دوباره به اینجا میرویم - «تشدید شدید» دیگری در خاورمیانه آغاز شده است، یا بیبیسی ورلد در سراسر یکشنبه به مخاطبان میگفت. بنابراین چه چیزی باعث شد که بی بی سی قضاوت کند که بحران بار دیگر تشدید شده است؟
مطمئن باشید که ربطی به بیش از 130 کشته لبنانی پس از پنج روز بمباران هوایی وحشیانه از حداقل 2,000 سورتی پرواز توسط هواپیماهای جنگی اسرائیل که جنوب کشور را به منطقه فاجعه تبدیل می کند و بیروت را به یک منطقه در حال فروپاشی تبدیل می کند، ندارد. شهر ارواح. از کشته شدگان، اکثر غیرنظامیان و بسیاری از آنها زن و کودک، به سختی نامی به میان می آید، زندگی آنها ظاهراً در این رویارویی خالی از معنا یا اهمیت است.
همچنین جادهها و پلهای لبنان در حال کوبیدن غبار، پمپ بنزینها و پالایشگاههای نفت، از بین رفتن شبکههای تلفن و ایستگاههای تلویزیونی، قطع شدن آب و برق نیست. از نظر بیبیسی، تبدیل سریع یک کشور پرجنبوجوش مدرن مانند لبنان به همان دسته زندانهای روباز مانند غزه، تشدیدکننده نیست.
نه، بیبیسی اولین «تشدید تنش» را در پنجشنبه شب ارائه کرد، زمانی که حزبالله در پاسخ به افزایش تعداد کشتهشدگان لبنان، جسارت شلیک چند موشک به سمت حیفا را داشت. بدترین آسیبی که کاتیوشاها وارد کردند، بیرون کشیدن یک تکه خاک از دامنه تپه مشرف به بندر بود.
اما بیبیسی با اطمینان خاطر اعلام کرد که تشدید تنشها در روز یکشنبه «جدی» شده است، زیرا حزبالله نه تنها راکتهای بیشتری به سمت حیفا شلیک کرد، بلکه یک گروه هشت نفری از کارگران راهآهن را در انبار یک ایستگاه کشت.
اکنون که غیرنظامیان اسرائیلی و همچنین غیرنظامیان لبنانی در حال مرگ هستند - حتی اگر تعداد آنها بسیار کمتر باشد - گردان های روزنامه نگاران بی بی سی در شمال اسرائیل بالاخره چیزی برای گزارش دادن دارند.
بنابراین برنامه جهانی BBC در ساعت 9 صبح به وقت گرینویچ (ظهر به وقت اسرائیل/لبنان) به سختی از حیفا یا اورشلیم منحرف شد. پس از اعلام تیتر مجری مبنی بر اینکه حمله حزب الله به حیفا «تشدید جدی» بود، این خبر به مصاحبه ای طولانی و دلسوزانه با سخنگوی پلیس اسرائیل در حیفا توسط وایر دیویس تبدیل شد. پس از آن مصاحبه تنبل دیگری با سخنگوی دولت اسرائیل در اورشلیم، بهترین قسمت پنج دقیقه ای به طول انجامید. به دنبال آن بن براون در بیروت با یک مسافر انگلیسی در مورد شب وحشت او در هتلش مصاحبه کرد.
و در آن 15 دقیقه تقریباً به شنیدن آنچه لبنانی ها از یک شب و صبح حملات هوایی اسرائیل به بیروت و جنوب کشور متحمل شده بودند، نزدیک بود. اگر اشاره ای به رنج غیرنظامیان لبنانی می شد - و بی شک بی بی سی به من خواهد گفت که وجود داشته است - آن مرجع آنقدر زودگذر بود که آن را از دست دادم. و اگر من آن را از دست دادم، پس بیشتر بینندگان بی بی سی ورلد هم همینطور.
ماهیت واقعی "تشدید شدید تنش" به زودی آشکار شد - یا حداقل اگر کسی کانال های تلویزیونی عربی را تماشا می کرد، آشکار شد. آنها یک زمین بایر شهری از آوار و گرد و غبار را در حومه بیروت و تایر نشان دادند که به طرز تکان دهنده ای یادآور نیویورک در بلافاصله پس از حملات 9-11 بود.
آنها به طور متناوب به بیمارستان های محلی مملو از کودکان لبنانی می رفتند و صورتشان دانه های خون آلود ناشی از اسپری ترکش های اسرائیلی بود. تصاویر وحشتناک تری از کودکان سوخته و خوابیده در حوضچه های خون به صندوق پست ایمیل من از وبلاگ نویسان لبنانی رسید.
اما در فرهنگ لغت بیبیسی، تشدید تنش ربطی به ویرانی عظیمی که اسرائیل میتواند در لبنان ایجاد کند، ندارد. فقط ضربات گاه و بی گاه و در مقیاس کوچکتر که حزب الله علیه اسرائیل می زند.
با بازگشت از شبکه های عربی به بی بی سی برای پخش ساعت 11 صبح آنها به امید یافتن همان تصاویر ویرانی در صور و بیروت، به طور تصادفی با یک مصاحبه ترسو دیگر با مارک رگو، سخنگوی همه جا اسرائیل، مواجه شدم. این دو تیتر به دنبال داشت: XNUMX کشته در اسرائیل پس از "رگبار" حملات به حیفا. و دولت های خارجی برای تخلیه اتباع خود از منطقه آماده می شوند.
در ظهر جیمز رینولدز به همان اندازه که بازی را از دست داد: حمله حزب الله به حیفا، او گفت، ثابت کرد که موشک ها "دیگر فقط یک تحریک کننده نیستند". اکنون واضح بود که چرا یک "تشدید تنش" آغاز شده است: اسرائیل در واقع توسط موشک های حزب الله آسیب دیده بود نه اینکه فقط عصبانی شود. تا آن زمان آسیب عمدتاً به غیرنظامیان لبنانی وارد شده بود، بنابراین هیچ تشدید تنش صورت نگرفت.
همانطور که من به طور منظم در تمام بعدازظهر به پوشش بی بی سی نگاه می کردم، تقریباً هیچ اشاره ای به کشته شدگان در لبنان ندیدم. آنها به "غیر موجودات" تبدیل شده بودند که در محاسبات نه تنها رهبران جهانی ما بلکه برای پخش کنندگان اصلی ما بی ربط بودند.
تا ساعت 7 بعدازظهر بود که تصاویر معنیداری را از لبنان دیدم، زیرا گاوین هویت یک خدمه آتشنشانی را دنبال میکرد که در تلاش برای خاموش کردن آتشسوزی عظیم پالایشگاه نفت در تایر بودند. اگرچه ما بخشی از رنج مردم لبنان را دیدیم، اما مجری احساس کرد که موظف است صحنههایی از لبنان را با این بیانیه که اسرائیل «تلافی جویانه» حمله حیفا است، ارائه کند، هرچند که اسرائیل از چهار روز قبل چنین حملاتی را انجام داده بود. اصابت موشک مرگبار به حیفا
در همان برنامه، شائول موفاز، وزیر کابینه اسرائیل، فرصت پخش داشت تا ادعا کند که بخشهایی از موشکهایی که در حیفا فرود آمد، ساخت سوریه است. ادعاهای رئیس جمهور لبنان، امیل لحود که به طور گسترده در تلویزیون عربی نشان داده شد مبنی بر اینکه اسرائیل از بمب های آتش زا فسفر استفاده کرده است - که طبق قوانین بین المللی غیرقانونی است - به هیچ وجه پوشش خبری نداشت.
در اخبار ساعت 8 شب، یکی از تیترها نقل قولی تهدیدآمیز از شیخ حسن نصرالله، رهبر حزب الله بود که «حیفا تازه شروع است». مایک وولدریج در استودیو اورشلیم، این نقل قول را که از پخش چند ساعت قبل نصرالله گرفته شده بود، بازی کرد.
بیبیسی ممکن است این حکم را از رسانههای اسرائیلی لغو کرده باشد، زیرا آنها زمینه مشروط مهمی را که نصرالله درج کرده بود، از دست دادهاند – این تنها «آغاز» کاری بود که حزبالله میتوانست در صورت ادامه حملات اسرائیل انجام دهد.
آنها اگر دقت می کردند حتی از رسانه های عبری هم می توانستند این را بفهمند: «تا زمانی که دشمن تجاوزات خود را بدون محدودیت و خطوط قرمز دنبال کند، ما رویارویی را بدون محدودیت و بدون خطوط قرمز دنبال خواهیم کرد». روزنامه هاآرتص به نقل از نصرالله گفت. به عبارت دیگر، نصرالله هشدار میداد که حزبالله به هر اندازه که میشود، پس خواهد داد - یک لفاظی استاندارد از یک رهبر نظامی در زمان درگیری.
بی بی سی بدتر از سی ان ان، اسکای و البته فاکس نیوز نیست. احتمالاً به مراتب بهتر است، و این دلیل کافی است که چرا باید از این که این بهترین پوشش بین المللی پخش بین المللی است که ما از درگیری دریافت می کنیم، خشمگین باشیم.
گزارشی که ما از بی بی سی و سایر پخش کننده ها می بینیم نژادپرستانه است. هیچ کلمه دیگری برای توصیف آن وجود ندارد فرض کاری روزنامه نگاران این است که جان اسرائیلی ها با ارزش تر و با ارزش تر از جان لبنانی ها است. چند اسرائیلی کشته شده انتقامجویی گسترده را توجیه میکنند. بسیاری از کشته شدگان لبنانی به سختی شایسته ذکر هستند. به نظر می رسد متن فرعی این است که همه لبنانی ها، حتی بچه های کوچک خونریزی که من در تلویزیون عرب می بینم، تروریست هستند. این دقیقاً همانگونه است که اعراب هستند.
به همین دلیل است که دستگیری دو سرباز اسرائیلی برای صدا و سیمای ما بیشتر از ده ها غیرنظامی لبنانی که در اثر بمباران های اسرائیل جان خود را از دست می دهند، ارزش خبری دارد. ارزش هشت اسرائیلی کشته شده در روز یکشنبه بسیار بیشتر از جان بیش از 130 لبنانی است که تا کنون گرفته شده است و صدها نفر دیگر که میتوانیم انتظار داشته باشیم در روزهای آینده بمیرند.
هیچ بهانه ای برای این عدم تقارن پوشش وجود ندارد. گزارشگران بیبیسی در لبنان نیز مانند اسرائیل با منطق هستند. آنها می توانند سخنگویانی را در لبنان پیدا کنند به همان راحتی که در اسرائیل می توانند آنها را پیدا کنند. آنها میتوانند مقیاس بسیار وسیعتر ویرانی در بیروت را به آسانی به اندازه خرابههای حیفا نشان دهند. آنها می توانند به همان راحتی که در اسرائیل می توانند با قربانیان لبنانی صحبت کنند.
اما اینطور نیست - و به عنوان یک همکار روزنامه نگار باید از خودم بپرسم چرا.
به نظر می رسد انتقادات قبلی من از خبرنگاران بریتانیایی در مورد پوشش تحریف شده آنها از حملات نظامی اسرائیل در غزه در چند هفته پیش، اعصاب اولیه را تحت تأثیر قرار داده است. مطمئناً آنها یک سری ایمیل - برخی دفاعی و برخی دیگر عصبانی - از سوی چند خبرنگاری که نام بردم را تحریک کردند. همه سعی کردند از پوشش خود دفاع کنند، نتوانستند انتقادات من را بپذیرند زیرا مطمئن هستند که شخصاً طرفی نمی گیرند. در نهایت آنها روزنامه نگاران "کارزار" نیستند، بلکه "حرفه ای" هستند که یک کار را انجام می دهند.
اما مشکل در آنها نیست، مشکل در شغلی است که باید انجام دهند - و ماهیت حرفه ای بودن آنها. من مطمئن هستم که وایر دیویس، خبرنگار بیبیسی، به همان اندازه که به مرگهای اسرائیلیها اهمیت میدهد، به مرگ لبنانیها اهمیت میدهد. اما او همچنین میداند که حرفهاش در بیبیسی این نیاز را دارد که وقتی گفته میشود دقایق با ارزشی از زمان پخش خود را به سخنگوی پلیس اسرائیل که فقط به ما دروغ میگوید بدهد، از روسایش سؤال نپرسد.
به طور مشابه، ما میبینیم که جیمز رینولدز از پخش خود از حیفا در ساعت 12 ظهر استفاده میکند تا فیلمهای احساسکنندهای از او و همکارانش در حال دویدن برای پناه گرفتن در حالی که آژیرهای حمله هوایی اسرائیل به صدا در میآیند، به ما نشان میدهد که در واقع هیچ موشکی در حیفا فرود نیامده است. آن غیر رویداد توسط بی بی سی هر ساعت در ساعت تمام بعد از ظهر و عصر نمایش داده می شد. آیا این مهمتر از تصاویر مرگی بود که ما هرگز در آن سوی مرز ندیدیم؟ این تصاویر از لبنان وجود دارد زیرا شبکه های عربی تمام روز را صرف نمایش آنها کردند.
متیو پرایس نیز میداند که از نظر بیبیسی این وظیفه اوست که در حیفا ایستاده است، پس از اینکه بارها شنیدهایم که سخنگویان اسرائیلی روایت خود را از وقایع ارائه میدهند، پیامشان را تکرار کنند، حتی گیومهها را همانطور که با شور و اشتیاق به ما میگوید کنار میگذارند. اسرائیل اکنون چقدر باید سرسخت باشد، چگونه باید برای محافظت از شهروندانش "تقابلی" کند، چگونه باید حزب الله را "مجازات" کند. این روزنامه نگاری نیست. این گزارش به عنوان یک بازوی تبلیغاتی یک قدرت خارجی است.
آیا میتوانیم تصور کنیم که بن براون از بیروت همین کار را انجام دهد و در مقابل دوربینهای بیبیسی ایستاده و به ما بگوید که چگونه حزبالله برای مقابله با یورش نظامی اسرائیل چارهای جز شروع ضربه سختتر به حیفا، منفجر کردن پالایشگاههای نفت آن و هدف قرار دادن زیرساختهای غیرنظامی ندارد. "فشار" اسرائیل برای مذاکره؟
آیا بیبیسی به خود زحمت میدهد فیلمهای از پیش ضبطشدهای از فرار براون برای امنیت خود در بیروت را نشان دهد، چیزی که بعداً مشخص شد که زنگ خطر اشتباهی بود؟ البته که نه. بدون شک براون و همکارانش به دلیل ترس از آسیب دیدن توسط حملات هوایی اسرائیل مجبورند به طور منظم پوشش داده شوند، اما ترس او - یا به طور دقیق تر، ترس از لبنانی هایی که در کنارش ایستاده است - بخشی از داستان بی بی سی نیست. . فقط ترس های اسرائیل ارزش خبری دارد.
این خبرنگاران در چارچوبی از اولویتهای خبری کار میکنند که توسط مدیران خبری بیچهره و دور از خط مقدم که فشارهای نهادی بر بیبیسی را به خوبی درک میکنند – و سوگیریهای نهادی که نتیجه آن است.
آنها میدانند که لابی اسرائیل آنقدر قدرتمند و دارای منابع خوبی است که نمیتواند بدون رنج و عذاب دست به کار شود. اینکه اتهام یهودستیزی ممکن است به اعتبار بیبیسی صدمه بزند. انتظار میرود که بیبیسی به طور گستردهای مواضع دولت بریتانیا را منعکس کند، اگر میخواهد با تنظیمکنندههای خود به راحتی سفر کند. که برای معتبر ماندن، نباید از خط رقبای عمدتا آمریکایی خود که فشارهای داخلی شدیدتری برای جانبداری از اسرائیل دارند، دور شود.
این تحریف اولویتهای خبری هزینههای واقعی دارد که میتوان آن را با زندگی سنجید - در روزها و هفتههای آینده، صدها، احتمالاً هزاران نفر، هم در اسرائیل و هم در لبنان. تا زمانی که پخشکنندههای اصلی ما اسرائیل را بهعنوان کسی که مورد حمله قرار میگیرد به تصویر بکشند، مرگهای آن به تنهایی قابل توجه است، لغزش به سمت یک جنگ منطقهای - جنگی انتخابی که توسط دولت و ارتش اسرائیل به راه انداخته میشود - احتمالاً اجتنابناپذیر خواهد بود.
بنابراین به جرمی بوون، جیمز رینولدز، بن براون، وایر دیویس، متیو پرایس و دیگر خبرنگاران بیبیسی که از خط مقدم خاورمیانه گزارش میکنند، و مدیران خبری بیچهره که آنها را به آنجا فرستادهاند، میگویم: ممکن است شما افراد خوبی باشید. بهترین نیت، اما شرم بر شما.
جاناتان کوک یک روزنامه نگار ساکن ناصره، اسرائیل است. کتاب او «خون و دین: نقاب زدایی از دولت یهودی و دمکراتیک» توسط انتشارات پلوتو منتشر شده است. وب سایت او است www.jkcook.net
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا