غم انگیز است که می بینیم لیبرال ها در موج هیستری در مورد تهدید احتمالی جنگ اطلاعاتی روسیه و نفوذ احتمالی بر یا حتی تسخیر ریاست جمهوری ترامپ به سر می برند. همچنین برای رفاه بشر بسیار خطرناک است، زیرا به تحکیم قدرت مجتمع نظامی-صنعتی، شرکای حزب جنگ آن، و نیروهای سیاسی دولت عمیق واپسرونده که لیبرالها ادعا میکنند با آنها مخالفت میکنند، کمک میکند. این نیروهای سیاسی می توانند خط حزبی را اصلاح کنند که به سرعت به یک حقیقت غیرقابل انکار در رسانه های جریان اصلی (MSM) تبدیل می شود. بنابراین، با اعلام اتحاد جماهیر شوروی به عنوان «امپراتوری شیطانی»، میتوان آن را بهخاطر جنایاتی که مرتکب نشده بود (مثلاً سازماندهی سوءقصد به پاپ ژان پل دوم در سال 1981) برچسبگذاری کرد و صدام حسین را میتوان متحد با القاعده و القاعده یافت. با در اختیار داشتن انبار بزرگی از سلاح های کشتار جمعی در سال 2003، این دروغ است که MSM در بلعیدن آن مشکلی نداشت.
بوریس یلتسین، با توجه به توصیهها و فشارهای ایالات متحده در سالهای 1991 تا 2000، به رفاه مردم خود آسیب جدی وارد کرد (تولید ناخالص داخلی روسیه بین سالهای 50 تا 1991 1998 درصد کاهش یافت)، اما در عین حال که او همچنین در حال ایجاد یک ساختار اقتصادی و سیاسی الیگارشی و اقتدارگرا بود. او به عنوان یک دموکرات بزرگ در MSM مورد ستایش قرار گرفت. پیروزی یلتسین در انتخابات سال 1996، با کمک زیادی از مشاوران، مشاوره و پول ایالات متحده، و در غیر این صورت به شدت فاسد بود، "پیروزی برای دموکراسی روسیه" بود (NYT، ویرایش، 4 ژوئیه 1996). جانشین او، ولادیمیر پوتین، با کنار گذاشتن تدریجی اطاعت دوران یلتسین، به تهدیدی پیوسته در حال افزایش تبدیل شد. انتخاب مجدد او در سال 2012، اگرچه مطمئناً فساد کمتری نسبت به انتخابات یلتسین در سال 1996 داشت، اما در رسانه ها به شدت مورد توجه قرار گرفت. اینجا خبری از «پیروزی دموکراسی روسیه» نیست، و مقاله اصلی NYT در 5 مه 2012 حاوی «یک سیلی به صورت» ناظران سازمان امنیت و همکاری اروپا، ادعای عدم رقابت واقعی و «هزاران معترض ضد دولتی در میدان مسکو تجمع کردند تا شعار دهند. روسیه بدون پوتین» (الن بری و مایکل شوارتز، «پس از انتخابات، پوتین با چالش هایی برای مشروعیت مواجه است»). هیچ «چالشی برای مشروعیت» در MSM در پیروزی فاسد یلتسین در سال 1996 گزارش نشده است، اگرچه آنقدر فاسد بود که یلتسین ممکن است واقعاً در انتخابات شکست خورده باشد اما به دلیل تقلب در شمارش (در 20 فوریه 2012، رئیس جمهور مستعفی روسیه دیمیتری مدودف شوکه شد. گروه کوچکی از بازدیدکنندگان با اذعان به اینکه یلتسین واقعاً ممکن است در انتخابات 1996 به کمونیست گنادی زیوگانوف شکست خورده باشد.
روند ثابت شیطان سازی پوتین با بحران اوکراین در سال 2014 و عاقبت آن در جنگ کیف علیه شرق اوکراین، حمایت روسیه از مقاومت شرق اوکراین، و همه پرسی کریمه و جذب کریمه توسط روسیه تشدید شد. این همه از سوی ایالات متحده و متحدان و مشتریانش به عنوان "تجاوز" اعلام شد، تحریم ها علیه روسیه اعمال شد و تجمع ایالات متحده و ناتو در مرزهای روسیه افزایش یافت. تنش ها با سرنگونی هواپیمای MH-17 خطوط هوایی مالزی افزایش یافت، که به طور مؤثر اما تقریباً به طور قطعی به اشتباه، شورشیان «طرفدار روسیه» و خود روسیه مقصر شناخته شدند (نگاه کنید به رابرت پری، «شکاف های نگران کننده در گزارش جدید MH-17»، کنسرسیوم نیوز). com، 28 سپتامبر 2016). یکی دیگر از دلایل شیطان سازی و خصومت ضد روسی ناشی از تشدید مداخله روسیه در سوریه در حمایت از بشار السداد و علیه داعش بود. ایالات متحده و متحدان محلی آن در ناتو و خاورمیانه مرتکب تجاوز علیه سوریه و در واقع با داعش و النصره، شاخهای از القاعده، متحد شده بودند. مداخله روسیه جریان را تغییر داد، هدف ایالات متحده (و غیره) برای برکناری سداد ناراحت شد و متحد ضمنی ایالات متحده، داعش، نیز به شدت تضعیف شد. قطعا رفتار شیطانی. مرحله بعدی و در حال انجام هیستری ضد روسی مبتنی بر ورود ادعایی روسیه به مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2016 و نقش فزاینده سیا و سایر سرویس های امنیتی ایالات متحده در اجرای هیستری، در اتحاد نزدیک با MSM بود. در سومین مناظره ریاست جمهوری، در 19 اکتبر 2016، کلینتون اعلام کرد که ترامپ به عنوان رئیس جمهور یک "عروسک خیمه شب بازی" پوتین خواهد بود و کمپین او تاکید زیادی بر این داشت. این تاکید پس از انتخابات با کمک رسانهها و سرویسهای اطلاعاتی افزایش یافت، زیرا اردوگاه کلینتون به دنبال توضیح شکست در انتخابات و احتمالاً لغو نتیجه انتخابات در دادگاهها یا دانشکدههای انتخاباتی با مقصر دانستن روسیه بود.
ارتباط پوتین با انتشار گزارش دفتر مدیر اطلاعات ملی در تاریخ 6 ژانویه 2017، در زمینه پیشینه ارزیابی فعالیتها و نیات روسیه در انتخابات اخیر ایالات متحده، انگیزه زیادی ایجاد کرد. این سند کوتاه حدود نیمی از فضای خود را صرف توصیف روسیه میکند. - شبکه تلویزیونی RT-TV که به نظر می رسد یک منبع تبلیغاتی نامشروع به حساب می آید زیرا اغلب در مورد سیاست ها و نهادهای ایالات متحده گزارش می دهد و حتی از آن انتقاد می کند. گفته می شود که RT بخشی از "کمپین نفوذ" روسیه است که شامل گزارش در مورد موضوعاتی است که رهبران روسیه آن را به نفع روسیه می دانند. ما کمپین نفوذی را ارزیابی میکنیم که با بیاعتبار کردن وزیر کلینتون و مخالفت علنی او با رئیسجمهور منتخب، به شانس پیروزی ترامپ در صورت امکان کمک کند.» هیچ دلیلی وجود ندارد که نشان دهد یک "کمپین" برنامه ریزی شده به جای بیان نظر و قضاوت های خبری مرتبط با آن وجود داشته است. تمام منطق و شواهد یک «کمپین نفوذ» روسیه را میتوان با حداقل قدرت برابر در برخورد رسانهای ایالات متحده با هر انتخابات روسیه به کار برد.
با توجه به تلاش آنها برای اثبات مداخله مستقیم روس ها در روند انتخابات ایالات متحده، نویسندگان با بیان اینکه این گزارش "شواهد کامل تایید کننده" را ارائه نمی دهد، هیچ مدرکی ارائه نمی دهد - فقط ادعاها، ارزیابی ها، مفروضات و حدس می زند. در این بیانیه به طور ساده بیان شده است که "ما ارزیابی می کنیم که ... پوتین در سال 2015 دستور یک کمپین نفوذ را صادر کرد" که برای شکست کلینتون و "تضعیف ایمان عمومی به روند دموکراتیک ایالات متحده" طراحی شده بود، اما هیچ مدرکی برای چنین دستوری ارائه نمی دهد. همچنین هیچ مدرکی مبنی بر هک کردن ایمیل های DNC، کلینتون و پودستا توسط روسیه و یا اینکه اطلاعات هک شده را به ویکی لیکس داده است ارائه نمی دهد. جولیان آسانژ و کریگ موری بارها ادعا کردهاند که این منابع توسط خودیهای محلی فاش شده است، نه کسی که هک کرده باشد. ویلیام بینی و ری مک گاورن، کارشناسان کهنه کار آژانس اطلاعاتی نیز معتقدند که شواهد ویکی لیکس مطمئناً فاش شده است، نه هک شده («پرونده مشکوک در مورد «هک» روسیه، Consortiumnews.com، 6 ژانویه 2017). جالب است که در میان سازمانهای اطلاعاتی که سند DNI را امضا کردند، سازمانی که بیشترین ملاحظات را داشت - فقط "اعتماد متوسط" - NSA بود، آژانسی که به وضوح مدارک روسیه را در اختیار داشت. هک کردن و ارسال به ویکی لیکس و همچنین هرگونه «سفارش» از سوی پوتین.
بلافاصله پس از انتخابات، کلینتون بازگشایی رئیس اف بی آی و سپس بستن سریع پرونده را به دلیل استفاده غیرمجاز قبلی او از سرور ایمیل خصوصی، عامل اصلی شکست خود در انتخابات دانست. NYT، 13 نوامبر 2016). این نشان میدهد که حتی او و مبارزانش هکهای ادعایی روسیه و افشاگریهای ویکیلیکس را چندان مهم نمیدانستند. اما ارتباط روسیه و پوتین ادامه یافت و حتی تشدید شد.
MSM هیچ توجهی به سیاسی شدن سازمان های اطلاعاتی در این موارد نکرده است. پرونده بادوامتر و مهمتر مربوط به روسیه برای ترامپ و هر چشمانداز صلحی که ممکن است ریاستجمهوری او به همراه داشته باشد، آسیبرسان بوده است. اما ماجرای افبیآی و کلینتون برای کلینتون مضر بود و به نفع شانس انتخاباتی ترامپ بود. یک نظریه این است که رهبری FBI از ترامپ حمایت می کند در حالی که سیا از کلینتون حمایت می کند. تئوری دیگر این است که سازمانهای اطلاعاتی به هیچ یک از نامزدها اعتماد نکردند، بنابراین کلینتون را بهطور مرگبار مجروح کردند و سپس اسلحههای خود را به سمت ترامپ بردند، و افبیآی پس از پایان کار با کلینتون، آژانس مشترک «ارزیابی» را امضا کرد. (رابرت پری، «کودتای جاسوسی در آمریکا؟» Consortiumnews.com، 18 دسامبر 2016.)
اما خصومت سیا با ترامپ مشهود بوده است و مداخله گستاخانه آنها در روند انتخابات زمینه جدیدی را در سیاسی شدن سرویس مخفی ایجاد کرد. مایکل مورل، رئیس سابق سیا، در تاریخ 5 اوت 2016 مقاله ای در نیویورک تایمز با عنوان "من اداره سی آی ای را اداره کردم. اکنون از هیلاری کلینتون حمایت می کنم. و مایکل هیدن، رئیس سابق سیا، تنها چند روز قبل از انتخابات مقاله ای در واشنگتن پست با عنوان "رئیس سابق سیا: ترامپ احمق مفید روسیه است" (3 نوامبر 2016) داشت. این حملات به طور بیتوجهی توهینآمیز به ترامپ و ستایشکننده برای کلینتون بود، هرچند جالب است که هیچ اشارهای به محاسن یا معایب برنامههای سیاست داخلی نامزدها نشده است. واضح است که رویکرد خصمانهتر کلینتون در قبال سوریه و روسیه بر تمایل ترامپ به مذاکره و همکاری با روسیه ترجیح داده میشود.
بنابراین هدف و اهمیت ارزیابی مشخص است. اگرچه شواهد آن در مورد دستور تبلیغات پوتین و هک ایمیل روسی که از طریق ویکی لیکس مخابره شده است، ناچیز و حتی مضحک است، اما انتشار و برجسته کردن این مطالب در پشت دولت آینده در اصل یک اقدام سیاسی بزرگ توسط آژانس ها بود. تابع رهبری سیاسی است. البته این تاکتیکهای مشابه دولت اوباما را دنبال میکند که یکی از آخرین اقداماتش اخراج 35 پرسنل سفارت روسیه در تلافی هک احتمالی روسیه بود (که اوباما حتی باور نمیکرد - در آخرین کنفرانس مطبوعاتی خود به "نشت اطلاعات" اشاره کرد. به جای "هک"). اما به نظر می رسد که هدف سیاسی ارزیابی، حداقل، بستن دست های دولت ترامپ در معاملاتش با روسیه بوده است.
این موضوع در مورد رسوایی بیشتر با تماس مایکل فلین از سفیر روسیه نیز صادق بود که احتمالاً شامل تبادل نظر در مورد اقدامات سیاستی آینده نیز میشد. این موضوع به سرعت توسط مقامات و پرسنل امنیتی اوباما درک شد، با بازجویی افبیآی از فلین و با ابراز وحشت گسترده از اقدام فلین، که گفته میشود احتمالاً او را برای باجگیری قرار داده است. اما به گفته جک ماتلاک، سفیر ایالات متحده در روسیه در دوران ریگان و بوش، چنین دیدارهایی با دیپلمات های روسی قبل از تحلیف، یک "رویه معمول" بوده است و ماتلاک شخصا چنین ملاقاتی را برای کارتر ترتیب داده بود. مایکل مکفول، مشاور خود اوباما در روسیه، اعتراف کرد که در سال 2008 حتی قبل از انتخابات برای گفتگو با مقامات مسکو دیدار کرده است. دانیل لازار به خوبی توضیح می دهد که تهدید غیرقانونی و باج خواهی غیرقابل قبول است، بازجویی FBI از فلین بوی تله می دهد، و او می پرسد تلاش برای کاهش تنش با روسیه چه اشکالی دارد؟ با این حال لیبرالهای ضد ترامپ در تلاش هستند تا مردم را متقاعد کنند که همه چیز «بدتر از واترگیت» است. («دموکراتها، لیبرالها، تب مککارتیستی میگیرند»، Consortiumnews.com، 17 فوریه 2017.)
یکی از معدود ویژگی های مثبت کمپین ترامپ، امتناع از شیطان جلوه دادن پوتین و نشانه ای از تمایل به عادی سازی روابط با روسیه بود. با توجه به رشد و قدرت مجتمع نظامی-صنعتی و سازمانهای امنیتی، منافع قدرتمندی در تداوم روابط خصمانه با روسیه وجود داشت که در ارزیابی و سایر افشاگریهای آشکار و پنهان آژانسهای امنیتی و همکاری رسانهها آشکار شد. در انتشار نامه های انتخاباتی سیا).
به موازات تاکید ارزیابی بر "کمپین نفوذ" روسیه، MSM بسیار مشغول "اخبار جعلی" شد که اغلب به طور ضمنی یا صریح با روسیه مرتبط است. یک واقعیت ناخوشایند در این زمینه این است که افشای ایمیلهای کلینتون، DNC و پودستا که ادعا میشود توسط روسیه هک شدهاند، حقایقی را درباره دستکاریهای انتخاباتی به نمایندگی از کمپین کلینتون توصیف میکنند که ممکن است بر نتایج انتخابات تأثیر بگذارد. تمرکز بر نفوذ هکری روسیه که وجود نداشت به منحرف کردن توجه از این سوء استفاده واقعی انتخاباتی کمک کرد. اخبار جعلی رسمی و MSM به دفن اخبار واقعی کمک کرد.
قابل توجه ترین اپیزود رسانه ای در این کمپین ضد نفوذ، که یک کمپین واقعی دروغ پردازی ضد روسیه بود و هنوز هم هست، مقاله کلاسیک واشنگتن پست توسط کریگ تیمبرگ بود، «کارشناسان می گویند تلاش تبلیغاتی روسیه به انتشار «اخبار جعلی» در طول انتخابات کمک کرد». (24 نوامبر 2016). به گفته ویراستاران WP، این مقاله گزارشی از نویسنده یا نویسندگان ناشناس، PropOrNot، «گروهی که بر ناشناس ماندن عمومی اصرار دارد» ارائه میکند. این گروه ادعا می کند که 200 وب سایت را یافته است که خواسته یا ناخواسته «دستفروشان معمولی تبلیغات روسیه» بوده اند. در حالی که این وبسایتها را لکهدار میکردند، «کارشناسان» ظاهراً به دلیل ترس از «هدف شدن توسط لشکر هکرهای ماهر» از معرفی خود خودداری کردند.
همانطور که مت طیبی می گوید، "شما می خواهید صدها نفر را در لیست سیاه قرار دهید، اما نام خود را در ادعاهای خود قرار نمی دهید؟ یک پیاده روی." («داستان «لیست سیاه» واشنگتن پست شرمآور و منزجرکننده است، RollingStone.com، 28 نوامبر 2016). آنها بودجه خوبی دارند و به شدت در تجارت تبلیغاتی شرکت می کنند).
نیویورک تایمز با برانگیختن ترس از جنگ اطلاعاتی روسیه و دخالت نادرست با ترامپ، با WP مخالفت کرده است. آنها به راحتی اخبار جعلی را با هرگونه انتقاد از نهادهای مستقر اشتباه می گیرند، مانند مارک اسکات و ملیسا ادی، "اروپا با دشمن جدید ثبات سیاسی مبارزه می کند: اخبار جعلی"، 20 فوریه 2017. در رابرت پری، "اخبار جعلی نیویورک در مورد اخبار جعلی"، کنسرسیوم news.com، 22 فوریه 2017، تحلیل شد. اما آنچه خارقالعادهتر است، یکنواختی است که ستوننویسان معمولی این روزنامه ارزیابی سیا از انتقال هک روسیه را میپذیرند. ویکی لیکس، وحشتناک بودن پرونده فلین، احتمال یا احتمال اینکه ترامپ دست نشانده پوتین است، و نیاز فوری به تحقیقات کنگره و "غیرحزبی" در مورد این ادعاها. این بلعیدن خط حزبی جدید به طور گسترده در رسانه های لیبرال (مانند رابرت رایش، رایان لیزا، جوآن والش، ریچل مدو، وب سایت آلترنت و غیره) گسترش یافته است.
در 23 دسامبر 2016 پرزیدنت اوباما قانون پورتمن مورفی "مقابله با اطلاعات نادرست و تبلیغات" را امضا کرد، که ظاهراً به این کشور اجازه می دهد تا به طور مؤثرتری با تبلیغات و اطلاعات نادرست خارجی (روسی، چینی) مبارزه کند. این امر باعث تشویق بیشتر تلاشهای ضد تبلیغاتی دولت میشود و به نهادهای غیردولتی کمک مالی میکند که به مقابله با تبلیغات کمک میکند.
این به وضوح دنبالهای بر ادعاهای هک و تبلیغات روسیه است و حتی ممکن است گفته شود که دنبالهای بر فهرست 200 ابزار آگاه یا مفید مسکو است که در واشنگتن پست نشان داده شده است. شاید PropOrNot واجد شرایط دریافت یارانه باشد و بتواند فهرست 200 نفره خود را بزرگ کند. لیبرال ها در مورد این تهدید جدید برای آزادی بیان که در روز جمعه به تصویب رسید، سکوت اختیار کرده اند، شاید به دلیل ترس آنها از اخبار جعلی مبتنی بر روسیه فلج شده است. و تبلیغات اما ممکن است زمانی که ترامپ یا یکی از جانشینان او بر روی تصورات خود از اخبار جعلی و تبلیغات انجام دهد، حتی اگر با تأخیر، از خواب بیدار شوند.
Z