امروز مجلس سنای ایالات متحده با 48 رأی موافق در برابر 52 رأی، قوانین حقوق رأی را برای همیشه بسته بود. سناتورهای دموکرات مانچین و سینما پس از دادن «شش عمیق» به لایحه «ایجاد بازگشت بهتر» بایدن در ماه گذشته، به دنبال کودتا برای حقوق رای هم بودند. هر دو صورتحساب به شدت مورد نیاز اکنون DOA هستند!
رئیس جمهور بایدن در کنفرانس مطبوعاتی امشب خود به جای مانچین-سینما به برنی سندرز ضربه ای زد و نشان داد که حرکت حزب دموکرات برای سرپوش گذاشتن بر دو شکست تاریخی از قبل آغاز شده است. این چرخش و پیامهای جدید این است که سندرز، مترقیها و حزب به اصطلاح دموکرات «چپ» را بهخاطر ناکامی بایدن مقصر بدانند، به جای مقصر دانستن آنجا که دقیقاً متعلق به آن است: با آن منافع شرکتها و لابیگرانی که ماهها در پشت صحنه بودهاند. حمایت از مانچین و سینما.
اظهارات بایدن در مورد سندرز ("من برنی سندرز نیستم، من سوسیالیست نیستم") اکنون در را به روی اوج تفسیر "من هم" از سوی سیاستمداران دموکرات، فعالان عملیاتی، کارشناسان سخنگو در رسانه ها و سایر فرصت طلبان باز خواهد کرد. چه کسی این ادعا را تکرار خواهد کرد که حزب در پیشنهاد ایجاد بازگشت بهتر و حقوق رای "خیلی به چپ" حرکت کرده است. این شعار جناح شرکتی در حزب خواهد بود که اکنون کنترل بیشتری بر پیشنهادهای قانونی و سایر ابتکارات در دست خواهد گرفت. اکنون دموکرات ها حتی بیشتر به سمت راست حرکت خواهند کرد. پیشنهاد واحد آنها این خواهد بود که "در ماه نوامبر به تعداد بیشتری از ما رای دهید و سپس کار را انجام خواهیم داد".
این شکست تاریخی دموکرات ها در رویارویی با بحران اقتصادی و سیاسی پیش روی کشور، در انتخابات مقدماتی در سال 2020 قابل پیش بینی بود. ادعای بایدن در آن زمان را به یاد بیاورید که تنها او می تواند با ایجاد اتحاد با جمهوری خواهان "کار را انجام دهد" تصویب قانون اکنون تاریخ نشان می دهد که این چه مسخره ای بود. این استراتژی قدیمی دو حزبی اوباما بود که در دوران اوباما به طور کامل شکست خورد، در دوران انتخاب بایدن دوباره احیا شد و بار دیگر در اولین سال ریاست جمهوری بایدن شکست خورد.
بایدن نشان داده است که حتی نمی تواند 50 رای حزب خود را جمع کند. این واقعیت در حال حاضر برای رای دهندگان آمریکایی از بین نرفته است. این قول مسخره مبارزات انتخاباتی مبنی بر اینکه او می تواند کار را انجام دهد (در حالی که برنی نمی توانست) یک سال بعد بر سر مردم آمریکا گم نشد. رتبه محبوبیت بایدن به 33 درصد کاهش یافته است و با ادامه کاهش تورم دستمزدها، کووید به روند خود ادامه می دهد و فدرال رزرو اکنون به سرعت نرخ های بهره را افزایش می دهد که هم اقتصاد واقعی را در سال 2022 کاهش می دهد و هم بی ثباتی بازارهای مالی را تحریک می کند.
این تنها پیامد شکست کامل بایدن در اجرای وعدههای اولیه در انتخابات نیست.
این خطر زیاد است که بایدن و دموکرات ها اکنون برای مقابله با روسیه بر سر اوکراین تلاش کنند. مسئله واقعی عزم آشکار روسیه برای عدم اجازه دادن به ناتو در حیاط خلوت خود است. روسیه خواهان تضمین هایی است که این اتفاق نخواهد افتاد. دموکرات ها و نخبگان سیاست خارجی ایالات متحده آن را به او نمی دهند. اما روسیه قصد ندارد اوکراین را بدون گلوله به ناتو رها کند – پس از از دست دادن 20 میلیون نفر در دفاع از اوکراین در برابر نازی ها – و پس از اینکه ایالات متحده در سال های بوش گرجستان را به حمله به آن تشویق کرد. به نظر می رسد مشاوران سیاسی ایالات متحده – عمدتاً دانشگاهیان و روشنفکران غیرنظامی – نمی دانند که اوکراین در کجای روان تاریخی روسیه قرار می گیرد. احتمال اینکه بایدن، دموکراتها و نخبگان ایالات متحده بیش از حد به سمت لبه پرتگاه پیش بروند و تهاجم را تحریک کنند، بهتر از این است. با توجه به دو شکست بزرگ قانونگذاری بایدن و دموکرات ها که اکنون در کیف جمهوری خواهان و شرکت ها قرار دارند و شرایط اجتماعی و سیاسی بدتر شده است، یک اشتباه محاسباتی تاریخی در سیاست خارجی به طور فزاینده ای واقعی است.
حتی ممکن است سرمایه داران و نخبگان ایالات متحده خواهان حمله روسیه باشند. شاید این یکی از راههایی باشد که اتحادیه اروپا را به طور کامل به منطقه ناتو-آمریکا بازگرداند، جایی که بخشهایی از آن در سالهای اخیر از آن منحرف شدهاند، البته ناگفته نماند که آلمان خط لوله گاز روسیه را کنار گذاشته و در عوض تولیدکنندگان وارداتی آمریکایی را خریداری کند. گاز. وضعیت اوکراین ترسناک است، زیرا هر دو طرف ممکن است انگیزههای مستقلی برای مشاهده تهاجم داشته باشند.
تاریخ ممکن است هنوز نشان دهد که یک سیاست ناهنجار بایدن در امور خارجی ممکن است مشابه سیاست داخلی شکست خورده بایدن در دو حزبگرایی باشد.
در همین حال، در داخل، بحران دموکراسی ایالات متحده به سرعت در حال افزایش است.
یک سال پیش دیدیم که چگونه ترامپ و جناح سرمایهداران میخواهند آن را با همه نام حذف کنند – و تقریباً موفق شدیم. پاشنه آشیل کالج انتخاباتی برای همه آشکار بود: برنامه ترامپ صرفاً دور زدن انتخاب کنندگانی بود که به او رای نمی دادند. این باید با واداشتن فرمانداران طرفدار ترامپ به منظور منصوب کردن و فرستادن انتخاب کنندگان جایگزین طرفدار ترامپ به واشنگتن انجام شود. یا اینکه نتایج را در ایالت های خود تأیید نکنند و هیأت انتخاب کننده ای را اعزام نکنند. پس از آن پنس، معاون رئیسجمهور باید اذعان میکرد که شمارش شمارش در 6 ژانویه 2021، در ایالتهای کلیدی بر سر اینکه کدام هیئت انتخابکننده رسمی است، اختلافاتی وجود داشت و بنابراین هیچ کدام از هیئتها نباید شمارش شوند. سپس انتخاب کنندگان ایالت های باقی مانده شمارش می شوند و نتیجه به نفع ترامپ محاسبه می شود. این ظاهراً طرحی بود برای دور زدن حتی آن نهاد غیر دموکراتیک خود کالج انتخاباتی. پنس با این حال توپ بازی نکرد. اما آیا کسی میتواند شک کند که با اکثریت جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان و سنا، پنس مخالفت نمیکرد؟ و دفعه بعد، در سال 2024، جمهوری خواهان اکثریت را در هر دو مجلس کنگره خواهند داشت.
سناریوی جایگزین دیگری وجود دارد که ممکن است در سال 2024 اجرا شود. اگر برخی از هیئت های انتخاب کننده مورد سوال قرار گیرند و فرمانداران ایالت سرخ از اعزام آنها به واشنگتن در 6 ژانویه 2025 خودداری کنند، آنگاه تصمیم در مورد رئیس جمهور می تواند توسط خود مجلس ایالات متحده اتخاذ شود. طبق قانون اساسی، هر ایالت یک رأی خواهد داشت. و اگر اکثریت ایالت های قرمز باشند، که تقریباً به طور قطع خواهد بود، آنگاه اکثریت ایالت های قرمز می توانند به عدم حضور رئیس جمهور منتخب مردم رأی دهند.
ترکیبی از این سناریوها در سال 2024 کاملاً ممکن است.
از یک سال پیش، محاکمه آشوبگران کنگره با سرعت حلزونی پیش رفته است. تا انتخابات میان دوره ای نوامبر آینده به نتیجه نمی رسد، پس از آن 99 درصد مطمئن است که جمهوری خواهان مجلس نمایندگان آمریکا را خواهند برد و آن را در کشوی پایینی در زیرزمین ساختمان کنگره می گذارند. آنها میتوانند پیروز شوند و این کار را انجام دهند نه فقط به این دلیل که بایدن و دموکراتها خیلی ترسو بودهاند و نتوانستهاند یک استراتژی برای پیشبرد قانون ایجاد کنند. نه تنها به دلیل تورم شدید که درآمد کارگران را ویران کرده است. اما به این دلیل که جبهه دوم حمله به دموکراسی نیز موفق بوده است.
جبهه دوم، حمله مشابهی است که به دموکراسی ایالات متحده در سطح ایالتی در جریان است، که در حدود دوجین مجلس قانونگذاری ایالتی تحت تسلط و کنترل جمهوری خواهان متمرکز شده است.
این دو حمله با هم نشاندهنده یک جنبش سیاسی سیاسی «دو انبر» است: در «ایالتهای قرمز» تحت مدیریت جمهوریخواهان/ترامپ، حداقل 20 قانون ضد رایگیری تصویب شده و صدها قانون دیگر در انتظار هستند. این در حالی است که قوانین حقوق رای در سطح ملی متوقف شده است.
بایدن تلاش می کند تا شکست حق رای را تحت تاثیر قرار دهد و گفت که به مبارزه خود ادامه خواهد داد. اما مبارزه با "چگونه"؟ او هرگز نمی گوید که اکنون استراتژی بعدی اش برای دستیابی به چیزی است که تا به امروز با التماس به مانچین ها، سینماها و مک کانل ها نتوانسته است به آن دست یابد. به این دلیل است که او استراتژی ندارد. استراتژی شکست خورده دو حزبی او با هیچ راهبردی جایگزین نشده است جز اینکه درباره اینکه چگونه تسلیم نمی شود صحبت کند.
نه تنها دموکراسی نمی تواند به جلو برود، اکنون قوانین حقوق رای DOA هستند، بلکه دموکراسی در آمریکا با سرعت گرفتن سرکوب رأی در سطح ایالتی باز هم به عقب تر خواهد رفت. البته روند طولانیتری که با سرکوب رایدهندگان همراه است، فریبنده است. مورد اخیر توسط دیوان عالی کشور در تصمیمات مختلف در دهه گذشته تایید شده است.
Gerrymandering به علاوه سرکوب رأی دهندگان در سطح ایالت، «جبهه دوم» در قبال قتل سنای ایالات متحده در حق رای در سطح ملی است. به تعویق انداختن تحقیقات 6 ژانویه 2021، و یک دادگاه عالی که به تأیید همه موارد فوق ادامه خواهد داد، اضافه کنید، و شما دم آور سیاسی سمی خواهید داشت که برای دموکراسی آمریکایی در کوتاه مدت و اواسط مدت بد خواهد بود.
پتانسیل فزاینده ای برای رویارویی در اوکراین را وارد می کنیم و خطر افزایش نیروهای ضد دموکراسی به تلاش های آنها سرعت می بخشد در حالی که افکار عمومی آمریکا با یک ماجراجویی نظامی دیگر در سیاست خارجی پریشان می شود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا