دقیقاً 15 سال پیش در این هفته، من منتشر کردم مقاله در گاردین اینگونه شروع شد:
وقتشه. زمان طولانی گذشته. بهترین استراتژی برای پایان دادن به اشغال خونین فزاینده این است که اسرائیل به هدف جنبش جهانی تبدیل شود که به آپارتاید در آفریقای جنوبی پایان داد. در ژوئیه 2005، ائتلاف بزرگی از گروههای فلسطینی برنامههایی را برای انجام این کار ارائه کردند. آنها از مردم با وجدان در سراسر جهان خواستند تا تحریم های گسترده ای را اعمال کنند و ابتکارات انحرافی را علیه اسرائیل اجرا کنند، مشابه آنچه در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید اعمال شد. کمپین بایکوت، واگذاری و تحریم متولد شد.
در ژانویه 2009، اسرائیل مرحله تکان دهنده جدیدی از کشتار جمعی در نوار غزه را آغاز کرده بود و بمباران وحشیانه خود را عملیات سرب گداخته نامید. در 1,400 روز 22 فلسطینی را کشت. تعداد تلفات طرف اسرائیلی 13 نفر بود. این آخرین نیش برای من بود و پس از سالها سکوت، علناً به حمایت از فلسطینی ها پرداختم. صدا برای تحریم، واگذاری و تحریم اسرائیل تا زمانی که با قوانین بین المللی و اصول جهانی حقوق بشر، معروف به BDS، مطابقت داشته باشد.
اگرچه BDS از حمایت گسترده بیش از 170 سازمان جامعه مدنی فلسطینی برخوردار بود، این جنبش در سطح بینالمللی کوچک باقی ماند. در طول عملیات سرب ریخته گری، که شروع به تغییر کرد، و الف در حال رشد تعدادی از گروه های دانشجویی و اتحادیه های کارگری خارج از فلسطین در حال امضای قرارداد بودند.
با این حال، بسیاری از آنها به آنجا نمی روند. فهمیدم که چرا این تاکتیک بهم میخورد. تاریخچه طولانی و دردناکی از هدف قرار گرفتن مؤسسات و مشاغل یهودی توسط یهودی ستیزها وجود دارد. کارشناسان ارتباطاتی که از طرف اسرائیل لابی میکنند، میدانند چگونه میتوانند از این آسیبهای روحی استفاده کنند، بنابراین آنها همواره کمپینهایی را که برای به چالش کشیدن سیاستهای تبعیضآمیز و خشونتآمیز اسرائیل طراحی شدهاند، به عنوان حملات نفرتآمیز علیه یهودیان به عنوان یک گروه هویتی به کار میبرند.
به مدت دو دهه، ترس گسترده ناشی از آن معادله نادرست، اسرائیل را از رویارویی با پتانسیل کامل جنبش BDS - و اکنون، به عنوان دادگاه بین المللی دادگستری محافظت کرده است. می شنود مجموعه ویرانگر آفریقای جنوبی از شواهدی مبنی بر ارتکاب جنایت نسل کشی اسرائیل در غزه، واقعاً کافی است.
از تحریم اتوبوسها تا واگذاری سوختهای فسیلی، تاکتیکهای BDS بهعنوان قویترین سلاحها در زرادخانههای غیرخشونتآمیز تاریخچه مستندی دارند. برداشتن آنها و استفاده از آنها در این نقطه عطف برای بشریت یک الزام اخلاقی است.
این مسئولیت به ویژه برای آن دسته از ما که دولتهایشان به کمک فعالانه به اسرائیل با سلاحهای مرگبار، معاملات تجاری سودآور و حق وتو در سازمان ملل ادامه میدهند، شدید است. همانطور که BDS به ما یادآوری می کند، ما مجبور نیستیم اجازه دهیم آن قراردادهای ورشکسته به جای ما بدون چالش صحبت کنند.
گروههایی از مصرفکنندگان سازمانیافته این قدرت را دارند که شرکتهایی را که در شهرکسازیهای غیرقانونی سرمایهگذاری میکنند یا به سلاحهای اسرائیلی نیرو میدهند، تحریم کنند. اتحادیههای کارگری میتوانند صندوقهای بازنشستگی خود را به سمت واگذاری از آن شرکتها سوق دهند. دولتهای شهرداری میتوانند بر اساس معیارهای اخلاقی که این روابط را منع میکند، پیمانکاران را انتخاب کنند. به عنوان عمر برغوتی، یکی از بنیانگذاران و رهبران جنبش BDS، یادآوری می کند ما: «عمیق ترین تعهد اخلاقی در این زمانه این است که عمل برای پایان دادن به همدستی تنها در این صورت است که واقعاً میتوانیم به پایان دادن به ظلم و خشونت امیدوار باشیم.»
به این ترتیب، BDS شایسته آن است که به عنوان سیاست خارجی مردمی یا دیپلماسی از پایین دیده شود - و اگر به اندازه کافی قوی شود، در نهایت دولت ها را مجبور خواهد کرد که از بالا تحریم هایی را اعمال کنند، همانطور که آفریقای جنوبی تلاش می کند انجام دهد. که به وضوح تنها نیرویی است که می تواند اسرائیل را از مسیر فعلی خود خارج کند.
برغوتی تاکید می کند، همانطور که برخی از سفیدپوستان آفریقای جنوبی از مبارزات ضد آپارتاید در طول آن مبارزه طولانی حمایت کردند، یهودیان اسرائیلی نیز که مخالف نقض سیستماتیک قوانین بین المللی کشورشان هستند، از پیوستن به BDS استقبال می کنند. در طول عملیات سرب گداخته، گروهی متشکل از حدود 500 اسرائیلی که بسیاری از آنها هنرمندان و دانشمندان برجسته بودند، سرانجام این کار را انجام دادند. نامگذاری گروه آنها بایکوت از درون.
در مقالهام در سال 2009، اولین نامه لابیگری آنها را نقل کردم که خواستار «تصویب تدابیر محدودکننده و تحریمهای فوری» علیه کشورشان بود و تشابه مستقیمی با مبارزات ضد آپارتاید آفریقای جنوبی داشت. آنها با اشاره به اینکه «بایکوت آفریقای جنوبی مؤثر بود»، گفتند که به قانونی شدن تبعیض و محلهنشینی در این کشور پایان داد، افزودند: «اما اسرائیل با دستکش بچهها رفتار میشود... این حمایت بینالمللی باید متوقف شود».
این درست 15 سال پیش بود. امروز فاجعه بار است.
La قیمت از معافیت از مجازات
با خواندن اسناد BDS از اواسط و اواخر دهه 2000، من بیشتر از میزان خراب شدن زمین سیاسی و انسانی متاثر شدم. در این سالها، اسرائیل دیوارهای بیشتری ساخته، پستهای بازرسی بیشتری برپا کرده، شهرکنشینان غیرقانونی بیشتری را آزاد کرده و جنگهای مرگبارتری را به راه انداخته است. همه چیز بدتر شده است: زورگویی، خشم، عدالت. بدیهی است که مصونیت از مجازات - احساس نفوذ ناپذیری و غیرقابل لمس بودن که اساس رفتار اسرائیل با فلسطینیان است - یک نیروی ثابت نیست. این بیشتر شبیه نشت نفت است: پس از رها شدن، به بیرون نفوذ می کند و همه چیز و هرکسی را که در مسیرش قرار دارد مسموم می کند. گسترده می شود و در اعماق فرو می رود.
از زمانی که درخواست اولیه برای BDS در ژوئیه 2005 انجام شد، تعداد شهرک نشینانی که به طور غیرقانونی در کرانه باختری از جمله بیت المقدس شرقی زندگی می کنند، افزایش یافته است. منفجر شدتخمین زده می شود که به 700,000 نفر برسد که این رقم نزدیک به تعداد فلسطینی های اخراج شده در نکبت 1948 است. با گسترش پایگاه های شهرک نشینان، خشونت شهرک نشینان نیز افزایش یافته است حملات در مورد فلسطینی ها، در حالی که ایدئولوژی برتری یهود و حتی فاشیسم آشکار به مرکز فرهنگ سیاسی اسرائیل منتقل شده است.
زمانی که ستون اصلی خود را در BDS نوشتم، اجماع عمده جریان اصلی این بود که قیاس آفریقای جنوبی نامناسب است و کلمه "آپارتاید" که توسط محققان حقوقی فلسطینی، فعالان و سازمان های حقوق بشر استفاده می شود، بی مورد تحریک کننده است. در حال حاضر، همه از سازمان دیده بان حقوق بشر به سازمان عفو بین الملل به سازمان پیشرو حقوق بشر اسرائیل بتسلم مطالعات دقیق خود را انجام داده اند و به این نتیجه اجتناب ناپذیر رسیده اند که آپارتاید در واقع اصطلاح حقوقی صحیحی برای توصیف شرایطی است که در آن اسرائیلی ها و فلسطینی ها زندگی کاملاً نابرابر و جدا از هم دارند. حتی تامیر پاردو، رئیس سابق سازمان اطلاعات موساد، تصدیق کرد او در ماه سپتامبر گفت: «اینجا یک دولت آپارتاید وجود دارد. «در سرزمینی که دو نفر تحت دو نظام حقوقی مورد قضاوت قرار میگیرند، این یک دولت آپارتاید است.»
علاوه بر این، بسیاری نیز اکنون میدانند که آپارتاید نه تنها در سرزمینهای اشغالی، بلکه در داخل مرزهای 1948 اسرائیل وجود دارد، موردی که در سال 2022 مطرح شد. گزارش از ائتلافی از گروه های حقوق بشر فلسطینی که توسط الحق تشکیل شده است. زمانی که دولت راست افراطی کنونی اسرائیل تحت یک توافقنامه ائتلافی به قدرت رسید، بحث در غیر این صورت دشوار است کشورهایقوم یهود حق انحصاری و غیرقابل انکار بر تمام مناطق سرزمین اسرائیل ... جلیل، نقب، جولان، یهودیه و سامره دارند.
وقتی معافیت حاکم می شود، همه چیز تغییر می کند و حرکت می کند، از جمله مرزهای استعماری. هیچ چیز ثابت نمی ماند.
سپس غزه است. تعداد فلسطینیان کشته شده در عملیات سرب گداخته در آن زمان غیرقابل درک بود. ما خیلی زود فهمیدیم که این یک بار نبود. درعوض، سیاست جدید مرگباری را آغاز کرد که مقامات نظامی اسرائیل به طور اتفاقی از آن به عنوان "دریدن علف" یاد کردند: هر چند سال یک بار بمباران جدیدی به همراه داشت که صدها فلسطینی را می کشت یا در مورد عملیات لبه حفاظتی در سال 2014، بیش از 2,000 با احتساب کودکان 526.
این اعداد دوباره شوکه کردند و موج جدیدی از اعتراضات را برانگیختند. هنوز هم برای سلب معافیت از مجازات اسرائیل کافی نبود، رژیمی که همچنان توسط وتو قابل اعتماد ایالات متحده در سازمان ملل محافظت می شد، به علاوه جریان مداوم تسلیحات. هدر آورتر از فقدان تحریم های بین المللی بود: در سال های اخیر، در کنار همه این بی قانونی، واشنگتن بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و سپس نقل مکان کرد سفارتش در آنجا آن را نیز واسطه توافقات موسوم به ابراهیم، که منجر به توافقات سودآور عادی سازی بین اسرائیل و امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش شد.
این دونالد ترامپ بود که شروع به پر کردن اسرائیل با این آخرین هدایای طولانی مدت کرد، اما این روند در زمان جو بایدن به طور یکپارچه ادامه یافت. بنابراین، در آستانه 7 اکتبر، اسرائیل و عربستان سعودی در آستانه امضای قراردادی بودند که سرگیجهآور بود. مورد ستایش قرار داد به عنوان "معامله قرن".
حقوق و آرزوهای فلسطینی ها در همه این معاملات کجا بود؟ مطلقاً هیچ جا. زیرا مورد دیگری که در این سالهای معافیت از مجازات تغییر کرده بود، هرگونه بهانهای بود که اسرائیل قصد بازگشت به میز مذاکره را داشت. هدف روشن، درهم شکستن جنبش فلسطین برای تعیین سرنوشت از طریق زور، در کنار انزوای فیزیکی و سیاسی و چندپارگی بود.
ما می دانیم که فصل های بعدی این داستان چگونه پیش می روند. حمله هولناک حماس در 7 اکتبر. عزم خشم آلود اسرائیل برای بهره برداری از این جنایات برای انجام آنچه که برخی از رهبران ارشد دولت مدت ها می خواستند انجام دهند: خالی از سکنه کردن غزه فلسطینی ها، که به نظر می رسد آنها در حال حاضر از طریق ترکیبی از کشتار مستقیم تلاش می کنند. تخریب دسته جمعی خانه ("سکونت”)؛ گسترش گرسنگیتشنگی و بیماری عفونی؛ و بالاخره اخراج دسته جمعی.
اشتباه نکنید: این یعنی اجازه دادن به یک دولت سرکش، اجازه دادن به مصونیت از مجازات برای چندین دهه کنترل نشده، با استفاده از آسیب های جمعی واقعی که مردم یهود متحمل شده اند به عنوان بهانه بی پایان و داستان سرپوشیده. چنین مصونیتی نه تنها یک کشور، بلکه هر کشوری را که با آن متحد است می بلعد. کل معماری حقوق بشردوستانه بینالمللی را که در شعلههای هولوکاست نازیها جعل شده است، فرو خواهد برد. اگر بگذاریم.
A دهه از حقوقی حملات به BDS
این موضوع چیز دیگری را مطرح می کند که در طول دو دهه گذشته ثابت نمانده است: وسواس فزاینده اسرائیل برای درهم شکستن BDS، بدون توجه به هزینه حقوق سیاسی که به سختی به دست آمده است. در سال 2009، استدلالهای زیادی توسط منتقدان BDS در مورد اینکه چرا این ایده بد بود، مطرح شد. برخی نگران بودند که تحریمهای فرهنگی و آکادمیک باعث از بین رفتن تعامل بسیار مورد نیاز با اسرائیلیهای مترقی شود و میترسیدند که این امر به سمت سانسور منحرف شود. برخی دیگر معتقد بودند که اقدامات تنبیهی باعث واکنش شدید و حرکت اسرائیل به سمت راست خواهد شد.
بنابراین، اکنون که به گذشته نگاه میکنیم، قابل توجه است که آن بحثهای اولیه تقریباً از حوزه عمومی ناپدید شدهاند، و نه به این دلیل که یک طرف در بحث پیروز شده است. آنها ناپدید شدند زیرا کل ایده برگزاری مناظره با یک استراتژی همه جانبه جابجا شد: استفاده از ارعاب قانونی و نهادی برای دور از دسترس قرار دادن تاکتیک های BDS و تعطیل کردن جنبش.
تا به امروز در ایالات متحده، در مجموع 293 لایحه ضد BDS در سراسر کشور ارائه شده است. تصویب شده طبق گزارش حقوقی فلسطین که از نزدیک این افزایش را دنبال کرده است، در 38 ایالت. توضیح میدهد که برخی از قوانین بودجه دانشگاه را هدف قرار میدهند، برخی از آنها مستلزم آن هستند که هر کسی که با یک دولت قرارداد دارد یا برای دولتی کار میکند، قراردادی را امضا کند که متعهد میشود اسرائیل را تحریم نکنند، و «برخی از دولت میخواهند که عمومی را جمعآوری کند. لیست های سیاه نهادهایی که برای حقوق فلسطینی ها تحریم می کنند یا از BDS حمایت می کنند. که در آلماندر همین حال، پشتیبانی از هر شکلی از BDS برای لغو جوایز، کاهش بودجه، و لغو نمایش ها و سخنرانی ها کافی است (چیزی که من تجربه کرده ام. دست اول).
این استراتژی، بدون تعجب، تهاجمی ترین در داخل خود اسرائیل است. در سال 2011، این کشور قانون جلوگیری از آسیب به دولت اسرائیل از طریق بایکوت را به تصویب رساند و عملاً بایکوت نوپا را از جنبش درون در آغاز خنثی کرد. مرکز حقوقی Adalah، سازمانی که برای حقوق اقلیت های عرب در اسرائیل کار می کند، توضیح می دهد این قانون «ترویج عمومی تحریم علمی، اقتصادی یا فرهنگی توسط شهروندان و سازمانهای اسرائیلی علیه مؤسسات اسرائیلی یا شهرکهای غیرقانونی اسرائیل در کرانه باختری را ممنوع میکند. این امکان اقامه دعوای مدنی را علیه هر کسی که خواستار تحریم است را فراهم می کند. مانند قوانین سطح ایالتی در ایالات متحده، "همچنین افرادی را که خواهان تحریم هستند از شرکت در مناقصه عمومی منع می کند". در سال 2017، اسرائیل شروع به کار کرد بی پرده ممنوعیت ورود فعالان طرفدار BDS به اسرائیل؛ 20 گروه بین المللی بر روی به اصطلاح قرار گرفتند لیست سیاه BDS، از جمله صدای سرسخت یهودی برای صلح ضد جنگ.
در همین حال، در سراسر ایالات متحده، لابیگران شرکتهای نفت و گاز و تولیدکنندگان اسلحه، صفحهای از توهین قانونی ضد BDS را برداشته و فشار میآورند. کپی برداری قانونی برای محدود کردن کمپین های واگذاری که مشتریان خود را هدف قرار می دهد. میرا شاه، وکیل ارشد در Palestine Legal به مجله گفت: «این نشان میدهد که چرا اجازه دادن به این نوع استثناء فلسطینی در سخنرانی بسیار خطرناک است. جریانهای یهودی. زیرا نه تنها برای جنبش حقوق فلسطینیان مضر است، بلکه در نهایت به سایر جنبشهای اجتماعی نیز آسیب میرساند.» بار دیگر، هیچ چیز ثابت نمی ماند، معافیت از مجازات گسترش می یابد، و هنگامی که حقوق تحریم و واگذاری برای همبستگی فلسطینی ها سلب می شود، حق استفاده از همین ابزارها برای فشار به اقدامات اقلیمی، کنترل اسلحه و حقوق LGBTQ+ نیز سلب می شود.
به نوعی، این یک مزیت است، زیرا فرصتی برای تعمیق اتحاد بین جنبشها فراهم میکند. هر سازمان و اتحادیه بزرگ مترقی سهمی در حمایت از حق تحریم و واگذاری به عنوان اصول اصلی بیان آزاد و ابزارهای حیاتی دگرگونی اجتماعی دارد. تیم کوچک در Palestine Legal رهبری عقب نشینی در ایالات متحده را بر عهده داشته است راه های فوق العاده - تشکیل پرونده های دادگاهی که قوانین ضد BDS را مغایر با قانون اساسی به چالش می کشد و از پرونده های دیگران حمایت می کند. آنها سزاوار پشتیبانی بسیار بیشتری هستند.
Is it در نهایت BDS لحظه؟
دلیل دیگری هم وجود دارد که میتوان دلبازی کرد: دلیل اینکه اسرائیل با چنین خشونتی به دنبال BDS میرود، همان دلیلی است که بسیاری از فعالان با وجود این حملات چند جانبه به آن اعتقاد دارند. چون می تواند کار کند.
ما آن را زمانی دیدیم که شرکت های جهانی در دهه 1980 شروع به خروج از آفریقای جنوبی کردند. دلیلش این نبود که آنها ناگهان تحت تأثیر تجلیات اخلاقی ضد نژادپرستی قرار گرفتند. در عوض، با بینالمللی شدن جنبش و کمپینهای بایکوت و واگذاری بر فروش خودرو و مشتریان بانکهای خارج از کشور، این شرکتها محاسبه کردند که هزینه اقامت در آفریقای جنوبی بیشتر از خروج آنها خواهد بود. دولت های غربی به دلایل مشابه با تأخیر شروع به اعمال تحریم کردند.
این به بخش تجاری آفریقای جنوبی آسیب زد، بخش هایی از آن بر دولت آپارتاید فشار آورد تا امتیازاتی را به جنبش های آزادیبخش سیاه پوستان بدهد که دهه ها از طریق قیام، اعتصابات توده ای و مقاومت مسلحانه علیه آپارتاید قیام کرده بودند. هزینه های حفظ وضعیت ظالمانه و خشونت آمیز، از جمله برای نخبگان آفریقای جنوبی، بیشتر می شد.
سرانجام در اواخر دهه 80 فشار از بیرون و داخل آنقدر شدید شد که رئیس جمهور FW de Klerk مجبور شد پس از 27 سال نلسون ماندلا را از زندان آزاد کند و سپس انتخابات یک نفر-یک رای برگزار کند. که ماندلا را به ریاست جمهوری رساند.
سازمانهای فلسطینی که شعله BDS را در سالهای بسیار تاریک زنده نگه داشتهاند، هنوز امید خود را به مدل فشار خارجی آفریقای جنوبی میبندند. در واقع، همانطور که اسرائیل معماری و مهندسی محلهنشینی و اخراج را کامل میکند، ممکن است تنها امید باشد.
این به این دلیل است که اسرائیل به طور قابل توجهی از فشار داخلی فلسطینی ها بیشتر از سفیدپوستان آفریقای جنوبی که تحت آپارتاید بودند، محافظت می کند، که برای همه چیز از کار خانگی گرفته تا استخراج الماس به کار سیاهپوستان وابسته بودند. وقتی سیاه پوستان آفریقای جنوبی نیروی کار خود را کنار گذاشتند، یا درگیر انواع دیگر اختلالات اقتصادی شدند، نمی توان آن را نادیده گرفت.
اسرائیل از آسیب پذیری آفریقای جنوبی آموخته است: از دهه 90، اتکای آن به کار فلسطینی به طور پیوسته کاهش یافته است، عمدتاً به لطف به اصطلاح کارگران مهمان و هجوم تقریباً یک میلیون یهودی از اتحاد جماهیر شوروی سابق. این امر به اسراییل کمک کرد تا از مدل ظالمانه اشغال به مدل محلهنشینی امروزی که تلاش میکند فلسطینیها را در پشت دیوارهای حجیم با حسگرهای فناوری پیشرفته و دفاع هوایی گنبد آهنین بسیار تحسینشده اسرائیل ناپدید کند، کمک کرد.
اما این مدل - اجازه دهید آن را حباب مستحکم بنامیم - آسیبپذیریهای خودش را دارد و نه تنها در برابر حملات حماس. آسیبپذیری سیستماتیک بیشتر ناشی از وابستگی شدید اسرائیل به تجارت با اروپا و آمریکای شمالی است، از بخش گردشگری گرفته تا بخش فناوری نظارتی مبتنی بر هوش مصنوعی. برندی که اسرائیل برای خود ساخته است، یک پاسگاه قدیمی، لگن و غربی در بیابان است، حباب کوچکی از سانفرانسیسکو یا برلین که اتفاقاً خود را در جهان عرب پیدا می کند.
این امر آن را به طور منحصر به فردی در برابر تاکتیک های BDS، از جمله تحریم های فرهنگی و آکادمیک مستعد می کند. زیرا زمانی که ستارههای پاپ که میخواهند از جنجال اجتناب کنند، تلآویو خود را لغو میکنند و دانشگاههای معتبر آمریکا پس از مشاهده انفجار چندین مدرسه و دانشگاه فلسطینی، همکاری رسمی خود را با دانشگاههای اسرائیل قطع میکنند، و زمانی که مردم زیبا دیگر ایلات را برای تعطیلات خود انتخاب نمیکنند، زیرا اینستاگرامشان است. پیروان تحت تأثیر قرار نخواهند گرفت، بلکه کل مدل اقتصادی اسرائیل و احساس آن را از خود تضعیف می کند.
این باعث ایجاد فشار در جایی خواهد شد که رهبران اسرائیل امروز به وضوح احساس کمی دارند. اگر شرکتهای فنی و مهندسی جهانی فروش محصولات و خدمات به ارتش اسرائیل را متوقف کنند، این فشار را باز هم بیشتر میکند، شاید برای تغییر پویایی سیاسی کافی باشد. اسرائیلیها شدیداً میخواهند بخشی از جامعه جهانی باشند، و اگر ناگهان خود را منزوی ببینند، بسیاری از رأیدهندگان میتوانند برخی از اقداماتی را که رهبران کنونی اسرائیل بیسابقه آنها را نادیده میگیرند - مانند مذاکره با فلسطینیها برای صلح پایدار که ریشه در عدالت دارد، شروع کنند. و برابری همانطور که در قوانین بین المللی تعریف شده است، به جای تلاش برای حفظ حباب مستحکم خود با آن فسفر سفید و پاکسازی قومی
البته مشکل این است که برای اینکه تاکتیکهای غیرخشونتآمیز BDS عمل کند، بردها نمیتوانند پراکنده یا حاشیهای باشند. آنها باید پایدار و جریان اصلی باشند - حداقل به اندازه کمپین آفریقای جنوبی که شرکت های بزرگی مانند جنرال موتورز و بانک بارکلیز را دید. کشیدن سرمایه گذاری های آنها، در حالی که هنرمندان عظیمی مانند بروس اسپرینگستین و رینگو استار به یک سوپرگروه اساساً دهه 80 پیوستند تا کمربند بیرون «آیین سیتی بازی نمیکنم» (اشارهای به تفرجگاه لوکس نمادین آفریقای جنوبی).
جنبش BDS که بیعدالتی اسرائیل را هدف قرار میدهد، قطعاً در 15 سال گذشته رشد کرده است. برغوتی تخمین می زند که «اتحادیههای کارگری و کشاورزان، و همچنین جنبشهای عدالتخواه نژادی، اجتماعی، جنسیتی و اقلیمی» که از آن حمایت میکنند «به طور جمعی دهها میلیون نفر را در سراسر جهان نمایندگی میکنند». اما این جنبش هنوز به نقطه اوج آفریقای جنوبی نرسیده است.
که هزینه داشته است. لازم نیست تاریخنگار مبارزات رهاییبخش باشید تا بدانید که وقتی تاکتیکهای اخلاقی هدایتشده نادیده گرفته میشوند، به حاشیه میروند، لکهدار میشوند و ممنوع میشوند، آنگاه تاکتیکهای دیگر – که به آن نگرانیهای اخلاقی محدود نمیشوند – برای افرادی که ناامید از هرگونه امیدی به تغییر هستند جذابتر میشوند. .
اگر افراد، سازمانها و دولتهای بیشتری به فراخوان BDS جامعه مدنی فلسطین در سال 2005 توجه میکردند، ما هرگز نمیدانیم حال چگونه میتوانست متفاوت باشد. وقتی چند روز پیش با برغوتی تماس گرفتم، او به عقب نگاه نمیکرد در دو دهه معافیت از مجازات، اما در 75 سال. او گفت که اسرائیل بدون همدستی دولت ها، شرکت ها و نهادها با سیستم ظلم خود، نمی توانست نسل کشی تلویزیونی مداوم خود را در غزه انجام دهد. او تاکید کرد که همدستی چیزی است که همه ما قدرت رد کردن آن را داریم.
یک چیز مسلم است: جنایات فعلی در غزه به طور چشمگیری باعث تقویت پرونده تحریم، واگذاری و تحریم می شود. تاکتیکهای غیرخشونتآمیز که بسیاری آنها را افراطی مینوشتند یا میترسیدند که برچسب یهودستیزی به آنها داده شود، در نور ضعیف دو دهه کشتار، با آوارهای جدید انباشته شده بر غم و اندوه و آسیبهای قدیمی و جدید که در روان نسلهای جدید و اعماق جدید حک شده است، بسیار متفاوت به نظر میرسند. از فسق در گفتار و عمل.
یکشنبه گذشته، مهدی حسن برای آخرین برنامه اش در شبکه MSNBC مصاحبه معتز عزیزه، عکاس خبرنگار فلسطینی ساکن غزه، که روز به روز جان خود را به خطر می اندازد تا تصاویری از کشتار جمعی اسرائیل را به جهانیان برساند. پیام او برای بینندگان آمریکایی واضح بود: «اگر نمیتوانید تغییراتی ایجاد کنید، اگر نمیتوانید جلوی نسلکشیای را بگیرید که هنوز ادامه دارد، خودتان را یک فرد آزاد خطاب نکنید.»
در لحظه ای مانند لحظه ما، ما همان کاری هستیم که انجام می دهیم. بسیاری از مردم بیش از هر زمان دیگری این کار را انجام داده اند: مسدود کردن محموله های اسلحه، اشغال کرسی های دولت با درخواست آتش بس، پیوستن به اعتراضات توده ای، گفتن حقیقت، هرچند دشوار. ترکیبی از این اقدامات ممکن است به مهمترین تحول در تاریخ BDS کمک کرده باشد: درخواست آفریقای جنوبی به دادگاه بینالمللی دادگستری (ICJ) در لاهه که اسرائیل را به ارتکاب نسلکشی متهم کرده و خواستار اقدامات موقت برای توقف حمله این کشور شده است. غزه
اخیر تحلیل روزنامه اسرائیلی هاآرتص خاطرنشان میکند که اگر دیوان بینالمللی دادگستری به نفع آفریقای جنوبی رای دهد، حتی اگر آمریکا مداخله نظامی در سازمان ملل را وتو کند، «یک حکم میتواند منجر به طرد اسرائیل و شرکتهای اسرائیلی و مشمول تحریمهای اعمال شده توسط کشورها یا بلوکها شود. ".
در همین حال، تحریم های مردمی در حال حاضر شروع به گاز گرفتن کرده است. در ماه دسامبر، Puma - یکی از اهداف اصلی BDS - به شما اجازه می دهد تا بدانیم که این کار را خواهد کرد خاتمه دادن حمایت جنجالی آن از تیم ملی فوتبال اسرائیل. قبل از آن، وجود داشت مهاجرت از هنرمندان یک جشنواره بزرگ کمیک در ایتالیا، پس از اینکه مشخص شد سفارت اسرائیل در میان حامیان مالی قرار دارد. و در این ماه، کریس کمپچینسکی، مدیر اجرایی مک دونالد، نوشت آنچه او «اطلاعات نادرست» خواند، «تأثیر تجاری معناداری» بر برخی از فروشهای آن در «چندین بازار در خاورمیانه و برخی خارج از منطقه» داشت. این اشاره ای بود به موجی از خشم ناشی از اخبار مک دونالدز اسرائیل اهدا هزاران وعده غذایی برای سربازان اسرائیلی. کمپچینسکی به دنبال جدا کردن برند جهانی از "اپراتورهای مالک محلی" بوده است، اما افراد کمی در جنبش BDS هستند. متقاعد شد با تمایز
همچنین بسیار مهم است، زیرا BDS به حرکت خود ادامه می دهد، کاملاً آگاه باشد که ما در بحبوحه موجی نگران کننده و واقعی از جنایات ناشی از نفرت هستیم، که بسیاری از آنها متوجه فلسطینی ها و مسلمانان و همچنین به مشاغل یهودی هستند. و مؤسسات صرفاً به این دلیل که یهودی هستند. این یهودستیزی است نه فعالیت سیاسی.
BDS یک جنبش جدی و غیرخشونت آمیز با یک مدل حکومتی ثابت است. کمیته ملی BDS در حالی که به سازماندهندگان محلی استقلال میدهد تا تعیین کنند که کدام کمپینها در مناطقشان کار میکنند، کمیته ملی BDS (BNC) اصول راهنمای جنبش را با دقت تنظیم میکند. انتخاب می کند گروه کوچکی از اهداف شرکتی با تأثیرگذاری بالا که «به دلیل همدستی ثابت شده آنها در نقض حقوق بشر فلسطینی توسط اسرائیل» انتخاب شده اند.
BNC همچنین بسیار واضح است که خواستار تحریم تک تک اسرائیلی ها به دلیل اسرائیلی بودن آنها نیست و اظهار می دارد که "رداصولاً تحریم افراد بر اساس عقیده یا هویت آنها (مانند تابعیت، نژاد، جنسیت یا مذهب)». به عبارت دیگر، اهداف، نهادهایی هستند که در سیستم های ظلم شریک هستند، نه مردم.
هیچ حرکتی کامل نیست. هر حرکتی اشتباه خواهد کرد با این حال، فوری ترین سؤال اکنون ارتباط چندانی با کمال ندارد. به سادگی این است: بهترین شانس برای تغییر وضعیت موجود از نظر اخلاقی غیرقابل تحمل و در عین حال توقف خونریزی بیشتر چیست؟ گیدئون لوی، روزنامهنگار سرسخت هاآرتص، هیچ توهمی در مورد آنچه که در پی خواهد داشت، ندارد. او اخیرا گفته شده اوون جونز: "کلید در جامعه بین المللی است - منظورم این است که اسرائیل به خودی خود تغییر نخواهد کرد... فرمول بسیار ساده است: تا زمانی که اسرائیلی ها پول نپردازند و به خاطر اشغال مجازات نشوند و در قبال آن پاسخگو نباشند. آن را به صورت روزانه احساس نکن، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.»
این دیر است
در جولای 2009، چند ماه پس از انتشار مقاله اصلی BDS، به غزه و کرانه باختری رود اردن سفر کردم. در رام الله درباره تصمیمم برای حمایت از BDS سخنرانی کردم. این شامل یک عذرخواهی بود که نتوانستم صدایم را زودتر اضافه کنم، که من اعتراف کرد از محل ترس آمده بود - ترس از اینکه این تاکتیک زمانی که به وضعیتی که در آسیب های روحی یهودیان شکل گرفته بود بسیار افراطی بود. ترس از اینکه متهم به خیانت به مردمم شوم. ترس هایی که هنوز دارم
یکی از مخاطبان مهربان پس از سخنرانی به من گفت: «دیر از هرگز بهتر است».
آن موقع دیر بود؛ دیر است هنوز هم اکنون اما هنوز دیر نیست. برای همه ما دیر نیست که سیاست خارجی خود را از پایین بسازیم، سیاستی که در فرهنگ و اقتصاد مداخله هوشمندانه و هوشمندانه داشته باشد. استراتژیک راهها - راههایی که امید ملموسی را به وجود میآورد که دههها معافیت کنترل نشده اسرائیل سرانجام به پایان خواهد رسید.
به عنوان کمیته ملی BDS خواسته هفته گذشته: «اگر نه الان، چه زمانی؟ جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی برای چندین دهه سازماندهی شده بود تا حمایت بین المللی گسترده ای را به دست آورد که منجر به سقوط آپارتاید شد. و آپارتاید سقوط کرد. آزادی اجتناب ناپذیر است. اکنون زمان اقدام برای پیوستن به جنبش آزادی، عدالت و برابری در فلسطین است.
کافی. وقت تحریم است
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا