صندوق بین المللی پول
بشینگ، یک ورزش محبوب برای سالها در سمت چپ، سرانجام به آن تبدیل شد
فرهنگ جریان اصلی متأسفانه برخی از بازیکنان اصلی جدید اکنون در حال بازی هستند
در سطحی بالاتر از بسیاری از کهنه سربازان چپ. از آنجایی که جانی-بیا-این اواخر
منتقدان جریان اصلی صندوق بین المللی پول اولویت های مترقی ما را به اشتراک نمی گذارند، ما می توانیم
انتظار داریم نظرات آنها با منافع ما مطابقت نداشته باشد. این مقاله توضیح می دهد
آنچه صندوق بین المللی پول انجام می دهد و (1) چگونه می توان با سیاست های صندوق بین المللی پول مخالفت کرد که دیگر صرفاً نیستند
ناعادلانه، اما از هر منظری بی اثر است، و (2) نحوه پاسخگویی
به پیشنهادهای مختلفی برای اصلاح یا جایگزینی صندوق بین المللی پول که در حال حاضر وجود دارد
به طور جدی بحث شد
در
پس از جنگ جهانی دوم تعدادی از سازمان های بین المللی بودند
ایجاد شده. علاوه بر سازمان ملل متحد، مهم اقتصادی بین المللی است
سازمان های ایجاد شده در کنفرانسی که در برتون وودز برگزار شد، بودند
صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک بین المللی برای
بازسازی و توسعه که امروزه به عنوان بانک جهانی شناخته می شود. IBRD-World
بانک برای کمک به بازسازی اروپای جنگ زده تأسیس شد و
توسعه کشورهای فقیرتر جهان دستور صندوق بین المللی پول این بود
تنظیم یک سیستم پولی بین المللی مبتنی بر ارزهای قابل تبدیل
به منظور تسهیل تجارت جهانی و در عین حال واگذاری دولت های مستقل
سیاست های پولی، مالی و سرمایه گذاری بین المللی خودشان.
تلاش برای ایجاد سازمان تجارت بینالملل از اهمیت بسزایی برخوردار است
(ITO) با شکست به پایان رسید و موافقتنامه عمومی «مینیمالیستی» را به پایان رساند
تعرفه ها و تجارت (GATT) به عنوان بازمانده آن. اما همه اینها بیشتر از این بود
50 سال پیش. صندوق بین المللی پول در حال حاضر به "شخص اصلی" برای تلاش ها تبدیل شده است
"لیبرال کردن" یا مقررات زدایی از سیستم اقتصادی بین المللی.
صندوق بین المللی پول
معمولاً به عنوان "مدیر" سیستم اعتباری بین المللی در نظر گرفته می شود.
اما می توان این سوال را مطرح کرد که آیا اعتبار بین المللی تازه تغییر یافته است
سیستم مدیر داره می توان بحث کرد که آیا «مدیر» یک مدیر خواهد بود یا خیر
برچسب دقیق در هر صورت صندوق بینالمللی پول از ما میخواهد باور کنیم که بیشتر شبیه یک است
"مددکار اجتماعی" برای "معتادین اعتباری" بین المللی. منتقدان مودب صندوق بین المللی پول
از کلمه "پلیس" به جای "مدیر" برای توصیف استفاده می شود
نقش صندوق بین المللی پول منتقدان خشمگین صندوق بینالمللی پول را چیزی جز «اجراکننده» نمیدانند.
یا "انتخاب پلیس" در استخدام سندیکای طلبکاران بین المللی.
در اینجا، ما به آنچه صندوق بین المللی پول انجام می دهد و اثرات قابل پیش بینی آن نگران هستیم
از سیاست های آن، بنابراین خوانندگان می توانند برچسب خود را انتخاب کنند.
صندوق بین المللی پول
داروی مشابهی را برای اقتصادهای آشفته جهان سوم برای دو نفر تجویز کرده است
اکنون چندین دهه است: (1) ریاضت پولی: عرضه پول را برای افزایش افزایش دهید
نرخ بهره داخلی به هر ارتفاعی که برای تثبیت ارزش لازم است
واحد پول محلی (2) ریاضت مالی: افزایش وصول مالیات و کاهش
هزینه های دولت به طور چشمگیری (3) خصوصی سازی: فروش عمومی
شرکت ها به بخش خصوصی (4) آزادسازی مالی: حذف
محدودیت در ورود و خروج سرمایه بین المللی و همچنین
محدودیتهایی در مورد آنچه که کسبوکارها و بانکهای خارجی مجاز به خرید، مالکیت و
عمل کنند. تنها زمانی که دولت ها این «توافق ساختاری» را امضا کنند.
آیا صندوق بین المللی پول با این موارد موافقت می کند: (5) به اندازه کافی وام بدهد تا از نکول جلوگیری کند
وام های بین المللی که در شرف سررسید هستند و در غیر این صورت می شوند
غیر قابل پرداخت و (6) ترتیب تجدید ساختار بدهی کشور را در میان
وام دهندگان خصوصی بین المللی که شامل تعهد وام های جدید است.
از آنجا که
جایگزینی برای امضای «توافق مشروط صندوق بینالمللی پول» چیز جدیدی نیست
وام های بین المللی - حتی برای تامین مالی فروش صادراتی و ضروری
واردات - همراه با تهدید توقیف دارایی در خارج از کشور توسط بین المللی
طلبکاران؛ زیرا دیگر بلوک شوروی وجود ندارد که تصمیم بگیرد
«دیدن» در تحریم طلبکاران بینالمللی و پذیرش نکول
بی احترامی به آغوشش و از آنجایی که بایکوت وام دهی بین المللی را به همراه خواهد داشت
اکثر اقتصادهای جهان سوم در عرض چند ماه به زانو در آمده اند، تعداد کمی وجود داشته است
کشورهای مشکل دار در دهه گذشته مایلند به صندوق بین المللی پول خیره شوند و بگویند
«نه» به «معامله شیطان» آن. تنها کشورهایی که قادر به قرار دادن هر کدام هستند
مبارزه اصلا کسانی بودهاند که میتوانستند کارت «خیلی بزرگ برای شکست» را بازی کنند. که در
دهه 1980 زمانی که برزیل بیش از 100 میلیارد و پرو کمی بیشتر بدهکار بودند.
بیش از 10 میلیارد، ضرب المثل در آمریکای لاتین این بود: «اگر 10 میلیارد به شما بدهکارم
دلار من در مشکل هستم اما اگر من 100 میلیارد دلار به شما بدهکارم، در آن هستید
مشکل."
در
بحران بدهی آمریکای لاتین در دهه 1980، صندوق بین المللی پول در برابر آن عقب نشینی کرد
برزیل تهدیدات پیشفرض را تهدید میکند و با بسیار ملایمتر موافقت میکند
برنامه - به طور موثر به اقتصاد برزیل اجازه می دهد تا به رشد خود ادامه دهد. بر
از سوی دیگر، زمانی که آلن گارسیا، رئیس جمهور سوسیال دموکرات در سال 1985 از این کار خودداری کرد
بیش از 10 درصد از ارزش صادرات پرو را به بدهی اختصاص دهد
بازپرداخت به این دلیل که پرداخت بیشتر باعث توسعه اقتصادی می شود
غیرممکن است، صندوق بین المللی پول پرو را از اقتصاد بین المللی طرد کرد
انجمن. پرو حتی برای تامین مالی صادرات و جهان از وام های جدید محروم شد
بانک نه تنها پروژه های توسعه، بلکه تحقیقات خود را نیز تعطیل کرد
پروژه ها در پرو، در همبستگی با سیاست صندوق بین المللی پول. هر چه بزرگتر باشد
"معرض قرار گرفتن" طلبکاران بین المللی - به ویژه ایالات متحده
طلبکاران - کشورهای بدهکار بهتر توانسته اند معامله کنند
از سوی صندوق بین المللی پول و طلبکارانی که نماینده آن هستند، زیرا هر چه بدهی بزرگتر باشد
منفی تر عواقب نکول برای کل باشگاه بین المللی
طلبکاران و همچنین برای کشوری که نکول می کند.
اما چی
آیا پیامدهای سیاست استاندارد صندوق بین المللی پول است؟ عواقب قابل پیش بینی برای
اکثر ساکنان اقتصاد آشفته - که کسانی نیستند که این اقتصاد را از بین برده اند
وام های بین المللی - همیشه فاجعه بار بوده اند. سیاست پولی سخت و
افزایش سرسام آور نرخ های بهره نه تنها سرمایه گذاری مولد در مسیر خود را متوقف می کند،
پس انداز را به سرمایه گذاری مالی کوتاه مدت به جای بلندمدت تبدیل می کند
سرمایهگذاری مولد، بسیاری از کسبوکارها را از دریافت این نوع ماه باز میدارد
وام های ماهانه مورد نیاز برای ادامه حتی عملیات معمولی. که همه آنها منجر می شود
به بیکاری و کاهش تولید و در نتیجه درآمد. مالی
ریاضت اقتصادی - افزایش مالیات ها و کاهش مخارج دولت - باعث رکود بیشتر می شود
تقاضای کل، همچنین منجر به کاهش تولید و افزایش در
بیکاری. اگر هر یک از هزینه های دولت حذف شده بود واقعا
بهبود زندگی مردم، سپس کاهش در آن برنامه ها آنها را از بین می برد
فواید. خصوصی سازی خدمات عمومی، حمل و نقل و بانک ها همیشه است
همراه با اخراج این که آیا بهره وری و کارایی بهبود یافته است
بلندمدت بستگی به این دارد که بنگاه های دولتی در ابتدا چقدر بد اداره می شدند
مکان، و اگر عملیات خصوصی بهبود یافته است. یکی از مهمترین
ناکارآمدی آشکار «تعدیل ساختاری» حتی در شرایط خاص خود
این بوده است که صندوق بین المللی پول در عجله خود برای کاهش بودجه های بخش عمومی به ندرت چنین کرده است
برای تمایز بین عمومی ضعیف و خوب اجرا وقت گذاشتند
شرکت ها در جنگ صلیبی خود برای خصوصی سازی، صندوق بین المللی پول به طور معمول کارآمد می شود
شرکت های دولتی همراه با "فیل های سفید" که فقیر را تامین می کنند
خدمت به مردم در عین پرداخت حقوق های متورم به بستگان و سیاسی
حامیان احزاب سیاسی حاکم صندوق بین المللی پول هرگز در نظر نمی گیرد
این احتمال وجود دارد که جایگزینی خصوصی حتی بدتر باشد. اما بدون توجه به
در مورد مثبت یا منفی بودن اثرات بلندمدت خصوصی سازی، در
در کوتاه مدت به بیکاری می افزاید، تقاضا را کاهش می دهد و تشدید می کند
فشارهای رکودی
در
کوتاه مدت، رفع شتابزده محدودیت ها در جریان سرمایه بین المللی ایجاد می کند
کسب ثروت برای شهروندان ثروتمند و سرمایه گذاران بین المللی آسان تر است
خارج از کشور، یعنی حذف «کنترل سرمایه» را تسهیل می کند
فرار سرمایه، کاهش بیشتر سرمایه گذاری مولد، تولید، درآمد،
و اشتغال در درازمدت، حذف کنترلهای سرمایه، این موضوع را بیشتر آشکار میکند
اقتصاد محلی به فراز و نشیب جابجایی سرمایه جهانی از جمله
بیماری "سرایت". جای تعجب نیست که قراردادهای مشروط صندوق بین المللی پول نیز وجود دارد
معروف به "برنامه های ریاضتی". آنها نه تنها سرمایه گذاری مولد را کاهش می دهند
و در نتیجه توسعه اقتصادی را قربانی می کنند، تقاضای کل را کاهش می دهند و
افزایش شکاف بین تولید واقعی و پتانسیل تولید ناچیز
که در اقتصادهای آشفته وجود دارد.
شگفت آور
در مورد اثرات فوق اختلاف نظر کمی وجود دارد. اگر فاش نکردی
بخشی از این بسته بخشی از تعدیل ساختاری صندوق بین المللی پول بود
اکثر اقتصاددانان آموزش دیده پیامدهای فوق را برای هر کدام پیش بینی می کنند
قسمت جدا گرفته شده آنچه بحث برانگیز است ادعای صندوق بین المللی پول است که در دراز مدت
اجرای این سیاست ها به نفع اقتصاد محلی و آن خواهد بود
ساکنان. این پیشبینی مبتنی بر این فرض است که زمانی اقتصاد
درد و رنج لازم را گذرانده است تا کشتی غرق شده خود را در دریا درست کند
اعتبار بین المللی، مزایای «آزادسازی منظم» - احیا شد
صادرات و سرمایه گذاری های بین المللی جدید و افزایش بهره وری آنها
ظاهراً می آورد - به همه می رسد. خوشبختانه برای کسانی که
از سیاستهای صندوق بینالمللی پول دفاع کنید، پیشبینی میشود که این مزایا فقط در این کشور محقق شود
در آینده، بنابراین هرگاه کسی اشاره کرد که هنوز ظاهر نشده است، صندوق بین المللی پول
و عذرخواهان آن همیشه می توانند پاسخ دهند که قطره هنوز راه خود را ادامه می دهد
پایین.
اما صندوق بین المللی پول
سیاست برای کمک به اکثریت در اقتصادهای آشفته طراحی نشده است. این است
به منظور کمک به اعتباردهندگان بین المللی در کوتاه مدت، و افزایش
بازده سرمایه جهانی در بلندمدت حقیقت این است که هر سودی به
ساکنان اقتصادهای محلی پس از تفکر هستند. سیاست های صندوق بین المللی پول چگونه است
قرار است مشکلات کوتاه مدت و بلندمدت طلبکاران بین المللی را حل کند
و سرمایه جهانی؟ در کوتاه مدت، طلبکاران می خواهند توسط خود بازپرداخت شوند
وام گیرندگان جهان سوم آنها می خواهند طبق برنامه بازپرداخت شوند، می خواهند باشد
بازده بالایی را که در زمان اعطای وام ها به آنها وعده داده شده بود، پرداخت کردند
البته آنها می خواهند به دلار بازپرداخت شوند. شانس آنها برای بازپرداخت است
بهتر است از آن زمان ارزش پول محلی وام گیرندگان آنها بالاتر باشد
سود آن ارز باید به دلار تبدیل شود تا بازپرداخت شود. آنها
هر چه مازاد صادرات بیشتر باشد، شانس بازپرداخت بهتر است
واردات از آنجایی که یکی از منابع دلار برای بازپرداخت آنها است. تنها دیگری
منبع دلار، وام های بین المللی جدید، یا کاهش در آن است
بازگرداندن درآمد سرمایه گذاران بین المللی فعلی اما وام های جدید
به معنای خطر و قرار گرفتن در معرض بیشتر است. محدودیت سرمایه بین المللی
خروجی ها آخرین چیزی است که طلبکاران برای بازگرداندن پول خود نگران هستند
به احتمال زیاد حمایت می کند. بنابراین هر چیزی که صادرات را افزایش دهد و واردات را کاهش دهد، وارد است
منافع طلبکاران بین المللی
چگونه
نرخ بهره بالا و اقتصادهای رکود - این همان سیاست های صندوق بین المللی پول است
ایجاد - حمایت از ارزها و ایجاد مازاد تجاری؟ علاقه محلی بالا
نرخ ها باعث جذب سرمایه بین المللی در کوتاه مدت می شود که باعث افزایش تقاضا می شود
برای پول محلی و افزایش ارزش آن. سطوح پایین تر تولید به معنای
درآمد کمتر، تقاضای کمتر برای واردات، مازاد تجاری بیشتر و بنابراین
فشار صعودی بر ارزش پول محلی گسترش تجارت
مازاد و تقویت پول محلی تنها راهی است که بدهکاران محلی می توانند
وام دهندگان بین المللی خود را به سرعت پرداخت کنند و به همین دلیل است که این موضوع کلیدی است
به تمام اجزای سیاست تثبیت صندوق بین المللی پول. حفظ ارزش محلی
از ارزها به گونه ای صحبت می شود که گویی یک موهبت بزرگ برای اقتصادهای آشفته است.
اما سیاستهای پولی و مالی کاهشدهنده تورم برای ایجاد ثبات استفاده میشود
ارزآوری و کاهش واردات باعث توقف سرمایه گذاری مولد، رشد و
توسعه، و اقتصاد محلی را به رکود یا بدتر، با
کاهش چشمگیر تولید، درآمد و اشتغال. اما فاجعه بار
تأثیرات بر اقتصاد محلی برای کسانی که این سیاست را تحمیل می کنند بی ربط است،
زیرا حمایت از پول محلی و افزایش مازاد تجاری می باشد
برای بازپرداخت طلبکاران بین المللی ضروری است.
اما کی
صندوق بین المللی پول در یک بحران مداخله می کند، ریاضت پولی و مالی نیست
برای بازپرداخت همه طلبکاران - به ویژه آنهایی که دارند کافی است
وام ها فورا سررسید می شوند این جایی است که بخش دوم صندوق بین المللی پول
صندوق بین المللی پول به کشور بدهکار پول کافی برای پرداخت وام می دهد
آنچه محاسبه می کند، بخش غیرقابل پرداخت وام های معوق خواهد بود
سررسید به عبارت دیگر، آنها برای اجتناب از وام «غیر و مد» ارائه می کنند
پیشفرضها، که ظاهراً پس از اثرات مفید بازپرداخت خواهد شد
اقدامات ریاضتی - که اثرات سودمند برای طلبکاران است - شروع می شود.
این کمک مالی به سرمایه گذاران بین المللی که وام هایشان غیرقابل پرداخت شده بود، است
طراحی شده است تا آنها را از ضرر و زیان ناشی از سرمایه گذاری های "خطرناک" خود در امان نگه دارد، و همچنین به
از هراسی که پیشفرضها ممکن است باعث سرایت آن به سایر قسمتها شود، جلوگیری کنید
سیستم اعتباری بین المللی صندوق بین المللی پول همچنین تلاش می کند سرمایه گذاران خصوصی را متقاعد کند
برای دادن وام های جدید نیز، زیرا این امر مبلغی را که صندوق بین المللی پول باید دریافت کند، کاهش می دهد
با مطمئناً آسانترین سرمایهگذاران خصوصی برای متقاعد کردن آنها هستند
کسانی که وام هایی را داده اند که در خطر بازپرداخت نیستند. اساسا
صندوق بین المللی پول آنها را تهدید می کند که اگر در بدهی شرکت نکنند
طرح بازسازی و سرفه کردن وام های جدید، صندوق بین المللی پول نجات رها خواهد شد
عملیات و آنها بدون پرداخت خواهند بود. اما تعهد قابل توجهی از پول صندوق بین المللی پول است
لازم است این وام دهندگان را متقاعد کنیم که اکنون آب ها برای آب های جدید امن خواهند بود
وام و آنها پول خوب را بعد از بد ریختن نخواهند کرد.
اما کجا
آیا صندوق بین المللی پول برای وام 17.2 میلیارد دلاری به تایلند، 58.2 میلیارد دلاری به تایلند دریافت کرد؟
اندونزی، 22 میلیارد دلار به روسیه، و 42.3 میلیارد دلار به کره جنوبی؟ کجا خواهد شد
آیا 41.5 میلیارد دلاری که به تازگی به برزیل قول قرض داده است را دریافت می کند؟ پس از همه،
صندوق بین المللی پول یک بانک مرکزی بین المللی نیست، مانند بانک های مرکزی کشورها،
که واقعاً «وام دهندگان آخرین راه حل» برای سیستم های بانکی ملی خود هستند
زیرا آنها ظرفیت نامحدودی برای دادن وام های جدید در کشور خود دارند
ارزها پاسخ این است که صندوق بین المللی پول بودجه خود را از «ارزیابی» دریافت می کند
دولت های عضو - مانند ارزیابی تکمیلی 18 میلیارد دلاری کلینتون
دولت با توجه به بحران آسیایی، کنگره را لابی کرد تا تصویب کند
جمهوری خواهان خوش اخلاق، پس از ماه ها جنجال پوپولیستی در کپیتال هیل،
سرانجام در آخرین لحظه توافق بودجه قبل از انتخابات امضا شد
فرورفتگی به عبارت دیگر، بودجه صندوق بین المللی پول از مالیات دهندگان اعضا تامین می شود
کشورها و هر سودی که صندوق بین المللی پول از وام دادن به این مالیات دهندگان دریافت می کند
پول است.
اطلاع
تغییر نه چندان ظریف در تحمل ریسک در بسته های نجات صندوق بین المللی پول مدفون شده است.
سرمایه گذاران بین المللی وام می دهند و بازدهی بالا را تا حدودی به این دلیل دریافت می کنند
خطر نکول وجود دارد اما زمانی که خطر نکول واقعی بالا می رود، زشت است
صندوق بینالمللی پول وامها را برای جلوگیری از نکول ضروری میسازد، در این مرحله، این وامها ضروری است
طلبکاران پس از بهره مندی از بازدهی بالا، به طور کامل بازپرداخت می شوند. اما اگر
همیشه میتوان روی صندوق بینالمللی پول حساب کرد که به نجات کمک میکند، معلوم است که وجود دارد
هیچ ریسکی برای سرمایه گذاران بین المللی وجود ندارد. آیا این بدان معنی است که خطر از بین می رود؟
به ندرت. اول از همه، حتی زمانی که صندوق بینالمللی پول به کمک میرود، وجود ندارد
تضمین کنید که سواره نظام با قدرت آتش کافی به موقع می رسد. روسیه انجام داد
علیرغم تلاش های صندوق بین المللی پول برای محافظت از سیستم اعتباری بین المللی در مقابل
چنین شوکی اما حتی زمانی که مداخله صندوق بین المللی پول مانع از عدم پرداخت وام ها می شود
سررسید فوری، هنوز این خطر وجود دارد که با وجود بهترین تلاش ها
صندوق بین المللی پول برای تبدیل اقتصاد آشفته به دستگاه بازپرداخت بدهی، ممکن است
هنوز نتوانسته است تمام بدهی های خود را بپردازد - از جمله همه چیز در حال حاضر
به صندوق بین المللی پول بدهکار است. بنابراین صندوق بین المللی پول یک بازده کامل را برای نسخه اصلی ترتیب داده است
سرمایهگذاران - از جمله پرداختهای بهره که با ریسک بزرگتر شدهاند - و سپس
خود ریسک نکول را به عهده گرفت. ما دوباره خطر را پیدا کرده ایم، اما کیست
صندوق بین المللی پول در حال حاضر این خطر را بر عهده دارد؟ ناگهان صندوق بین المللی پول مالیات دهندگان عضو خود است
کشورهایی که ارزیابی می کنند. البته، اگر وام صندوق بین المللی پول در نهایت دریافت کنید
بازپرداخت شود، سپس مالیات دهندگان کشورهای عضوی که وام را از طریق صندوق بین المللی پول داده اند، این کار را انجام خواهند داد
همچنین باید بازپرداخت شود، و می توان استدلال کرد - همانطور که صندوق بین المللی پول و حامیان آن قطعاً
انجام دهید—که کمک مالی صندوق بین المللی پول در واقع هرگز به هزینه مالیات دهندگان ختم نشد
پنی اما این به سختی موضوع است. در مواردی که صندوق بین المللی پول خود را وام می دهد
بازپرداخت نمی شوند، مالیات دهندگان وام دهندگان بین المللی را پرداخت کرده اند
ریسک آنها را پذیرفتند و به جای آنها سفت شدند. حتی در مواردی که
وام های صندوق بین المللی پول بازپرداخت می شوند، مالیات دهندگان کشورهای عضو یارانه می دهند
وام دهندگان بین المللی که در واقع نرخ بازدهی متورم با ریسک دریافت می کنند
این مالیات دهندگان هستند که در نهایت ریسک را به عهده می گیرند.
بنابراین صندوق بین المللی پول
کمک های مالی به هیچ وجه کمک های مالی کشورهای بدهکار و اقتصاد آنها نیست.
این فقط یک تصور غلط رایج است که برخی آن را راحت می دانند
اصلاح نشده کمک های مالی صندوق بین المللی پول کمک های مالی سرمایه گذاران بین المللی است زیرا این امر
این است که پول می گیرد این بازی مکنده بزرگ ثروتمندان در اواخر عمر است
قرن بیستم که در آن وام دهندگان بین المللی در حالی که مالیات دهندگان از بازدهی بالایی برخوردار هستند
در نهایت ریسک را بپذیرید البته به طور کلی این فقط یک مورد دیگر است
خصوصی سازی منافع یک فعالیت اقتصادی - در این مورد
وام دهی بین المللی - و اجتماعی کردن بارهای مرتبط با آن
فعالیت - خطر نکول بین المللی از طریق کمک های مالی صندوق بین المللی پول مالیات دهندگان از
کشورهای عضو خدمات پذیره نویسی را به سرمایه گذاران بین المللی ارائه می کنند
بدون کارمزد، و بیمه برای سرمایه گذاران بین المللی، بدون هزینه. یک شیرینی
معامله زمانی که شما می توانید آن را دریافت کنید.
در
سرمایه بین المللی بلندمدت می خواهد بتواند در هر جایی سرمایه گذاری کند
با بالاترین نرخ بازده ممکن و با کمترین ریسک ممکن را انتخاب کنید
از ضرر و زیان اگر بازارهای سهام خارجی سودآور به نظر می رسند، می خواهند بتوانند
بدون محدودیت روی آنها سرمایه گذاری کنید و آنها می خواهند بتوانند از آن خارج شوند
هر زمان که بخواهند اگر خدمات عمومی یا صنایع دولتی نگاه کنند
سودآور هستند، آنها می خواهند بتوانند آنها را بخرند. اگر کشاورزی یا املاک و مستغلات
سودآور به نظر می رسد، آنها می خواهند بتوانند در کشورهای خارجی زمین بخرند.
هر زمان که افزایش دستمزدها، مالیات های تجاری یا قوانین زیست محیطی هزینه ها را افزایش می دهد
از انجام کسب و کار در یک کشور، آنها می خواهند خطر جابجایی به عنوان
تا حد امکان برای دولت ها و جمعیت های محلی قابل اعتماد و ترسناک باشد.
این بدان معناست که آنها می خواهند بتوانند در هر جایی وارد و خارج شوند
زمان. مانند صاحبان امتیازات ورزشی حرفه ای در ایالات متحده که بازی می کنند
شهروندان و دولت های یک شهر و ایالت در مقابل یکدیگر قرار می گیرند
مناقصه جنگ برای یارانه حق رای دادن با استادیوم های جدید و همراه
زیرساخت در هزینه مالیات دهندگان، سرمایه بین المللی می خواهد قادر به
کارگران و دولتهای همه کشورها را در برابر یکدیگر بازی دهید،
جمع آوری وعده های دستمزد پایین و معافیت از مالیات و محیط زیست
مقررات، برای حفظ بازده بلندمدت سرمایه بینالمللی تا حد بالا
ممکن است. خصوصی سازی، به ویژه در قیمت فروش آتش، و حذف
محدودیت در جریان سرمایه بین المللی و مالکیت، مجوز
سرمایه گذاران بین المللی برای خرید جذاب ترین دارایی ها در اقتصادهایی که
تحت مدیریت صندوق بین المللی پول قرار می گیرند و به آنها اجازه می دهند که سود خود را از آن خارج کنند
کشور هر زمان که آنها دوست دارند. به همین دلیل است که صندوق بین المللی پول بر شرایط اصرار دارد
آزادسازی جریان سرمایه و مالکیت خارجی و همچنین مالی و
ریاضت پولی زمانی که کشوری بیش از بشکه نکول معلق باشد.
به هر حال،
قرار بود سیاست های صندوق بین المللی پول اینگونه عمل کند. در بیشتر موارد همین است
چگونه آنها قبل از شروع بحران آسیا کار می کردند. پس چه مشکلی پیش آمد؟
چرا جورج سوروس که ده ها میلیارد از سرمایه گذاری های بین المللی به دست آورد
در دهههای 1980 و 1990، ناگهان جملاتی مانند: «بینالمللی
مقامات مالی ناکافی هستند روش هایی که آنها استفاده کردند نامناسب بود
و در جلوگیری از گسترش فروپاشی ناموفق بود. من مخالف نیستم
صندوق بینالمللی پول، اما فکر میکنم باید سیاستهای خود را تغییر دهد.» می توانیم مطمئن باشیم که اینطور نیست
به همین دلیل دیگران مدتها پیش به کمپین پنجاه سال بس است پیوستند.
شکست صندوق بین المللی پول در آسیا و روسیه
So
سوال اینجا این نیست که چرا سیاست صندوق بین المللی پول نتوانسته است به اقتصاد منتهی شود
بهبود و توسعه در اقتصادهای آشفته آنها هرگز برای انجام این کار طراحی نشده بودند
که سوال این است که چرا سیاستهای استاندارد صندوق بینالمللی پول به طور ناگهانی در خدمت این سیاستها شکست خورده است
منافع سرمایه گذاران بین المللی که به آسیای شرقی و روسیه وام داده بودند.
چرا این امکان وجود دارد که دقیقا همان سیاست ها و 41.5 میلیارد دلار وام به
برزیل که اخیراً مورد مذاکره قرار گرفته است ممکن است به همان اندازه ناکارآمد باشد.
صندوق بین المللی پول
درمان طلبکاران آسیای جنوب شرقی خیلی دیر بود و رنج می برد
از همان مشکلی که راهبرد توسعه آسیایی وجود داشت - اشتباه بودن
ترکیب بندی. رکود اقتصاد تایلند به طلبکاران تایلند کمک می کند
بازپرداخت شده - با فرض اینکه بات می تواند تثبیت شود و تقاضای کل جهان باقی بماند
ثابت. رکود اقتصاد مالزی به بین المللی مالزی کمک می کند
طلبکاران پول خود را پس می گیرند - با این فرض که رینگیت می تواند تثبیت شود و
تقاضای جهانی ثابت است رکود اقتصاد اندونزی کمک می کند
طلبکاران اندونزی بازپرداخت می شوند - با فرض اینکه روپیه می تواند تثبیت شود و
تقاضای جهانی ثابت است رکود اقتصاد کره جنوبی می تواند کمک کند
بستانکاران کره بازپرداخت می شوند - با فرض اینکه وون می تواند تثبیت شود و جهانی شود
تقاضا ثابت می ماند اما این "فرض" زیادی است.
اول
مشکل این بود که مداخلات صندوق بین المللی پول نتوانست وضعیت محلی را تثبیت کند
ارزها به جای معکوس کردن کاهش ارزش ها، مداخلات صندوق بین المللی پول آغاز شد
فرار سرمایه و در نتیجه تشدید کاهش ارزش ارزهای محلی.
به جای اطمینان دادن به سرمایه گذاران بین المللی مبنی بر بازپرداخت آنها،
اعلام توافقات صندوق بین المللی پول - تعهد میلیاردها دلاری وام صندوق بین المللی پول
برای بازپرداخت وام های سررسید، و وعده های دولت های محلی برای چشم پوشی
رشد و توسعه برای اینکه بتوانیم آنها را بهتر بازپرداخت کنیم
طلبکاران - توسط سرمایه گذاران بین المللی به عنوان نشانه ای تفسیر شدند که
مشکلات حتی جدی تر از آن چیزی بود که قبلاً تصور می کردند. را
ظاهر آتش نشان میهمانان در خانه آتش گرفته را آرام نمی کرد
زنگ خطر را به صدا درآورد و تمام قوانین شماره یک - نترسید - را اعلام کرد
قبلا شکسته شده است بنابراین مطمئناً همه قانون شماره دو را اجرا کردند - PANIC
اول!— و به سمت در خروجی ها حرکت کرد. همانطور که در ارزیابی های استنلی خواندید
فیشر و میشل کامدسوس که قبلاً نقل کردند، صندوق بین المللی پول از ما می خواهد که باور کنیم
که "بازار" - به معنای سرمایه گذاران بین المللی - تعهدی پیدا نکرد
اصلاحات توسط دولت های آشفته قانع کننده است. برای فیشر مشکل این بود
دومای روسیه. سرمایه گذاران بین المللی باور نمی کردند که واقعاً این کار را انجام دهند
مالیات بیشتری جمع آوری کنید یا محدودیت های سرمایه را کاهش دهید. برای Camdessus مشکل
این بود که وعدههای اندونزیایی و کرهای برای پایان دادن به سرمایهداری دوستانه نبود
معتبر توضیح واضح تر این است که سرمایه گذاران بین المللی این کار را نکردند
اعتبار صندوق بین المللی پول را بیابید آنها به اندازه کمک مالی صندوق بین المللی پول شک داشتند
برای معکوس کردن خروج سرمایه با توجه به بزرگی و
تحرک سرمایه بین المللی اینجا مکزیک در سال 1994 نبود
بانک های ایالات متحده و دولت ایالات متحده که بیش از حد افشا شده بودند، دلایل زیادی برای انجام این کار داشتند
هر آنچه که برای جلوگیری از سقوط مکزیک ضروری است - به خصوص اگر
آنها می توانند مالیات دهندگان آمریکایی را وادار کنند که ریسک تضمین وام ها را به عهده بگیرد
برای نجات ضروری است. سرمایه گذاران بین المللی تصمیم گرفتند ببر آسیایی
اقتصادها آنقدر بزرگ یا مهم نبودند که شکست بخورند - و حق با آنها بود.
علاوه بر این، سرمایه گذاران بین المللی مجبور نبودند در خانه بمانند و
این خطر وجود دارد که آتش نشان نتواند آتش را خاموش کند. آنها می توانند
اول وحشت کنید-با تخلیه ارزهای محلی و عدم پرداخت وام های جدید-و منتظر بمانید
ببین چی شد اگر آتش خاموش می شد، همیشه می توانستند بعداً به داخل برگردند
خرید ارزها و داراییهای محلی با قیمتهای پایینتر نسبت به زمانی که آنها را تخلیه کردند،
و اعطای وام های جدید زمانی که شرایط کسب و کار واقعاً خوب شده بود.
La
مشکل دوم این بود که زمانی تایلندی، مالزیایی، اندونزیایی و کره ای بود
اقتصادها به رکود سقوط کردند، این فرض که تقاضای کل جهان است
ثابت نگه داشت دیگر معتبر نبود. درست همانطور که اقتصادهای آسیایی در حال رشد بودند
افزایش تقاضای کل را فراهم کرد که رشد اقتصادی جهان را پایدار کرد
در اوایل دهه 1990، افسردگی در این منطقه اکنون بقیه را تهدید می کند
اقتصاد جهان با آن رو به افول است. ژاپن راکد با از دست دادن فروش صادراتی مواجه است
به اقتصادهای افسرده آسیایی اگر ببر آسیایی باشد، چین ممکن است ارزش یوان را کاهش دهد
برای جلوگیری از از دست دادن فروش صادرات چین به آسیا، ارزها بهبود نمی یابند
رقبا - در این صورت ژاپن، ایالات متحده و اروپا صادرات خود را از دست خواهند داد
فروش به چین با تأخیر، خطر رکود جهانی یا بدتر از آن به دلیل
کاهش تقاضای کل حتی برای رهبران صندوق بین المللی پول آشکار شد
از اصرار آنها بر اجرای اقتصادهای آشفته آسیایی عقب نشینی می کنند
ریاضت مالی و پولی از زمان نشست های واشنگتن در اوایل
اکتبر.
حالا که
آشکار است که سیاست های صندوق بین المللی پول حتی ممکن است مشکلات کوتاه مدت را حل نکند
وام دهندگان بین المللی، طبیعی است که بپرسیم همه اینها به کجا می تواند منجر شود. را
ترس بزرگ از کسانی است که هنوز از اثرات بحران جهانی رنج نبرده اند
در کلمه "سرایت" خلاصه می شود.
سرایت
چه زمانی
مردم از "سرایت" صحبت می کنند منظورشان این است که مشکلات در بخشی از آن وجود دارد
اقتصاد جهانی ممکن است به سایر بخش های اقتصاد جهان گسترش یابد. از آنجا که
اقتصاد جهانی بیش از هر زمان دیگری به شدت یکپارچه شده است، این تقریبا یک است
توتولوژی اما دقیقاً از چه نوع «سرایتی» باید ترسید؟ یک نوع از
"سرایت" کاهش تولید و درآمد در یک منطقه عمده از کشور است
اقتصاد جهانی تقاضا برای صادرات از مناطق دیگر را کاهش می دهد که می تواند کاهش یابد
اقتصادهای راکد وارد رکود می شوند. درست مثل رکودهای درون یک ملی
اقتصاد دارای پویایی های خود تقویت کننده خطرناکی است که مقابله با آن دشوارتر است
هنگامی که آنها شروع به ساخت و ساز کنند، همین امر برای اقتصاد جهانی صادق است. پس یکی
مکانیسم انتقال "سرایت" این است که هر کاهش قابل توجهی در
تقاضای کل برای کالاها و خدمات می تواند منجر به کاهش بیشتر شود
تقاضای کل که به بخش هایی سرایت کرد که در ابتدا تحت تأثیر قرار نگرفتند. این است
مشکل خود تشدید کننده، به جای خود اصلاحی، رکودی
پویایی که کینز سرانجام در دهه 1930 برای "آکادمی" توضیح داد،
و این قطعا یکی از نگرانی های امروز است.
اراده
رکود در گروهی از ببرهای آسیایی به دلیل تقاضای آنها به ژاپن سرایت کرد
صادرات ژاپن به طور چشمگیری کاهش یافته است؟ آیا اقتصاد راکد ژاپن
خفه کردن بهبود در اقتصادهای فلج شده آسیای شرقی که آن را دشوارتر می بینند و
فروش صادرات به ژاپن سخت تر است؟ دولت ژاپن بالاخره تسلیم شد
تحت فشار بین المللی برای بیرون کشیدن اقتصاد ژاپن از آن
رکود اقتصادی از طریق سیاست های مالی و پولی انبساطی. بر اساس واشنگتن
پست (16 نوامبر) «نخست وزیر کیزو اوبوچی امروز در معرض دید عموم قرار گرفت
هزینه ها و برنامه های کاهش مالیات به ارزش 196 میلیارد دلار به عنوان دولت درگیر
تلاش برای جلوگیری از سقوط اقتصادی ژاپن. طرح اقتصادی شامل 49 دلار است
میلیارد دلار کاهش مالیات بر درآمد و شرکت ها و 147 میلیارد دلار هزینه
پروژه ها. این پروژه ها شامل هزینه های عمومی 66.5 میلیارد دلاری و
کوپن هایی برای تشویق هزینه های مصرف کننده. دولت قصد دارد 8 دلار هزینه کند
میلیارد دلار با هدف ایجاد یک میلیون شغل جدید و به ویژه به
زمینه اشتغال افراد میانسال و سالمند را فراهم می کند. بانکداری ژاپن
بحران دریافت وام بانکی را برای شرکت ها دشوار کرده است. بسته
شامل 48 میلیارد دلار برای مبارزه با این تنگنای اعتباری، با گسترش دامنه
وام ها و ضمانت های وام توسط بانک های دولتی مانند توسعه ژاپن
بانک.” اما تحلیلگران به هیچ وجه مطمئن نیستند که این بسته ثابت کند
کافی
در
مقاله منتشر شده در اکتبر 27 جان پومفرت از واشنگتن پست نگرانی ها:
«آیا چین میتواند مقاومت کند؟ از همه طرف با بحران اقتصادی، چین احاطه شده است
دولت به سمت فشار بیش از حد اقتصادی سوق داده است - چند میلیارد دلار پرخطر
ولگردی در خرج کردن دلار در تلاش برای نجات مشاغل، اعتبار را کاهش داده است
استانداردهایی برای پمپاژ وجوه به صنایع دولتی رو به زوال. چین در حال رشد
می تواند به رهایی آسیا از رکود اقتصادی کمک کند. اما رکود می تواند مجبور شود
کاهش ارزش یوان [برای تحریک تقاضا برای صادرات چین که هستند
شروع به از دست دادن بازارهای خارجی به کشورهای آسیای جنوب شرقی که
ارزها سقوط کرده اند]، که به نوبه خود می تواند یک دور دیگر را آغاز کند
کاهش ارزش رقابتی در سراسر آسیا و عمیق تر شدن رکود در سراسر آسیا
دنیا.” افسردگی در روسیه، جایی که تولید ناخالص داخلی در حال حاضر کمتر از نصف آن است
در سال 1991 بود، به آلمان و اروپا گسترش یافت؟ آیا صندوق بین المللی پول جدید یا نه
طرح نجات برزیل - که مشابه برنامه های نجات آن برای تایلند است،
اندونزی و کره جنوبی - در جلوگیری از کاهش ارزش و نکول موفق هستند،
مطمئناً یک رکود جدی یا بدتر ایجاد خواهد کرد. آیا رکود اقتصادی برزیل
آرژانتین، اروگوئه و دیگر اقتصادهای آمریکای جنوبی را با خود به پایین بکشانید؟
رکود اقتصادی در ژاپن، چین یا برزیل را به رکودها اضافه خواهد کرد
خشمگین در ببرهای آسیایی و روسیه ضربه کافی به صادرات ایالات متحده است
باعث ایجاد رکود در اینجا می شود؟ اینها همه احتمالات نگران کننده هستند
"سرایت تقاضای کل."
اما کی
تحلیلگران از "سرایت" صحبت می کنند و معمولاً به معنای متفاوتی از آن هستند
مسئله. زمانی که سرمایه گذاران از یک ببر آسیایی یا یک ببر نوظهور می ترسند
در بازار، آنها ممکن است تصمیم بگیرند که تمام سرمایه گذاری ها در اقتصادهای جهان سوم، یا
بازارهای نوظهور، بیش از آنچه قبلاً تصور می کردند، ریسک پذیرتر هستند و از آن خارج می شوند
از اقتصادهایی که کاملا سالم هستند. برای تشخیص آن از سرایت
کاهش تقاضای کل را میتوانیم آن را «سرایت روانی» بنامیم. که در
اگر قبلاً آشکار نبود، سرمایه گذاران بین المللی دانای کل نیستند.
آنها ارزیابی را بر اساس اطلاعات جزئی انجام می دهند - نه به دلیل کمبود
شفافیت، اما به این دلیل که حدس زدن ماهیت سرمایه گذاری است.
در هر
در این صورت، آنها چاره ای جز فرضیات و تعمیم ندارند. اما بودن
آنها تا حدودی خودآگاه هستند و مدام در انتظارات خود تجدید نظر می کنند. بنابراین اگر آنها
ارزیابی که رینگیت مالزی سالم است، تا حدی بر اساس آنها بود
زمانی که متوجه شدند بات تایلندی درست بوده است، ارزیابی می کنند
نه، در واقع، آن طور که آنها معتقد بودند، منطقاً آنها را اصلاح می کنند
برآورد قابلیت اطمینان رینگیت اگر سرمایه گذاران بین المللی
برآورد اعتبار اوراق قرضه دولتی روسیه اشتباه است، چرا
آیا آنها ارزیابی خود از اوراق قرضه دولتی را در موارد دیگر کاهش نمی دهند؟
بازارهای نوظهور؟ برخی به گونه ای صحبت می کنند که گویی تخمین های بلاروسی را کاهش می دهند
اوراق قرضه دولتی بدون توجه بیشتر به بلاروس غیر منطقی است. ولی
وقتی در کمال تعجب متوجه می شوید که دولت یلتسین قصور کرده است
بر GKO ها و تعلیق 90 روزه بدهی خارجی روسیه را اعلام کرد
بازپرداخت، آیا صبر می کنید تا 90 روز است تا کشف کنید که بانک های روسیه
تنها قادر به پرداخت 2 میلیارد دلار از 6 میلیارد دلار سررسید ارز آینده هستند
قرارداد با بانک های خارجی قبل از خروج از قراردادهای آتی ارز در
بلاروس و همچنین روبل روسیه و قبل از خروج از
اوراق قرضه دولتی بلاروس و همچنین روسیه؟ چه چیزی غیرمنطقی خواهد بود
نمی توان برآوردهای اوراق قرضه و ارز بلاروس را بر اساس جدید کاهش داد
شواهد روسی تا زمانی که وقت کافی داشت تا تحقیقات جدیدی در مورد بلاروس انجام دهد.
برخی از
آیا ما باور می کنیم که سرایت روانی نوعی غیرمنطقی و
واکنش بدوی، و به عنوان بین المللی هوشمندتر و منطقی تر
سرمایه گذاران با کسانی که با گله حرکت می کنند رقابت می کنند، مشکل سرایت
عقب نشینی خواهد کرد. سپس ارزهای معتبر آمریکای لاتین غیرمنصفانه نخواهد بود
با فرار سرمایه گذاران به ارزهای سخت ناشی از کاهش ارزش مجازات می شود
ارزهای آسیایی که واقعا سالم نبودند. سپس دولت های قابل اعتماد وارد شوند
بازارهای نوظهور با فرار سرمایه گذاران به خزانه داری آمریکا مجازات نمی شوند
اوراق قرضه زمانی که یک دولت غیرمسئول روسیه در قبال اوراق خود نکول می کند.
متأسفانه، سرایت کاملاً منطقی است و دلیلی برای انتظار وجود ندارد
یک سیستم اعتباری جهانی آزادتر کمتر مستعد اشتباه خواهد بود
تعمیم ها زیرا مشکل بسیار عمیق تر است. مشکل مردم هستند
تصمیمات اقتصادی مهمی را با اطلاعات اندک و گرانبها اتخاذ می کنند
دانش ما اجازه داده ایم که جهان به مکانی تبدیل شود که در آن الف
تعداد انگشت شماری از مردم در تعداد انگشت شماری از شهرها - خیلی کمتر از ده سال از MBA خارج شده اند
برنامه ها، که اکنون مدیران واحدهای ارز، اوراق قرضه و اوراق بهادار هستند
بانکهای بینالمللی، شرکتهای بیمه، و صندوقهای سرمایهگذاری، تنها با هدایت
توسط مربیان سالخورده خود - کسانی هستند که تصمیم می گیرند چه چیزی تولید شود و چگونه تولید شود
تولید خواهد شد و نحوه استفاده از آن در همه جای کره زمین. بدتر
با این حال، آنها حتی آگاهانه این تصمیمات را نمی گیرند، بلکه آنها را به عنوان یک تصمیم می گیرند
محصول جانبی حدس های آنها در مورد میزان سودآوری و ریسک متفاوت است
فرصت های سرمایه گذاری در بازارهای مالی مختلف جهان وجود دارد.
وارثان
آدام اسمیت سعی میکند ما را بخوابانند و فریاد بزنند: «بازارها بهترین را میسازند
تصمیمات.» اما هیچ بازاری هرگز تصمیمی برای خوب یا بد نگرفته است. آن ها
با قدرت عمل در بازارها تصمیمات بیشتر و بیشتری می گیرند که بیشتر و بیشتر شود
تصمیمات به بازار منتقل می شوند. می توان از نبود آن انتقاد کرد
دموکراسی زمانی که تعداد کمی از آنها تصمیمات اقتصادی را می گیرند که بر بسیاری از افراد تأثیر می گذارد
اقتصاد جهان امروز می توان از نابرابری ها در مورد چگونگی آنها انتقاد کرد
تصمیمات بارها و مزایای فعالیت های اقتصادی جهان را تقسیم می کنند.
از آنجایی که تصمیم گیرندگان در راس هرم جهان قرار دارند
از ثروت، یا در استخدام خود هستند، هر دلیلی برای نگرانی در مورد وجود دارد
پیامدهای عدالت اقتصادی من فکر می کنم همه ما باید به انتقاد ادامه دهیم
عملکرد بازار جهانی به عنوان ضد دموکراتیک و نابرابر.
اما وقتی به بحران جهانی فکر می کنیم، فقدان دموکراسی یا
حقوق صاحبان سهام که موضوع فوری است. عدم صلاحیت است. روانشناسی
سرایت پیامد بی کفایتی ذاتی دنیای جدید است
نظام اقتصادی که آزادسازان و مقررات زدایی به وجود آورده اند.
در نهایت،
علاوه بر سرایت تقاضای کل، و سرایت روانی، وجود دارد
سرایت بیماری از بخش مالی به بخش واقعی این می تواند
به دو صورت اتفاق بیفتد از آنجایی که ما سرمایه گذاری و تولید را به هم پیوند داده ایم
سیستم اعتباری، فروپاشی سیستم اعتباری منجر به فروپاشی خواهد شد
سرمایه گذاری و تولید از آنجایی که مصرف را به درآمد و
ثروت، کاهش هر یک منجر به کاهش مصرف خواهد شد که
می تواند به نوبه خود منجر به کاهش تولید شود. همانطور که در قسمت اول دیدیم،
فروپاشی سیستم اعتباری در تایلند، مالزی، اندونزی و جنوب
کره به کاهش شدید سرمایه گذاری و تولید منجر شده است
بخش عمده ای از پیشرفت های اقتصادی که در 15 سال گذشته انجام شده بود را پاک کرد
سال ها. اثرات فروپاشی سیستم اعتباری روسیه در گذشته
اوت در تولید وحشتناک به تأمل، از تولید روسیه است
قبلاً به کمتر از نیمی از سطوح سال 1991 کاهش یافته بود. و انسان باید دعا کند
مداخله صندوق بین المللی پول در برزیل بر اساس شرایط خود عمل خواهد کرد، زیرا الف
فروپاشی سیستم اعتباری برزیل باعث ایجاد بحران بسیار بدتری در این کشور خواهد شد
برزیل نسبت به رکودی که قطعاً ناشی از برنامه ریاضت اقتصادی است
دولت برزیل موافقت کرده است.
سرایت
همچنین می تواند از طریق بخش مالی به بخش واقعی گسترش یابد
"اثر ثروت." رابرت ساموئلسون، ستون نویس سندیکا، در مقاله ای نگران است
قطعه در 30 دسامبر واشنگتن
پست
که «حداقل دو جنبه از رونق نمی تواند برای همیشه دوام بیاورد. یکی بزرگ است
افزایش قیمت سهام، که در سال 28 1998 درصد افزایش یافته است، همانطور که توسط استاندارد اندازه گیری شده است
اندکس پورز 500 سهم. این به دنبال افزایش 34 درصدی در سال 1995، 20 است
درصد در سال 1996 و 31 درصد در سال 1997. دومین چیزی که نمی تواند ادامه یابد
به طور نامحدود ولگردی و قانونی شکنی خرید ملی است. نرخ پس انداز مصرف کننده است
معمولاً 4 تا 6 درصد درآمد قابل تصرف در سال 1998 تقریباً صفر بود. به طرز شومی،
این دو گرایش به هم مرتبط هستند. آمریکایی ها تا حدی به این دلیل هزینه زیادی می کنند
آنها خیلی احساس ثروت می کنند بروس اشتاینبرگ اقتصاددان از مریل لینچ اشاره می کند که
سهام بالاتر تقریباً 8 تریلیون دلار به ارزش خالص خانوارها اضافه کرده است
شش سال گذشته. (ارزش خالص چیزی است که مردم دارند منهای آنچه که بدهی دارند.) در
به نوبه خود، مخارج مصرف کننده قوی سپر تولید و سود حاصل از گرانی است
اثرات رکود خارجی این باعث افزایش قیمت سهام می شود. بنابراین یک وجود دارد
بازی اعتماد به نفس تقویت کننده متقابل قیمت بالای سهام مصرف کننده را تقویت می کند
خرج کردن و مخارج مصرف کننده قوی باعث افزایش سهام می شود. اگر یکی از این دو لنگ بزند،
ممکن است دیگران از این روند پیروی کنند.»
وجود دارد
بدون شک رشد چشمگیر بازار سهام آمریکا تحریک شده است
تقاضای مصرف در ایالات متحده در چند سال گذشته اگر بازار سهام آمریکا
کاهش قابل توجهی را متحمل می شود، مصرف خانوارهای ثروتمند ایالات متحده خواهد بود
کاهش قابل توجهی نیز داشته باشد. از آنجا که کاهش در هر بخشی از تقاضای کل
می تواند منجر به کاهش بیشتر تقاضای کل شود، این می تواند باعث ایجاد الف شود
رکود، یا تشدید پویایی رکودی که از جاهای دیگر آغاز شده است. و هر
تعدادی از چیزها می توانند حباب وال استریت را بشکنند. نسبت قیمت/درآمد
بیش از 30 تا 1 هستند—سطوح رکوردی که معمولاً تصحیح را نشان می دهد.
به گزارش First Call، یک سرویس مشاوره، در اوایل سال 1998 تحلیلگران سهام
انتظار می رود سود عملیاتی برای شرکت های S&P 500 14 درصد افزایش یابد.
آنها تنها 2.6 درصد افزایش یافته اند. همانطور که مارک وایزبروت در توضیح داد
"نئولیبرالیسم بدون چسب می آید" (سپتامبر Z)، بازار سهام ایالات متحده
به طور قابل توجهی بیش از حد ارزش گذاری شده است و در برخی موارد "اصلاح" سنگین محتمل است
حتی اگر اثرات "سرایتی" از سایر بازارهای سهام وجود نداشته باشد.
اما افت در سایر بازارهای سهام در سراسر جهان نیز می تواند به بازارهای سهام سرایت کند
اگر سرمایه گذاران به این نتیجه برسند که سهام به طور کلی امن نیست، بازار سهام ایالات متحده است
راهی برای حفظ ثروت خود همانطور که قبلاً معتقد بودند. "اصلاحات"
به هیچ وجه همیشه حاشیه ای نیستند. بازار سهام ژاپن در سال 1989 تقریبا
سه برابر سطح فعلی آن در هر صورت، یک تغییر توسط دارندگان ثروت ایالات متحده است
از سهام به اوراق قرضه منجر به افت شدید در بازار سهام ایالات متحده و
ایجاد پویایی رکود اقتصادی قدرتمند در اقتصاد واقعی در ایالات متحده من نمی بینم
دلیلی برای مخالفت با چشم انداز رابرت ساموئلسون برای اقتصاد ایالات متحده در
سال آینده: «آنچه اکنون اعتماد را حفظ می کند، اعتماد به نفس است. اقتصاد
خوب انجام داده است؛ بنابراین مردم انتظار دارند که آن را به خوبی انجام دهد. شاید بشود. بیکاری
پایین است، تورم پیش پا افتاده است. مردم انتظار دارند که نرخ بهره کاهش بیشتری پیدا کند.
اما تعداد کمی از تهدیدات سال 1998 ناپدید شده اند. اقتصاد ژاپن هنوز است
کوچک شدن؛ اقتصادهای آمریکای لاتین هنوز در حال ضعیف شدن هستند. تجارت ایالات متحده
کسری بودجه همچنان در حال افزایش است. مازاد ظرفیت جهانی در بسیاری از صنایع هنوز وجود دارد
در حال گسترش این روندها مشاغل و سودها را به خطر می اندازد: لوازم اعتماد. را
ولگردی و قانونی شکنی خرید می تواند پایان یابد. سهام ممکن است کاهش یابد. ممکن است رکود اقتصادی رخ دهد.»
Z
بعدی
ماه: چه کسی پیشنهاد انجام چه کاری را دارد و چرا.