من گمان می کنم که حیرت کلمه آن نیست. گیجی به ذهن می آید. وقتی در بیروت یک تماس تلفنی به من گفت که لرد بلر کوت العماره قرار است «فلسطین» را بسازد، به سادگی نمی توانستم گوش هایم را باور کنم. من تاریخ را بررسی کردم - نه، اول آوریل نبود - اما من متعجبم که این مرد بیهوده، فریبکار، این دروغگوی ثابت شده، یک وکیل ساختگی که خون هزاران مرد، زن و کودک عرب در دستانش است. واقعاً به این فکر می کنم که فرستاده "ما" در خاورمیانه باشم.
آیا این واقعا می تواند درست باشد؟ من همیشه تصور می کردم که بالفور، سایکس و پیکو مظهر غرور خاورمیانه هستند. اما بلر؟ اینکه این نخست وزیر سابق، این مردی که کشورش را به خاک عراق برد، باید واقعاً باور داشته باشد که در منطقه نقشی دارد - کسی که فرستاده مضحک خودش، لرد لوی، سفرهای مخفیانه زیادی به آنجا انجام داد که هیچ فایده ای نداشت. - اکنون دستانش (و من می ترسم، زندگی ما) در آخرین جنگ استعماری جهان به سادگی غافلگیر کننده است.
البته او با محمود عباس در تماس خواهد بود، تلاش خواهد کرد حماس را به حاشیه ببرد، بی وقفه در مورد «میانه روها» صحبت خواهد کرد. و ما باید به سخنان او در مورد اخلاقیات گوش دهیم که چگونه کاملاً و کاملاً مطمئن است که کار درستی انجام می دهد (و این همان مردی است که سال گذشته آتش بس در لبنان را به تعویق انداخت تا حرف های مضحک جورج بوش را به اشتراک بگذارد. امید به پیروزی اسرائیل بر حزب الله) برای برقراری صلح در خاورمیانه…
او یک بار - هرگز - عذرخواهی نکرده است. حتی یک بار هم نگفته است که از کاری که به نام ما کرد پشیمان است. با این حال، لرد بلر در واقع معتقد است – در چیزی که باید برای مردی که شواهد جعلی «سلاحهای کشتار جمعی» عراق را تهیه کرده، یک عمل خودپسندی بیسابقه باشد – که او میتواند در خاورمیانه خوب عمل کند.
زیرا اینجا مردی است که کاملاً در منطقه بی اعتبار شده است - سیاستمداری که به طور مشخص در هر کاری که سعی کرده در خاورمیانه انجام دهد شکست خورده است - اکنون معتقد است که او مرد مناسبی برای رهبری گروه چهارجانبه برای اصلاح "فلسطین" است.
در جستجوی کوئیسلینگها برای انجام خواستههای ما - یعنی حتی کمتر از آنچه عرفات میخواهد، قیمومیت فلسطین را بپذیرد - فکر میکنم بلر از او استفاده میکند. بیتردید ترکیب بینظیر او از بیرحمی و بیصداقتی، با دیکتاتورهای محلی عرب ما به خوبی همراه خواهد بود.
و من مشکوکم - با فرض اینکه این داستان خارق العاده نادرست نیست - همیشه بلر می تواند در جستجوی "صلح" در اطراف دمشق، حتی تهران، گردش کند و بدین ترتیب راه را برای استراتژی خروج آمریکا از عراق هموار کند. اما «فلسطین»؟
فلسطینیها انتخاباتی را برگزار کردند - انتخاباتی واقعی، با کف مسی، از نوع دموکراتیک - و حماس پیروز شد. اما احتمالا بلر نمی تواند با حماس گفتگو کند. او برای مذاکره با دولتی که این هفته توسط همکار قدیمی من رامی خوری به عنوان «دولت تخیل» توصیف کرده بود، باید فقط با افراد متعصب عباس صحبت کند.
آمریکاییها صحبت میکنند - و در اینجا من به نقل از سخنگوی وزارت خارجه، شان مک کورمک - در مورد فرستادهای صحبت میکنند که میتواند «با فلسطینیها در نظام فلسطین» برای ایجاد نهادهایی برای «دولتی با حکومت خوب» همکاری کند. اوه بله، من می توانم ببینم که چگونه این برای لرد بلر جذاب است. او کشورهایی را که به خوبی اداره می شوند، بسیاری از «قوانین تروریسم»، امنیت فراوان را دوست دارد – اگرچه من هنوز کمی درمورد اینکه «نظام فلسطین» قرار است چیست، متحیر هستم.
این جیمز ولفنسون بود که در ابتدا فرستاده «ما» در خاورمیانه بود، رئیس سابق بانک جهانی که با ناامیدی آنجا را ترک کرد زیرا نه میتوانست غزه را بازسازی کند و نه میتوانست با «فرایند صلح» کار کند که با هر شهرک جدید یهودی و هر موشک قسام در حال فرسایش بود. به اسرائیل شلیک کرد. آیا بلر فکر می کند که می تواند بهتر عمل کند؟ چه کلمات عسلی را خواهیم شنید؟
شرط می بندم که او به دیوار اسرائیل که این همه زمین اضافی را از فلسطینی ها می گیرد، اشاره نمی کند. این یک "موان امنیتی" یا یک "حصار" خواهد بود (مانند "حصار" معروف برلین که در واقع توسط پلیس های سخاوتمند Vopo آلمان شرقی در آن زمان "موانع امنیتی" نامیده می شد).
درخواست هایی برای خویشتن داری «از همه طرف»، فراخوان های بی پایان برای «اعتدال» و هیچ کدام برای عدالت (که همه مردم خاورمیانه در 100 سال گذشته آن را درخواست کرده اند) وجود خواهد داشت.
و اسرائیل لرد بلر را دوست دارد. در واقع، استفاده لغزنده بلر از زبان احتمالاً برای ایهود اولمرت جذاب خواهد بود، زیرا دولت او همچنان به تصرف سرزمینهای عربی برای یهودیان و یهودیان ادامه میدهد تنها در حالی که منتظر است فلسطینی را پیدا کند که بتواند با او «مذاکره کند»، محمود عباس اکنون دارای اعتبار یک کشور است. خرگوش پس از له شدن نیروهایش در غزه.
بلر با کدام یک از دو نخست وزیر «فلسطین» صحبت خواهد کرد؟ چرا، او که یقه و کراوات دارد، البته، که برای آقای عباس کار می کند، که خواستار «امنیت» بیشتر، قوانین سخت گیرانه، دموکراسی کمتر است.
من هرگز نتوانستم بفهمم چرا خاورمیانه بالفورها و سایکس ها و بلرها را به درون خود می کشاند. زمانی، مشکلساز مورد علاقه ما جیمز بیکر بود - که برای پدر جورج دبلیو بوش کار میکرد تا زمانی که اسرائیلیها از دست او خسته شدند - و قبل از آن ما فهرست کاملی از دبیران کل سازمان ملل را داشتیم که از منطقه بازدید کردند، اخم کردند و درباره عواقب جدی در صورت صلح هشدار دادند. زود نیامد
من مرد دیگری را به یاد میآورم که با شکوه بلر، کورت والدهایم را به یاد میآورم، که - که دیگر رئیس سازمان ملل نیست - در واقع معتقد بود که میتواند یک «فرستاده» برای صلح در خاورمیانه باشد، علیرغم دوران کمی که در زمان جنگ بهعنوان افسر اطلاعاتی ارتش ورماخت داشت. گروه "E".
سفرهای او - به ویژه با مرحوم ملک حسین - البته بی نتیجه ماند. اما توانایی والدهایم در کشیدن پرده بر گذشتهی دوران جنگش یک وجه مشترک با بلر دارد. زیرا والدهایم با قاطعیت، آشکارا و مکرر، از اعتراف – هرگز – امتناع میورزد که تا به حال کار اشتباهی انجام داده است. حالا این شما را یاد چه کسی می اندازد؟
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا