و برخی از ما که قبلاً شروع به شکستن سکوت شبانه کردهایم، دریافتهایم که فراخوانی برای سخن گفتن اغلب مصداق عذاب است، اما ما باید صحبت کنیم.»
یک روز وقت بگذارید، چند تا از کلمات او را مرور کنید. البته من در مورد مارتین لوتر کینگ صحبت می کنم. "روز" او به پایان رسیده است، اما پیام او همچنان می تپد. باید حرف بزنیم! جهان از زخم های جنگ و فقر و نژادپرستی در حال خونریزی است، درست مانند 57 سال پیش. وقتی او صحبت کرد - ممکن است بگویید بدنام - در کلیسای ریورساید در شهر نیویورک. او با LBJ مخالفت کرد و مستقیماً به دهانه جنگ ویتنام خیره شد و آن را یک وحشیگری اخلاقی اعلام کرد و ایالات متحده را "بزرگترین تامین کننده خشونت در جهان امروز" اعلام کرد.
ما به کینگ یک جشن ملی دادیم، او را به یک قهرمان ملی تبدیل کردیم - اما این چیزی نیست که به او گوش کنیم. ممکن است برعکس باشد. خدایی کردن او، تبدیل او به مجسمه، احترام گذاشتن به تصویر او، می تواند به معنای بستن دهان او باشد.
بنابراین من چند ساعت از تعطیلات ملی او (در واقع، روز بعد) را به بازخوانی «فراتر از ویتنام» اختصاص دادم، سخنرانی او در 4 آوریل 1967، یک سال به روز قبل از ترورش. سخنان او صرفاً انتقادی از جنگ استعماری بیرحمانه و بیمعنا یا کنایه مردم آمریکا نیست که «سیاهپوستان و پسران سفیدپوست را روی صفحههای تلویزیون تماشا میکنند که با هم میکشند و برای ملتی میمیرند که نتوانسته است آنها را در کنار هم بنشیند. همان مدارس.»
سخنان او عشق و جهنم، ناامیدی و امید را به هم می زند. سخنان او عمیقاً پیش بینی کننده است:
«جنگ در ویتنام فقط نشانه یک بیماری بسیار عمیقتر در روحیه آمریکایی است، و اگر این واقعیت نگرانکننده را نادیده بگیریم. . " اوه خدای من! جنگ های ما ادامه خواهد داشت و ادامه خواهد داشت، مگر اینکه ما به عنوان یک کشور تغییر کنیم: از نظر اساسی، معنوی.
جای تعجب نیست که جی. ادگار هوور (و بسیاری دیگر در پشت صحنه) او را خطری برای ملتی میدانست که اگر از بین نمیرفت، باید دهانش را ببندید. او قبلاً به شکست جداسازی کمک کرده بود و شروع به خنثی کردن نژادپرستی سیستماتیک کرده بود. اکنون او در حال تصرف نظامی-صنعتی و هژمونی آمریکا بود:
«یک انقلاب واقعی ارزشها به زودی به تضاد آشکار فقر و ثروت نگاه خواهد کرد. با خشم عادلانه، به آن سوی دریاها نگاه میکند و سرمایهداران منفرد غرب را میبیند که مبالغ هنگفتی را در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی سرمایهگذاری میکنند تا بدون هیچ نگرانی برای بهبود اجتماعی کشورها، سود را از بین ببرند. «این عادلانه نیست.» به اتحاد ما با اشراف زمیندار آمریکای جنوبی نگاه میکند و میگوید: «این عادلانه نیست.» استکبار غربی که احساس میکند همه چیز برای آموزش به دیگران دارد و چیزی برای آموختن از آنها دارد، نه فقط.»
آنچه رهبران کشور را می ترساند، سخنان MLK نبود، بلکه این واقعیت بود که او از قدرت قابل توجهی برخوردار بود - نوعی قدرت غیرقابل درک در محافل سیاسی و نظامی، قدرتی که به فروتنی و یگانگی انسانی اذعان داشت. او در مورد چه لعنتی صحبت می کند؟
"شاید روح جدیدی در میان ما طلوع کند."
و کینگ یکی از حاملان این روح بود - کمک به کاشت آن در هسته اجتماعی:
من متقاعد شدهام که اگر میخواهیم در سمت راست انقلاب جهانی قرار بگیریم، ما به عنوان یک ملت باید دستخوش یک انقلاب رادیکال ارزشی شویم. ما باید به سرعت تغییر را از جامعه چیز محور به جامعه شخص محور آغاز کنیم. وقتی ماشینها و رایانهها، انگیزههای سود و حقوق مالکیت، مهمتر از مردم تلقی میشوند، سهقلوهای غولپیکر نژادپرستی، ماتریالیسم افراطی و نظامیگری قابل تسخیر نیستند.»
ناسزا گفتن در مورد ارزشهای «رسمی» ستارهدار آمریکا - زندگی، آزادی، بلهبلهبله - یک چیز است، اما صحبت در مورد فراتر رفتن، در واقع، «تسخیر» ارزشهای واقعی طبقه حاکم، کاملاً چیز دیگری است.
تنها امید امروز ما در توانایی ما برای بازپس گیری روحیه انقلابی و رفتن به دنیایی گاه خصمانه است که دشمنی ابدی با فقر، نژادپرستی و نظامی گری را اعلام می کند.
جهانی که واقعاً از جنگ فراتر رفته است؟ جهانی که "عشق بی قید و شرط برای همه بشریت" را در بر می گیرد؟ من فکر نمی کنم.
او ادامه میدهد: «وقتی از عشق صحبت میکنم، من از واکنش احساساتی و ضعیف صحبت نمیکنم. من در مورد آن نیرویی صحبت نمیکنم که فقط یک فرد عاطفی است. من در مورد نیرویی صحبت می کنم که همه ادیان بزرگ آن را به عنوان عالی ترین اصل وحدت بخش زندگی می دانند. عشق به نوعی کلیدی است که دری را که به واقعیت نهایی منتهی می شود باز می کند.
و تخیل من - احساس امکان من - دوباره باز می شود. این چیزی است که MLK هنوز برای بشریت به ارمغان میآورد: چشماندازی از آینده که عمیقاً با لحظه حال متفاوت است، اما در عین حال حاضر، به شدت حاضر در این لحظه است. "فردا امروز است." سخنان او هر دینی را در این سیاره متحد می کند. آنها عمیقترین ارزشهایی را که ما از کتابهای مقدس حمایت میکنیم بیرون میکشند و سوار اتوبوس، آن سوی پل، به سالنهای کنگره و هر اتاق جنگی روی کره زمین میآورند.
روحشان همچنان بالا می رود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا