درست چند روز قبل از انتخابات روز یکشنبه در ترکیه، مردم روستای کوچک کوچاکوی در جنوب شرقی ترکیه برای بزرگداشت مرگ یکی از پسرانشان گرد هم آمده بودند. رناز کاراز نامزد او بود، اما مادرش او را محمد به یاد می آورد. او تنها 21 سال داشت که در 30 اکتبر 2014 در کوبانی درگذشت، جایی که در دفاع از شهر در برابر حملات گروه موسوم به دولت اسلامی کمک می کرد.
مادر محمد، روکیه شیک، با دست دادن، گونهها را میبوسد و به مهمانانش آرامش میدهد. برقی در چشمانش میدرخشد و صورتش با لبخندی زیبا میشود که فقط گهگاه ناپدید میشود. درک اینکه چگونه کسی که چنین فقدانی را تحمل کرده است، چگونه می تواند قدرت دلداری اطرافیانش را پیدا کند، دشوار است.
وقتی از او پرسیده شد که چگونه می توان لبخند را بر لب داشت، پاسخ او بینشی منحصر به فرد در ذهن کرد در این مواقع حساس ارائه می دهد:
او خودش توضیح میدهد: «در قلبم خیلی درد دارم، اما میخندم، میخندم، چون با لبخند زدن در این نبرد پیروز خواهم شد، نه با غمگین شدن». من تمام قدرت را دارم که در این نبرد پیروز شوم. من می خواهم اینجا بمانم، در کشورم زندگی کنم، تا غذای خودم را بخورم. او [رئیس جمهور اردوغان] است که به کشور من می آید و از من می خواهد که آنجا را ترک کنم. او همان است.»
او ادامه می دهد: «اما این کشور من است و بنابراین من می خواهم اینجا بمانم. من هیچ جا نمیروم. انشالله من اینجا می مونم و لبخند می زنم. تعداد کردها افزایش خواهد یافت و ما دیگر ضرر نخواهیم کرد. ما برنده می شویم ما در کشورمان می مانیم و لبخند می زنیم تا زمانی که او نبرد را ببازد.»
نتایج انتخابات زودهنگام روز یکشنبه برای بسیاری شوکه کننده بود، اما به ویژه برای کسانی که پس از از دست دادن اکثریت حزب عدالت و توسعه در پارلمان برای اولین بار در سیزده سال گذشته، بار خشم حزب عدالت و توسعه را متحمل شده بودند.
پنج ماه بین دو انتخابات با خشونتی همراه بود که در آن صدها نفر از جمله سربازان و چریک ها، پلیس و شهروندان جان خود را از دست دادند. دو مورد از مرگبارترین حملات تروریستی در تاریخ ترکیه باعث کشته شدن تقریباً 140 نفر شد و دهها نفر نیز در اثر حمله نیروهای امنیتی به محله ها و شهرهایی که جوانان ستیزه جو برای محافظت از خود در برابر خشونت دولت سلاح برداشته بودند، کشته شدند.
درست پس از بسته شدن صندوقهای رای، ماشینهایی در اطراف دیاربکر در حال حرکت بودند، بوقهای خود را با مردمی که از پنجرهها آویزان شده بودند، به اهتزاز در میآوردند، و پرچمهای HDP، حزب چپگرا را که ریشه در جنبش آزادی کردی دارد، به اهتزاز در میآوردند. برخی از جشنهای زودهنگام با آتشبازیهای درخشان جان میگرفت و شعارهای «بیجی بیجی HDP!» («زنده باد HDP!») در خیابانها به گوش میرسید.
و سپس، اولین نتایج منتشر شد. اینها نشان دهنده یک پیروزی غیرمنتظره بزرگ برای حزب عدالت و توسعه بود که در پایان عصر به نظر می رسید نزدیک به 50 درصد آرا را به دست آورده است. HDP فقط از آستانه 10 درصدی انتخاباتی عبور کرد و در مقایسه با انتخابات ژوئن حدود 1 میلیون رای از دست داد.
امید به خشم تبدیل شد. سرخوشی تا ناامیدی. مردم چگونه می توانند به خاطر این همه فساد، کشتار و سرکوب به آنها پاداش دهند؟» عقیده ای بود که اغلب در خیابان های پایتخت واقعی منطقه کردستان ترکیه شنیده می شد.
اما، پس از یک شب کوتاه عزاداری و چند درگیری منفرد بین جوانان هیجان زده و پلیس، دیاربکر صبح روز بعد با آسمان آبی روشن و گرمای خورشید بین النهرین از خواب بیدار شد. البته مردم همچنان عصبانی، ناامید، غمگین و خشمگین بودند، اما این چیزی است که مردم کردستان تمام عمر با آن دست و پنجه نرم کرده اند. و آنها هنوز قصد نداشتند امید خود را از دست بدهند.
ثریا، یک مدیر منطقه 33 ساله در یکی از فقیرترین محله های دیاربکر، چند روز قبل توضیح داده بود: «ما روی این انتخابات تمرکز نمی کنیم، ما روی مبارزه تمرکز می کنیم. ما در حال مبارزه با پدرسالاری هستیم و در زندگی روزمره خود می جنگیم. نه فقط در سیاست.»
او در حالی که در اتاق کوچکی از ساختمان شورای محله سیگار می کشید گفت: «مبارزه فردی مهم است. اما مهمتر از آن، مبارزه جمعی است. اگر عدالت می خواهیم، باید کل نظام را تغییر دهیم. هر اتفاقی که [یکشنبه] بیفتد، ما به کار برای آینده خود ادامه خواهیم داد.»
به نظر می رسد که حال و هوای عمومی پس از انتخابات نوعی سرپیچی شرافتمندانه است، گویی مردم اجازه نمی دهند اردوغان و نوکرهایش از دیدن کردها که با سرهای پایین و شکست خورده در اطراف راه می روند لذت ببرند. شانه های بالا انداختن و مبارزه ادامه دارد. با لبخند، زیرا اینگونه است که نبردها پیروز می شوند.
Joris Leverink یک تحلیلگر سیاسی و نویسنده اهل استانبول است که دارای مدرک کارشناسی ارشد در اقتصاد سیاسی است. او سردبیر مجله ROAR است. می توانید او را از طریق @Le_Frique در توییتر دنبال کنید.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا