در حال مبارزه است.وال استریت ژورنال عراق استمیراث ملی"
تخریب عراق توسط صدام حسین
آیا کسی به یاد دارد چه عراقی؟ به نظر می رسید یک دوجین سال پیش، زمانی که صدام حسین هنوز بر کشور حکومت می کرد و ایالات متحده در آستانه حمله بود؟ از یک سو، عراقیها، بهویژه شیعیان و کردها، زیر پاشنه آهنین یک دیکتاتور ستمگر - که ممکن است کشته شده باشد - رنج بردند. 250,000 یا بیشتر از افراد خودش در دوران سلطنت 25 ساله اش. آنها همچنین با محرومیت ناشی از تحریمهای آمریکا مبارزه کردند - برخی تخمینها در آن زمان تعداد مرگ و میر نوزادان ناشی از تحریمها را تنها در حدود 500,000.
از سوی دیگر، این کشور دارای تعدادی صنایع موفق صادرات محور مانند محصولات چرمی و محصولات کشاورزی مانند خرما بود که برای صدها هزار کارگر و کارآفرین با دستمزد نسبتاً خوب اشتغال ایجاد کرد. این کشور همچنین دارای زیرساخت های برق، آب و بزرگراه انعطاف پذیر بود (اگرچه به لطف آن تحریم ها به طور فزاینده ای فرسوده می شود). علاوه بر این، دارای بهترین سیستم آموزش ابتدایی و عالی در منطقه و بهترین خدمات درمانی (رایگان) در خاورمیانه بود. در کشوری با 27 میلیون نفر جمعیت، در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، دارای یک طبقه متوسط بزرگ و عمدتاً سه میلیون نفری توسط دولت بود.
این مزایا همه از یک منبع سرچشمه میگیرد: 2.5 میلیون بشکه نفتی که عراق در روز تولید میکرد. درآمد روزانه حاصل از فروش «میراث ملی» زیربنای روبنای اقتصادی کشور را تشکیل می داد. در واقع، بودجه دولت مبتنی بر نفت به حدی بود که از حسین با قصرهای متعدد حمایت می کرد، تمام بستگان و متحدان او را ثروتمند می کرد و جنگ های مختلف او را، چه علیه سایر کشورها و چه بر سر کردها و شیعیان عراق، تأمین مالی می کرد.
این آمیخته از ظلم و رفاه با حمله آمریکا به پایان رسید. دولت بوش علیرغم انکار اینکه هرگز به «میراث» عراق دست نخواهد یافت، مستقیماً به دنبال آن درآمدهای نفتی شد و آنها را از اقتصاد دور کرد و به «پرداخت بدهی» و به زودی یک کمپین آرامسازی کرد. با وجود وعده از واشنگتن که تحت اشغال آمریکا، تولید به زودی به شش میلیون بشکه در روز افزایش مییابد، مبارزه برای خارج کردن کنترل تولید انرژی از دست عراق، صنعت را فلج کرد وکاهش تولید ٪ 40.
در واقع، دولت اشغالگر گردباد ویرانی اقتصادی بود. به سرعت شروع به برچیدن تمام کارخانه های صنعتی دولتی (و یارانه ای نفت) کرد و صنایع خصوصی را که به آنها وابسته بودند ورشکست کرد. باز هم با قطع یارانه های نفتی دوران صدام و با حملات هوایی به شورشیان در مناطق روستایی، کشاورزی تجاری را مختل یا نابود کرد. هم اقدامات ریاضتی و هم برنامه «بعث زدایی» را بر نظام آموزشی و پزشکی کشور تحمیل کرد.
از آنجایی که اکثر عراقیهایی که هر موقعیت مهمی داشتند، چارهای جز عضویت در حزب بعث صدام نداشتند، این یک فاجعه برای حرفهایهای طبقه متوسط بود که اکثریت آنها خود را بیکار یا بیکار کردند. در تبعید در کشورهای همسایه از آنجایی که آنها چنین سیستم هایی را مدیریت می کردند، اغلب تحت شرایط فزاینده وحشتناک، تأثیر آن بر مدیریت زیرساخت های برق، آب و بزرگراه ویرانگر بود. به اثرات کمپین های بمباران و خصوصی سازی تعمیر و نگهداری اضافه کنید، فاجعه ای پایدار خواهید داشت.
هنگامی که در سال 2009، دولت اوباما برای اولین بار شروع به خروج نیروهای رزمی ایالات متحده کرد، عراقی ها در همه جا - به ویژه در مناطق سنی نشین - با 60 درصد بیکاری، خدمات برقی پراکنده، سیستم های آب مسموم، آموزش دوره ای، سیستم پزشکی ناکارآمد و کمبود مواجه بودند. حمل و نقل عمومی یا خصوصی قابل دوام تعداد کمی از غربیها به یاد دارند که در سال 2010، مالکی کمپین انتخاباتی خود را بر اساس وعده اصلاح این مشکلات از طریق افزایش تولید نفت - دوباره آن رقم - بنا کرد. شش میلیون بشکه در روز از آنجایی که تولید موجود برای فعالیت دولت بیش از حد کافی بود، تقریباً تمام درآمدهای افزایش یافته می توانست برای بازسازی زیرساخت های کشور، احیای بخش دولتی و احیای تمام خدمات عمومی، صنایع و بخش های کشاورزی ویران شده استفاده شود.
میراث فاسد اشغال ایالات متحده
سنیها علیرغم شیعهگرایی آشکار مالکی، به مالکی فرصت دادند تا به وعدههای انتخاباتیاش عمل کند. برای برخی، با حراج قراردادهای خدماتی به شرکتهای نفتی بینالمللی با هدف افزایش تولید انرژی تا مرز شش میلیون بشکه تا سال 2020، امیدها افزایش یافت. بسیاری از عراقی ها در ابتدا هنگام تولید نفت اطمینان یافتند شروع به بالا رفتن کرد: در سال 2011 سرانجام به مرز 2.5 میلیون بشکه در روز عصر حسین (ع) رسید و در سال 2013 تولید در نهایت از 3.0 میلیون بشکه در روز گذشت.
این افزایشها امیدها را برانگیخت که سرانجام بازسازی از دوران تهاجم و اشغال آغاز شود. با قیمت نفت نگه داشتن پایدار درآمد نفتی دولت کمتر از 100 دلار در هر بشکه است بیش از دو برابر شداز حدود 50 میلیارد دلار در سال 2010 به بیش از 100 میلیارد دلار در سال 2013 رسیده است. این افزایش به تنهایی، اگر بین جمعیت توزیع شود، 10,000 دلار یارانه بادآورده برای هر یک از پنج میلیون خانواده عراقی را تشکیل می دهد. همچنین می تواند یک پیش پرداخت بسیار امیدوارکننده برای احیای اقتصاد عراق و خدمات اجتماعی آن باشد. (سیستم برق به خودی خود نیازمند ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری جدید صرفاً برای بازگرداندن آن به سطوح ناکافی قبل از جنگ بود.)
اما هیچکدام از این ثروت نفتی به سطح مردم نرسید، بهویژه در مناطق سنینشین کشور که نشانههای بازسازی، توسعه اقتصادی، بازسازی خدمات یا مشاغل به سختی قابل تشخیص بود. در عوض، درآمدهای هنگفت جدید در خلأهای یک دولت ناپدید شد رتبه توسط سازمان شفافیت بینالملل به عنوان هفتمین فاسد جهان.
تقاضای سهم از میراث ملی
بنابراین اینجاست که نفت عراق، یا حداقل کمبود درآمدهای آن، به چشم می خورد. جوامع در سراسر عراق، به ویژه در مناطق سنی نشین، شروع به مطالبه کردبودجه برای بازسازی که اغلب توسط دولت های محلی و استانی حمایت می شود. در پاسخ، دولت مالکی بیامان از تخصیص درآمدهای نفتی برای چنین پروژههایی امتناع کرد و به جای آن درخواستهایی مانند تلاش برای منحرف کردن بودجه از الزامات بودجه فوری را محکوم کرد. این شامل ده ها میلیارد دلار مورد نیاز بود خرید تدارکات نظامی شامل، در سال 2011، 18 جت F-16 از ایالات متحده به مبلغ 4 میلیارد دلار. در لحظه ای نادر از بینش کنایه آمیز، زمان مجله پوشش خود را در مورد خرید F-16 با این به پایان رساند توضیحخبر خوب این است که این قرارداد احتمالاً کارخانه F-16 لاکهید در فورت ورث را شاید یک سال بیشتر به کار خود ادامه دهد. خبر بد این است که تنها 70 درصد از مردم عراق به آب تمیز دسترسی دارند و تنها 25 درصد از سرویس بهداشتی تمیز برخوردارند.
انصافاً برای مالکی، دولت او از برخی از درآمدهای جدید نفتی استفاده کردشروع به کار مجدد سازمانهای دولتی و مؤسسات خدمات اجتماعی را ویران کرد، اما تقریباً تمام استخدامهای جدید به شهروندان شیعه در مناطق شیعه نشین رسید، در حالی که سنیها همچنان از مشاغل دولتی اخراج میشدند. این کمبود اشتغال - که البته به معنای کمبود پول نفت بود - کلید قیام اهل سنت بوده است. همانطور که پاتریک کاکبرن از روزنامه بریتانیایی، مستقل, نوشت,
«مردان سنی به دلیل نداشتن شغل از خود بیگانه شدند زیرا بودجه دولتی در جاهای دیگر خرج می شد و در مواردی به دلیل عضویت اجباری در حزب بعث به طور ناگهانی بدون حقوق بازنشستگی از چندین دهه قبل اخراج می شدند. یکی از معلمان اهل سنت با 30 سال سابقه، روزی یک یادداشت مچاله شده زیر درب خانه اش گرفت که به او می گفت دیگر به مدرسه اش نیاید چون به همین دلیل اخراج شده است. 'من چه کار کنم؟ چگونه می خواهم خانواده ام را تغذیه کنم؟ او درخواست کرد."
با بدتر شدن شرایط، جوامع سنی فقط اصرار بیشتری کردند و طومارها و تظاهرات خود را با تحصن در ادارات دولتی، محاصره جاده ها و اشغال مکان های عمومی از نوع میدان تحریر تکمیل کردند. پاسخهای مالکی همچنین به دستگیری پیامرسانهای سیاسی، متفرق کردن تظاهرات و در یک لحظه کلیدی در سال 2013 افزایش یافت.کشتن ده هاهنگامی که نیروهای امنیتی وی به یک کمپ تظاهرات سنی ها تیراندازی کردند، تظاهرکنندگان بود. این سرکوب و تداوم ناامیدی از مطالبات محلی به بازسازی شورش هایی که ستون فقرات مقاومت سنی ها در طول اشغال آمریکا بودند، کمک کرد. هنگامی که اعمال خشونت کشنده توسط نیروهای دولتی آغاز شد، حملات چریکی در مناطق شمال و غرب بغداد که اشغالگران آمریکایی آن را "مثلث سنی" نامیده بودند، رایج شد.
هدف بسیاری از این اقدامات چریکی ترور مقامات دولتی، پلیس، و - با افزایش حضور آنها - سربازانی بود که مالکی برای سرکوب اعتراضات فرستاده بود. با این حال، قابل توجه است که مصممترین، برنامهریزیشدهترین و خطرناکترین این پاسخهای مسلحانه، تأسیسات نفتی را هدف قرار دادند. اگرچه مناطق سنی نشین عراق مراکز عمده تولید نفت نیستند - بیش از 90٪ انرژی این کشور در مناطق شیعه نشین در جنوب و منطقه کرکوک تحت کنترل کردها استخراج می شود. اهداف نفتی فراوان آنجا. علاوه بر تعدادی از میادین کوچک نفتی، "مثلث سنی" تقریباً تمام طول تنها خط لوله قابل توجهی را دارد که از کشور خارج می شود (به ترکیه)، یک پالایشگاه قابل توجه در حدیثه و مجتمع نفتی بیجی که شامل یک برق است. نیروگاهی که در استان های شمالی خدمت می کند و یک پالایشگاه نفت با ظرفیت 310,000 بشکه در روز که یک سوم نفت پالایش شده کشور را تولید می کند.
هیچ چیز جدیدی در مورد حمله چریک های محلی به تاسیسات نفتی وجود نداشت. در اواخر سال 2003، بلافاصله پس از اینکه اشغال ایالات متحده جریان درآمدهای نفتی را به مناطق سنی نشین قطع کرد، ساکنان به استراتژی های مختلفی برای توقف تولید یا صادرات متوسل شدند تا زمانی که سهم منصفانه خود را از درآمد دریافت کردند. خط لوله آسیب پذیر به ترکیه به لطف بیش از 600 حمله بی فایده شد. تأسیسات بایجی و حدیثه شورشیان را با اجازه دادن به رهبران قبایل محلی برای برداشتن سهمی - اغلب تا 20 درصد - از نفتی که از طریق آنها جریان مییابد، مهار کردند. پس از اینکه ارتش ایالات متحده کنترل تاسیسات را در اوایل سال 2007 به دست گرفت و به این ترتیب پایان داد، این دو پالایشگاه مرتباً در معرض حملات فلج کننده قرار گرفتند.
این خط لوله و پالایشگاهها تنها پس از خروج ایالات متحده از استان الانبار به فعالیت مستمر بازگشتند و مالکی بار دیگر به رهبران قبایل محلی و شورشیان (اغلب همان مردم) وعده سهمی از نفت را در ازای «حفاظت» از تأسیسات در برابر سرقت یا حمله داد. این معامله تقریباً دو سال به طول انجامید، اما زمانی که دولت شروع به سرکوب اعتراضات اهل سنت کرد، «حفاظت» پس گرفته شد. با نگاهی به این تحولات از منظر نفت، گزارش نفت عراق، یک خبرنامه صنعت آنلاین که مفصل ترین پوشش تحولات نفتی در عراق را ارائه می دهد، این را به عنوان یک لحظه کلیدی از "تخریب امنیت" مشخص کرد و اظهار داشت که "نیروهای محافظت از تاسیسات انرژی ... از لحاظ تاریخی به اتحاد با مردم محلی برای کمک به ارائه حفاظت متکی بوده اند.»
مبارزه برای نفت
گزارش نفت عراق با وجدان عواقب این وضعیت «وخامت امنیتی» را پوشش داده است. از سال گذشته که حملات به خط لوله [ترکیه] افزایش یافت، شرکت نفت شمال، مسئول تولید در مناطق سنی نشین، کاهش 50 درصدی تولید را ثبت کرد. این خط لوله به طور قطعی در 2 مارس قطع شد و از آن زمان، خدمه تعمیر از دسترسی به محل شکست جلوگیری کردند. خط لوله تغذیه مجتمع بیجی در 16 آوریل بمباران شد و باعث نشت آب رودخانه دجله برای چندین روز غیرقابل نوشیدن شد.
پس از حملات "تعدادی" در اواخر سال 2013، شرکت نفت سونانگول، شرکت ملی نفت آنگولا، به بند "فورس ماژور" در قرارداد خود با دولت عراق استناد کرد. رها چهار سال کار توسعه در میدان های قیاره و نجمه در استان نینوا. آوریل امسال، شورشیان رئیس پالایشگاه حدیثه را ربودند. در ماه ژوئن، پس از آن که نیروهای نظامی دولتی پس از فروپاشی ارتش عراق در دومین شهر بزرگ کشور، موصل، آن را رها کردند، این کارخانه را در اختیار گرفتند.
در پاسخ به این موج فزاینده حملات چریکی، رژیم مالکی سرکوب جوامع سنی را تشدید کرد و آنها را به دلیل "پناه دادن" به شورشیان مجازات کرد. تعداد بیشتری از سربازان به شهرهایی که مراکز «تروریسم» تلقی میشوند فرستاده میشوند و دستور سرکوب همه اشکال اعتراضی صادر میشود. در دسامبر 2013، زمانی که نیروهای دولتی شروع به استفاده از نیروی مرگبار برای پاکسازی اردوگاههای اعتراضی کردند که راهها و تجارت را در چندین شهر مسدود میکردند، حملات چریکی مسلحانه به ارتش به سرعت افزایش یافت. در ژانویه، دولت مقامات و نیروها رها شده اند بخشهایی از رمادی و تمام فلوجه، دو شهر کلیدی در مثلث سنیها.
در این ماه، در مواجهه با چیزی که پاتریک کاکبرن آن را "قیام عمومی50,000 سرباز سلاح های خود را به چریک ها واگذار کردند و از موصل و چندین شهر کوچکتر فرار کردند. این تحول گویی از ناکجاآباد اتفاق افتاد و بسیاری از رسانههای آمریکایی با آن برخورد کردند، اما کاکبرن نظر بسیاری از ناظران آگاه را هنگامی که فروپاشی ارتش در مناطق سنینشین را «غافلگیرکننده» نامید، بیان کرد. همانطور که او و دیگران اشاره کردند، سربازان آن نیروی مملو از فساد "آماده جنگیدن و مرگ در پست های خود نبودند... زیرا شغل آنها همیشه در درجه اول کسب درآمد برای خانواده هایشان بود."
عقب نشینی نظامی از شهرها بلافاصله منجر به خروج حداقل بخشی از تاسیسات نفتی شد. در 13 ژوئن، دو روز پس از سقوط موصل، گزارش نفت عراق خاطرنشان کرد که نیروگاه برق و دیگر ساختمانها در مجتمع بیجی از قبل «تحت کنترل قبایل محلی» بودند. پس از یک ضد حمله توسط نیروهای کمکی دولت، این مجموعه تبدیل به یک منطقه مورد مناقشه.
عراق اویل گزارش حمله به بیجی توسط شورشیان را اینگونه توصیف کرد که "آن چیزی که می تواند تلاشی برای ربودن بخشی از جریان درآمد نفتی عراق باشد." اگر اشغال بیجی تحکیم شود، «منطقه کنترل» همچنین شامل پالایشگاه حدیثه، میادین نفتی قیاره و همراهه و «کریدورهای زیرساختی کلیدی مانند خط لوله عراق-ترکیه و الفتح» می شود که مجموعه ای از خطوط لوله است. و سایر تأسیسات نفت، گاز و سوخت را به مرکز و شمال کشور می رساند».
شواهد بیشتری از این قصد برای کنترل «بخشی از جریان درآمد نفتی عراق» را می توان در اولین اقدامات انجام شده توسط چریک های قبیله ای پس از تصرف نیروگاه برق در بیجی یافت: «ستیزه جویان هیچ آسیبی وارد نکرده اند و به کارگران دستور داده اند که تأسیسات را آنلاین نگه دارند. در آماده سازی برای راه اندازی مجدد تاسیسات در اسرع وقت. سیاست های مشابهی در میدان های نفتی تصرف شده و در پالایشگاه حدیثه اعمال شد. اگرچه وضعیت کنونی آنقدر نامشخص است که امکان عملیات واقعی تأسیسات را فراهم نمی کند، اما هدف کلی شبه نظامیان روشن است. آنها تلاش میکنند به زور کاری را انجام دهند که از طریق روند سیاسی و اعتراض امکانپذیر نبود: تصاحب بخش قابل توجهی از درآمد حاصل از صادرات نفت کشور.
و به نظر می رسد که شورشیان مصمم به آغاز روند بازسازی هستند که مالکی از تامین مالی آن خودداری کرد. تنها چند روز پس از این پیروزی ها، آسوشیتدپرس گزارش داد شورشیان امیدوار بودند شهروندان موصل و پناهجویان بازگشتی «گاز و غذای ارزان» دارند و به زودی برق و آب را بازیابی خواهند کرد و موانع ترافیکی را از بین خواهند برد. فرضاً، این بودجه با بیش از 450 میلیون دلار (پول نفت) و همچنین شمش طلا تأمین می شود. گزارش شده غارت شده است از یکی از شعبه های بانک مرکزی عراق و چندین بانک دیگر در منطقه موصل.
رژیم ستمگر صدام حسین با شورش مواجه شد و هنگامی که سرکوب وحشیانه شکست خورد، بخشی از درآمدهای عظیم نفتی را در قالب مشاغل دولتی، خدمات اجتماعی و صنایع و کشاورزی یارانه ای به مردم تحویل داد. اشغال ظالمانه ایالات متحده دقیقاً به این دلیل که تلاش می کرد درآمدهای عظیم نفتی کشور را به طرح های امپراتوری خود در خاورمیانه سوق دهد، با شورش مواجه شد. رژیم ستمگر مالکی اکنون درگیر شورش است، زیرا نخست وزیر حاضر به تقسیم همان درآمدهای عظیم نفتی با رای دهندگان سنی خود نشد.
همیشه در مورد نفت بوده، احمقانه!
مایکل شوارتز، استاد ممتاز تدریس، ممتاز، جامعه شناسی در دانشگاه ایالتی استونی بروک است. او که مدتها به طور منظم TomDispatch بود، نویسنده کتابها و مقالات بسیاری در مورد اعتراضات و شورشهای مردمی، پویایی شرکتها و سیاستهای سیاسی، از جمله جنگ بدون پایان: جنگ عراق در زمینه. آدرس ایمیلش هست [ایمیل محافظت شده].
[توجه به منابع: این تفسیر تا حدی بر گزارش بن لاندو و کارکنان استوار است گزارش نفت عراقکه بهترین منبع انگلیسی زبان برای اطلاعات سیاسی، اقتصادی و اعتراضات اجتماعی در عراق است. از آنجا که مقالات آن بدون اشتراک قابل دسترسی نیست، هیچ پیوندی به کار آن در متن ارائه نشده است. شواهد غیر مرتبط در مورد نفت و اشغال ایالات متحده نیز از آن گرفته شده است جنگ بدون پایان: جنگ عراق در زمینه.]
این مقاله در ابتدا ظاهر شد TomDispatch.com، وبلاگی از موسسه ملت، که جریان ثابتی از منابع، اخبار و نظرات جایگزین را از تام انگلهارت، سردبیر طولانی مدت در انتشارات، یکی از بنیانگذاران ارائه می دهد. پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده انتهای پیروزی فرهنگبه عنوان یک رمان، آخرین روزهای انتشار. آخرین کتاب او است راه آمریکایی جنگ: چگونه جنگ های بوش به جنگ اوباما تبدیل شد (کتابهای Haymarket).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا