یکی از پدران خشمگین کودکان در مدرسه ای که در خارج از پورت او پرنس هائیتی فرو ریخته بود، یکشنبه در مصاحبه ای سوگند یاد کرد: «هیچ کس به بچه ها، زنده یا مرده اهمیت نمی دهد». هیچ کس نیامده است تا به کودکان و خانواده هایی که زنده مانده اند مشاوره بدهد. برای خانواده هایی که فرزندانشان فوت کرده اند کاری انجام نشده است. بچه ها الان مدرسه و کتاب ندارند. آنها بیمار هستند و کابوس می بینند. مقامات دولتی و مردم از همه سازمان های غیردولتی، همه می آیند، عکس می گیرند، سخنرانی می کنند و ما را هیچ چیزی نمی گذارند. ما نیاز به اقدام داریم!»
گزارش ها از مرگ و میر ناشی از ریزش مدرسه در روز جمعه همچنان در حال افزایش است و در روز یکشنبه به نزدیک به 100 نفر می رسد. صدها کودک دیگر فرار کردند یا نجات یافتند. بسیاری هنوز مفقود هستند.
پدر گفت: «خانوادههای قربانیان دیوانه هستند. اما این فقط خانواده ها نیستند که دیوانه هستند. همه مردم می دانند که دولت تصمیمات خوبی نمی گیرد. ما اعتماد نداریم که دولت به ما کمک کند. هیچ دکتری نیامده است. هیچ کس نمی آید به جز کسانی که می خواهند عکس بگیرند، گزارش تهیه کنند و پول در بیاورند. همه چیز به ما وعده داده شده اما چیزی دریافت نکرده ایم. تماشا کن.» او گفت. بعد از پانزده روز، هیچ کس حتی قرار نیست در مورد این موضوع صحبت کند. فقط قربانیان و خانواده ها در مورد آن صحبت خواهند کرد. دولت و برخی افراد دیگر از این فاجعه مقداری پول خواهند گرفت و کودکان و خانوادههایشان و جامعه هیچ کدام از آن را نخواهند دید.»
هائیتی امسال درگیر یک رشته بلایای طبیعی با بیش از 800 کشته بر اثر XNUMX طوفان که این کشور جزیره ای را درنوردیده، گرفتار شده است. بسیاری از کشته شدگان نیز کودک بودند.
مدرسه سه طبقه ای که سقوط کرد، کالج لا پرومس، سال ها به صدها کودک از پیش دبستانی تا دبیرستان، سنین 3 تا 20 سال خدمات رسانی کرده است. این مدرسه در دامنه تپه ای در پیتونویل، حومه پورت او پرنس فعالیت می کرد.
یک دختر هشت ساله که به مدت سه سال در مدرسه تحصیل کرده بود، گزارش داد که کلاسش به تازگی از تعطیلات برگشته است که آنها را دیدند. سقوط سقف کلاسشان او به این نویسنده گفت که به درگاه خدا دعا کرده است برای نجات او و شروع به دویدن کرد اما به دلیل گرد و غبار و دود موجود در هوا نمی دید. "سعی کردم بیرون بروم. صدای خراب شدن ساختمان را شنیدم. گریه کردم و فرار کردم. معلم مردی دستم را گرفت و در حالی که تمام ساختمان در حال سقوط بود مرا از مدرسه بیرون کشید. بعد از اینکه بیرون آمدم، معلم برگشت داخل. چون برادر و خواهرم را پیدا نکردم، گریه کردم و گریه کردم.» دختر کوچک در نهایت خانواده اش را پیدا کرد و برادر و خواهرش آسیب جدی ندیدند.
دخترک گفت: «وقتی میخواهم بخوابم، میترسم خانه روی من بیفتد و دوباره مدرسه را میبینم که در حال سقوط است.» او روی پا و شکمش کبودی دارد. برخی از دوستان هنوز مفقود هستند.
در حالی که پیتونویل یک حومه مرفه پورت او پرنس است، مدرسه در محله فقیر نشین شهر به نام نرتت بود. اگرچه برخی گزارش های خبری حاکی از آن است که شهریه مدرسه 1500 دلار آمریکا در سال بوده است، والدین می گویند که این کاملا اشتباه است. یکی گفت: «این یک مدرسه اجتماعی ارزان قیمت بود که توسط یک کلیسای محلی اداره می شد.
کشیش فورتین آگوستین، موسس و مجری مدرسه، در آخر هفته توسط مقامات هائیتی بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت. اعضای خانواده کشیش آگوستین گفتند که او در روز شنبه پس از دریافت تهدیدهای متعدد علیه خود و خانواده اش داوطلبانه خود را تحویل داد.
اگرچه گزارش شده است که دولت در نظر دارد کشیش آگوستین را به قتل غیرعمد متهم کند، نزدیکان فکر می کنند که او به دلیل مشکلات رایج ساخت و ساز در هائیتی مقصر شناخته می شود. برادرزاده ای که کودکان مجروح را برای مداوا آورده است، گفت که آن روز بزرگوار دو دختر خود را در مدرسه داشت. اعضای خانواده در آنجا تدریس می کردند. و سالها تمام خواهرزاده ها و برادرزاده هایش در مدرسه تحصیل می کردند. برادرزاده او که صبح یکشنبه برای او غذا آورده بود، گفت که عمویش حتی نمی دانست که دو پسر عموی کوچکش در این حادثه جان باخته اند. او گفت: وقتی این را به او گفتم گریه کرد. برادرزاده گزارش داد: «خانواده میدانند چرا مردم عصبانی هستند»، اما این یک کلیسای خانوادگی و یک مدرسه خانوادگی کمهزینه بود. آنها فقط سعی می کردند به جامعه کمک کنند.»
یکی از والدین موافقت کرد. " فکر نکنید که این تقصیر بزرگوار است. «این همه مربوط به دولت است. آنها اجازه هر نوع ساخت و ساز را در هر مکانی می دهند. بسیاری از مدارس و ساختمان های دیگر در این کشور به همین شکل ساخته شده اند. چرا اگر شهردار ساخت مدرسه اشتباه بود، جلوی ساخت مدرسه را نگرفت؟ شهردار در همین مدرسه و در کلیسا به مبارزات انتخاباتی پرداخت. من دولت را متهم می کنم - شهردار، وزرا، حتی رئیس جمهور پریوال.
کشیش جرارد ژان ژوست، کشیش هائیتی و مدافع دیرینه فقرا و با فقرا، به شدت از این فاجعه ناراحت بود. فقیرترین هائیتی نمی توانند در شرایط خطرناک، در فقر وحشیانه و محکوم به رنج کشیدن و مرگ غیرانسانی به زندگی ادامه دهند. این محله ای که مدرسه در آن بود، نرتت، یکی از مناطق فقیرنشین شهر ثروتمند پتینویل است. با مشارکت مردم هائیتی ثروتمند و حسن نیت مقامات شهرداری، افراد فقیر همسایه ثروتمندان می توانستند رفتار بهتر و خدمات بیشتری داشته باشند. باور نکردنی است که در کنار قلعه ها و مدارس زیبا و خوش ساخت برای ساکنان ثروتمند پتیونویل، شهرک های حلبی نشین، بدون مقررات منطقه بندی، وجود داشته باشد.
هائیتی است فقیرترین کشور در نیمکره غربی بیش از نیمی از جمعیت (بیش از 4 میلیون نفر) با کمتر از 1 دلار در روز و بیش از سه چهارم (بیش از 6 میلیون) با کمتر از 2 دلار در روز زندگی می کنند. در همین حال، هائیتی مجبور است بیش از یک میلیون دلار در هفته برای بازپرداخت بدهی خارجی خود بفرستد، که بیش از نیمی از آن زمانی که کشور توسط دیکتاتورهای دوست ایالات متحده اداره می شد. هزینه 7000 سرباز سازمان ملل در هائیتی بیش از یک میلیون دلار است هر روز.
وقتی از پدر پرسیده شد که آیا والدین در نظر دارند برای عدالتخواهی از دولت به دادگاه مراجعه کنند، پدر به تمسخر گفت. «عدالت در دادگاه ها در هائیتی فقط برای مردم در دولت و مردم دارای پول وجود دارد. وقتی فقیر هستید، عدالت شما در کتاب مقدس و فقط در عیسی است.» والدین از او خواستند که از ترس تلافی نام او استفاده نشود. همه می دانند که این حقیقت است، اما در هائیتی می توان به خاطر گفتن حقیقت کشته شد.
این پدر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در هفته گذشته امیدوار بود. «شاید اکنون که اوباما رئیس جمهور ایالات متحده است، بتواند بر هائیتی فشار بیاورد تا برای مردم خوب باشد. اوباما نه تنها برای ایالات متحده بلکه برای همه آمریکا امید است. کشورهای زیادی در آمریکا از جمله هائیتی وجود دارد. ما امیدواریم که او رهبر تمام قاره آمریکا باشد و بتواند کمک کند."
پر ژان ژوست اعتراف می کند که وضعیت کنونی تلخ است اما در عین حال امیدی به نظر می رسد. او وعده داد: "ما می توانیم نیازهای اولیه فقرا در هائیتی را تامین کنیم." ما نمیتوانیم به استفاده از راهحلهای بانداژ در موارد اضطراری مختلف ادامه دهیم، در حالی که تهدیدات فاجعهبار دیگر بر سر ما در هائیتی باقی مانده است. دیگر نه کودتای خونین، نه خصوصی سازی نهادهای دولتی، نه دیگر نقض حقوق بشر. ما می توانیم هائیتی جدید بسازیم. همه با هم، با یا بدون حمایت متحدانمان، بله، می توانیم.»
بیل استاد حقوق و وکیل حقوق بشر در دانشگاه لویولا نیواورلئان است. بیل بارها به عنوان یک مدافع داوطلب در موسسه عدالت و صلح در هائیتی از هائیتی بازدید کرده است. www.ijdh.org ولادمیر لاگر، یک روزنامه نگار در پورت او پرنس، در این مقاله کمک کرد. می توان به صورت حساب رسید [ایمیل محافظت شده].
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا