منبع: Dispatches from the Edge
گرافیک توسط Piusillu/Shutterstock.com
اگر دولت ترامپ به تهدید خود عمل کند دوباره شروع کنید آزمایشهای هستهای، افشای بیش از 50 سال توافقنامههای کنترل تسلیحات را تکمیل میکند، و جهان را به روزهایی برمیگرداند که بچههای مدرسهای «اردک و پوشش» را تمرین میکردند و مردم پناهگاههای بمب حیاط خلوت میساختند.
قطعاً این ناقوس مرگ برای معاهده منع جامع آزمایش خواهد بود که در سال 1996 توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد. چین، هند، پاکستان، مصر، اسرائیل، ایران و کره شمالی.
ایوان بدون تصویب، معاهده اثر گذاشته است. بسیاری از کشورهای مجهز به سلاح هسته ای، از جمله ایالات متحده، بریتانیا و روسیه، آزمایشات خود را در اوایل دهه 1990 متوقف کردند. چین و فرانسه در سال 1996 و هند و پاکستان در سال 1998 متوقف شدند. فقط کره شمالی به آزمایشات خود ادامه می دهد.
توقف آزمایشها به کاهش فشار برای کوچکتر، سبکتر و کشندهتر کردن سلاحها کمک کرد، اگرچه در طول سالها کشورها یاد گرفتهاند که چگونه با استفاده از رایانه و آزمایشهای زیربحرانی سلاحهای خطرناکتری طراحی کنند. به عنوان مثال، ایالات متحده اخیراً بدون آزمایش هیچ سلاحی، a "سوپر فیوز" که باعث می شود کلاهک های آن به مراتب توانایی بیشتری در کوبیدن سیلوهای موشکی حریف داشته باشند. واشنگتن همچنین به تازگی کلاهک جنگی کم بازده بسیار بی ثبات کننده ای را مستقر کرده است که هنوز منفجر نشده است.
با این وجود، ممنوعیت آزمایش باعث کاهش سرعت توسعه تسلیحات هستهای و تاخیر در گسترش آن در کشورهای دیگر شد. نابودی آن تقریباً بهطور قطع دروازههای دیگر مانند عربستان سعودی، استرالیا، اندونزی، کره جنوبی، ژاپن، ترکیه و برزیل را برای پیوستن به باشگاه هستهای باز خواهد کرد.
بئاتریس فین از کمپین لغو سلاحهای هستهای میگوید: «این هر گونه شانس برای اجتناب از یک مسابقه تسلیحات هستهای خطرناک جدید را منفجر میکند و فرسایش چارچوب جهانی کنترل تسلیحات را کامل میکند».
در حالی که دولت ترامپ خروج از توافقات هسته ای از جمله برنامه جامع اقدام مشترک با ایران، توافق هسته ای میانجی و استارت 20 را تسریع کرده است، فرسایش معاهدات به XNUMX سال قبل بازمی گردد.
در خطر مجموعه ای از توافقات است که به معاهده منع آزمایش جزئی در سال 1963 برمی گردد که به آزمایش های جوی پایان داد. اولین توافق یک پیروزی مهم در سلامت عمومی بود. نسلی از "پایین بادگیرها" در استرالیا، جنوب غربی آمریکا، اقیانوس آرام جنوبی و سیبری هنوز بهای آزمایش در هوای آزاد را می پردازند.
ممنوعیت آزمایشی جزئی همچنین زمینه ساز بسیاری از توافقات دیگر شد.
معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای (NPT) 1968 گسترش سلاح های هسته ای را محدود کرد و کشورهای دارای سلاح هسته ای را از تهدید کشورهای غیرهسته ای با سلاح های کشتار جمعی منع کرد. متأسفانه، بخشهای کلیدی توافق توسط قدرتهای بزرگ هستهای نادیده گرفته شده است، بهویژه ماده ششم که خلع سلاح هستهای و به دنبال آن خلع سلاح عمومی را میطلبد.
آنچه پس از NPT دنبال شد، مجموعه ای از معاهده ها بود که به آرامی برخی از ده ها هزار کلاهک جنگی را با قابلیت نابودی کامل سیاره زمین از بین برد. در یک مقطع زمانی، ایالات متحده و روسیه بیش از 50,000 کلاهک بین خود داشتند.
معاهده موشک های ضد بالستیک در سال 1972 امکان حمله اول علیه یک قدرت هسته ای دیگر را کاهش داد. در همان سال، توافقنامه محدودیت تسلیحات استراتژیک (SALT I) تعداد موشک های دوربرد را محدود کرد. دو سال بعد، SALT II تعداد کلاهکهای بسیار بیثباتکننده روی موشکها را کاهش داد و سقفی برای بمبافکنها و موشکها قرار داد.
توافقنامه نیروی هستهای میانبرد در سال 1987، موشکهای میانبرد مستقر در اروپا را که قاره را در معرض خطر قرار داده بودند، ممنوع کرد. چهار سال بعد، START I تعداد کلاهک های موجود در زرادخانه های روسیه و آمریکا را 80 درصد کاهش داد. با این حال هر یک از طرفین 6,000 کلاهک و 1600 موشک و بمب افکن داشتند. 20 سال طول می کشد تا مذاکرات استارت 1550 انجام شود، که هر دو طرف را به XNUMX کلاهک هسته ای کاهش داد و چندین کلاهک را از موشک های زمینی حذف کرد.
همه اینها در آستانه فروپاشی است. در حالی که ترامپ از معاهدهها خارج شده است، ترک معاهده ضد موشکهای بالستیک توسط رئیسجمهور جورج دبلیو بوش در سال 2002 بود که اولین دومینو را رقم زد.
مرگ توافقنامه ABM خطر حمله اول را دوباره روی میز گذاشت و مسابقه تسلیحاتی جدیدی را به راه انداخت، با شروع استقرار ABM در اروپا، کره جنوبی و ژاپن توسط دولت اوباما، روس ها شروع به طراحی سلاح برای غلبه بر آنها کردند.
نابودی ABM همچنین منجر به نابودی توافقنامه نیروی هستهای میانبرد (INF) شد که موشکهای میانبرد و زمینپایه را از اروپا ممنوع میکرد. ایالات متحده مدعی شد روسها با استقرار یک موشک کروز که میتواند به کلاهک هستهای مجهز شود، INF را نقض میکنند. روس ها پاسخ دادند که سیستم ABM آمریکایی، Mark 41 Ageis Ashore، می تواند به طور مشابه پیکربندی شود. مسکو پیشنهاد داد تا سفر دریایی خود را مورد بررسی قرار دهد، اما ناتو علاقه ای نداشت.
کاخ سفید به صراحت گفته است که معاهده استارت XNUMX را تمدید نخواهد کرد مگر اینکه شامل موشک های میان برد چینی شود، اما این یک قرص سمی است. چینی ها حدود یک پنجم تعداد کلاهک های روسیه و ایالات متحده دارند و اکثر مخالفان بالقوه چین - هند، ژاپن و پایگاه های ایالات متحده در منطقه - در برد متوسط قرار دارند.
در حالی که موشک های میان برد چین و روسیه، سرزمین آمریکا را تهدید نمی کند، موشک های میان برد آمریکا در آسیا و اروپا می تواند هر دو کشور را نابود کند. در هر صورت، چنین توافقی چگونه پیکربندی می شود؟ آیا آمریکا و روسیه ذخایر کلاهک خود را به چین کاهش می دهند؟ سلاح 300یا چین سطح تسلیحات خود را افزایش خواهد داد تا با مسکو و واشنگتن برابری کند؟ هر دو بعید است.
اگر START II پیش برود، محدودیتهای مربوط به کلاهکها و پرتابگرها نیز اعمال میشود و ما به اوج جنگ سرد بازگشتهایم.
چرا؟
در بسیاری از سطوح این معنی ندارد. روسیه و آمریکا بیش از 12,000 کلاهک بین خود دارند که برای پایان دادن به تمدن کافی است. مطالعات اخیر در مورد تأثیر جنگ هستهای منطقهای بین هند و پاکستان نشان میدهد که با تغییر الگوی باران و مختل کردن کشاورزی، پیامدهای جهانی خواهد داشت. تصور کنید که یک جنگ هسته ای شامل چین، روسیه و ایالات متحده و متحدانش چه می کند.
تا حدودی این موضوع یک طمع ساده است.
برنامه جدید خواهد بود هزینه در محدوده 1.7 تریلیون دلار، با امکان بسیار بیشتر. مدرن سازی «سه گانه» مستلزم موشک ها، کشتی ها، بمب افکن ها و کلاهک های جدید است که همه آنها تقریباً هر بخش از صنعت تسلیحات ایالات متحده را غنی می کند.
اما این چیزی بیش از یک روز درآمد غنی است. بخشی از طبقه نظامی و سیاسی ایالات متحده وجود دارد که مایل است از سلاح های هسته ای در مقیاس محدود استفاده کند. بررسی وضعیت هسته ای 2018 صراحتاً معکوس می کند دولت اوباما دور شدن از تسلیحات هسته ای و تاکید مجدد بر اهمیت آنها در دکترین نظامی ایالات متحده.
این همان چیزی است که کلاهک کم بازده اخیر در زیردریایی ترایدنت آمریکا مستقر شده است. این W76-2 یک پانچ پنج کیلوتنی یا حدود یک سوم قدرت بمبی که روی هیروشیما انداخته شده است، بسیار متفاوت از کلاهک های هسته ای استاندارد با بازدهی 100 کیلوتن تا 475 کیلوتن است.
منطق آمریکا این است که یک کلاهک کوچک، روسها را از استفاده از کلاهکهای هستهای کم بازده خود علیه ناتو باز میدارد، دولت ترامپ میگوید روسها دقیقاً برنامهای برای انجام این کار دارند، با این تصور که ایالات متحده در خطر تبادل هستهای همهجانبه تردید دارد. پاسخ به نوع در واقع وجود دارد مدرک کمی چنین طرحی وجود دارد و مسکو آن را رد می کند.
به گفته دولت ترامپ، چین و روسیه نیز هستند نقض کردن ممنوعیت آزمایش هستهای با به کار انداختن کلاهکهای با بازده پایین و به سختی قابل تشخیص است. هیچ مدرکی برای اثبات این موضوع ارائه نشده است و هیچ دانشمند جدی نیز این اتهام را تایید نمی کند. تشخیص تسلیحات لرزهای مدرن به قدری کارآمد است که میتواند کلاهکهایی را شناسایی کند که در شرایط بحرانی حرکت نمیکنند.
طعمه زدن خرس - و در مورد چین اژدها زدن - یک مکانیسم آزمایش شده و واقعی برای باز کردن میخ بازو است.
برخی از اینها برای خوشحال کردن تولیدکنندگان اسلحه و ژنرال ها است، اما همچنین در مورد این واقعیت است که آخرین جنگی که ایالات متحده برنده شد گرانادا بود. ارتش آمریکا در افغانستان و عراق شکست خورد که از لیبی، سومالی و سوریه به هم ریخته بود و سعی دارد خود را از بن بست در یمن بیرون بکشد.
فقط فرض کنید برخی از آن جنگ ها با سلاح های هسته ای کم بازده انجام شده است؟ در حالی که به نظر می رسد آشفته است - مانند استفاده از نارنجک های دستی برای خلاص شدن از شر مورچه های آشپزخانه - برخی استدلال می کنند که اگر دستکش ها را در نیاوریم، همچنان در جنگ ها شکست خواهیم خورد یا در بن بست گرفتار خواهیم شد.
پنتاگون میداند که روسها یک تهدید متعارف نیستند، زیرا تعداد ایالات متحده و ناتو بسیار بیشتر است و از مسکو خرج میکنند. چین بیشتر یک چالش متعارف است، اما هر درگیری بزرگی می تواند هسته ای شود و هیچ کس آن را نمی خواهد.
به گفته پنتاگون، W76-2 ممکن است برای پاسخ به «حملات استراتژیک غیرهستهای مهم» به زیرساختهای ایالات متحده یا متحدانش، از جمله استفاده شود. جنگ سایبری. این می تواند شامل ایران نیز شود.
در اوایل دوره ریاست جمهوری خود، رئیس جمهور ترامپ خواسته چرا آمریکا نمی تواند از سلاح های هسته ای خود استفاده کند؟ اگر واشنگتن با موفقیت START II را اژدر کند و آزمایش را دوباره آغاز کند، ممکن است دقیقاً همین کار را انجام دهد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا