چندین راه آشکار برای سازمان های تروریستی – منظورم دولت های ملی – برای توجیه ارتکاب قتل عام وجود دارد.
هنگامی که شروع به کشتن می کنید، متوقف کردن آن دشوار است. اما شما باید کاری را که انجام می دهید توجیه کنید – فرآیندی که بشریت از آغاز تمدن درگیر آن بوده است. ما آن را «جنگ» مینامیم، که کشتار جمعی را به یک انتزاع ضروری تبدیل میکند و راه بسیار سادهتری را برای مقابله با درگیری به ما میدهد. . . خدای من، به جای دشمنان، دیدگاه های متضاد را درک کنید و راه حل ایجاد کنید.
این امر بیش از صرفاً "مذاکره" صلح را شامل می شود - این مستلزم آن است باور کردن در صلح، که مفهومی بسیار پیچیده تر از آتش بس است. این یک مفهوم زنده است. و به نظر من تلاش برای سازماندهی مجدد سیاره ما حول این امکان درخشان است، همانطور که قبلاً گفتم:بزرگترین پروژه نسل بشر تا به حال متعهد شده است.» و همه ما را درگیر می کند.
بنابراین باید از تماشاگر بودن دست برداریم، اگرچه این نقشی است که توده بشریت در آن نقش بسته است - چه آن یا چه شرکت کنندگان در بازی جنگ، که در حال حاضر در سراسر کره زمین وحشتناک است، با جنگ هسته ای. . . خودکشی سیاره ای . . . همیشه در پس زمینه خودنمایی می کند. چرا؟
چگونه بشریت می تواند در مورد خودکشی خود تا این حد رکیک بگوید؟ چرا اینقدر از خودمان جدا شده ایم؟ بیایید زنجیرها را باز کنیم، می توانیم؟
به عنوان نقطه شروع، من سخنرانی وضعیت اتحادیه را که جورج دبلیو بوش در سال 2002 در پی 9 سپتامبر ایراد کرد، با ایالات متحده در حال آغاز جنگ در افغانستان و آماده شدن برای یک جنگ بزرگتر در عراق، دوباره مرور می کنم. آدرسی که در تاریخ به آن معروف است محور شرارت سخنرانی، با توجیهات جعلی برای قتل عام تپش دارد.
توجیه #1 این است که جنگ ساده، پاک و دقیق است و نتایجی را به بار می آورد که به نفع کل جهان است: بوش اعلام کرد: «پرچم آمریکا دوباره بر فراز سفارت ما در کابل به اهتزاز در می آید. تروریست هایی که زمانی افغانستان را اشغال کرده بودند، اکنون سلول های زندان گوانتانامو را اشغال کرده اند. . . .
«آمریکا و افغانستان اکنون متحدانی علیه تروریسم هستند. ما در بازسازی آن کشور شریک خواهیم بود.»
اوه، از آنجایی که ایالات متحده برای نزدیک به 20 سال بیشتر از افغانستان خارج نشد، با چند صد هزار نفر کشته و هیچ کاری انجام نشد، موضوع کمی دور از ذهن بود. به نحوی به نظر می رسد که این هرگز مهم نیست - می دانید، نتیجه واقعی یک جنگ خاص - زیرا جنگ بعدی همیشه با هیجان و ضرورت زیادی در پیش است.
توجیه #2 چیزی است که این جنون را تغذیه می کند. این همان چیزی است که شما ممکن است بنامید "کسی را می خواهد تا یکی را بشناسد." مهم نیست که چقدر بمب پرتاب کنیم، چه تعداد غیرنظامی را بکشیم، اهداف ما عادلانه و درست است. اما آن افراد دیگر به جز نفرت چیزی عمل نمیکنند: آنها صحت اخلاقی صفر دارند.
بوش گفت: "و عمق نفرت آنها با جنون تخریبی که آنها طراحی کرده اند برابری می کند." ". . . آنچه در افغانستان یافتیم تأیید می کند که جنگ ما علیه تروریسم به دور از پایان یافتن در آنجا، تازه آغاز شده است. . . .
این دشمنان تمام دنیا را میدان نبرد می بینند و ما باید آنها را در هر کجا که هستند تعقیب کنیم.
اما بوش زمانی که سه رژیم شیطانی برتر کره زمین را به ارمغان می آورد: کره شمالی، ایران و عراق، به ویژه رژیم آخر، واقعاً شروع به کار می کند:
عراق همچنان به خصومت خود با آمریکا و حمایت از تروریسم ادامه می دهد. رژیم عراق بیش از یک دهه است که برای توسعه سیاه زخم، گاز اعصاب و سلاح های هسته ای طراحی کرده است. این رژیمی است که قبلاً از گاز سمی برای کشتن هزاران شهروند خود استفاده کرده است و اجساد مادران را روی فرزندان مرده خود گذاشته است.»
در حالی که من بههیچوجه، بهعنوان مثال، پرتاب کپسولهای گاز خردل توسط صدام حسین به شهر کردستان را کم اهمیت نمیدانم. حلبجدر طول جنگ ایران و عراق، که حدود 60,000 نفر کشته شدند، مشروعیت خشم اخلاقی بوش به سرعت از بین می رود، زمانی که اقدامات کشور خود او در نظر گرفته شود. آدم را می برد تا یکی را بشناسد!
این کشور در طول جنگ ویتنام جهنم را به سیاره زمین وارد کرد، کاهش حدود 11 میلیون گالن of مامور اورنگe و هشت میلیون گالن علف کش دیگر در کشور، حدود پنج میلیون هکتار از جنگل ها، رودخانه ها و زمین های زراعی را ویران می کند. با سرطان، دیابت، نقایص مادرزادی و موارد دیگر مرتبط است.
طبق گزارش موسسه آسپن، صلیب سرخ تخمین میزند که سه میلیون ویتنامی تحت تأثیر دیوکسین قرار گرفتهاند، از جمله حداقل 150,000 کودک متولد شده با نقصهای مادرزادی جدی. «میلیونها آمریکایی و ویتنامی هنوز بهطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر اسپری عامل نارنجی و سایر علفکشهای آمریکا در زمان جنگ بر روی جنوب و مرکز ویتنام قرار دارند».
این مؤسسه میافزاید: «بخشهای بزرگی از آن سرزمین تا به امروز فرسوده و بیمولد باقی مانده است».
اما بوش با این وجود اعلام کرد: «تاریخ آمریکا و متحدان ما را به اقدام فراخوانده است و مبارزه با مبارزه آزادی هم مسئولیت و هم امتیاز ماست.»
لباس کارل یونگds ممکن است کمی هدفمندتر باشد: "هر چیزی که ما را در مورد دیگران عصبانی می کند، می تواند ما را به درک خودمان برساند."
همانطور که یونگ اشاره کرد، همه ما، به عنوان افراد، جنبه سایهای برای طبیعت خود داریم: مکانی تاریک، جایی که خشم و ناامیدی در آن میجوشد. همچنین وجود دارد جمعی سایه انسانی که به ارتش و در نهایت به جنگ تبدیل می شود. شر بیرونی می شود. دشمن به راحتی تبدیل به چیزی می شود که ما از خود می ترسیم و از آن متنفریم - به این معنی که می توانیم آن را بکشیم. اما ابتدا باید «دیگری» را غیرانسانی کنیم، و انسانزدایی اغواکننده است. همچنین اعتیادآور است. آیا جهانی فراتر از جنگ ممکن است؟ بله، من این را باور دارم - اگر بتوانیم با سایه جمعی روبرو شویم.
سندیکا شده توسط PeaceVoice
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا