نیروهای ارتش ایالات متحده که برای کمک به تلاشهای امدادی طوفان هاروی به منطقه هیوستون اعزام شده بودند، حتی مأموریتهای خود را کامل نکرده بودند که با عجله به فلوریدا، پورتوریکو و جزایر ویرجین ایالات متحده اعزام شدند تا با ایرما، شدیدترین طوفان ثبتشده در جهان روبرو شوند. اقیانوس اطلس. ریک اسکات، فرماندار فلوریدا، که اعضای گارد ملی ایالتی را به هیوستون ویران شده فرستاده بود، با نگرانی به یاد می آورد آنها در حالی که اقدامات اضطراری را برای ایالت خود اعمال می کند. ناوگان کوچکی از کشتیهای نیروی دریایی، که در ابتدا به آبهای تگزاس فرستاده شد، به همین ترتیب بود هدایت شده به کارائیب، در حالی که واحدهای رزمی تخصصی که از مناطق دوردست مانند کلرادو، ایلینویز و رود آیلند کشیده شده بودند به پورتوریکو و جزایر ویرجین منتقل شدند. در همین حال، اعضای گارد ملی کالیفرنیا بودند در حال بسیج شدن برای مبارزه با آتشسوزیهایی که در سراسر آن ایالت (مانند بیشتر مناطق غربی) در گرمترین تابستان آن در تاریخ ثبت شده است.
این را به عنوان چهره جدید امنیت داخلی در نظر بگیرید: مهار آسیب به سواحل دریای آمریکا، جنگل ها و سایر مناطق آسیب پذیر ناشی از رویدادهای شدید آب و هوایی بیش از پیش می شود. مکرر و مخرب به لطف تغییرات آب و هوایی این یک "جنگ" است که نامی نخواهد داشت - هنوز در دوره ترامپ نه، اما برای آن کمتر واقعی نخواهد بود. "قدرت آتش دولت فدرال" به عنوان ویلیام براک لانگ، مدیر آژانس مدیریت اضطراری فدرال (FEMA) در حال آموزش روی هاروی بود. آن را بگذار در بیان صریح این رویکرد جنگی. اما انتظار نداشته باشید که هیچ یک از مقامات نظامی درگیر در چنین تلاش هایی برای شناسایی تغییرات آب و هوایی به عنوان منبع جهت گیری استراتژیک جدید خود، نه زمانی که فرمانده کل قوا دونالد ترامپ در دفتر بیضی شکل نشسته است. امتناع اعتراف به واقعیت گرمایش جهانی یا نقش آن در تشدید شدت طوفان های بزرگ؛ نه در حالی که او به ادامه دولت او را از بالا تا پایین با انکارکنندگان تغییرات آب و هوایی ذخیره کنید.
با این حال، تا زمانی که ترامپ به کاخ سفید نقل مکان کرد، افسران ارشد نظامی در پنتاگون بودند علنی صحبت کردن تهدیدات ناشی از تغییرات آب و هوایی برای امنیت آمریکا و اینکه چگونه این پدیده ممکن است ماهیت کار آنها را تغییر دهد. اگرچه امروز مادر حرف اول را می زند، اما از سال های ابتدایی قرن جاری، مقامات نظامی به طور مرتب بر روی چنین موضوعاتی تمرکز کرده و در مورد آنها بحث می کنند و اعتصاباتی را صادر می کنند. هشدارها در مورد افزایش قریبالوقوع رویدادهای شدید آب و هوایی - طوفانها، بارندگیهای بیوقفه، موجهای گرما طولانی مدت و خشکسالی - و راههایی که این امر به معنای افزایش نقش داخلی ارتش در واکنش به بلایا و برنامهریزی برای آیندهای شدید است.
آن آینده، البته، اکنون است. مانند سایر افراد آگاه، مقامات ارشد ارتش کاملاً آگاه هستند که دشوار است که با اطمینان 100٪، طوفانی را از جمله هاروی و ایرما به تغییرات آب و هوایی ناشی از انسان نسبت دهیم. اما آنها همچنین می دانند که طوفان ها انرژی شدید خود را از گرمای آب های استوایی می گیرند و گرمایش جهانی بالا بردن دمای آن آب ها این باعث می شود طوفان هایی مانند هاروی و ایرما، در صورت وقوع، قوی تر و مخرب تر شوند. وزارت دفاع (DoD) گفت: «با افزایش انتشار گازهای گلخانهای، سطح آب دریاها بالا میرود، میانگین دمای جهانی افزایش مییابد و الگوهای آبوهوای شدید شتاب میگیرد.» به صراحت توضیح داد در Quadrennial Defense Review، خلاصه ای از سیاست دفاعی در سال 2014. این، میافزاید، «ممکن است فرکانس، مقیاس و پیچیدگی مأموریتهای آینده، از جمله حمایت دفاعی از مقامات غیرنظامی را افزایش دهد» - درست همان نوع بحرانی که در این هفتههای گذشته شاهد آن بودهایم.
همانطور که این بیانیه نشان می دهد، هر گونه افزایش رویدادهای شدید مرتبط با آب و هوا که به قلمرو ایالات متحده حمله می کند، ناگزیر به افزایش متناسب حمایت نظامی آمریکا از آژانس های غیرنظامی منجر می شود و دارایی های کلیدی - نیروها و تجهیزات - را از جاهای دیگر منحرف می کند. در حالی که پنتاگون قطعاً میتواند تواناییهای قابل توجهی را به تعداد کمی از موارد اضطراری کوتاهمدت اختصاص دهد، افزایش و طولانیشدن چنین رویدادهایی که اکنون آشکارا شروع به وقوع کردهاند، مستلزم تعهد قابل توجهی از نیروها است که به مرور زمان به معنای تغییر جهتگیری اساسی خواهد بود. سیاست امنیتی ایالات متحده برای عصر تغییرات آب و هوا. این ممکن است چیزی نباشد که کاخ سفید امروز آماده انجام آن است، اما ممکن است به زودی خود را با انتخاب کمی بیابد، به خصوص که به نظر می رسد قصد دارد تمام تلاش های غیرنظامی دولت های مرتبط با تغییرات آب و هوایی را فلج کند.
بسیج برای هاروی و ایرما
وقتی نوبت به عملیات اضطراری در تگزاس و فلوریدا میرسد، رسانهها بهطور قابلتوجهی توجه خود را بر داستانهای متحرک تلاشهای نجات توسط مردم عادی متمرکز کردند. در نتیجه، نقش ارتش در این عملیات به راحتی از دست رفت، اما در مقیاس وسیع انجام شد. هر شاخه از خدمات مسلح - ارتش، نیروی دریایی، نیروی هوایی، تفنگداران دریایی، و گارد ساحلی - نیروهای قابل توجهی را در منطقه هیوستون مستقر کردند، که در برخی موارد، انواع تجهیزات تخصصی را که معمولاً در عملیاتهای رزمی عمده استفاده میشوند، به همراه میفرستند. پاسخ ترکیبی نشان دهنده یک تعهد فوق العاده داراییهای نظامی به آن منطقه مستاصل و سیلزده عظیم: دهها هزار گارد ملی و نیروهای فعال، هزاران هاموی و سایر خودروهای نظامی، صدها هلیکوپتر، دهها هواپیمای باری، و مجموعهای از کشتیهای نیروی دریایی. و درست زمانی که عملیات در تگزاس به پایان رسید، پنتاگون نیز عملیات مشابهی را آغاز کرد بسیج گسترده برای طوفان ایرما
پاسخ ارتش به هاروی با نیروهای خط مقدم آغاز شد: گارد ملی، گارد ساحلی ایالات متحده و واحدهایی از فرماندهی شمالی ایالات متحده (USNORTHCOM)، نیروی خدمات مشترک مسئول دفاع از میهن. فرماندار تگزاس، گرگ ابوت بسیج شده است کل گارد ملی تگزاس، حدود 10,000 نیرو، و نیروهای گارد از ایالت های دیگر نیز مستقر شدند. گارد تگزاس مجهز به هلیکوپتر، هاموی و سایر وسایل نقلیه تمام زمینی خود بود. گارد ساحلی 46 هلیکوپتر و ده ها کشتی آب کم عمق تهیه کرد، در حالی که USNORTHCOM ارائه 87 هلیکوپتر، چهار فروند هواپیمای باربری C-130 هرکول و 100 خودروی پر آب.
هنوز هواپیماهای بیشتری توسط نیروی هوایی ارائه شد، از جمله هفت هواپیمای باری C-17 و در اقدامی بسیار غیرعادی، E-3A Sentry سیستم هشدار و کنترل هوابرد یا آواکس. این هواپیمای فوق پیشرفته در اصل برای نظارت بر عملیات نبرد هوایی در اروپا در صورت وقوع جنگ همه جانبه با اتحاد جماهیر شوروی طراحی شده بود. در عوض، این آواکس خاص کنترل و نظارت بر ترافیک هوایی را در اطراف هیوستون انجام داد، دادههای مربوط به مناطق سیلزده را جمعآوری کرد و «آگاهی موقعیتی» را به واحدهای نظامی درگیر در عملیات امداد رسانی ارائه کرد.
به نوبه خود نیروی دریایی مستقر دو کشتی بزرگ سطحی، USS کیرسارگ، یک کشتی تهاجمی آبی خاکی و USS اوکل هیل، یک کشتی فرود اسکله. "این کشتی ها" نیروی دریایی گزارش"قادر به ارائه پشتیبانی پزشکی، امور مدنی دریایی، امنیت دریایی، پشتیبانی لجستیکی اعزامی، [و] پشتیبانی هوایی آسانسور متوسط و سنگین هستند." چند صد تفنگدار دریایی از یگان اعزامی ۲۶ دریایی مستقر در کمپ لژون، کارولینای شمالی، همراه با وسایل نقلیه تهاجمی آبی خاکی و ده ها هلیکوپتر و هواپیمای کج روتور MV-26 Osprey آنها را همراهی می کردند.
هنگامی که ایرما حمله کرد، پنتاگون دستور بسیج مشابهی از نیروها و تجهیزات را داد. در کیرسارگ و اوکل هیلبا تفنگداران دریایی و هلیکوپترهای سوار شده خود، از هوستون به مقصد هدایت شدند آب خاموش است پورتوریکو و جزایر ویرجین در عین حال نیروی دریایی اعزام یک ناوگان بسیار بزرگتر، از جمله USS آبراهام لینکلن (ناو هواپیمابری که پرزیدنت جورج دبلیو بوش در آن "ماموریت بدنام" خود را به انجام رساند. لحظه، ناوشکن موشکی USS FARRAGUT، کشتی تهاجمی آبی خاکی USS ایوو جیماو اسکله حمل و نقل آبی خاکی USS نیویورک. به جای مکمل معمولی خود از جت های جنگنده، آبراهام لینکلن با هلیکوپترهای سنگین از پایگاه خود در نورفولک ویرجینیا به راه افتاد. را ایوو جیما و نیویورک همچنین تعدادی هلیکوپتر برای عملیات امدادی حمل کرد. کشتی آبی خاکی دیگر، USS گشنیز، قبلاً در خارج از جزایر ویرجین بود، ارائه تدارکات و تخلیه افرادی که نیاز به مراقبت های فوری پزشکی دارند.
این نشان دهنده نوعی بسیج است که برای یک جنگ کوچک انتظار دارید و مشخصه نحوه واکنش ارتش ایالات متحده در گذشته به بلایای بزرگ داخلی مانند طوفان های کاترینا (2003) و سندی (2012) است. چنین رویدادهایی زمانی نادر بودند و از این رو به عنوان موانع اصلی برای اجرای عملکرد "عادی" ارتش تلقی نمی شدند: مبارزه با جنگ های خارجی کشور. با این حال، به لطف روشی که تغییرات آب و هوایی در حال تشدید آب و هوا است، فجایع با این بزرگی شروع به رخ دادن میکنند. اغلب و در مقیاسی بزرگتر. در نتیجه، ماموریت جانبی قبلی امداد رسانی در بلایای طبیعی تهدید می کند که به یک ماموریت اصلی برای پنتاگون که قبلاً بیش از حد کشیده شده است تبدیل شود و همانطور که مقامات ارشد نظامی آگاه هستند، آینده فقط نویدهای بسیار بیشتری از همان موارد را می دهد. به این به عنوان چهره جدید "جنگ" به سبک آمریکایی فکر کنید.
بازتعریف امنیت داخلی
حتی اگر هیچ کس دیگری در واشنگتن دونالد ترامپ آماده یا مایل به مقابله با تغییرات اقلیمی نباشد، ارتش ایالات متحده آماده خواهد بود. مدتهاست که در حال آمادهسازی به شیوه خاص خود برای ایفای نقشی محوری در واکنش به دنیایی از بلایای طبیعی مکرر است. این به نوبه خود به این معنی خواهد بود که در سال های آینده تغییرات آب و هوایی به طور فزاینده ای بر دستور کار امنیت ملی داخلی تسلط پیدا می کند (خواه دولت ترامپ و کسانی که پس از آن آن را دوست داشته باشند یا حتی آن را بپذیرند) و چنین شرایط اضطراری داخلی بدون شک نظامی خواهند شد. در این فرآیند، مفهوم «امنیت میهن» قرار است تغییر کند.
هنگامی که وزارت امنیت داخلی (DHS) در نوامبر 2002 در پی حملات تروریستی 9 سپتامبر تأسیس شد، ماموریت های اصلی از جمله جلوگیری از حملات تروریستی بیشتر به کشور و همچنین مقابله با قاچاق مواد مخدر، مهاجرت غیرقانونی و سایر مسائل مشابه است. تغییر اقلیم هرگز وارد معادله نشد. اگرچه FEMA و گارد ساحلی، اجزای اصلی DHS، خود را با اثرات فاجعهبار فزاینده آن درگیر کردهاند، تمرکز این وزارتخانه بر مهاجرت و تروریسم تنها در دوره ترامپ تشدید شده است. رئیسجمهور تضمین کرده است که این دیدگاه نزدیکبینانه، از جمله، با فراخوانی برای افزایش شدید در تعداد عوامل گشت مرزی (و تزریق بیشتر بودجه برای مسائل کنترل مرزی)، در حالی که کار می کنند چاک بودجه گارد ساحلی
البته او همچنین اطمینان داده است که تمام بخشهای دولت به غیر از ارتش که ممکن است به هر نحوی با تغییرات آبوهوایی مقابله کنند، توسط منکران تغییرات اقلیمی کار میکنند و اداره میشوند. فقط در وزارت دفاع مقامات ارشد هنوز این کار را انجام می دهند توصیف تغییرات اقلیمی به شکل واقعی تر، به عنوان یک واقعیت قابل مشاهده که خطرات جدیدی را برای امنیت آمریکا ایجاد می کند و کابوس های عملیاتی جدیدی را ایجاد می کند.
"به عنوان یک سرباز صحبت می کنم" گفت: ژنرال گوردون سالیوان، رئیس سابق ستاد ارتش در سال 2007، «ما هرگز 100 درصد اطمینان نداریم. اگر صبر کنید تا 100 درصد اطمینان داشته باشید، اتفاق بدی در میدان نبرد رخ خواهد داد.» او ادامه داد، در مورد تغییرات آب و هوایی نیز همینطور بود. اگر طبق معمول به کار خود ادامه دهیم، به نقطه ای خواهیم رسید که برخی از بدترین اثرات اجتناب ناپذیر است.»
نظرات ژنرال گوردون در یک متن بسیار تأثیرگذار گنجانده شد گزارش در آن سال در مورد "امنیت ملی و تهدید تغییرات آب و هوایی" منتشر شد شرکت CNA (مرکز تحلیل های دریایی سابق)، یک مرکز تحقیقاتی با بودجه فدرال که به نیروی دریایی و تفنگداران دریایی کمک می کند. آن گزارش با نگرانی خاصی بر خطر افزایش درگیریهای خارج از کشور ناشی از تأثیر تغییرات آب و هوایی متمرکز بود، بهویژه اگر خشکسالیهای طولانیمدت و کمبود مواد غذایی فزاینده شقاقهای قومی و مذهبی موجود را در طیفی از کشورهای فقیر (عمدتاً در آفریقا و میانه بزرگ) شعلهور کند. شرق). این گزارش هشدار داد: «آمریکا ممکن است بیشتر به این موقعیتها کشیده شود، چه به تنهایی و چه با متحدان، تا قبل از بدتر شدن شرایط و سوء استفاده افراطگرایان، به ایجاد ثبات کمک کند».
تحلیلگران نظامی بر این باور بودند که همان اثرات آب و هوایی که می تواند باعث ایجاد یک جهان درگیری بیشتر شود، خطر بیشتری را برای خود ایالات متحده ایجاد می کند و بنابراین نیاز بیشتری به دخالت پنتاگون در داخل ایجاد می کند. در گزارش CNA آمده است: "رویدادهای شدید آب و هوایی و بلایای طبیعی، همانطور که ایالات متحده با طوفان کاترینا تجربه کرد، ممکن است منجر به افزایش ماموریتها برای تعدادی از آژانسهای ایالات متحده، از جمله دولتهای ایالتی و محلی، وزارت امنیت داخلی و ارتش ما شود." یک دهه پیش ذکر شد. در یک اظهارنظر پیشبینیکننده، همچنین هشدار داد که این امر میتواند منجر به برخورد با اولویتهای استراتژیک شود. «اگر فراوانی بلایای طبیعی با تغییرات آب و هوایی افزایش یابد، رهبران نظامی و سیاسی آینده ممکن است با انتخابهای سختی در مورد مکان و زمان مشارکت روبرو شوند.»
با در نظر گرفتن این موضوع، گروهی از افسران - وظیفه فعال و همچنین بازنشسته - تلاش کردند تا مقامات ارشد را متقاعد کنند که تغییرات آب و هوایی را به کانون اصلی برنامه ریزی استراتژیک تبدیل کنند. (آنها تلاش های جمعی را می توان در وب سایت نگهداری شده توسط مرکز اقلیم و امنیت، یک گروه حمایتی که افسران سابق برای ارتقای آگاهی در مورد این موضوع تأسیس شده بودند.) این تلاش ها در سال 2014، زمانی که پنتاگون به موفقیت بزرگی دست یافت. منتشر شد نقشه راه انطباق با تغییرات آب و هوا، طرحی برای اقدامات اصلاحی در سراسر پنتاگون در یک جهان در حال گرم شدن. چاک هیگل، وزیر دفاع آمریکا در پیش گفتار خود توضیح داد که چنین تلاشی لازم بود، زیرا تغییرات آب و هوایی مطمئناً درگیری های بیشتری را در خارج از کشور و موارد اضطراری بیشتری در داخل ایجاد می کرد. ارتش میتواند بیشتر برای حمایت از مقامات مدنی و ارائه کمکهای بشردوستانه و امدادرسانی به بلایای طبیعی در مواجهه با بلایای طبیعی مکرر و شدیدتر فراخوانده شود.» در نتیجه، وزارت دفاع و سازمانهای جزء آن باید «ادغام ملاحظات تغییر آب و هوا را در برنامهها، عملیات و آموزشهای ما» آغاز کنند.
برای مدتی، نیروهای مسلح دستورات هیگل را پذیرفتند و اقداماتی را برای کاهش انتشار کربن و آمادگی بهتر برای چنین آینده ای انجام دادند. فرماندهیهای مختلف جنگی منطقهای مانند NORTHCOM و فرماندهی جنوبی ایالات متحده (SOUTHCOM) که آمریکای لاتین و کارائیب را پوشش میدهد، با افزایش آموزش و سایر آمادگیها برای حوادث طوفانی شدید و برای افزایش سطح دریا در مناطق تحت مسئولیت خود واکنش نشان دادند. منعکس شده در گزارش وزارت دفاع آمریکا در سال 2015 به کنگره، «پیامدهای امنیت ملی خطرات مرتبط با آب و هوا و آب و هوای در حال تغییر».
در گذشته، چنین تلاشهایی که در ابتدای راه بودند، هرگز اجازه نداشتند تمرکز خدمات را از کارکرد اصلی خود، یعنی مبارزه با دشمنان خارجی آمریکا، منحرف کنند. اکنون، مانند هاروی و ایرما، مسئولیتهای داخلی ارتش در حال افزایش است، درست زمانی که رئیسجمهور مأموریتهای بیشتری (یا تشدید شدهتر) در جنگ بیپایان علیه تروریسم به آنها محول میکند. تشدید حضور در افغانستان و عراق و سوریه، شدیدتر کمپین های هوایی در سراسر خاورمیانه بزرگ، و سرعت افزایش یافته است مانورهای نظامی نزدیک کره شمالی همانطور که توسط یک سری از نشان داده شده است برخوردهای مرگبار این سرعت عملیات بالاتر که شامل کشتیهای نیروی دریایی در اقیانوس آرام میشود، ارتش را تا مرزهایش یا حتی فراتر از آن در درگیریهای مختلف کشانده است که ثابت کرده است که قادر به پیروزی یا پایان دادن نیست. در نتیجه: خدمه کار زیاد و منابع زیاد. با پاسخ انبوه به هاروی و ایرما، این موضوع هنوز بیشتر شده است.
به طور خلاصه، با ادامه گرم شدن کره زمین، نیروهای مسلح و ملت در کل با یک بحران وجودی مواجه می شوند. از یک سو، پرزیدنت ترامپ و ژنرال هایش، از جمله وزیر دفاع ماتیس، بار دیگر به طور کامل بر روی افزایش استفاده از نیروی نظامی (و تهدید بیشتر از آن) در خارج از کشور متمرکز شده اند. این نه تنها شامل جنگ علیه طالبان، داعش، القاعده و عوامل متعدد آنها میشود، بلکه شامل آمادهسازی برای احتمالی میشود. حملات نظامی در مورد کره شمالی و شاید حتی، در برخی از تاریخ های آینده، در تاسیسات چینی در دریای چین جنوبی
با تشدید گرمایش جهانی، بی ثباتی و هرج و مرج، از جمله گسترده جریان پناهندگان، فقط رشد خواهد کرد و بدون شک مداخلات نظامی بیشتری را در خارج از کشور دعوت می کند. در همین حال، تغییرات آب و هوایی هرج و مرج و ویرانی را در داخل کشور افزایش خواهد داد و در آنجا نیز به نظر می رسد که واشنگتن اغلب ارتش را تنها مکانیسم واکنش قابل اعتماد آمریکا می بیند. در نتیجه، باید درباره پایان دادن به درگیریهای آمریکا در خارج از کشور و تمرکز مجدد در داخل کشور تصمیمگیری شود یا اینکه ارتش بیش از حد به سادگی حتی بیشتر دلارهای دولت را بلعیده و قدرت بیشتری در واشنگتن به دست خواهد آورد. و با این حال، هر چه نیروهای مسلح قادر باشند (یا نتوانند) توانایی انجام آن را ندارند شکست تغییرات اقلیمی که در ذات خود چیزی جز یک مشکل نظامی است. در حالی که راه حل های بالقوه ای برای آن وجود دارد، آن ها نیز به هیچ وجه نظامی نیستند.
مقامات ارشد پنتاگون علیرغم عدم تمایل آنها به صحبت علنی در مورد چنین مسائل زیست محیطی در حال حاضر، به طرز دردناکی از مشکل موجود آگاه هستند. آنها میدانند که گرمایش جهانی، با پیشرفت، چالشهای جدیدی را در داخل و خارج از کشور ایجاد میکند و به طور بالقوه تواناییهای آنها را تا نقطه شکست افزایش میدهد و این کشور را بدون ارائه هیچ راهحلی برای این مشکل، بیش از پیش در معرض آسیبهای تغییرات اقلیمی قرار میدهد. در نتیجه ژنرال ها با یک انتخاب اساسی روبرو می شوند. آنها می توانند به خودسانسوری تحلیل پیچیده خود در مورد تغییرات آب و هوایی و اثرات احتمالی آن ادامه دهند، و از این رو با عجله دولت در یک فاجعه ملی همدست باشند، یا می توانند با قاطعیت در مورد تهدید آن برای امنیت داخلی و نیاز ناشی از آن به یک فاجعه ملی صحبت کنند. موقعیت استراتژیک جدید و عمدتاً غیرنظامی که اقدام اقلیمی را در راس اولویت های کشور قرار می دهد.
مایکل ت. کلار، a TomDispatch منظم، استاد مطالعات امنیت صلح و امنیت در کالج همپشیر و نویسنده کتاب های 14 از جمله اخیرا مسابقه برای چپ چپ. او در حال تکمیل کار روی یک کتاب جدید است، همه جهنم شکستن شل، در مورد تغییرات آب و هوا و امنیت ملی آمریکا.
این مقاله برای اولین بار در TomDispatch.com، وبلاگ موسسه Nation، که جریان ثابتی از منابع، اخبار و نظرات جایگزین را از تام انگلهارد، ویراستار طولانی مدت در انتشارات، یکی از بنیانگذاران پروژه امپراتوری آمریکا، نویسنده انتهای پیروزی فرهنگبه عنوان یک رمان، آخرین روزهای انتشار. آخرین کتاب او است دولت سایه: نظارت، جنگ های مخفی، و یک دولت امنیت جهانی در یک قدرت تک نفره جهان (کتابهای Haymarket).
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا