ماه گذشته، من بخشی از تاریخ فراموش شده فوریه را در مقابل تاریخ طولانی وحشیگری جهانی آمریکا لمس کردم. در اینجا طعم کوچکی از جنون مارس را مشاهده می کنید:
مارس 1945
در تئاتر اقیانوس آرام جنگ جهانی دوم که توسط افرادی مانند زمان مجلهای که توضیح میدهد «شهرهای ژاپنی که بهدرستی روشن شوند، مانند برگهای پاییزی خواهند سوخت» - ایالات متحده. فرماندهی بیست و یکم بمب افکن ژنرال کورتیس لمی، مناطق فقیرتر شهرهای بزرگ ژاپن را محاصره کرد. در شب 9 تا 10 مارس 1945، هدف توکیو بود، جایی که ساختمانهای چوبی فشرده 1,665 تن آتشزا را متحمل شدند. لی می بعداً یادآور شد که چند ماده منفجره با مواد محترقه مخلوط شده بود تا روحیه آتش نشانان را تضعیف کند (96 ماشین آتش نشانی خاکستر شدند و 88 آتش نشان جان باختند). منطقه حمله 87.4 درصد مسکونی بود. تا ماه مه 1945، 75 درصد از بمبهایی که بر روی ژاپن ریخته میشد، آتشزا بودند و کارزار LeMay حدود 672,000 قربانی گرفت. در یادداشتی محرمانه در ژوئن 1945، سرتیپ بونر فلرز، دستیار ژنرال مک آرتور، این حملات را «یکی از بیرحمانهترین و وحشیانهترین قتلهای غیرجنگجویان در تمام تاریخ» خواند. «هنری استیمسون» وزیر جنگ اعلام کرد: «هیجانانگیز است که هیچ اعتراضی نسبت به حملات هوایی که ما علیه ژاپن انجام میدادیم که منجر به چنین تلفات فوقالعاده سنگینی شد، صورت نگرفته است». استیمسون افزود که «نمیخواهد ایالات متحده به دلیل پیشی گرفتن از هیتلر در جنایات شهرت پیدا کند». پس از «جنگ خوب»، لمی اعتراف کرد: «فکر میکنم اگر در جنگ شکست میخوردم، به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه میشدم. خوشبختانه ما در طرف برنده بودیم.»
مارس 1946
دانشمند اتمی جی. رابرت اوپنهایمر پس از اطلاع از وحشتی که بمب او در ژاپن به بار آورده بود، به فکر فرو رفت و در اکتبر 1945 استعفا داد. در مارس سال بعد، اوپنهایمر به پرزیدنت ترومن گفت: «آقای. رئیس جمهور، دستانم خون است.» هری خوب پاسخ داد: "در شستشو بیرون می آید." بعداً، رئیس جمهور به یکی از دستیاران گفت: «دیگر آن شخص را به اطراف نیاورید».
مارس 1968
ستوان آمریکایی ویلیام کالی گفت: «در تمام سالهایی که در ارتش بودم هرگز به من یاد ندادند که کمونیستها انسان هستند. ما آنجا بودیم تا ایدئولوژی حمل شده توسط پیادهها، لکههای گوشت را بکشیم. من آنجا بودم تا کمونیسم را نابود کنم. ما هرگز تصوری از مردم، مردان، زنان، کودکان و نوزادان نداشتیم.»
تاریخ 16 مارس 1968 بود. "تحت فرماندهی ستوان ویلیام ال. کالی، گروهان چارلی از پیاده نظام یازدهم لشکر آمریکایی "دستورات مبهم" فرمانده گروه خود، کاپیتان ارنست مدینه، برای "پاکسازی روستا" دریافت کرد. کنت دیویس مورخ توضیح می دهد. تنها چیزی که در مای لای یافتند زنان، کودکان و پیرمردان بودند... نه اسلحه، نه نشانه ای از سربازان دشمن. کالی دستور داد روستاییان را بکشند و کلبه هایشان را ویران کنند. زنان و دختران قبل از شلیک مسلسل مورد تجاوز قرار گرفتند. در پایان قتل عام، صدها نفر از روستاییان کشته شدند.
هنگامی که در نهایت حقیقت در مورد My Lai توسط خبرنگار سیمور هرش فاش شد، هنری کیسینجر یادداشتی به رئیس کارکنان کاخ سفید، اچ آر هالدمن فرستاد: «اکنون که گربه از کیف خارج شده است، توصیه میکنم رئیسجمهور و کاخ سفید را دور نگه دارید. موضوع به طور کامل.» نیکسون، به نوبه خود، سرزنش کرد نیویورک تایمز، چیزی که او به دلیل پوشش این داستان "یهودیان فاسد کثیف از نیویورک" نامید. شاید آنچه که کاخ سفید را در معرض خطر قرار داده بود به بهترین وجه توسط سرهنگ اوران هندرسون، متهم به سرپوش گذاشتن بر قتلهای مای لای بیان شد، که در سال 1971 توضیح داد: «هر واحد با اندازه تیپ در جایی پنهان شده است.»
مارس 1988
در حالی که متعاقباً از آن به عنوان یکی از بهانه های ساختگی جنگ دوم خلیج فارس یاد شد، ایالات متحده و بریتانیا پس از حمله گازی عراق به کردها در حلبچه در مارس 1988، درخواست حمله نظامی نکردند. «زمانی که صدام شورشیان کرد و غیرنظامیان را بمباران کرد. کریستوفر دیکی و ایوان توماس، خبرنگاران توضیح دادند که در سال 1988 کوکتل کشنده گاز خردل، سارین، تابون و وی ایکس، دولت ریگان ابتدا ایران را مقصر دانست، قبل از اینکه بپذیرد که مقصران نیروهای خود صدام هستند. «در آن زمان فقط اعتراض رسمی رسمی وجود داشت. مردان صدام بی حوصله بودند. یک نوار صوتی عراقی که بعداً توسط کردها ضبط شد، پسر عموی صدام، علی حسن المجید را ضبط می کند که با افسران همکار خود در مورد گاز دادن به کردها صحبت می کند. در آن نوار، المجید، ملقب به علی شیمیایی، می پرسد: «چه کسی قرار است چیزی بگوید؟ جامعه جهانی؟ لعنت بهشون!» دقیقاً به نشانه، واشنگتن تدارکات تسلیحات و فعالیت دیپلماتیک با عراق را افزایش داد.
مارس 2003
17 مارس: پرزیدنت جورج دبلیو بوش اعلام کرد: "ایالات متحده و سایر کشورها هیچ کاری برای سزاوار یا دعوت این تهدید انجام ندادند، اما ما هر کاری برای شکست آن انجام خواهیم داد."
18 مارس: در صبح بخیر امریکا مادر رئیس جمهور می پرسد: «چرا باید درباره کیسه های اجساد و مرگ و میرها بشنویم، چه روزی قرار است اتفاق بیفتد؟ ربطی نداره پس چرا باید ذهن زیبایم را برای چنین چیزی تلف کنم؟»
20 مارس: روزی که به اشتباه «آغاز» جنگ عراق در نظر گرفته شد. این «جنگ» زمانی آغاز شد که شورای امنیت در 6 آگوست 1990، چهار روز پس از حمله عراق به کویت، تحریمهای جامعی را علیه عراق وضع کرد و از آن زمان تا کنون (از طریق بمباران، تحریم، تهاجم و اشغال) ادامه داشته است.
Postscript: برخی از واکنش ها به مقاله فوریه من نشان دهنده ناآگاهی شرم آور و/یا حمایت ضمنی از جنایات شفاف علیه بشریت بود. خیلی ها ترجیح دادند به بهانه هایی مانند «هر کشوری در تاریخ خود چنین اپیزودهایی دارد» و/یا «برای درست کردن املت باید چند تخم مرغ بشکنی» بازگردند. به عنوان مثال: «کدام دولت ملت مدرن اینگونه نیست؟ اگر ملتی قدرت دارد از آن سوء استفاده می کند. چرا ما متفاوت باشیم؟» به نظر می رسد نوار نجابت (حداقل) کاهش یافته است. همچنین، از آنجایی که هیچ ملتی با فراوانی بیشتر از ایالات متحده ادعای برتری اخلاقی ندارد، تبرئه بیپرواانه آمریکا از تخلفات بیشمارش، نادیده گرفتن این لفاظیهای مذموم و استکبار است.
Mickey Z. را می توان در وب در نشانی http://www.mickeyz.net.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا