استلا راجیک و خانوادهاش آشکارا قربانی سوءاستفادههای جدی و بیعدالتی شدهاند، اما این تجربه توانایی او را برای نگاه کردن به مسائل با هرگونه عینی فلج کرده است. او می گوید که "هیچ چیز سیاه و سفید نیست" و "همه طرف ها جنایات انجام دادند"، اما به نوعی جنایات طرف او تحقیر می شود. او به ما می گوید که مسلمانان بوسنی هیچ قتل عام تاریخی را مرتکب نشده اند (مانند سربرنیتسا یا یاسنوواچ)، و مقایسه آرکان و ناصر اوریچ "مضحک" است، زیرا اوریچ صرفا "یک فرمانده محلی ارتش بوسنی بود که از سربرنیتسا دفاع می کرد و اکنون توسط دادگاه کیفری بین المللی متهم شده است." مشارکت مسلمانان بوسنیایی (و ایزتبیگوویچ) در جنگ جهانی دوم با نازیها، و تصور او مبنی بر اینکه اوریک فقط «در حال دفاع از سربرنیتسا» بود، بدترین نوع عذرخواهی است. پست) درباره کشتار غیرنظامیان صرب در روستاهای مجاور و حتی فیلم هایی از سرهای کنده شده و اجساد و ساختمان های ویران شده را به آنها نشان داد. او به واردات 4,000 مجاهد به بوسنی و رفتار جنایتکارانه آنها (در امتداد خطوط اوریک، با سر بریدن منظم) اشاره نمی کند. او نگاه یکسان ژنرال مکنزی به جنایات در بوسنی را دوست ندارد، بنابراین او در مورد دخالت او در یک فاحشه خانه (متل سونجا) کمی افراط می کند.
نوشتههای من درباره بالکان برای مخالفت با خط حزبی طراحی شدهاند که به اعتقاد من عمیقاً ناقص و خطرناک است. من هرگز ادعا نکردهام که صربها بیگناهان شیرینی هستند و مرتکب جنایات جدی نشدهاند، و هرگز انکار نکردهام که آنها در جولای 1995 اعدامهایی را در نزدیکی سربرنیتسا انجام دادهاند. اما من با خط حزبی مخالفت کردهام که آنها تنها شرورانی بودند که آنها را اعدام کردند. 8,000 نفر در ژوئیه، و عدالت در مورد ارزیابیهای تبهکاران/قربانیان و تعقیب آنها در رسانهها و توسط دادگاه یوگسلاوی، که به نظر من یک نهاد کاملاً سیاسی و به عنوان بازوی قدرتهای ناتو است، اجرا شده است. همانطور که در "سیاست قتل عام سربرنیتسا" توضیح دادم، بسیج عظیم یادبودها و اعترافات اجباری در ماه گذشته نه به عدالت و نه به مصالحه کمک خواهد کرد. آنها کارکرد سیاسی ناخوشایندی دارند که در میان اهداف دیگر، قرار دادن "مداخله بشردوستانه" فرضی را در یک نور خوب شامل می شود. ساخت سیاسی کشتار سربرنیتسا در خدمت این هدف است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا