گفت و گوی بین ادیان و فرهنگ ها: وجدان ها و تغییرات اقلیمی
سمینار مرکز بین المللی ارتقای حقوق بشر [CIPDH] و یونسکو
بوئنوس آیرس، 1-2 سپتامبر 2016
ارتکاب زمین کشی: تغییر آب و هوا و تسخیر شرکتی
سوزان جورج
میهمانان محترم، خانم ها و آقایان،
مرکز بین المللی ارتقای حقوق بشر افتخار اختتامیه این سمینار را به من داده است و از CIPDH به خاطر حضور من در این رویداد مهم بی نهایت سپاسگزارم. من مطمئن هستم که من به جای همه ما صحبت می کنم و می گویم که این سمینار از نظر فکری، شادی آور و به خوبی سازماندهی شده است. لطفاً به من بپیوندید و از طرف همه ما از همه سخنرانانی که در کیفیت آن سهیم بوده اند، از کارکنانی که برای گرد هم آوردن ما در این شهر زیبا زحمت کشیده اند و از مترجمانی که به ما کمک کرده اند تا ما را در این شهر زیبا گرد هم بیاورند، تشکر کنم. مرزها [تشویق و تمجید] .
میتوانیم این سمینار را به بخشی از راه طولانی در نوعی زیارت مدرن تشبیه کنیم. یک مرحله از یک سفر دشوار اما بی نهایت پر ارزش ما بخشی از این جاده را به سوی دنیایی با ثبات و پایدار و مناسب برای سکونت انسان ها تقسیم کرده ایم. ما امیدواریم که این سفر زیارتی منجر به موفقیت COP22 در مراکش شود و سپس بسیار فراتر از آن ادامه یابد، تا زمانی که به آن هدف دور دست یعنی توقف و سپس معکوس کردن تغییرات آب و هوایی برسیم. ما می دانیم که زمین و انواع بی شماری از زندگی که در خشکی و زیر دریاهای آن زندگی می کنند، بعید است که در برابر افزایش دمای بیش از 2 درجه مقاومت کنند. ما در حال حاضر به بیش از یک درجه بالاتر از میانگین تاریخی رسیده ایم و به طرز خطرناکی در این مسیر کند بوده ایم. اکنون بسیار مهم است که ادامه دهیم.
به نظرم می رسد که همه ادیان زیارت خود را دارند، خواه به مکه، سنت ژاک دو کمپوستل، مکان روشنگری بودا در هند، شهرهای مقدس هندو هند یا مکان های مقدس اورشلیم. افرادی که عازم این زیارتهای ایمانی میشوند معمولاً به دنبال بخشش یا رستگاری، روشنگری، شفا یا شاید برآورده شدن آرزوی خاصی هستند.
زیارت مشترک ما ماهیت دیگری دارد. ما به دنبال برکات شخصی نیستیم، بلکه به دنبال نجات و امید برای همه مردم و برای خانه خود، زمین هستیم. همه در معرض تهدید شدید هستند. ما این سفر را آغاز کرده ایم زیرا می دانیم که بشریت هرگز به اندازه این لحظه در خطر نبوده است.
من سعی می کنم از "نجات سیاره" صحبت نکنم. انسانها هر کاری که انجام دهند، سیاره به چرخش خود حول محور خود و گردش به دور خورشید ادامه خواهد داد، همانطور که برای حدود چهار و نیم میلیارد سال انجام داده است. سیاره زمین که ما آن را «مال خودمان» میدانیم، اصلاً «مال ما» نیست. به خوبی میتوانست ادامه دهد، کاملاً تغییر کرده، بدون ما در مسیر تعیینشدهاش حرکت کند. در واقع، میتوان به راحتی استدلال کرد، همانطور که به اصطلاح «اکولوژیستهای عمیق» انجام میدهند، این سیاره بدون ما وضعیت بسیار بهتری خواهد داشت، زیرا آنها تأکید میکنند که ما انسانها درندهترین، ضایعکنندهترین و مخربترین گونهای هستیم که تاکنون روی زمین زندگی کردهایم. در آن چهار و نیم میلیارد سال
من اینجا نیستم تا دیدگاه عمیق بوم شناسی را ترویج کنم. من اینجا هستم تا آنچه را که به عنوان یک پدیده جدید در تاریخ بشریت می بینم معرفی و تعریف کنم. من آن را صدا می زنم زمینکشی. زمینکشی کنش جمعی یک گونه واحد در میان میلیون ها گونه دیگر است که سیاره زمین را به حدی تغییر می دهد که می تواند غیرقابل تشخیص و نامناسب برای زندگی شود. این گونه متعهد است زمین کشی در برابر تمام اجزای طبیعت، اعم از موجودات میکروسکوپی، گیاهان، حیوانات و یا علیه خود، نام علمی انسان، نوع بشر
نام علمی انسان تنها برای حدود 200.000 سال وجود داشته است. زمانی که ما در این سیاره در مقایسه با سن کل آن سپری کردهایم، بینهایت کوتاه است، فقط کوچکترین زمان زمینشناسی. این تنها 0.00004 درصد از وجود زمین را تشکیل می دهد. و اگرچه هر گونه گیاهی یا جانوری - مهره داران یا بی مهرگان - به طور متوسط حدود ده میلیون سال عمر می کند، به نظر می رسد گونه ما مصمم است تا مدت ها قبل از زمان تعیین شده خود، همراه با بقیه مخلوقات، باعث انقراض خود شود. مرگ یک گونه کامل، از نظر زمین شناسی، یک اتفاق رایج است. برخی از انقراض ها دیدنی هستند - به دایناسورها فکر کنید - اغلب ناپدید شدن های آرامی هستند که آثار کمی از خود بر جای می گذارند. بین زمانی که ما وارد می شویم و زمانی که ما این سمینار را ترک می کنیم، چندین گونه برای همیشه ناپدید خواهند شد. دانشمندان به ما می گویند که "نرخ پس زمینه" انقراض تقریباً هزار بار بیشتر از حد متوسط است و برخی شروع به نامیدن عصر ما "ششمین انقراض بزرگ" کرده اند. مورد قبلی، انقراض پرمین، حدود 250 میلیون سال پیش رخ داد. حدود 95 درصد از همه گونه های موجود در آن زمان روی زمین، احتمالاً به دلیل فعالیت های آتشفشانی و گرم شدن هوا که باعث انتشار عظیم متان از اقیانوس ها می شد، از بین رفتند.
گونه ها به شدت ناپدید می شوند زیرا نمی توانند به اندازه کافی سریع با شرایط در حال تغییر سازگار شوند. برخی، از جمله انسان ها، می توانند با مجموعه وسیعی از محیط ها و اختلاف دما، از سیبری یا گرینلند گرفته تا پاکستان یا ساحل سازگار شوند، اما هیچ گونه ای بی نهایت سازگار نیست و همه محدودیت های خود را دارند.
گونه ما تنها گونه ای در میان میلیون ها گونه است که دارای استعداد زبان، مهارت های ابزارسازی و بالاتر از همه است. هوشیاری، ظرفیت تخیل، اندیشه و معنویت. و با این حال، پایان وجود خود ما فراتر از درک جمعی ما به نظر می رسد: بسیار وحشتناک و قطعی تر از آن که بتوان به آن فکر کرد. انقراض نمی تواند برای ما اتفاق بیفتد - ما انسان ها از نظر فناوری بسیار درخشان هستیم، می توانیم راه حلی برای هر مشکلی پیدا کنیم، ما ارباب آفرینش هستیم و نمی توانیم شکست بخوریم، چه برسد به ناپدید شدن.
هیچ کس به جز معدود افراد غیرعادی اکنون توانایی انسان را انکار نمی کند قتل عام; ما در طول زندگی خود شاهد اپیزودهای وحشتناک قتل عام بوده ایم و چون این وحشت را تشخیص داده ایم، می توانیم نام آی تی. همه زبان ها موظف شده اند این کلمه وحشتناک را اضافه کنند، قتل عام، به واژگان آنها.
آیا ما حتی قادر به تخیل هستیم، خیلی کمتر تشخیص می دهیم که ما نیز قادر به ارتکاب هستیم زمین کشی? به نظر من، این اصطلاح فراتر از «اکوسید» است که تاکنون محدود به محیطها یا مکانهای جغرافیایی خاص مانند تخریب یک جنگل یا آلودگی عظیم مثلاً خلیج مکزیک است. زمینکشی متأسفانه کلی تر است: این یک حمله گسترده به طبیعتی است که ما تنها بخشی از آن هستیم، علیه تمام زندگی زمینی و علیه آفرینش و همچنین انکار کامل انسان حقوق؛ من می گویم که این اقدام نهایی تخریب در حال انجام است و ما به یک نام برای آن نیاز داریم. بدون نام، مفهومی نداریم و بدون مفهوم نمی توانیم با آن مبارزه کنیم. به همین دلیل دنبال کلمه جدیدی گشتم.
شاید مرا زنگ خطر بیابید. اجازه دهید تعدادی از جدیدترین یافته های دانشمندان در مورد سرعت و پیشرفت تغییرات آب و هوا را به شما ارائه دهم. بیشتر برگرفته از اخیر است گزارش وضعیت آب و هوا به رهبری اداره ملی اقیانوسی و جوی ایالات متحده، NOAA. این از نظر صدها دانشمند از 62 کشور استفاده می کند.
در سال 2015، بار دیگر رکوردهای جدیدی برای دما، افزایش سطح آب دریاها و رویدادهای شدید آب و هوایی ثبت شد. مانند سال 2014، 2015 گرم ترین سال ثبت شده بود و سال 2016 نیز احتمالاً این رکورد را خواهد شکست. اقیانوس ها نمی توانند تمام گازهای گلخانه ای را که ما تولید می کنیم جذب کنند و به سرعت در حال گرم شدن هستند. سال گذشته اقیانوس آرام شرقی دو درجه گرمتر بود و اقیانوس منجمد شمالی به اوج خود کاملاً هشت درجه بیشتر از میانگین تاریخی رسیده بود. پوشش یخی دریای قطب شمال از 37 سال پیش که ماهواره ها شروع به اندازه گیری آن کردند کمترین میزان بوده است. گرم شدن اقیانوس ها باعث گسترش شکوفه های جلبک های سمی عظیم در شمال غرب اقیانوس آرام و سواحل استرالیا شده و مرجان ها، ماهی ها، پرندگان و پستانداران را می کشد. دانشمندان و روزنامه نگاران اصطلاح "موج گرمای دریایی" را ابداع کرده اند. گونه های دریایی قطب شمال تلاش می کنند تا خود را با مهاجرت های عظیم رقبای جذب شده توسط آب های گرم تر و خوردن منابع غذایی محدود سازگار کنند. اگر ورقه یخی گرینلند به طور کامل ذوب شود، ناپدید شدن آن سطح دریاها را تا XNUMX متر خیره کننده افزایش می دهد. سال گذشته بیش از نیمی از سطح خود ذوب شد.
همچنین باید منتظر تلفات انسانی سنگین به دلیل سیلهای بیشتر، خشکسالیهای بیشتر، آتشسوزیهای جنگلها و طوفانهای خشنتر و همچنین افراد آواره بیشتر و پناهجویان آب و هوایی بیشتر که به دنبال خانهای قابل زندگی هستند، باشیم. کمبود آب و غذا، بهویژه برای دهها میلیون نفری که برای تامین آب خود به یخچالهای طبیعی وابسته هستند، نیز رایجتر خواهد بود. افزایش مورد انتظار در بی ثباتی سیاسی، خصومت ها، به اصطلاح "دولت های شکست خورده" و جنگ آشکار، در تفکر استراتژیست های نظامی مانند آنهایی که در پنتاگون کمتر مورد بحث قرار گرفته اند، اما بسیار وجود دارد. کارشناسان اکنون اذعان دارند که جنگ در سوریه تا حدی ناشی از خشکسالی طولانی در مناطق گندمکار آن بوده است.
تغییر اقلیم حسابی نیست - به عبارت دیگر، 1 + 1 + 1 لزوماً یک خط مستقیم خوب در نمودار ایجاد نمی کند. تغییر به صورت تصاعدی است، به این معنی که هر افزایش در گرما می تواند باعث افزایش بیشتر شود. این «بازخورد مثبت» نامیده میشود و میتواند تا زمانی ادامه یابد که تغییرات آب و هوایی «فرار» تمام شود و غیرقابل توقف شود. یکی از ترسناک ترین نمونه ها در حال حاضر، ذوب یخ های دائمی در سیبری و آلاسکا است. تخمین زده می شود که 1400 میلیارد تن متان در این یخبندان دائمی محبوس است و گاز متان بیست برابر قدرتمندتر از CO2 است. بسته به سرعت ذوب شدن یخهای دائمی، این مخزن عظیم گازهای گلخانهای میتواند تغییرات اقلیمی برگشتناپذیر را تحریک کند و زمین کشی را بر عهده می گیرد. حتی ثروتمندانی که تمایل دارند خود را کاملاً از قوانین طبیعت معاف می دانند، نمی توانند از عواقب فرار کنند.
شاید ما در حال حاضر فراتر از نقطه خطر هستیم. اما از آنجایی که هیچ کس به طور قطع نمی داند، ما باید طوری رفتار کنیم که انگار هنوز فرصتی برای توقف و معکوس کردن تغییرات آب و هوایی داریم. افراد حاضر در این سمینار بسیار متنوع هستند، اما همه ما جدی و آگاه هستیم، عمیقاً به تغییرات آب و هوا، حقوق بشر و اغلب به ابعاد معنوی زندگی توجه داریم. بنابراین ما نیز انتخاب کرده ایم که در مقابل شانس بایستیم و تمام تلاش خود را بکنیم تا مطمئن شویم که ماجراجویی انسان می تواند ادامه یابد.
اما این دقیقاً برای من جالب است زیرا افراد جدی، متفکر و با اخلاق خودشان این انتخاب را کرده اند، آنها ممکن است در پذیرش اینکه همه در اخلاق یا تعهد خود مشترک نیستند، مشکل خاصی داشته باشند. این سوال را از خود بپرسید: آیا تمایل دارید که معتقد باشید خطرات تغییرات آب و هوایی آنقدر آشکار و جهانی هستند که همه افراد عادی لزوماً باید از همان اهدافی حمایت کنند که شما انجام می دهید؟ آیا فکر میکنید، برای مثال، از آنجایی که ما فناوری، دانش و پول لازم برای انتقال بزرگ به دنیای بدون سوختهای فسیلی مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر را داریم، کسانی که احساس فوریت ما را با هم ندارند، به سادگی اطلاعات نادرست دارند؟ که آنها فقط به اطلاعات بیشتر و توضیحات بهتر نیاز دارند؟
اگر اینطور فکر می کنی، پس من باید ریسک توهین کردن تو را بپذیرم. به صراحت بگویم، می ترسم که چنین دیدگاهی کاملاً اشتباه باشد. بدون شک افرادی که از خطرات تغییرات اقلیمی آگاه نیستند هنوز وجود دارند، اما مطمئناً هستند نه متولیان امور جهان
نه. مشکل واقعی این است که ما با دشمنانی مصمم و سازمان یافته روبرو هستیم که هیچ اهمیتی به حقوق بشر یا تغییرات آب و هوایی نمی دهند. که احتمالاً به همین ذکر می خندد زمین کشی آنها فقط یک چیز می خواهند: کسب و کار معمولی و جهانی که در آن بتوانند با استفاده از همه منابع موجود، بدون توجه به هزینه های طبیعت و زندگی انسان، مقادیر بی پایانی پول به دست آورند. تا زمانی که نتوانیم این واقعیت را بپذیریم و با این دشمنان و همچنین سازمان های دولتی و خصوصی که در خدمت آنها هستند مقابله کنیم، می ترسم که در نهایت هیچ امیدی به جلوگیری از آن نداشته باشیم. زمین کشی.
دشمنان واقعی وجود دارند آنها با استدلال عقلی، نصیحت، دعا یا مثال اخلاقی تغییر نخواهند کرد. رویارویی با آنها دشوارتر می شود زیرا آنها موقعیت های معتبر و قدرتمندی را اشغال می کنند و می توانند کسانی را که سعی در متوقف کردن آنها دارند بترسانند. در اینجا شاید ذکر کلمات 19 مفید باشدth لرد اکتون مورخ قرن بریتانیایی. او به یاد ماندنی نوشت:قدرت فاسد می کند و قدرت مطلق فاسد مطلق می کند"، افزود که "مردان بزرگ تقریباً همیشه مردان بدی هستند…” قدرت فاسد می کند زیرا به افراد، نهادها یا دولت ها اجازه می دهد اراده خود را تحمیل کنند و جهان را مطابق با منافع فوری خود شکل دهند. در گذشته، این کار اغلب از طریق جنگ و در اینجا 19 بزرگ دیگر انجام می شدth کارل فون کلاوزویتس، متفکر قرن، استراتژیست نظامی، جنگ را چنین تعریف می کند:اقدامی خشونتآمیز برای وادار کردن دشمن به انجام اراده ما».
Clausewitz و Acton را با هم ترکیب کرده، آنها را در 21 قرار دهیدst قرن و شما می توانید قدرت را به عنوان ظرفیت تحمیل اراده هر سیستمی که آن شخص قدرتمند در خدمت است تعریف کنید. امروزه قدرتمندان در هر دو حوزه عمومی و خصوصی، به ویژه در کشورهای غربی که هنوز مسلط هستند، در خدمت منافع یک نظام سرمایه داری پیشرفته هستند که در آن شرکت های بزرگ فراملیتی بزرگ سیاسی هستند بازیگران. اغلب این شرکت های عظیم نفت، گاز یا زغال سنگ و همچنین بانک های آنها از بسیاری از ده ها ایالت ثروتمندتر و قدرتمندتر هستند. همانطور که کلاوزویتز می گوید هدف آنها این است که دیگران را وادار کنند تا "اراده خود را انجام دهند". شرکت ها نه می خواهند و نه نیازی به استفاده از جنگ علنی یا روش های وحشیانه دارند. آنها با افرادی کار می کنند که دستمزد بسیار خوبی دریافت می کنند و برای خدمت به اهداف خود پاداش زیادی دریافت می کنند. هرکسی که از قربانی کردن اخلاق شخصی برای رسیدن به هدف افزایش سود و نفوذ خودداری کند، برای مدت طولانی در کار نخواهد ماند.
این مدیران از زندگی در یک دنیای کوتاه مدت راضی هستند و امروزه همه ما نیز مجبور به زندگی در آن هستیم، حتی اگر می دانیم که چشم انداز بلندمدت برای درک مفاهیمی مانند "تغییر آب و هوای فراری" یازمین کشی". رهبری شرکت ها و بانک های بزرگ سوخت فسیلی انتخاب می شود زیرا آماده است تا هر ارزشی را که برای دستیابی به هدف سود بالاتر لازم است قربانی کند. هیچ رئیس شرکتی قدرت تغییر این موضوع را ندارد. همه آنها می دانند که موقعیت فردی آنها به پیروی از قوانین بستگی دارد. آنها به نهادهای خود خدمت می کنند که دولت های ملی ما اغلب از آنها محافظت می کنند، آنها را پرورش می دهند و اغلب از آنها اطاعت می کنند. تقبیح، حذف و جایگزینی افراد موضوعی نیست. برای آنها، متاسفانه آینده بشریت و سرنوشت زمین نیز مهم نیست.
ما باید برای حفظ سوخت های فسیلی در زمین بجنگیم و تنها نیرویی که می تواند شرکت ها را مهار کند، نیروی قانون است. قانون تنها تحت تأثیر افکار عمومی قوی و سازمان یافته تغییر خواهد کرد. ما به تعهد افرادی مانند شما نیاز داریم که رهبر هستند و می توانند بر بخش های بزرگی از افکار عمومی برای ایجاد فشار تأثیر بگذارند. ما شدیداً به فشار بر دولتها نیاز داریم تا آنها را ملزم به اقدام قاطعانه و ایستادگی در برابر قدرت شرکتها کنیم.
شاید شما فکر می کنید که من اتهامات آشکاری را مطرح می کنم. برای پایان دادن به این گفتگو، اجازه دهید به طور خلاصه در مورد چند استراتژی شرکتی با هدف کسب آزادی و سود بیشتر صحبت کنم. تاثیر این مثال ها تسریع تغییرات آب و هوایی است. از آنجا که زمان کمی برای ما باقی مانده است، من جزئیات مربوط به قدرت بزرگترین و ثروتمندترین شرکت های جهان را کنار می گذارم. من همچنین بخش حمل و نقل جاده ای و هوایی و همچنین شرکت هایی را که به ویژه در جنوب مستقر هستند و درگیر جنگل زدایی گسترده هستند، کنار می گذارم. شرکت های درگیر ممکن است دولتی یا خصوصی باشند. در اینجا انتخاب کوتاه من از تأثیرات کمتر شناخته شده شرکت ها بر افزایش تغییرات آب و هوایی است.
-لابی ها
-یارانه ها
- معاهدات تجاری دوجانبه و چندجانبه
1. لابی ها : استفاده شرکتی از لابی ها در چند دهه گذشته به طور تصاعدی رشد کرده است. لابی ها اکنون یک صنعت خدماتی بزرگ و چند میلیارد دلاری هستند. می توان سه نوع را متمایز کرد: نوع اول ساده ترین و سرراست ترین است: شرکت های منفرد کارکنان تبلیغات داخلی، ارتباطات و روابط عمومی را استخدام می کنند تا بهترین چهره و دیدگاه خود را نه تنها برای بهبود فروش، بلکه برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی، رهبران افکار، ارائه دهند. رسانه ها و دولت به عنوان مثال: یک شرکت نفتی بزرگ مانند BP تصمیم می گیرد خود را به عنوان یک "شرکت انرژی" تغییر نام دهد، حتی اگر 98 درصد از فعالیت های آن در سوخت های فسیلی باقی بماند و منابع انرژی تجدید پذیر تنها سهم کمی دارند.
دوم، شرکت ها انکار تغییرات آب و هوایی را ترویج می کنند. به عنوان مثال، اکسون موبیل تقریباً چهل سال پیش از دانشمندان خود دریافت که تغییرات آب و هوایی یک واقعیت خطرناک است، با این وجود میلیونها دلار برای تأمین مالی به اصطلاح «اندیشکدهها» و دانشمندان فاسدی که تنها کارشان ارائه استدلال و تبلیغات است، هزینه کرده است. تغییر اقلیم وجود ندارد یا جای نگرانی نیست. هر چه تعداد منکران اقلیم بیشتری ایجاد کنند، بیشتر می توانند مانع از اجرای قوانین برای کنترل رفتارشان شوند. لابیها میدانند که معمولاً برای ایجاد کافی است شک و آنها در ایالات متحده موفق شده اند. در اینجا، طبق نظرسنجی های اخیر، از هر چهار نفر یک نفر به واقعیت تغییرات آب و هوایی شک دارد یا آن را رد می کند. هیچ نامزد جمهوری خواه برای منصب سیاسی، از جمله دونالد ترامپ، این خطر را ندارد که در انظار عمومی بگوید که تغییرات آب و هوایی وجود دارد - ما در مورد کشوری صحبت می کنیم که همانطور که می دانید تا حد زیادی بزرگترین کشور جهان است. بطور سرانه منتشر کننده گازهای گلخانه ای. .
در نهایت، این شرکتها همواره به سازمانهای لابیگر در سطح صنعت تعلق دارند که نقش آنها دفاع از منافع کل بخش است - برای مثال مبارزه با هر تصمیم آژانس حفاظت از محیطزیست ایالات متحده یا مقررات اروپایی. کشورهایی که صنعت نفت بخش مهمی از خود دولت است، مانند چین یا عربستان سعودی، مشکلات خاصی را ارائه میکنند که شهروندان معمولاً برای مقابله با آنها مجهز نیستند. در چنین مواردی، تنها استراتژی قابل اجرا کاهش تقاضا برای سوخت های فسیلی به طور کلی است.
2. یارانه ها: اطلاعات زیر از گزارش صندوق بینالمللی پول در سال 2013 گرفته شده است - نشانهای از پیشرفت از زمانی که تغییرات آب و هوایی قبلاً توسط صندوق بینالمللی پول مورد توجه قرار نگرفته بود. پرداخت یارانه به سوخت های فسیلی یک پدیده جهانی است. برخی به مصرف کنندگان اجازه می دهند کمتر از هزینه عرضه بپردازند. برخی دیگر به شرکتها اجازه میدهند تا هزینههای آسیبهای زیستمحیطی که ایجاد میکنند را جبران کنند. اقتصاددانان این آسیبها را «خارجی» مینامند، مانند آلودگی، آلودگی منابع آب یا پاکسازی محلهای استخراج و این هزینهها باید توسط دولتها پرداخت شود یا اصلاً پرداخت نشود، که منجر به هزینههای بالاتر برای سلامت عمومی و غیره میشود. از نظر صندوق بین المللی پول، کل هزینه یارانه های سوخت های فسیلی به 1.900.000.000.000 دلار (هزار و نهصد میلیارد دلار) می رسد. اگر تمام این کمکهای غیرموجه دولتی حذف شود و شرکتها مجبور به پرداخت هزینههای خارجی خود شوند، صندوق محاسبه میکند که کاهش 13 درصدی از کل انتشار CO2 جهانی را به دنبال خواهد داشت.
نه تنها یارانه ها سوخت های فسیلی را به طور غیر واقعی ارزان می کند و رقابت برای منابع انرژی تجدیدپذیر را دشوارتر می کند. آنها همچنین هزینه های دولت را برای اهداف بسیار مهم تری کاهش می دهند. در سراسر کشورهای جنوب صحرای آفریقا، دولت ها به طور متوسط سه درصد از بودجه خود را صرف یارانه می کنند - همان مقداری که هزینه هایشان برای سلامت عمومی است. بیشتر این یارانه ها به نفع افرادی است که در حال حاضر وضعیت بهتری دارند - آفریقایی های فقیر ماشین ندارند و حتی در شبکه برق هم نیستند. هرچقدر به آنها نگاه کنید، یارانه انرژی سوخت فسیلی غیرضروری، پرهزینه و مضر است.
بنابراین خوشحال شدم که از دوستان مراکشی خود در اینجا یاد گرفتم که مراکش قبلاً با موفقیت تمام سوختهای فسیلی را حذف کرده است تا سرمایهگذاری زیادی در انرژیهای تجدیدپذیر انجام دهد. علاوه بر این، آنها این کار را فقط در 18 ماه انجام دادند و ثابت کردند که شما می توانید به سرعت تغییرات اساسی ایجاد کنید. پس آفرین به مراکش که باید الگویی برای همه کشورها باشد. [تشویق و تمجید].
3. معاهدات تجاری دوجانبه و چندجانبه: این معاهدات همواره شامل بندی به نام «حل و فصل اختلافات بین سرمایهگذار به ایالت» یا ISDS است که به سرمایهگذاران خارجی و تنها خارجی اجازه میدهد تا از دولتهای مستقل نزد دادگاههای داوری خصوصی متشکل از سه وکیل-داور خصوصی برای هر قانون جدیدی که شرکت قضاوت میکند شکایت کنند. ممکن است به سود فعلی یا حتی آینده آن آسیب برساند. به عنوان مثال، حذف یارانه ها قطعا به عنوان یک تهدید تلقی می شود و شرکت های خارجی دریافت کننده آن بدون شک از دولت شکایت خواهند کرد. چند مورد فعلی شامل شکایت (و برنده شدن) Occidental Petroleum علیه اکوادور به دلیل امتناع از اجازه حفاری در یک منطقه حفاظت شده از نظر زیست محیطی است. دادگاه غرامت 1.7 میلیارد دلاری به Occidental صادر کرد. شرکت Lone Pine از استان کبک برای دریافت 250 میلیون دلار شکایت کرده است، زیرا مجوز فرکینگ در حوضه رودخانه سنت لارنس را رد کرده است. به محض اینکه پرزیدنت اوباما خط لوله کیستون را که برای انتقال نفت کثیف قیر ماسه از آلبرتا، کانادا به خلیج مکزیک در نظر گرفته شده بود، وتو کرد، شرکت کانادایی Transcanada با درخواست 15 میلیارد دلار علیه ایالات متحده شکایت کرد. اغلب کافی است که ISDS را تهدید به اقدام قانونی کنید تا کشوری را مجبور کنید قبل از تصویب قانونی برای محافظت از مردم یا محیط زیست خود دو بار فکر کند. یک دولت ممکن است در برابر شرکت "برنده" شود - همانطور که در 35 درصد موارد تاکنون پیروز شده است - اما هرگز نمی تواند واقعاً پیروز شود زیرا معاهده را امضا کرده است، نمی تواند شکایت را رد کند و هزینه های داوری خصوصی به میلیون ها نفر می رسد. دلار شرکتهای خدمات سوخت فسیلی و نفت نیز ممکن است از یک دولت شکایت کنند تا دیگران را از ایجاد هرگونه تغییر مشابه بترسانند.
برای جمع بندی تنها در چند کلمه، اجازه دهید بگویم که امیدوارم همه افراد در اینجا سمینار ما را ترک کنند و درک کنند که تصاحب شرکتی در حال انجام است و کمک مرگباری به زمین کشی. همچنین امیدوارم که علاوه بر تمام فعالیتهای حرفهای یا داوطلبانه فعلی خود، مسئولیت بیشتری در مورد شناخت و مبارزه با آن بپذیرید. زمین کشی. علیرغم تلاشهای مردم خوب در همه جا برای کاهش ردپای کربن فردی خود، کافی نخواهد بود مگر اینکه بتوانیم ساختارهای فعلی را که سوختهای فسیلی را ترویج میکنند مجبور به تغییر یا ناپدید شدن کنیم. اغلب از من می پرسند که آیا خوش بین هستم یا بدبین. من هیچکدام نیستم. من از آینده خبر ندارم اما من امید دارم من معتقدم که ما هنوز فرصت داریم. که انسانها میتوانند حتی بر تهدیدهای وحشتناک غلبه کنند زمین کشی. بسیاری می توانند توسط فعالان حقوق بشر و رهبران مذهبی به اقدام تشویق شوند. بیایید با هم مطمئن شویم که زیارت مشترک ما را به آن نتیجه می رساند.
متشکرم.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا