ظاهرسازی و گام های کودک در جهت پایان دادن به جنایت بزرگ کافی نیست. امید به رسیدن به یک ضرب الاجل دور برای پایان دادن به جنگی که برای یک روز هم قابل توجیه نیست کافی نیست. یک سوء تفاهم جدید نباید بر روی دیگر دستاوردهای تخیلی (بستن گوانتانامو، خروج کامل از عراق، پوشش جهانی بهداشت و غیره) انباشته شود. اما اگر نفهمیم که داریم کارها را در مسیر درست حرکت میدهیم، بسیاری از ما دلشان را از دست میدهند و دیگران اشتباه محاسبه میکنند.
این همان چیزی است که آسوشیتدپرس صبح روز پنجشنبه در حالی که ما آماده راهپیمایی به سمت کاخ سفید و خزانهداری میشدیم تا از اوباما در فرانسه تلاش جدی کنیم تا گروه 20 (و کنگره) از مالیات تراکنشهای مالی حمایت کنند، میگفت. همانطور که برنامه ریزی به اعتراض ادامه داد همیشه کمتر محبوب مجوز مورد انتظار اوباما برای یک خط لوله فاجعه بار ماسه قیر:
یک مقام ارشد آمریکایی می گوید که دولت اوباما در نظر دارد تا اوایل سال آینده نقش نظامی ایالات متحده در افغانستان را از جنگ به وظایف عمدتاً مستشاری و آموزشی تغییر دهد. اما این به معنای پایان زودهنگام جنگ نیست. ایالات متحده و شرکای ناتو یک سال پیش توافق کردند که نیروهای ائتلاف تا پایان سال 2014 ماموریت رزمی خود را تکمیل کنند. بخش مسلط تری از این ماموریت، به ویژه پس از تکمیل خروج 33,000 نیروی نظامی آمریکا تا سپتامبر 2012. این مقام به شرط ناشناس ماندن صحبت کرد زیرا هیچ تصمیمی اتخاذ نشده است.
وال استریت ژورنال با برخی از افشاگران جنایتکار اما قابل احترام اطلاعات «امنیت ملی» برخورد کرد که بدون شک امروز بعدازظهر به بردلی منینگ خواهند پیوست:
مقامات ارشد به وال استریت ژورنال گفتند: «دولت اوباما در حال بررسی تغییر ماموریت نظامی در افغانستان به سمت نقش مشاور در سال آینده است، اقدامی که وظایف رزمی ایالات متحده را خیلی زودتر از پایان برنامه ریزی شده آنها در پایان کاهش می دهد. در سال 2014. چنین اقدامی پیامدهای گسترده ای برای استراتژی ایالات متحده در افغانستان خواهد داشت. این اقدام می تواند آغازگر حذف تدریجی رویکرد متمرکز بر نیروها، که بر حفاظت از مردم افغانستان متمرکز است، به نفع تمرکز بیشتر بر عملیات های ضد تروریسم هدفمند. و نیز آموزش نظامیان افغان، انتقال به یک مأموریت آموزشی نیز میتواند امکان خروج سریعتر نیروهای آمریکایی در این کشور را فراهم کند، اگرچه مقامات گفتند که بحث در مورد سطح سربازان هنوز به جلو کشیده شده است مقامات گفتند که جلسات سطح بالا با حضور مقامات ارشد دفاعی و اداری، به گفته افراد درگیر در این مذاکرات، هیچ تصمیمی گرفته نشده است، و مقامات گفتند که سیاست گذاران می توانند گزینه های دیگری را در نظر بگیرند. مقامات گفتند که توافق در مورد تغییر رسمی به سمت یک نقش مشاوره می تواند در اوایل نشست سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در ماه مه - در گرماگرم مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ایالات متحده - حاصل شود. برخی از مقامات با تصمیم پرزیدنت باراک اوباما در سال 2009 برای تغییر نقش "مشاوره و کمک" در عراق و اعلام پایان رسمی عملیات جنگی ایالات متحده در آنجا مقایسه کرده اند. در عراق، پس از اواسط سال 2009، نیروها تا حد زیادی در پایگاه های خود محدود شدند. با این حال، شرایط امنیتی در افغانستان متفاوت است و احتمالاً نیروهای آمریکایی، به ویژه نیروهای عملیات ویژه، به همراهی همتایان افغان خود در نبرد پس از ایفای نقش مستشاری توسط ایالات متحده ادامه خواهند داشت. مقامات دفاعی گفتند که ایالات متحده همچنان مستقیماً در بسیاری از عملیاتهای جنگی شرکت خواهد کرد، هرچند که به طور فزایندهای با رهبری نیروهای افغان."
صبح پنجشنبه در رادیو شنیدم که یکی دیگر از «مقامات» (یا یکی از همین مقامات) توضیح میداد که در «مکانهایی مانند کابل و ولایت هلمند» ارتش ایالات متحده نتوانسته کسی را که باید «هدف» باشد، شناسایی کند.
این هرگز مانع آنها نشد لگد زدن به درها قبل از.
اولین نکته ای که در اینجا باید فهمید این است که، هر چقدر هم که این تغییر واقعی به نظر برسد، توضیحاتی که برای آن وجود دارد کاملاً غم انگیز است. این جنگ بیش از یک دهه است که به خودی خود یک فاجعه بوده است. در بیشتر دهه گذشته صحبت از تغییر نقش به سمت "آموزش" بوده است. ماه گذشته یا سال گذشته یا چندین سال پیش میتوان کشف کرد که برخی از ولایات خشونتبارتر از سایر ولایات هستند، که اشغال به خشونت دامن میزند و نتیجه معکوس نشان میدهد، و اینکه پرداخت پول به طالبان به این معناست که دلارهای آمریکا بودجه هر دو را تامین میکند. طرف های یک فاجعه ادامه دار نیروهای آمریکایی میتوانستند در هر نقطه از دهه گذشته تا زمان بازگشت به خانه در پایگاههای خود محبوس باشند. چرا اکنون این پیشنهاد را افشا کنید؟
دلیلش این نیست که افغان ها در حال جنگیدن هستند. این جدید نیست. دلیلش این نیست که هزینه مالی استراتوسفر است. این چیز جدیدی نیست، و از "مشارکت کنندگان" مهم کمپین ریاست جمهوری حمایت مالی می کند. دلیلش این نیست که پنتاگون و ناتو دیگر خواهان حضور دایمی و پایگاههای تسلیحاتی در افغانستان نیستند، نه اینکه خط لوله را ذکر کنیم. تا آنجا که ما می دانیم، همه اینها تغییر نکرده یا رها نشده است. چیزی که تغییر کرده این است که مردم در ایالات متحده و همچنین در اروپا در خیابان ها، میادین و پارک ها هستند. راهپیماییهای روزانه در خیابانهای دی سی فریاد میزنند: "چگونه کسری بودجه را برطرف میکنید؟ به جنگها پایان دهید، از ثروتمندان مالیات بگیرید!" پوشش رسانه ای تغییر کرده است. اگر رای گیری در مورد حمایت از جنگ افغانستان به روند نزولی فعلی خود ادامه می دهد، تا دیری نپایید که این جنگ به اندازه کنگره منفور خواهد بود. اما این اشتیاق و کنش است که در این لحظه تغییر کرده است، نه نظرسنجی.
کنگره همچنین با احتمال مجبور شدن به برخی کاهش های جزئی در بزرگترین بودجه نظامی جهان روبرو می شود. سازندگان تسلیحات در مورد تحمیل چنین کاهش هایی بر روی سربازان به جای سلاح های شجاع ما بسیار جدی هستند. این ما را به خطر تنش زدایی می رساند. اگر استقرار نیروهای بزرگ ایالات متحده در اشغالهای داغ کاهش یابد، اما پایگاههای ایالات متحده در سراسر جهان ساخته شود، مزدوران همچنان استخدام شوند، ایستگاههای "دفاع موشکی" به استقرار ادامه دهند، هواپیماهای بدون سرنشین بدون "خطر برای [ایالات متحده] به کشتار ادامه دهند. زندگی انسان، موفقیت ما تا پایان کامل نخواهد بود. تغییر جنگ با پایان دادن به آن یکسان نیست. جنگ رباتیک خطر برگشت طولانیمدت را کاهش نمیدهد، هزینههای اقتصادی تنبیهی و آسیبهای زیستمحیطی را از بین نمیبرد، فشار بر آزادیهای مدنی ما را در داخل کاهش نمیدهد و به معنای پایان دادن به کشتار غیراخلاقی و غیرقانونی مستقیم اعضا نخواهد بود. از 95 درصد بشریت غیر آمریکایی.
راه درست در حال حاضر این نیست که به فعالیت خود پایان دهیم و قطعاً با بیعت با یک سیاستمدار یا یک حزب سیاسی، فعالیت خود را کاملاً نابود نکنیم. آنچه ما اکنون باید انجام دهیم تجدید فشار عمومی، سازماندهی، آموزش و اشغال است، با این واقعیت که کاخ سفید خود قادر به پنهان کردن این واقعیت نیست که ما در حال تبدیل شدن به نیرویی هستیم که قادر به عقب راندن ماشین جنگ هستیم. این زمانی است، درست همانطور که نوامبر 2008 باید باشد، تا سرمایه گذاری خود را در بسیج فشارهای غیرخشونت آمیز برای صلح و عدالت دو برابر کنیم.
اعلامیه اشغال شهر نیویورک به تازگی منتشر شده است اصلاح شده شامل محکوم کردن قدرتمند جنگ ها و هزینه های نظامی. ما باید به ارتباط بین مسائل خارجی و داخلی ادامه دهیم، به ایجاد آگاهی ادامه دهیم که تنها یک ظرف پول وجود دارد که به جای صرف نیازهای انسانی، صرف نظامی گری می شود، و به سرمایه گذاری خود ادامه دهیم. بدن در راه.
دیوید سوانسون نویسنده کتاب "وقتی جنگ جهانی غیرقانونی است، ""جنگ دروغ است"و"سپیده دم: لغو ریاست امپراتوری و تشکیل اتحادیه کامل تراو در وبلاگ می نویسد http://davidswanson.org و http://warisacrime.org و برای سازمان فعال آنلاین کار می کندhttp://rootsaction.org.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا