من شانه بالا انداختن بزرگ و بی کاری که همیشه به دنبال پست سالانه می آید را استنشاق می کنم بولتن دانشمندان اتمی، از استعاره جهانی آن برای آرماگدون.
برای دومین سال متوالی، روز قیامت ساعت توسط دانشمندانی که خطرات پیش روی سیاره زمین به دلیل استثمار انسان و ژئوپلیتیک مجهز به سلاح هسته ای را تجزیه و تحلیل می کنند، در 90 ثانیه تا نیمه شب تنظیم شده است. به عبارت دیگر بترسید. خیلی بترسید
این خطرات شامل توسعه مداوم تسلیحات هستهای توسط قدرتهای ملی بزرگ و کوچک، همراه با جنگهای کشتار کنونی سیاره زمین - در اوکراین، فلسطین و جاهای دیگر - و احتمال اینکه آنها میتوانند هستهای شوند، میشود. به عبارت دیگر، تفکر جمعی تمدن بشری در یک شیوه ما-در مقابل-آنها به دام افتاده است. یکی از عجیب ترین جنبه های این است که پژوهشنامه ذکر شده این واقعیت بود که هوش مصنوعی کنترل سرنوشت ما را آغاز کرده است:
استفاده نظامی از هوش مصنوعی در حال افزایش است. استفاده گسترده از هوش مصنوعی در حال حاضر در اطلاعات، نظارت، شناسایی، شبیه سازی و آموزش رخ داده است. یکی از نگرانی های ویژه سلاح های خود مختار مرگبار است که بدون دخالت انسان، اهداف را شناسایی و نابود می کند. تصمیمگیری برای کنترل سیستمهای فیزیکی مهم - بهویژه سلاحهای هستهای - هوش مصنوعی میتواند در واقع یک تهدید وجودی مستقیم برای بشریت باشد.
به من بپیوندید تا فریاد وحشت و ناباوری کودکی را رها کنم.
و البته همه اینها با فروپاشی مداوم آب و هوای سیاره ترکیب شده است. به عنوان پژوهشنامه اشاره کرد، سال 2023 گرم ترین سال ثبت شده تاکنون بوده است، انتشار گازهای گلخانه ای همچنان در حال افزایش است، یخ ها همچنان در قطب جنوب در حال ذوب شدن هستند و... اوه، ما به هیچ وجه به این موضوع رسیدگی نمی کنیم. می دانید، ما هنوز بیش از حد مشغول بازی جنگی و بهره برداری از منابع باقی مانده از سیاره هستیم.
تمدن بشری اینگونه خود را سازماندهی کرده است - و هیچ چیز نمی تواند آن را تغییر دهد، درست است؟ به نظر میرسد این نگرش بسیاری از رسانهها است، که تا حد زیادی اخباری را که برای ما به ارمغان میآورد در یک جریان اصلی شانهپریدن، زمینهسازی میکنند. فروپاشی آب و هوا؟ جنگ هسته ای و نابودی جهانی؟ نوشتن در مورد آن خیلی پیچیده است. بیا، ما یک انتخابات در پیش داریم. ما در مقابل آنها!
به هر حال این چیزی است که وقتی داستانی را در آن خواندم به ذهنم خطور کرد واشنگتن پست روز دیگر، که مدام تلاش میکرد این نکته را بیان کند که کشور در حال فروپاشی به سوی آنچه آن را «قبیلهگرایی» مینامید، یعنی چپ در مقابل راستگرایی، با هر دو طرف به یک اندازه متقاعد به درستی خود و به همان اندازه در برابر سایر افراد خشمگین است. هر دو طرف - آن را دریافت کنید؟ وقتی رسانههای شرکتی به ما سیاست را اینگونه ارائه میکنند، «عینیت» (مرکزگرایانه) خود را نشان میدهند، که تا آنجا که به آن مربوط میشود، صرفاً واقعیت است و چیزی نیست که به طور انتقادی مورد تحلیل قرار گیرد.
جنگ نتیجه تکامل نیست بلکه نتیجه تکامل است تکامل نیافته جنبه ای که ما هستیم
بر اساس تحلیل های مرکزگرا، مشکل این است که کشور هر روز بیشتر و بیشتر قطبی می شود، هم از نظر سیاسی و هم از نظر فرهنگی. در یک طرف شما ترامپ و جمهوری خواهان MAGA را دارید. از طرف دیگر، شما باید برنی ساندرز حامیان خیلی ترسناکه! داستان اشاره می کند که ایالات متحده هرگز به این اندازه تقسیم نشده است، ظاهراً برده داری، لینچ کردن جیم کرو، حمام های جدا شده از نژاد و مواردی از این دست را به خاطر نمی آورد.
با این حال، چیزی که در مورد داستان برای من ناراحت کننده بود، جذب چندین دانشمند علوم اجتماعی بود که ماهیت تکامل را برای ما توضیح دادند. به گفته یک جامعه شناس ییل، در حالی که، بله، انسان ها در طول هزاره ها یاد گرفتند که با هم کار کنند و جوامع خودپایدار، با نام مستعار، قبایل ایجاد کردند، به گفته یک جامعه شناس ییل، "تکامل همکاری مستلزم نفرت بیرون گروهی بود". به عبارت دیگر، «ما» نمیتوانست وجود داشته باشد، بدون اینکه «آنها» درست در اطراف این پیچ در کمین باشد – نه صرفاً متفاوت از ما، بلکه ترسناک، تهدیدکننده و بدون شک شیطانی.
در حالی که پست داستان هیچ ارتباطی با بولتن دانشمندان اتمی و پیشآگهی جهانی ۹۰ ثانیه تا نیمهشب آن، با این وجود، احساس بیتفاوتی نسبت به آن کردم، زیرا در ذهنیت ما در مقابل آنها محصور شد که باعث تفکر جمعی بشر و، خدای من، همکاری ژئوپلیتیکی میشود. یک شوخی بدبینانه این اتفاق نمی افتد جنگ اجتناب ناپذیر است. بودجه نظامی تریلیون دلاری ما نیز همینطور است. هر سوالی دارید؟
سوال اصلی من این است: چگونه جرات می کنید در مقابل ساعت قیامت، در برابر اجتناب ناپذیر بودن فروپاشی آب و هوا، در برابر گسترش مداوم تسلیحات اتمی، و قطعیت نهایی جنگ هسته ای... اگر چیزی تغییر نکند، شانه خالی کنید؟
ما قادر به تفکر بزرگتر از این هستیم! این پیام نهایی دانشمندان اتمی است و برای تایید به آن مراجعه می کنم جهان فراتر از جنگ، که به این نکته اشاره می کند که ماهیت تکامل، گسترش تفکر ما برای پذیرش واقعیت های بزرگتر همکاری، ارتباط و تفاهم است. و نه تنها این، کشتن همنوعان ما نتیجه سادهای از آنچه دیانای ما به ما میگوید نیست، بلکه یک خلاقیت سیاسی در هزارههای اخیر است که هر چیزی جز پذیرفتهشده جهانی است.
یک مقاله جهانی فراتر از جنگ اشاره می کند: «طبق افسانه، جنگ «طبیعی» است. با این حال، برای آماده کردن بیشتر مردم برای شرکت در جنگ، شرطیسازی زیادی لازم است، و رنج روانی زیادی در میان کسانی که شرکت کردهاند، رایج است…
ما باید جنگ را بهعنوان یک آفرینش فرهنگی که هست درک کنیم و از تصور آن به عنوان چیزی که توسط نیروهای خارج از کنترل ما به ما تحمیل شده است دست برداریم... در واقع، جنگ برای سبک زندگی یا استاندارد زندگی خاصی لازم نیست، زیرا هر سبک زندگی را میتوان تغییر داد. زیرا شیوههای ناپایدار باید بنا به تعریف با یا بدون جنگ پایان یابد، و چون جنگ در واقع جوامعی را که از آن استفاده میکنند فقیر میکند.»
به عبارت دیگر، جنگ نتیجه تکامل نیست، بلکه نتیجه تکامل است تکامل نیافته جنبه ای که ما هستیم بشریت "با عادات همکاری و نوع دوستی تکامل یافت" و با این کار جوامعی از ارتباط و حمایت فرافردی ایجاد کرد. و بله، هر جامعه ای دارای لبه ای است که ناشناخته ها فراتر از آن ظاهر می شود. اما همانطور که با ناشناخته روبرو می شویم، نیازی نیست که آن را ساده انگارانه به عنوان «دشمن» ببینیم، بلکه بیشتر به عنوان بخشی از یک جامعه بزرگتر است که نیاز به درک بیشتر دارد. نیاز ما به درک هرگز متوقف نمی شود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا