یک بحث قدیمی وجود دارد که مالکیت مشترک به ناچار منجر به فرسودگی منابع می شود.
در تمثیل «تراژدی عوام» روایت میشود که با توجه به نبود مالکیت خصوصی، هرکسی انگیزهای داشت که دامهای خود را بدون محدودیت در مزارع مشترک چرا کند و در نتیجه چرای بیرویه زمین را ویران کرد. مهم نیست که از نظر تاریخی، جوامع فردی همیشه راه هایی برای مدیریت دارایی مشترک خود یافته اند. با این حال، داستان همچنان ادامه دارد. بالاخره یک درس اساسی وجود دارد. تراژدی عوام در یک فضای محدود خاص اتفاق میافتد، زمانی که بازیگران خودجوی جداگانه و بیتفاوت وجود داشته باشند، زمانی که اجماع جمعی در مورد چگونگی مدیریت مشترکات وجود نداشته باشد و بر این اساس، بازیگران خودخواه از کجا هرچه میتوانند از آن استفاده کنند. عوام
پیام "در مورد مراقبت از خانه مشترک ما" ساده است: زمین مشترک ما است، محدود است و ما مشترکات خود را به گونه ای مدیریت نمی کنیم که با پایداری و عدالت آن سازگار باشد. در واقع، بخشنامه در توصیف ویران شدن خانه مشترک ما بدون تردید است: آلودگی، زباله های سمی، گرم شدن کره زمین، افزایش سطح اقیانوس ها، اسیدی شدن اقیانوس ها، جنگل زدایی، کاهش منابع طبیعی، خشکسالی، و کمبود آب و غذا و غیره. دایره نامه می پرسد که چگونه است که ما «به اندازه دویست سال گذشته به خانه مشترک خود آسیب رسانده و بدرفتاری کرده ایم» (53)؟
در هسته اصلی مشکل، پیشنهاد می شود ثروت- به ویژه پرستش سود. بنابراین، پاپ فرانسیس تخریب اکوسیستم را به جستجوی "سود سریع و آسان" (36)، به "اصل حداکثر سازی سود، اغلب جدا از سایر ملاحظات" (195)، به "یک طرفه" نسبت می دهد. به دنبال سود مالی» (56) و برای تأمین مالی، که «اقتصاد واقعی را تحت تأثیر قرار می دهد» (109). بر این اساس، دایرهنامه از ما میخواهد که «مفهوم جادویی از بازار را رد کنیم، که نشان میدهد مشکلات را میتوان به سادگی با افزایش سود شرکتها یا افراد حل کرد» (190).
کلمه کلیدی در اینجا است به سادگی. به هر حال، بخشنامه استدلالی علیه سرمایه داری نیست. در عوض، چشم انداز آن اصلاح یک جانبه بودن تمرکز است که در آن "سود به تنهایی مهم است". علیه پرستش بازار (الهی شدن آن) استدلال می کند و از مقررات دولتی مسئول برای بررسی اثرات مخرب بازار از طریق «رویکردی یکپارچه برای مبارزه با فقر، بازگرداندن کرامت به محرومان و در عین حال حفاظت از طبیعت» درخواست می کند (197) ، 139). بخشنامه پاپ فراخوانی است از مردم برای گسست از ایدئولوژی مسلط، فراخوانی برای انقلاب فرهنگی، فراخوانی برای مبارزه علیه خصوصی سازی و نئولیبرالیسم.
و به طور قابل توجهی، این یک درخواست برای عدالت جهانی است. اگرچه «زمین اساساً یک میراث مشترک است که ثمرات آن به نفع همه است»، این سند تأکید میکند که میلیاردها نفر، اکثریت جمعیت کره زمین، از این مزایا مستثنی شدهاند و علاوه بر این، بیشترین آسیب را از تخریب محیط زیست میبینند (93, 49) بر این اساس، این بخشنامه تاکید میکند که جهان ما «بدهی اجتماعی سنگینی نسبت به فقرا» دارد و بنابراین باید بشنوید:هم فریاد زمین و هم فریاد فقرا” (30، 49).
البته پرداخت آن بدهی آسان نخواهد بود وقتی اقلیتی از جهان معتقدند که «حق مصرف به گونهای است که هرگز نمیتواند جهانی شود» به دلیل محدودیتهای زمین (50، 109). اما آیا ما انتخابی داریم؟
پاسخ به فریاد زمین و فریاد فقرا به چیزی بیش از تمرکز بر گرمایش جهانی و تغییرات آب و هوایی نیاز دارد. مبارزه با فرآیندهای گرمایش جهانی حداقل شرط برای جلوگیری از تخریب خانه مشترک ما است. با این حال، در حال حاضر، به عنوان نشست های دولتی COP21 در پاریس در مورد رویکرد تغییرات آب و هوا، تمرکز ضروری است. برای انتقال ترس و خشم خود نسبت به وضعیت حال و آینده عوام ما، مردم در سراسر جهان تظاهرات خواهند کرد - از جمله در ونکوور در 29 نوامبر با شروع در گالری هنری ونکوور در ساعت 1 بعد از ظهر.
آیا این تفاوتی ایجاد خواهد کرد؟ همه نشانهها حاکی از آن است که هرگونه حرف و عملی که از آن جلسات بیرون میآید (همانطور که در گذشته بوده است) به شدت از اقدامات مورد نیاز کوتاه خواهد بود.
دلیل برای این وجود دارد. انگیزه کسب سود بر جهان ما (و دولت هایی که در پاریس گردهم می آیند) مسلط است. در واقع، تراژدی عوام ما این است که جهان متناهی ما با تلاش بی امان برای سود، توسط سیستمی که باید نامش را بگذاریم - سرمایه داری - نابود می شود. و هنگامی که ماهیت سیستم را درک می کنیم، متوجه می شویم که اگرچه ممکن است موانع، مقررات و محدودیت های خاصی را معرفی کنیم، سرمایه از آن موانع فراتر خواهد رفت. یک شرکت خودخواه را محدود کنید و دیگری جای آن را بگیرد. اعمال خاصی را در یک محل تنظیم کنید و سرمایه برای رشد به جای دیگری منتقل شود. تا زمانی که به جای ریشه مشکل با علائم سروکار داشته باشیم، راه حل ما استفاده از بانداژ برای یک بیماری لاعلاج خواهد بود.
ریشه مشکل، به سادگی، این است که انسان و طبیعت به جای هدف، وسیله ای برای سرمایه هستند. بر این اساس، سرمایه تمایل دارد هر دو منبع اصلی ثروت را در جهت گسترش خود از بین ببرد. apres moi le deluge پیام آن است اما ما میتوانیم با ارسال پیامی متفاوت از سیل جلوگیری کنیم - نه پیامی به دولتها، بلکه پیامی برای خودمان با نشان دادن اینکه ما زیاد هستیم و آنقدر قوی هستیم که بتوانیم از خانه مشترک خود مراقبت کنیم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
1 اظهار نظر
تراژدی واقعی این است که انسان ها مشترکات جوامعی که به صورت افقی سازمان یافته بودند (اکثر شکارچیان گردآورنده) که برای مراقبت و اشتراک ارزش قائل بودند را ترک کردند. در عوض، انسانها مجبور شدند به جوامع سازمانیافته سلسله مراتبی (پدرسالارانه) بر اساس انباشت و مالکیت فردی بروند. آیا جای تعجب است که نفع شخصی انسان به عنوان نیروی محرکه اقتصاد و تاریخ در نظر گرفته شود؟ این یک مبارزه دیرینه است که وجود انسان را تعریف می کند، اگر فرد بالاتر از جامعه باشد یا بخشی از آن.