دانیل موراف در مقاله خود از سوسیالیست ها برای شرکت در انتخابات مقدماتی دموکرات ها استدلال می کند برخی از موانع برای حضور نامزدها در انتخابات مقدماتی دموکرات ها، مانند پول و سمت، برای احزاب ثالث نیز اعمال می شود. بنابراین آنها انجام می دهند. او به این واقعیت اشاره میکند که دبی مدینا، سازماندهنده سوسیالیست و جامعه، ۴۰.۵۶ درصد از آرا را در رقابتهای انتخاباتی سنای ایالت نیویورک در سال ۲۰۱۶ در انتخابات ۱۸ بروکلین به دست آورد.th منطقه در مقابل 13 درصد برای نامزد سبز برای شهردار در بالتیمور. بنابراین، نامزدی به عنوان یک دموکرات آسان تر است.
بله، اما در سال 2016 مدینه برای دومین بار در انتخابات مقدماتی شکست خورد به یک هک حزب فعلی که با رسوایی مواجه شد که پول املاک و مستغلات را میگیرد و همچنان بیش از 59 درصد از آرا را در یک انتخابات مقدماتی معمولی با مشارکت کم به دست آورد. هیچ چیز به دست نیامد، هیچ چیز جدیدی سازماندهی نشد. تقصیر نامزد نیست، تقصیر چیدمان است. برای اکثر مردم، این انتخابات مقدماتی فقط یک مبارزه داخلی سگ است، که یکی از دلایلی است که چرا تعداد کمی از آنها رای می دهند. اما اگر او برنده شده بود چه؟
علاوه بر تمام ساختارها و پول پشت سر دموکرات ها در تمام سطوح و واقعیت نظم حزبی در اکثر نهادهای قانونگذاری، انبوهی از صاحبان مناصب منتخب حزب دمکرات وجود دارد. در حالی که برنی سندرز نزدیک به 13 میلیون رای از دموکراتهای طبقهبندی شده به دست آورد، حمایت او در میان دموکراتها حتی در میان ترقیخواهان خودخوانده نیز حاشیهای بود: 10 نفر از 232 دموکرات در هر دو مجلس کنگره از سندرز حمایت کردند. 5 نفر از 75 همکار او در گروه پیشرو کنگره. 91 از 3,170 قانونگذار ایالتی دموکرات؛ 3 نفر از 48 دموکرات در شورای شهر نیویورک؛ تنها دو نفر از 19 عضو گروه مترقی آن شورا. و غیره
در اینجا یک آزمون واقعی از احتمالات چپ در درون (یا از طریق) این حزب و همه به جز تعداد انگشت شماری از هزاران نفری که به نام آن مناصب سیاسی داشتند و با جریان اصلی نئولیبرال چسبیده بودند، بود. به عبارت دیگر، برنده شوید و در قلمروی غیردوستانه از تعداد خود پیشی بگیرید - و بار دیگر، هیچ چیز جدیدی نخواهید ساخت.
علاوه بر این، همانطور که ست آکرمن، که موراف به آن اشاره می کند، در می نویسد یعقوبین (شماره 23/ پاییز 2016)، «انتخاب افراد مترقی تغییر چندانی در پویایی گسترده سیاست آمریکا یا سرمایه داری آمریکا ندارد. در واقع، میتواند نوعی اثر دارونما ایجاد کند...» در عوض آکرمن خواستار «یک سازمان سیاسی ملی است که دارای بخشهایی در سطوح ایالتی و محلی، رهبری پاسخگو به اعضای خود، و نامزدهای انتخاباتی نامزد شده در همه سطوح در سراسر کشور باشد. " در حالی که من با رویکرد "انتخاب و مخلوط کردن" او در مورد وضعیت رای گیری مخالفم - برخی دموکرات ها، برخی نه - آکرمن حداقل به آنچه واقعاً برای تغییر چیزها لازم است اشاره می کند: یک حزب عضویت دموکراتیک توده ای/سازمان چپ با ریشه در طبقه کارگر
احزاب ثالث غالباً به دلیل نداشتن پایگاه اجتماعی شکست میخورند و عمدتاً بر اساس قوانین و با تکیه بر بسیج در زمان انتخابات بازی میکنند. این به خودی خود نمیتواند بر طرفداران دو حزب بزرگ که از حمایت مالی خوبی برخوردارند، شکست دهد. یک حزب جدید باید بیش از هر چیز در محل کار، اتحادیه های محلی، سازمان های اجتماعی، و محله های طبقه کارگر عمدتا شهری امروزی ریشه داشته باشد. باید سازماندهی و مبارزه در مورد مسائل مربوطه و حمایت از سازماندهی اتحادیه ها، اعتصابات، و مبارزات دیگر در تمام طول سال باشد. باید آموزش دهد که چگونه سیاستهایش گسترش این فعالیتهای جنبش اجتماعی رو در رو، روزانه و نه فقط هر دو یا چهار سال یکبار است. همانطور که فعالان اتحاد مترقی ریچموند در آن شهر «آبی عمیق» کالیفرنیا نشان دادهاند، سازمانهای عضویت مردمی با سابقه مبارزه بر سر این موضوعات، میتوانند پول را شکست دهند و دموکراتها را همدست کنند. شهرک پالایشگاه برای آن داستان).
دموکراتهای مستقر در شهرها در همه سطوح اداری در برابر چالشهای مردمی خارجی آسیبپذیر هستند، زیرا سیاستهای نئولیبرالی آنها به استثنای موارد نادر، ساکنان طبقه کارگر شهرها را فقیرتر، بدسرپرستتر، مدارس آنها در حال زوال یا بسته شدن، کاهش خدمات اجتماعی، نرخ بیکاری را به همراه داشته است. بالا، و خیلی بیشتر. در همان زمان، شهرداران دموکرات و اعضای شورای شهر معافیتهای مالیاتی هنگفتی را به توسعهدهندگان و سایر کسبوکارها اعطا میکنند – شهردار دو بلازیو بیشتر از بلومبرگ در «هزینههای مالیاتی» شهر به توسعهدهندگان، مالکان آپارتمانها و غیره کمک میکند.
دموکرات ها آسیب پذیر هستند زیرا در همه جا رأی دهندگان را از دست می دهند، کمتر به جمهوری خواهان تا «حزب غیر رای دهندگان»، که طبق نظرسنجی ها به طور متوسط در سمت چپ رأی دهندگان در مورد مسائل اقتصادی و تقریباً مشابه در مورد مسائل اجتماعی مانند سقط جنین قرار دارند. و ازدواج همجنس گرایان همانطور که دموکراتها ناتوانی خود را در مبارزه با ترامپ و یاران میلیاردر او به روشهای بیش از نمادین آشکار میکنند، آسیبپذیری آنها حتی آشکارتر میشود.
کمپین سندرز و موجهای جدید کنشگری در مخالفت با ترامپ و سیاستهای او، نیروهای اولیه را برای یک تغییر بزرگتر و یک سیاست مستقل جدید فراهم میکند. چرا این را در باتلاق دعوای حزب دمکرات هدر دهیم؟ در اکثر شهرها، کوچک یا بزرگ، مشکل «ویرانگر» کم یا وجود ندارد، زیرا جمهوری خواهان بسیار حاشیه ای هستند. دسترسی به رای ممکن است تلاش کند، اما غیر قابل حل نیست. با رویکرد فعال مردمی، در طول زمان یک حزب جدید در سمت چپ دموکرات ها می تواند به دومین حزب در شهر پس از شهر تبدیل شود و توازن سیاسی نیروها را تغییر دهد. و این چیز جدیدی خواهد بود.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
1 اظهار نظر
حتی در این ساعت پایانی - پس از نشان دادن پیوسته وفاداری خود به حزب دموکرات و "اصلاح" آن - این قطعه استدلال قانع کننده ای است که به برنی سندرز فریاد می زند تا مردم و جنبش خود را از فاضلاب نئولیبرال بیرون بکشد.
در این میان، همانطور که مودی اشاره میکند، همه ما باید در پایه سازماندهی باشیم و نقش اساسی طبقه را در همه کارهایی که انجام میدهیم درک کنیم.