در یک پست وبلاگی در نوامبر 2013 گذشته، این نویسنده تحلیلی بر خلاف گزارش مشاغل دولتی در اکتبر 2013 ارائه کرد. این گزارش حاکی از افزایش 204,000 شغلی در ماه اکتبر بود. در حالی که دیگران این عدد را اعلام کردند و مدعی شدند که این شواهدی است مبنی بر اینکه بازار کار ایالات متحده (دوباره) «به گوشه و کنار رفته است»، این نویسنده از قبل هشدار داد که افزایش شغلی در ماه اکتبر موقتی خواهد بود. دیدگاه مخالف من این بود که دستاوردهای شغلی اکتبر منعکس کننده یک افزایش موقت در 3 بودrd سه ماهه تولید ناخالص داخلی ایالات متحده، که خود عمدتاً مبتنی بر افزایش کوتاه مدت در انباشت موجودی تجاری بود که با تأخیر در اثر استخدام در اکتبر. بنابراین، اعداد مشاغل اکتبر «چیزی برای هیجانانگیز کردن نبود» و «میتوانند به سرعت از اقتصاد ناپدید شوند و در واقع ممکن است تا دسامبر این کار را انجام دهند، اگر هزینههای مصرفکننده بسیار کمتر از حد انتظار باشد» (به بخش «مثبتهای کاذب» من در این وبلاگ مراجعه کنید، در 12 نوامبر 2013).
به نظر می رسد که «ناپدید شدن» همان چیزی است که اتفاق افتاده است، زیرا گزارش مشاغل دسامبر هفته گذشته نشان داد که تنها 74,000 شغل به دست آمده است. چه خبر؟
گزارش مشاغل ماه گذشته نه تنها نشان می دهد که ایجاد شغل بار دیگر عود کرده است، بلکه ایجاد شغل ضعیف تنها مشکل بازار کار ایالات متحده نیست. در حالی که تنها 74,000 شغل ایجاد شد، نیروی کار در ایالات متحده با 347,000 کارگر دیگر در دسامبر نیز کاهش یافت. در ماههای اخیر صدها هزار کارگر از نیروی کار خارج شدهاند. هر دو شاخص - ایجاد شغل ضعیف و خروج گسترده نیروی کار - بازتاب بازار کار است که هنوز پس از نزدیک به پنج سال به اصطلاح بهبودی، با مشکل عمیق مواجه است.
خروج 347,000 نفر از نیروی کار در دسامبر به دنبال خروج 700,000 نفر دیگر در ماه اکتبر است. حتی اگر نیمی از این تعداد ممکن است به دلیل رویداد تعطیلی دولت در آن ماه باشد، باز هم 350,000 خروجی دیگر است. بنابراین، آنچه سه ماه گذشته نشان می دهد این است که حداقل به همان اندازه که شغل ایجاد شده است، نیروی کار را ترک می کنند. بنابراین نوعی «تولید» در حال وقوع است.
در طول شش ماه اول سال 2013، حدود دو سوم از کل مشاغل ایجاد شده، مشاغل "مشروط" - یعنی مشاغل پاره وقت و موقت - با دستمزد بسیار کمتر از میانگین نرخ ساعتی بودند. بنابراین در نیمه اول سال 2013 نوع دیگری از "تغییر" نیز در حال وقوع بود: مشاغل تمام وقت از بین می رفت در حالی که مشاغل نیمه وقت و مشاغل احتمالی ایجاد می شد. این همچنین به این معنی بود که مشاغل با درآمد بالاتر با دستمزد کمتر جایگزین می شدند - روندی که اکنون چندین سال است که ادامه دارد.
این روند استخدام احتمالی در نیمه اول سال تا حدودی در نیمه دوم سال 2013 تعدیل شد و با روند جدید خروج سریع کارگران از نیروی کار جایگزین شد.
بنابراین، این فقط توقف، ماه به ماه ایجاد شغل نیست، بلکه ایجاد شغل احتمالی با دستمزد کم، و تعداد انبوه کارگرانی که نیروی کار را ترک میکنند، مجموعاً مشخصههای اصلی بازار کار ایالات متحده در سال گذشته را نشان میدهند. عکس قشنگی نیست
این واقعیت که تنها در سه ماه گذشته بین 700,000 هزار تا یک میلیون کارگر از نیروی کار خارج شده اند، نرخ بیکاری را به عنوان شاخصی از سلامت بازار کار به یک آمار بی ربط تبدیل می کند. به دلیل روشی که ایالات متحده به اشتباه نرخ بیکاری را محاسبه می کند، کاهش شدید نیروی کار منجر به کاهش مناسب نرخ بیکاری می شود. کسانی که نیروی کار را ترک می کنند مشمول تعیین نرخ بیکاری نمی شوند. آنها ممکن است بیکار باشند، اما به عنوان بیکار در روش سختگیرانه دولت برای محاسبه بیکاری لحاظ نشده اند. در نتیجه این مهاجرت دسته جمعی - نه افزایش زیاد مشاغل واقعی - است که نرخ بیکاری را کاهش می دهد.
اکثر اقتصاددانان جدی می دانند که نرخ بیکاری گمراه کننده است و به نرخ بیکاری به عنوان یک شاخص اعتماد زیادی ندارند. آنها آن را با بررسی شاخصهای دیگر تکمیل میکنند: فرصتهای شغلی، گردش مالی، نرخ ترک، میانگین هفته کاری، مطالبات بیکاری، مدت زمان بیکاری و غیره. اما بیشتر اینها شاخصهای کوتاهمدت هستند و میتوانند ماه به ماه بیثبات و غیرقابل پیشبینی باشند.
یک شاخص بهتر از کاهش سلامت بلندمدت بازار کار ایالات متحده، نرخ مشارکت نیروی کار و نسبت اشتغال به جمعیت مربوطه است. آنها نشان میدهند که اقتصاد ایالات متحده چقدر در بلندمدت و با افزایش جمعیت، شغل ایجاد کرده است. و هر دوی این شاخص ها همچنان یک ضعف عمیق را در بازار کار ایالات متحده نشان می دهند.
نرخ مشارکت نیروی کار به طور پیوسته برای سال ها در ایالات متحده کاهش یافته است، از قبل از سال 2008 و شتاب پس از آن. در ژوئن 2009، "پایان" رسمی اعلام شده رکود ادامه دار فعلی برای 95 درصد پایین جامعه ما، نیروی کار غیرنظامی در ایالات متحده در مجموع 154,926,000 کارگر بود. در دسامبر 2013، کل نیروی کار 154,408,000 نفر بود. در ابتدا به نظر می رسد که هیچ تغییری در نیروی کار وجود ندارد. با این حال، باید در این تخمین گنجانده شود که به طور متوسط هر ماه حدود 100,000 تا 150,000 کارگر جدید وارد نیروی کار می شوند. با در نظر گرفتن رقم پایین 100,000، به این معنی است که در چهار سال و نیم از ژوئن 2009، کمتر از 5.4 میلیون کارگر نیروی کار را ترک کرده اند. (100,000 x 12 ماه x 4.5 سال). این تقریباً همان تعداد شغل ایجاد شده در دوره 4.5 ساله است.
در ژوئن 2009 حدود 139,800,000 کارگر در نیروی کار غیرکشاورزی در ایالات متحده مشغول به کار بودند. در دسامبر 2013، این تعداد به 144,400,000 افزایش یافت. بنابراین حدود 5 میلیون شغل جدید در 4.5 سال گذشته ایجاد شده است که به طور میانگین 93,000 در ماه است، در حالی که حدود 100,000 در ماه به طور متوسط نیروی کار را ترک می کنند. (اعداد برای نیروی کار و مشاغل غیرکشاورزی فوق از "نظرسنجی جمعیت فعلی" وزارت کار ایالات متحده است).
بنابراین چیزی که ما داریم یک «تغییر شغلی بزرگ» است که از سال 2010 در بازار کار ایالات متحده در حال وقوع است - تازه واردانی که با دستمزد پایین، اغلب مشروط، مشاغل خدماتی وارد می شوند، در حالی که تقریباً همان تعداد کارگری که زمانی دستمزد بالاتری داشتند، نیروی کار را ترک می کنند. . و از آنجایی که انصرافهای نیروی کار به عنوان بیکار محاسبه نمیشوند، به نظر میرسد که بازار کار در حال بهبود است زیرا نرخ بیکاری در حال کاهش است.
تصویر دسامبر حتی بدتر از آن چیزی است که اعداد بالا نشان می دهند. هر دو 74,000 شغل و -347,000 کاهش در نیروی کار که در دسامبر 2013 رخ داد "آمار" هستند. یعنی اعداد واقعی نیستند. آمار دستکاری در داده های خام و اعداد واقعی است. آنها "عملیات" روی داده ها هستند که در بیشتر موارد برای هموار کردن نوسانات و نوسانات داده های خام که به دلیل فصلی بودن و سایر عوامل ایجاد می شوند، طراحی شده اند.
داده های خام در مورد مشاغل ایجاد شده و خروج نیروی کار در ماه دسامبر تصویری حتی بدتر از آنچه که توسط "آمار" گزارش شده است نشان می دهد. داده های خام نشان می دهد که مجموع مشاغل غیرکشاورزی در واقع به جای افزایش 246,000 نفری، 74,000- کاهش یافته است و نیروی کار 502,000- کاهش یافته است.
چه از نظر آماری هموار شده باشد و چه داده های خام واقعی، تعداد مشاغل در ماه دسامبر فاجعه بار بود. برخی استدلال می کنند که اعداد افتضاح دسامبر منعکس کننده اصلاحی به اعداد بیش از حد بالای 200,000 برای اکتبر و نوامبر است. برخی دیگر استدلال می کنند که اعداد بد دسامبر ناشی از آب و هوای بد است. اما استعاره های آب و هوا توضیحی نیستند. آنها بهانه ای هستند برای کسانی که توضیحی برای آنچه در حال وقوع است ندارند. و اگر دولت ایالات متحده به طور مداوم مشاغل را ماه به ماه تخمین می زند - یعنی به طور گسترده یک ماه را بیش از حد گزارش می دهد و ماه دیگر را کمتر گزارش می دهد - پس باید در مورد روش های خود پرچم قرمز را بالا ببرد.
به خوبی ممکن است روشهای تعیینشده وزارت کار برای برآورد مشاغل، امروز نامناسب باشد و قادر به توضیح تغییرات اساسی در بازارهای کار که رکود عمیق اخیر باعث شده است - مانند افزایش شتابان افزایش نیروی کار اقتضایی، انبوه باشد. نوسانات و خروج از نیروی کار، تغییر میلیون ها نفر از اشتغال به بیمه از کارافتادگی، اقتصاد سایه رو به رشد شهری که از نظر شغل اشتباه تخمین زده می شود، روش های محاسبه اثرات شکل گیری کسب و کار جدید بر ایجاد شغل، انحراف سرمایه گذاری ایجاد شغل از ایالات متحده به بازارهای نوظهور فراساحلی و/یا سفته بازی دارایی های مالی، انباشت تریلیون ها پول نقد توسط شرکت های بزرگ چند ملیتی، افزایش اثر جابجایی شغلی سرمایه گذاری سرمایه، اثرات منفی گسترش تجارت آزاد بر مشاغل و غیره.
همه اینها به این معنی نیست که آمارهای شغلی دسامبر توسط دولت به شکلی توطئه آمیز "جعل" عمدی است. روش ها شاید منسوخ شده باشند. به عنوان مثال، وزارت کار داده های خام مشاغل را گزارش می کند. فقط این است که رسانههای سرمایهداری صرفاً انتخاب میکنند که دادههای آماری کمتر شدید را به عنوان تنها «حقیقت» گزارش کنند، بدون توجه به دادههای خام، و چیزی در مورد اینکه چگونه تغییرات در اقتصاد واقعی ممکن است دقت روشهای آماری قدیمی را تضعیف کند، چیزی نمیگویند. یا مطبوعات آب و هوا را به عنوان دلیل تعداد ضعیف مشاغل مطرح می کنند، یا عوامل فنی موقت را مسئول می دانند.
با این حال، نه فاکتورهای فنی و نه آب و هوای بد برای توضیح آمار ضعیف مشاغل دسامبر ضروری نیست. در قطعه اولیه "مثبت های کاذب" من که در اوایل نوامبر نوشته شد، پیشنهاد شد که افزایش بزرگ در 3rd تولید ناخالص داخلی سه ماهه 2013 در انباشت موجودی کسب و کار احتمالاً بخش عمده ای از افزایش بزرگ عقب مانده در مشاغل اکتبر تا نوامبر را توضیح می دهد. کسب و کار بر اساس موجودی در 3 افزایش یافتrd سه ماهه، در آنچه ثابت شده است که یک انتظار نادرست از افزایش شدید هزینه های مصرف کننده در فصل تعطیلات اخیر است. تولید این موجودیها و انتظارات فروش خردهفروشی بعدی در ماههای پایانی 2013، افزایش مختصر استخدام در ماههای اکتبر تا نوامبر و همچنین کاهش شدید متعاقب آن (تعدیل فصلی) یا کاهش واقعی (دادههای خام) را توضیح میدهد. مشاغل دسامبر بخش "مثبت کاذب" پیش بینی کرد که فروش خرده فروشی پیش بینی شده در پایان سال از 3 پیروی نخواهد کرد.rd جمع آوری موجودی سه ماهه - و همه اینها منجر به کاهش عمده در ایجاد شغل تا دسامبر می شود.
دادههای مربوط به دسامبر که به تازگی گزارش شده است، رشد کلی خردهفروشی را تنها 0.2% نشان میدهد – که نسبت به ماه نوامبر قبلی، 0.4% کاهش یافته است. در واقع، فروش خردهفروشی از زمان رویداد «بازگشت به مدرسه» در سپتامبر بهطور مداوم ضعیف بوده است. از آن زمان تاکنون فروش کاهش یافته است. بر اساس بررسی تحقیقات تجاری «Market Watch» از دادهها، تا هفته منتهی به 2009 دسامبر، فروش این فصل تعطیلات گذشته بدترین از سال 28 بود.
در قلب کاهش رشد ماه دسامبر در خرده فروشی، فروش خودرو بود. خودروها نیروی عمده ای بوده اند که مخارج مصرف کنندگان را در طول سال گذشته نگه داشته اند. اما اکنون به نظر می رسد که بازار خودروی ایالات متحده، پس از چندین سال تخفیف تاریخی برای افزایش فروش خودرو، اکنون نسبتاً اشباع شده است. به عنوان مثال، فروش خودرو جنرال موتورز در ماه دسامبر نسبت به سال قبل 6 درصد کاهش یافت و فروش کامیون های آن حتی بیشتر شد.
در حالی که دیگران خاطرنشان می کنند که فروش خرده فروشی غیرخودرو در ماه دسامبر افزایش یافت، فروش غیرخودرو نیز منعکس کننده شرایط ضعیف اقتصادی بود زیرا خرده فروشان در هفته های پایانی ماه تخفیف های زیادی را ارائه کردند زیرا به نظر می رسید مصرف کنندگان در حال کاهش هزینه های خود هستند. این تخفیفها به زودی منجر به سودهای خردهفروشی کمتر خواهد شد و به نوبه خود در ژانویه تا فوریه 2014 ناپدید میشوند. بنابراین، هم خودروها و هم خردهفروشیهای غیرخودرو در ماههای آینده کاهش یا حتی کاهش خواهند یافت. به نوبه خود، تصویر ایجاد شغل می تواند در اوایل سال 2014 باز هم تضعیف شود.
به طور خلاصه، آنچه در پس کاهش سرعت مشاغل در دسامبر و خروج سریع کارگران بیکار از نیروی کار نهفته است، عقب نشینی احتمالی مخارج موجودی تجاری در پایان سال و دورنمای ضعیف خرده فروشی است. استخدام در پایان سال به طور قابل توجهی کند شد و بسیاری از کسانی که در پاییز استخدام شدند - با افزایش موجودی ها و پیش بینی فروش های بزرگ خرده فروشی - به زودی یک بار دیگر اخراج خواهند شد.
با ورود به سال 2014، این تصویر احتمالاً یکی از عقبنشینیهای بیشتر در انباشت موجودی تجاری، نرمی بیشتر در خردهفروشی، استخدامهای کمتر، و کاهش مداوم در فروش خودرو و به نوبه خود استخدامهای کمتر و اخراجهای بیشتر خواهد بود.
اما اعداد مشاغل خام برای اوایل سال 2014 ممکن است بار دیگر با تغییرات آماری آتی در اوایل سال 2014 "هموار" شود، زیرا دولت برنامه ریزی شده است "معیار" خود را برای تخمین مشاغلی که از نظر آماری می توانند مشاغل را چند صد هزار نفر افزایش دهند، تغییر دهد. . این تعدیل آماری زمانی که با دادههای واقعی مشاغل خام اندازهگیری میشود، میتواند به طور موثر تصویر ضعیف ایجاد شغل را از بین ببرد. ممکن است به نظر برسد که تصویر مشاغل آنقدر بد نیست که در واقعیت است - وقتی دادههای خام خلاف آن را نشان میدهند. اما شما این را از مطبوعات جریان اصلی نخواهید شنید.
جک راسموس نویسنده کتاب "اقتصاد اوباما: بهبودی برای عده کمی"، مطبوعات پلوتون، 2012 و "رکود حماسی: مقدمه ای برای رکود جهانی"، پلوتون، 2010 است. او مجری برنامه رادیویی هفتگی، "جایگزین" است. ویژن، در شبکه رادیویی مترقی. وب سایت او است www.kyklosproductions.com، وبلاگ او، jackrasmus.com، و دسته توییتر، @drjackrasmus.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
1 اظهار نظر
این مقاله عالی خطرات تکیه بر رسانه های شرکتی برای اطلاعات مربوط به سرمایه داری را نشان می دهد.
در واقع نشان دادن اینکه سرمایه داری در حال تبدیل شدن به یک شکست فزاینده است، خلاف اهداف الیگارشی است: افراد بسیار ثروتمند و الیگارشی که مراکز سیاست داخلی و خارجی آن بر حفظ سرمایه داری در سراسر جهان استوار است.
من شخصاً از اخبار اقتصادی آن رسانه شرکتی با گوش همیشه شکاک خودداری می کنم یا دریافت می کنم.
به هر برنامهای که میانگین داو جونز و سایر اخبار اقتصادی مشابه برای ثروتمندان را دارد و اخبار اقتصادی مربوط به وضعیت بد بیکاران و فقرا را حذف میکند، نباید به IMO اعتماد کرد.
این شامل NPR و PBS به اصطلاح چپ است.
ZNet یکی از معدود منابعی است که با ارائه جک راسموس و دیگرانی که به دلایل واضح تا حد زیادی از رسانه های شرکتی ممنوع شده اند، به طور مداوم و قابل اعتماد حقیقت را برای کارگران بیان می کند. تی .