دزیدریوس اراسموس روتروداموس که از 27 اکتبر 1466 تا 12 ژوئیه 1536 زندگی می کرد، در زمان خود با سانسور مواجه بود و هرگز به اندازه نیکولو دی برناردو دی ماکیاولی معاصر خود در میان ثروتمندان و قدرتمندان محبوب نبود. اما در فاصله نیم هزاره، ما باید بتوانیم کار را بر اساس شایستگی آن قضاوت کنیم - و باید جشن های منظم اراسموس را در سراسر جهان برگزار کنیم. برخی از ایده های او در حال جلب توجه است. نام او در اروپا به عنوان برنامه تبادل دانشجوی اتحادیه اروپا که به افتخار او نامگذاری شده است، آشناست. شاید باید تعجب کنیم که این روزها چه ایده های عجیب و غریبی ممکن است در دهه 2500 مطرح شود - اگر بشریت در آن زمان وجود داشته باشد.
اراسموس در سال 1517 نوشت شکایت صلح، که در آن پیس که به صورت اول شخص صحبت می کند، از نحوه رفتار بشریت با او شکایت می کند. او ادعا میکند که «منبع همه نعمتهای بشری» را ارائه میکند و توسط افرادی که «در جستجوی بدیهای بیشمار میروند» مورد تحقیر قرار میگیرد.
La شکایت یک تفکر قرن بیست و یکم معاصر نیست. منسوخ بودن آن در هر تعداد زمینه بلافاصله آشکار می شود. اما در مقاله ای که 500 سال پیش به زبان لاتین برای خوانندگانی متشکل از آنچه که ما خلقت گرایان، اخترشناسان، سلطنت طلبان و متعصبان اروپامحور می نامیم، باید این انتظار را داشت.
آنچه که باید ما را شگفت زده کند این است که تا چه حد شکایت همان مشکلاتی را که امروز با آن روبرو هستیم و همان استدلالهای بدی که امروز برای دفاع از جنگها به کار میروند، میپردازد. را شکایت چنین استدلال هایی را رد می کند که هرگز از آنها فراتر نرفت. متن آن می تواند به عنوان مبنایی برای ده ها موعظه مهم باشد که برخی از واعظان تمایل به حمایت از صلح روی زمین داشتند.
صلح، در شکایت او از ما، با تصور اینکه انسان ها باید دیوانه باشند تا به جای او جنگ را دنبال کنند، شروع می شود. او از عصبانیت شکایت نمی کند، بلکه برای افرادی که فعالانه آسیب زیادی به خود وارد می کنند و حتی قادر به درک آن نیستند، گریه می کند. اراسموس/صلح میگوید اولین قدم این است که تشخیص دهید مشکل دارید. یا بهتر است بگوییم، "این یک گام عالی برای نقاهت است تا میزان و میزان ناپایداری یک بیماری را بدانیم."
جنگ به عنوان بزرگترین جنایت بین المللی نورنبرگ پس از جنگ جهانی دوم در نظر گرفته شد، زیرا شامل تمام شرارت های دیگر در آن می شود. اراسموس چهار قرن و نیم قبل از آن جنگ را به این شکل تعریف کرد و جنگ را اقیانوسی از «همه طاعون ها و آفت های متحد در طبیعت» نامید.
اراسموس (در صدای صلح) اشاره می کند که بسیاری از انواع دیگر حیوانات با گونه های خود جنگ نمی کنند. و او به حضور جهانی عشق و همکاری در میان انسان ها اشاره می کند، حیواناتی که بدون سلاح متولد می شوند و مجبور به یافتن امنیت در تعداد هستند.
اراسموس پیشنهاد میکند که خودمان را انسان بدانیم و در نتیجه حاضر به جنگ با برادر و خواهرمان در هر جایی نباشیم. مسلماً 500 سال برای برخی افراد ممکن است کمی عجله باشد تا به این ایده دست یابند.
در جستجوی صلح، صلح بیهوده در میان شاهزادگان به ظاهر مودب و دوستانه شکار میکند، در میان دانشگاهیان که آنها را بهاندازه جنگ فاسد میبیند که ما امروز میبینیم، در میان رهبران مذهبی که او آنها را منافقانی میداند که به خوبی میشناسیم. و حتی در میان راهبان منزوی. صلح به زندگی خانوادگی و زندگی ذهنی درونی یک فرد می نگرد و هیچ ارادتی به آرامش نمی یابد.
اراسموس خوانندگان مسیحی را به کلمات حمایت کننده صلح در عهد جدید اشاره می کند. ممکن است کسی او را متهم کند که نقل قولهایش را دستچین کرده و از آنهایی که هدفش را پشتیبانی نمیکنند دوری میکند، با این تفاوت که اراسموس کاملاً آشکارا میگوید که این همان کاری است که او انجام میدهد و به دیگران توصیه میکند که همین کار را انجام دهند. اراسموس می نویسد، خدای انتقام جو عهد عتیق را باید به نفع خدای صلح طلب عیسی نادیده گرفت. و کسانی که نمی توانند او را نادیده بگیرند، اراسموس می نویسد، باید دوباره او را صلح طلب تفسیر کنند. بگذارید «خدای انتقام» به معنای انتقام «از گناهانی باشد که آرامش را از ما سلب میکنند».
صلح می گوید، علیرغم اینکه داوود جنگ افروزی را به فرمان خدا انجام می داد، سلیمان صلح جو از داوود جنگ ساز شایسته تر بود. پس، پیس استدلال میکند، تصور کنید، اگر جنگهای فرمان الهی داوود، او را نامقدس کند، «جنگهای جاهطلبی، جنگهای انتقامجویانه، و جنگهای خشمگین چه تأثیری خواهند داشت» - یعنی جنگهای زمان اراسموس و جنگهای ما.
اراسموس میداند که علت جنگها، پادشاهان و مشاوران تشنهی جنگ آنها هستند. این اصطلاح در لاتین دقیقاً "chickenhawk" نیست، اما معنی آن از طریق آن مشخص می شود. اراسموس توصیه می کند که علل جنگ را در طمع و تعقیب قدرت، شکوه و انتقام بررسی کنید. و او عیسی را به خاطر انجام همین کار، با تعلیم عشق و بخشش به عنوان مبنای صلح می داند.
اراسموس مینویسد، پادشاهان جنگهایی را برای تصرف قلمرو آغاز میکنند، در حالی که بهتر است سرزمینی را که اکنون در اختیار دارند، بهبود بخشند. یا از روی کینه شخصی شروع به جنگ می کنند. یا جنگ هایی را برای برهم زدن مخالفت های مردمی با خودشان در داخل کشور راه می اندازند. اراسموس می نویسد که چنین پادشاهانی باید مادام العمر به دورافتاده ترین جزایر تبعید شوند. و نه فقط پادشاهان، بلکه مشاوران ممتاز آنها. صلح می گوید مردم عادی جنگ ایجاد نمی کنند، کسانی که در قدرت هستند جنگ را به آنها تحمیل می کنند.
صلح می گوید ، افراد قدرتمندی كه خود را مسیحی می خوانند ، چنین فضایی را ایجاد كرده اند كه ابراز آمرزش برای مسیحیان خیانت و شر تلقی می شود ، در حالی كه ترویج جنگ خوب و وفادارانه تلقی می شود و سعادت ملت را هدف قرار می دهد. اراسموس تحمل کمی نسبت به تبلیغات اورولین در مورد "حمایت از نیروها" دارد و پیشنهاد می کند که روحانیون از دفن افراد مقدس در جنگ خودداری کنند:
"یک سرباز مزدور بی احساس ، که توسط چند قطعه سکه ضعیف استخدام شده است ، تا کار قصاب را انجام دهد ، استاندارد صلیب را پیش خود حمل می کند. و این شکل نماد جنگ می شود ، که به تنهایی باید به هر کسی که نگاه می کند ، بیاموزد که جنگ باید کاملاً لغو شود. ای سرباز خون آلود ، با صلیب مسیح که بر روی آگهی هایت چه کار داری؟ با چنین تمایلی مانند شما؛ با کارهایی مانند تو ، سرقت و قتل ، معیار مناسب تو یک اژدها ، ببر یا گرگ خواهد بود! "
” . . . اگر از دزدی و غارت بیزارید، به یاد داشته باشید که اینها از وظایف جنگی است. و این که یاد بگیرید چگونه آنها را به طرز ماهرانه ای انجام دهید، بخشی از نظم و انضباط نظامی است. آیا از تصور قتل می لرزید؟ نمی توان به شما گفت که انجام آن با اعزام و به صورت عمده، هنر مشهور جنگ را تشکیل می دهد.
صلح در شکایت خود پیشنهاد می کند که پادشاهان شکایت خود را به داوران عاقل و بی طرف ارائه دهند ، و خاطرنشان می کند که حتی اگر داوران بی انصاف باشند ، هیچ یک از طرفین تا حدی که از جنگ آسیب می بینند ، رنج نمی برند. شاید باید صلح خریداری شود - اما قیمت را با هزینه یک جنگ مقایسه کنید! صلح می گوید ، به بهای از بین بردن شهری می توانستید یکی از این شهرها را بسازید.
صلح می گوید برای جایگزینی جنگ ، ما به پادشاهان بهتر و درباریان بهتر احتیاج داریم. بیشتر از این نمی توانید به موقع و مرتبط باشید.