تعداد بسیار نگران کننده ای از شخصیت های بریتانیایی دوست دارند با اتهامات «تجدیدنظر طلبانه» و «انکار نسل کشی» به سرعت بازی کنند. روشنفکران و مفسران رسانهای این اتهامات را مطرح میکنند زیرا میدانند که در زمینهایی که در آن کار میکنند، کلمات تهاجمی سرشار از احساسی مانند این واکنشهایی شبیه به فریاد زدن «متجاوز جنسی» در یک زمین بازی محلی را برمیانگیزد. همانطور که می توان روی "مجرم جنسی" حساب کرد جلب توجه ضدواحد پدوفیل، "منکر نسل کشی" توجه یک تیپ متعهد از فعالان ضد "منکر نسل کشی" را به خود جلب می کند.
در "چپ و راست آزادیخواه در دنیای عجیب تحقیرکنندگان نسل کشی با هم زندگی می کنند"(گاردین، 14 ژوئن) جورج مونبیوت ثابت می کند که فراتر از وسوسه نیست.
با توجه به وقایع در رواندا از سال 1990 تا 1994، مونبیوت شکایت دارد که در کتابی که در سال 2010 با ادوارد اس. سیاست نسل کشیe (چاپ بررسی ماهانه[1])، "نسل کشی رواندا را در کاماهای وارونه در سراسر متن قرار می دهیم."
در واقع، این استفاده از نقل قولهای ترسناک به معنای مشخص کردن دو روایت کاملاً متفاوت و ناسازگار از آنچه که در رواندا در طول این مدت. بنابراین "نسل کشی رواندا" (یعنی با نقل قول های ترسناک) به این اشاره دارد دروغ و تبلیغاتی مفهوم "توطئه" اکثریت هوتو برای حذف اقلیت توتسی از رواندا از طریق کشتار دسته جمعی گفته می شود که طراحان هوتو این شرکت را ساقط کرده اند جت فالکون-50 رئیس جمهور هوتو، جوونال هابیاریمانا، در حال نزدیک شدن به فرودگاه کانومبه در کیگالی در 6 آوریل 1994، تا آنها بتوانند نسل کشی "از پیش برنامه ریزی شده" خود را علیه توتسی ها انجام دهند. Iدر واقع، این کمابیش حساب استاندارد رویدادهای آن دوره است. ما برعکس حمام های خون گسترده سال 1994 را ناشی از آن تفسیر می کنیم توطئه ای از پیش طراحی شده توسط جبهه میهنی رواندا تحت سلطه توتسی به رهبری پل کاگامه برای به دست گرفتن قدرت دولتی با ابزار نظامی. RPF این طرح را تا ژوئیه، پس از آغاز آخرین حمله خود در 6 آوریل، هنگامی که سرنگون کرد، به انجام رساند. جت هابیاریمانا. استفاده از نقلقولهای ترسناک صرفاً بهعنوان یک وسیله شفافسازی مورد استفاده قرار میگیرد. ممکن است برخی از خوانندگان از نظر سبکی آن را یک امر غیرفعال بدانند، اما این موضوع متفاوت است.
Monbiot با این ادعای ما که "اکثریت مرگومیرها هوتو بودهاند که برخی تخمینها به دو میلیون میرسد رواندا درگیر «نمونهای از رویزیونیسم به همان اندازه که [او] تا به حال دیده است، که در این مورد فقط با ادعاهای خود نسلکشیکنندگان قابل مقایسه است».
در واقع، رقم دو میلیونی (که به طور گذرا به آن اشاره می کنیم) از نامه ای ناشی می شود که یک افسر سابق ارتش جبهه میهنی رواندا به کمیسیون تحقیق سازمان ملل در مورد نسل کشی 1994 در رواندا (1999) ارسال کرد و از کمیسیون درخواست کرد تمرکز کند. توجه آن به اقدامات RPF؛ رقم دو میلیونی برای رفتار RPF در جمهوری دموکراتیک کنگو همسایه اعمال می شود بعد از 1994 (در آن زمان به نام زئیر شناخته می شد) و همچنین به عملکرد آن در رواندا از 1990 تا 1994. از سوی دیگر، تخمین زده می شود که ما در کتاب خود از 800,000 مرگ استفاده می کنیم (به جدول 1، صفحه 35 مراجعه کنید، جایی که این به اندازه روز ساده است)، و اضافه کرد که تعداد واقعی of مرگ و میر در میان تمام گروههای قومی به احتمال زیاد در یک محدوده قرار می گیرد میان 800,000 و یک میلیون (و شاید کمی بالاتر).
ما این را بر ملاحظات متعددی مبتنی میکنیم، یکی از موارد مهم سرشماری جمعیت رواندا در اوت 1991 است که مؤلفه توتسی را 8.4 درصد یا کمتر از 600,000 نفر (از مجموع 7,099,844 نفر) گزارش کرد.2] همچنین یکدانشگاهیان آمریکایی کریستین داونپورت و آلن استام اشاره کرده اند، سازمان توتسی IBUKA بعداً ادعا کرد "حدود 300,000 توتسی از کشتار سال 1994 جان سالم به در بردند." این بدان معناست که آنها اضافه می کنند که رواندا در سال 1994 متحمل "بین 500,000 تا 700,000 مرگ هوتو، بر اساس کل مرگ و میر در محدوده 800,000،XNUMX تا یک میلیون نفر. از این رو، "اکثریت قربانیان در واقع هوتو بودند، نه توتسی".- درست همانطور که در آن می نویسیم سیاست نسل کشیو مونبیوت با تکان دادن دست اخراج می کند. (نگاه کنید به کریستین داونپورت و آلن استم، "واقعاً در رواندا چه اتفاقی افتاد؟" میلر-مک کیون، 6 اکتبر 2009.)
در مورد ماهیت خشونت سیاسی که همه جا را فرا گرفت رواندا، 1990-1994، ما قطعا نسل کشی نیستیم منکر (هزینه ارزان ساخته شده توسط Monbiot)-ما نسل کشی هستیم تخصیص دهندگان مجدد. در کارمان، یعنی مسئولیت اصلی کشتار بزرگ در طول 100 روز را دوباره هدایت می کنیم. رواندا قتل عام (یا نسلکشی شماره یک) به دور از حساب استاندارد "توطئه برای ارتکاب نسل کشی" توسط "Hutu Power" نسبت به رهبر توتسی، پل کاگامه و نیروهای مسلح برتری که او سپس تحت فرمان خود داشت، که در آوریل 1994 قدرت آنها از سطح تهاجم اکتبر 1990 از 3,000 تا 4,000، به حداقل 20,000،XNUMX جنگجوی مسلح افزایش یافته بود.3] RPF کاگامه سه سال و نیم را صرف اشغال شمال رواندا کرده بود، اما نتوانست پایتخت کیگالی را تصرف کند، اگرچه حمله فوریه 1993 نزدیک بود. توافقنامه صلح آروشا در اوت 1993 خواستار برگزاری انتخابات سراسری در سال 1995 شد، که در آن توتسی کاگامه می توانست هابیاریمانا، رئیس فعلی هوتو را به چالش بکشد، اما با توجه به برتری عددی هوتوها بر رای دهندگان توتسی، کاگامه و حزب RPF او می دانستند که شانس آنها صفر است. از غلبه بر پای صندوق های رای به همین دلیل بود که RPF تصمیم گرفت جت هابیاریمانا را سرنگون کند و حمله نهایی خود را آغاز کند، که در ماه ژوئیه، زمانی که کنترل هواپیما را به دست گرفت، به هدف خود رسید. کیگالی و توسط کاخ سفید کلینتون به رسمیت شناخته شد.
بعداً همین PRF به رهبری کاگامه جنگهای خود و حمامهای خون گستردهای را که در پی آنها در جمهوری دموکراتیک کنگو (نسلکشی) رخ داد گسترش داد. شماره دو) - رویدادی که مونبیوت زمانی آن را به عنوان "سیاست عمدی، سفارش و اجرا شده توسط دولت رواندا" توصیف کرد، حتی با استناد به کیفرخواست اهانت آمیز یکی از گزارش های سازمان ملل مبنی بر اینکه "بیش از 3.5 میلیون مرگ بیش از حد" احتمالاً به عنوان "نتیجه مستقیم" رخ داده است. اشغال مناطق وسیعی از شرق DRC توسط رواندا و اوگاندا.4] (برای Monbiot، نگاه کنید به "گواهینامه قربانی," گاردین، اوت 13، 2004.) خوب، دقیقاً همان نوع سیاست بی رحمانه توسط همان RPF به رهبری کاگامه دنبال شد داخل رواندا از سال 1990 به بعد، که منجر به تلفات گسترده از آوریل تا ژوئیه 1994 شد. عجیب است که بگوییم Monbiot قادر به تشخیص آن است RPF تحت رهبری کاگامه به عنوان قاتلان دسته جمعی در جمهوری دموکراتیک کنگو مدتی شروع شد بعد از 1994، اما آنها را به عنوان قاتلان دسته جمعی نمی شناسد رواندا از سال 1990 تا 1994. و مونبیوت به من و ادوارد اس.
Monbiot با اطمینان این را تایید می کند بوسنی و رواندا دو مورد از بهترین مستندات نسل کشی در تاریخ هستند. اما در رد کردن کار افرادی که او ادعا می کند شامل یک "خرده فرهنگ فکری بدخواه است که می خواهد با انکار واقعیت ها وحشی گری را توجیه کند" (در اینجا به نقل از همان رهبر 6 ژوئن در تایمز که با آن Monbiot حمله خود را باز می کند ("حافظه در برابر فراموشی"))، او بهتر از این کار نمی کند برخی از عمیق ترین آثار باستانی تبلیغات دوران جنگ مرتبط با این دو صحنه خشونت و جنایت را تکرار کنید.
حقیقت این است بوسنی و رواندا در بین داستانهای اصلی دو دهه گذشته که به طور سیستماتیک نادرست ارائه شدهاند، رتبهبندی میشوند. و در حالی که Monbiot کاملاً حق دارد هر آنچه را که من و ادوارد اس. هرمان در مورد آنها نوشته ایم، تحقیر کند، این یک موضوع را از آنچه حقایق نشان میدهند جدا میکند - برخلاف افسانههایی که او تکرار میکند.
[ دیوید پترسون نویسنده و محقق مستقل ساکن شیکاگو است. ]
[1] این فصل خاص از کتاب سال 2010 ما نیز به طور جداگانه منتشر شد. برای یک کپی آنلاین، به ادوارد اس. هرمان و دیوید پیترسون مراجعه کنید.رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو در سیستم تبلیغاتی," بررسی ماهانه 62، شماره 1، مه، 2010.
[2] دیوید پترسون را ببینید، "سرشماری رواندا در سال 1991ZNet، 17 ژوئن 2011.
[3پیتر ارلیندر، «دادگاه شورای امنیت سازمان ملل برای رواندا: دادگستری بین المللی، یا از نظر حقوقی"مصافیت ویکتور" را ساخته است؟" مجله عدالت اجتماعی، جلد. 4، شماره 1، پاییز 2010، صص 131-214; مخصوصا "تأسیس برتری نظامی RPF: ژانویه 1991 - فوریه 1993"، صفحات 171-174. همانطور که ارلیندر می گوید: "در زمان حمله RPF [فوریه] 1993 به کیگالی، RPF مهاجم از 3,000 تا 4,000 "بیابان نشین" اوگاندا در اواخر سال 1990 به یک نیروی پیاده نظام سبک جنگی با حداقل 20,000 سرباز بدون سرباز تبدیل شده بود. برتری نظامی در مقابل، نیروهای دفاع کننده FAR [نیروهای مسلح رواندا] دارای 6,000 تا 7,000 سرباز «واقعی» بودند که تهاجم کوچک اولیه RPF/اوگاندا را در اواخر سال 1990 شکست داده بودند، که با افزایش 25 تا 30,000،172 نفری اخیر، که فرمانده سازمان ملل متحد به آنها اضافه شده بود. سربازان، ژنرال دالر سازمان ملل، که به عنوان "رابل" شناخته می شود" (ص 173-XNUMX). (برای کپی آنلاین، کلیک کنید اینجا کلیک نمایید.)
[4] رجوع به محمود قاسم شود و همکاران. هیئت کارشناسان سازمان ملل در مورد بهره برداری غیرقانونی از منابع طبیعی و سایر اشکال ثروت جمهوری دموکراتیک کنگو (S / 2002/1146)، 8 اکتبر 2002، بند. 96.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا