منبع: مستقل
در روزهای گذشته، من دوره ریاست جمهوری ترامپ را با دیکتاتوری های عربی مقایسه می کردم. او از همراهی با سیسی مصر (60,000 زندانی سیاسی) لذت میبرد و جنجالهای احمقانهاش شباهت زیادی با معمر قذافی داشت، معمر قذافی نیز کتابی را که هرگز ننوشته بود، اما ترامپ هرگز ملاقات نکرد (البته تونی بلر و قذافی گونه های یکدیگر را بوسید. اما در طول هفته گذشته، متوجه شدم که در کاخ سفید شباهتهای بیشتری با روم باستان دارد.
استاد کلاسیک سابقم یکبار به من گفت - وقتی در زمان اشغال عراق توسط ایالات متحده در زمان جورج دبلیو بوش به طور ملودراماتیک با تلفن همراهم از انجمن اصلی روم با او تماس گرفتم - که رومیها مردمی «شیدایی» بودند، اما میتوانستند زیبا باشند. تحت تأثیر رفتار آمریکایی ها در عملیات عراق قرار نگرفته است.
حق با او بود. اما اکنون متقاعد شدهام که چیزی کاملاً «شیدایی» در مورد ریاستجمهوری ترامپ وجود دارد. نفرت، تهدیدها، خشم، هم با جمهوری روم (نسخه رم از «دموکراسی» محبوب) و هم با امپراتوری روم، زمانی که تعداد زیادی از امپراتوران خود را به اندازه ترامپ دیوانه نشان دادند، اشتراکات زیادی دارند.
کاتو سانسور، مردی خطرناک، هر یک از سخنرانی های خود را در رم با این کلمات پایان می داد Carthago delenda شرقی. کارتاژ باید نابود شود. آیا این دقیقاً زبان ترامپ نیست؟ آیا او نگفت که می تواند افغانستان را «از روی زمین محو کند»، می تواند کره شمالی را «به کلی نابود کند»، اگر ایران به آمریکا حمله کند «ویران خواهد شد»؟
کاتو به چیزی که می خواست رسید. کارتاژ واقعاً با خاک یکسان شد، مردم آن به بردگی فروخته شدند، اگرچه زمین های آن به بردگی فروخته شد نه در واقع همانطور که مورخین انگلیسی بعداً ادعا کردند با نمک کاشته شده است. ترامپ تاکنون بیشتر سیسرون بوده است تا کاتو، پمپئو بیشتر پلینی بوده است تا پمپی. تا حالا.
اما آمریکا عقب نشینی کرد سوریهبزرگترین رسوایی ارتش این کشور تنها با نقش جدیدش به عنوان مزدوران عربستان سعودی آشکار شده است - زیرا ورود نظامی جدید ایالات متحده به پادشاهی باید توسط رژیم قصابی جمال خاشقجی پرداخت شود - در دوران باستان انعکاس تاریکی دارد.
برخلاف نسخه هالیوودی تاریخ، امپراتوری روم ظرف چند روز فروپاشید. گوتها، استروگوتها و ویزیگوتها فقط در یک آخر هفته ایتالیا را بلعیدند. سقوط امپراتوری به آرامی و در طی سالها و در قطعات کوچک افزایشی رخ داد: لژیون ها فراموش شدند، متحدان قبیله ای بدون دستمزد - و سپس خیانت شدند.
یکی از دردسرسازترین استان های روم کیلیکیه بود. همیشه دستش عوض می شد. مردم آن با رم متحد شدند - و سپس با خروج لشکرها یا تمام شدن مالیات رها شدند. کیلیکیه، بر حسب اشتباهی خارقالعاده، تقریباً دقیقاً در امتداد مرز غربی آنچه امروز مرز ترکیه و سوریه (کردها) است قرار داشت.
هنوز چند ویرانه رومی در آن استان باستانی وجود دارد تا به ارتش های امروزی آن یادآوری کند که - مطمئناً باید می فهمیدند - سرنوشت آنها چه خواهد بود. من شک دارم که آیا یک سرباز آمریکایی در سوریه وجود داشته باشد - که البته باید برای خروج از آن کشور به همان اندازه قدیمی مذاکره کند - که از این خبر داشته باشد. حافظه نهادی، چه رسد به حافظه تاریخی، مدت ها پیش توسط اینترنت پاک شده است.
امپراتوری روم به تدریج سقوط کرد. سناتورهایی که در خرابه های سیاسی جمهوری قدیم روم زندگی می کردند، می دانستند که مشکلی پیش می رود. مردم مرگ خود را فقط در مرحله درک کردند. جاده های بزرگ رومی تعمیر نشدند. لژیون ها نمی توانستند با این سرعت حرکت کنند (حتی اگر هنوز به رم وفادار بودند). سپس خدمات پستی امپراتوری از شمال آفریقا دچار اختلال شد و حتی متوقف شد. گندم برای نان - اغلب از آنچه امروز دره بقاع در شرق لبنان است - به رم نمی رسد.
در میان ناآرامیهای مردمی در رم، جایی که رهبران رقیب میتوانستند یکدیگر را تهدید فیزیکی کنند و میکردند، این مسائل اغلب مورد توجه قرار نمیگرفت. افسوس که استیضاح در دنیای باستان یک گزینه نبود.
اما شمشیر (یا سم) می تواند کار خود را انجام دهد. دشمنان سیاسی متهم به خیانت خواهند شد. "آنها را به صلیب بکش!" اما آیا این چیزی نیست که ترامپ در مورد مطبوعات آمریکایی، دموکرات ها یا هرکسی که جرات مقابله با او را با دروغ های شنیع و حملات او به دموکراسی آمریکایی دارد، نمی گوید؟
نه، من پیشنهاد نمی کنم که امپراتوری آمریکا ما را به این شکل رها کند. اما رهاکردن اسفناک کردها در هفته گذشته، شرارت ترامپ در اجازه دادن به ترک ها - و متحدان بدبخت "عرب" آنها - برای کشتار راه خود به شمال سوریه، همان تأثیری را خواهد داشت که در دوران باستان داشت. اگر دیگر نمی توانید به رم اعتماد کنید، به کدام امپراتوری دیگر روی می آورید؟
خوب، البته مال پوتین. او ممکن است ظالم باشد - اما حداقل او عاقل است. و لژیون های او از جنگ در سوریه بیرون ماندند و رژیم اسد را نجات دادند. آنها بزرگراه ها را از مین های داعش پاکسازی کردند - آنها جاده ها را بازسازی کردند، گاهی اوقات (به طرز باورنکردنی) جاده هایی که زمانی رومی بود - و زبان عربی را یاد گرفتند. شاید، در واقع، پوتین اکنون نقش امپراتوری روم بعدی شرق را بازی می کند، امپراتوری مسیحی که صدها سال بعد از سقوط خود روم در قسطنطنیه/بیزانس/استانبول زنده ماند. همه خاورمیانه اکنون امپراتوری اوست، هر پایتختی پذیرای امپراتور است: تهران، قاهره، آنکارا، دمشق، ریاض، ابوظبی.
بیش از 20 سال پیش، من در واشنگتن بودم و به دنبال یافتن سازنده موشکی بودم که موشکی را که اسرائیل به سمت یک آمبولانس غیرنظامی در جنوب لبنان پرتاب کرد و همه داخل آن را کشت. و من خیلی متحیر شدم که چطور رومی واشنگتن نگاه کرد. کاخ های بزرگ دولتی آن (البته به جز خود وزارت امور خارجه) به طور خودآگاه از معماری رومی الگوبرداری شده بودند.
واشنگتن به عنوان پایتخت یک امپراتوری فیزیکی ساخته نشده است - به گمان من، بیشتر یک امپراتوری فلسفی، در لحظات خوب من - اما به نظر می رسد (مانند وین، برلین، پاریس، لندن) گویی آمریکایی های اولیه دوران استقلال متوجه شدند که ممکن است روزی پایتخت قدرتمندترین ملت روی زمین باش. خوب بود.
اما ترامپ همه اینها را تغییر داده است. او به ناامیدی دوستان معدود خود (از نوع غیر شیدایی) و خوشحالی دشمنانش، آمریکا را پایین آورده است. سوریها که تاریخشان بسیار طولانیتر از آمریکاست، سیاست سیاسی قدیمی خود را دوباره اجرا کردند: صبر کنید. و صبر کن. و صبر کن. و سپس در لحظه خروج آمریکایی ها وارد منبج شوید. این همان کاری است که دشمنان روم انجام دادند زمانی که مرزهای امپراتوری در آلمان و سپس در گال و سپس در بالکان - از همه جا - و سپس در پالمیرا و در آنچه امروز سوریه است فرو ریخت.
در مورد معماری نجیب واشنگتن، اکنون جای خود را در کنار پایتخت قدیمی امپراتوری اتریش-مجارستان می گیرد، جایی که ساختمان های عالی وینی از شکوه و عظمت خود شرمنده به نظر می رسند. دیوارهای قدرتمند و تاریخی برای مطالعه امروز دیوارهای کرملین هستند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا