ادوارد اس. هرمان
La
نخبگان سیاسی و اقتصادی ایالات متحده و رسانه های جریان اصلی مانند
یک ماشین بسیار خوب روغن کاری شده در برخورد با افراد مورد علاقه و نامطلوب
نسل کشی ها آنها عاشق سوهارتو اندونزی بودند که تنها بود
نسل کشی سه گانه دوران پس از جنگ جهانی دوم (کشتار بیش از حد
از 100,000 در پاپوآ غربی و تیمور شرقی و همچنین یک میلیون یا
بیشتر در اندونزی)، اما مردی که کالا را تحویل داد: حذف
هر گونه تهدید کمونیستی (یا دموکراتیک) در اندونزی، همسو با آن
غرب، و باز کردن درها به روی منافع نفت، معدن، و چوب
با شرایط مطلوب، تنها با هزینه رشوه قابل توجه اما قابل تحمل.
به دنبال آن بود که ایالات متحده از او حمایت و حمایت کرد
و متحدانش، نیروهای مسلح مرگبارش مجهز و آموزش دیده، و
قتل های دسته جمعی او نادیده گرفته شد.
La
رسانه های جریان اصلی به طرز شگفت انگیزی با اقتدارگرای او مدارا کردند
حکومت، غارت، ترور، و کشتار دسته جمعی - گفته می شود که او انجام داده است
"ثبات" و تحت حکومت او "رشد" وجود داشت.
در تمام سالهای حکومتش نیویورک تایمز هرگز پیدا نشد
او به جرم «نسل کشی» و در یکی از موارد نادر، مجرم شناخته شد
جایی که از کلمه استفاده شده است، جانباز NYT خبرنگار هنری کام
صراحتاً کاربرد آن در عملیات اندونزی در این کشور را رد کرد
تیمور شرقی که در آن بین یک چهارم تا یک سوم جمعیت مردند
در پی تهاجم و اشغال اندونزی ("هذا،"
کام آن را [15 فوریه 1981] نامید. در سال های پس از سوهارتو
هیچ درخواستی برای دادگاه جنایات جنگی برای او وجود نداشته است،
یا برای جانشینانش که کشتار هزاران نفر را سازماندهی کردند
تخریب مجازی تیمور شرقی در تلاش آنها برای خرابکاری
انتخابات استقلال تحت حمایت سازمان ملل مقامات آمریکایی، رسانه ها،
و بشردوستانه جدید (به عنوان مثال، دیوید ریف، آریه نیر) داشته اند
همه با دور کردن چشمان خود به "منافع ملی" خدمت کردند
از این منطقه یک "نسل کش خوب" در کار است. (مال نییر
کتاب جنایات جنگی 1998 هیچ اشاره ای به اندونزی یا شرق ندارد
تیمور.)
By
کنتراست ، بار و همکارانش و انسان دوستان جدید،
فضا و انرژی اخلاقی زیادی را به پل پوت، جنایات او و
اهمیت آوردن این "نسل کش بد" و او
همکاران به عدالت هیچ مانعی در استفاده از این کلمه وجود نداشت
"نسل کشی" برای توصیف عملکرد پل پوت، و
کلماتی مانند «قاتل دسته جمعی»، «قاتل»، «قصاب»
و "آغشته به خون" که هرگز در اشاره به سوهارتو استفاده نشده است،
آزادانه اعمال شدند.
حتی
جالب تر، البته، رفتار با میلوسویچ بوده است.
در اینجا ما هدف دیگری از غرب داریم، به طوری که کلمه نسل کشی،
و شرایط متعددی از انحراف آزادانه توسط این سازمان اعمال شده است
رسانه ها. در سال های 1998 و 1999، "نسل کشی" 220 بار استفاده شد
توسط 5 رسانه چاپی بزرگ ایالات متحده (NYT، WP، LAT، زمان، و نیوزویک)
در رابطه با صرب های کوزوو. سباستین یونگر، نوشتن در
la نیویورک تایمز، حتی می تواند "نسل کشی" را پیدا کند
در مورد شواهد یک جسد در کوزوو (27 فوریه 2000)،
در حالی که هنری کام نمی توانست استفاده از این کلمه را در آن توجیه کند
تیمور شرقی با بیش از یک چهارم جمعیت اجساد.
این یک هدف رسمی برای رسانه ها و افراد بشردوستانه جدید است
برای سوار شدن به نسل کشی و خشم.
این کاربردها و
این خشم نسبت به اعمال ناشایست دشمنان رسمی و بیزاری چشم
و سکوت در برابر نسل کشان خوب، مطلقاً ربطی به سطوح ندارد
از شرارت واقعی این به طور چشمگیری توسط درمان نشان داده شده است
از آریل شارون
شارون
ایالتی را رهبری می کند که متحد نزدیک با ایالات متحده است و توسط آن محافظت می شود
روند پاکسازی قومی که نیم قرن طول کشیده است. آن
جنایات علیه فلسطینیان در سرزمین های اشغالی از جمله
شکنجه نهادینه شده و سلب مالکیت سیستماتیک نقض شده است
از کنوانسیون چهارم ژنو، توسط ایالات متحده حمایت شده است
ایالات و در رسانه های جریان اصلی ایالات متحده برای دهه ها عادی شده است.
هم مقامات و هم رسانه ها به طور معمول این اقدامات مرگبار را انجام داده اند
برخاسته از جمعیت قربانی به "تروریسم".
کشتار و وحشت دولت پاکسازی قومی به «انتقام»
و "دفاع از خود" بی گناه. مفهوم فلسطینی
دفاع شخصی بوجود نمی آید
In
مقاله اخیر در نیویورک تایمزبا این حال خبرنگار
جیمز بنت اشاره می کند که نسبت کشتارها در طول انتفاضه اول،
25 فلسطینی به 1 اسرائیلی، در انتفاضه کنونی سقوط کرده است
به 3 به 1 («آشفتگی خاورمیانه: تحلیل خبری: تعادل خاورمیانه
ورق، 12 مارس 2002). نه بنت و نه ویراستاران توضیحی نمی دهند
چگونه می توان گفت که حزب در نسبت 25-1 قربانی شده است
تروریست ها به جای قربانیان اما به وضوح، کاهش به
درخواست های 3 به 1 برای اصلاح توسط یک نسل کش خوب.
La
تروریست بدنام کارلوس شغال با 80 تا 90 قتل شناخته شد
در طول دوران حرفه ای خود او در زندان است. آریل شارون مسئول بود
حدود 66 تا 70 غیرنظامی در حمله به قبیه در ماه اکتبر کشته شدند
1953 (دو سوم قربانیان زن و کودک بودند) و او
حتی توسط کمیسیون کاهان اسرائیل، بهطور غیرمستقیم مشخص شد
مسئول کشتارهای دسته جمعی در صبرا و شتیلا، تخمین زده می شود
توسط مقامات مختلف به عنوان چیزی بین 800 تا 3,000 فلسطینی
غیرنظامیان، بخش بزرگی دوباره زنان و کودکان. کاهان
کمیسیون از مقام عالی خود اسرائیل در ساختن محافظت می کرد
شارون فقط "به طور غیرمستقیم مسئول" بود، اما او در این مورد بود
صحنه، وزیر دفاع مسئول عملیات در منطقه بود،
و آگاهانه فالانژ مسیحی را به کشتارگاه دعوت کرد.
او کاملاً از اتفاقی که قرار بود بیفتد آگاه بود و نتوانست مداخله کند
در طول 30 ساعت قتل
An
دادگاه مستقل یا کمیسیون حقیقت آریل شارون را پیدا می کرد
مسئول مستقیم کشتارهای دسته جمعی در صبرا و شتیلا.
بنابراین سابقه وحشت شارون به عنوان یک قاتل از کارلوس بیشتر است
بین 10 به 1 و 40 به 1، بدون توجه به دخالت شارون
در امر مرگ فراتر از دو مورد ذکر شده.
In
شارون یک دنیای حداقلی عادلانه پشت میله های زندان خواهد بود. در عوض،
نظام سیاسی اسرائیل او را به قدرت بازگردانده تا یک بار معامله کند
دوباره با "تروریست ها" هیچ اعتراضی مطرح نشده است
در ایالات متحده و "جامعه بین المللی"
خوشحال از دیدن میلوسویچ در لاهه نیز سکوت کرده است.
پوست
طنز از کنایه، شارون اکنون بار دیگر توسط ایالات متحده آزاد شده است
دولت به عنوان بخشی از "جنگ علیه تروریسم" - پیش از این،
دولت ریگان، همچنین به مبارزه با تروریسم اختصاص داده است.
در تهاجم سال 1982 به لبنان از شارون و همکارانش حمایت کرده بود
که با کشتار صبرا و شتیلا به اوج خود رسید. شارون درمان می شود
در غرب به عنوان یک دولتمرد محترم، حتی یک مرد از
صلح» نوشته جورج دبلیو بوش در پی جنگ جدید شارون
جنایات جنین، نابلس، بیت لحم و دیگر شهرهای کرانه باختری. این
رفتار با شارون یک مزیت بزرگ دارد: شفافیت آن را آشکار می کند
که "جنگ علیه ترور" "جنگ ترور" است.
As
یک ایدئولوگ "اسرائیل بزرگ" مدتهاست که متعهد به بیشتر و
شهرک های بزرگتر و بدون مصالحه در مورد اشغال، شارون
هرگز قصد حل و فصل مسالمت آمیز با فلسطینی ها را نداشت. با
با همدستی آمریکا، او توانست ابتکار عربستان را نادیده بگیرد، نه
حتی به خود زحمت دادن یک پیشنهاد متقابل. شارون بارها و بارها این کار را کرده است
درگیر ترور و سایر اقدامات خشونت آمیز دقیقاً به
تحریک ضد خشونت برای توجیه عزم او برای تهاجم
و جامعه مدنی فلسطین را نابود کند. زبیگنیو برژینسکی صحبت می کند
از «واکنشهای بیش از حد عمدی توسط آقای شارون طراحی نشده است
برای سرکوب تروریسم، اما برای بی ثبات کردن تشکیلات خودگردان فلسطین
و از ریشه کن کردن قرارداد اسلو که او همیشه آن را محکوم کرده است.»
شولامیت آلونی، از حزب مرتز اسرائیل، اشاره می کند که
پس از یک دوره خویشتن داری فلسطینی ها، «شارون و ارتشش
وزیر، ظاهراً می ترسند که آنها مجبور به بازگشت به این کشور شوند
میز مذاکره، تصمیم به انجام کاری گرفتند و رعد را منحل کردند
کرمی. آنها می دانستند که پاسخی وجود خواهد داشت
خواست و گرفت. فقط رسانه های آمریکا فریب مانورهای طرفدار جنگ او را خوردند.
یا به نظر می رسید فریب خورده است.
As
با تایید و حمایت آمریکا از تجاوزات اسرائیل،
روش شارون برای دفع گزینه های صلح تکراری از لبنان در سال 1982 است.
جایی که بر خلاف اساطیر استقرار، تهاجم اسرائیل
نه با خشونت فلسطین، بلکه به دلیل غیبت آن، تسریع شد.
که باعث واکنش خشونت آمیز اسرائیل برای جلوگیری از مذاکرات شد
و هر نوع سازش. مشکل، با توجه به
یوشوا پورات، تحلیلگر اسرائیلی، که در هاآرتص
در 25 ژوئن 1982، "آتش بس رعایت شده بود."
و بگین و شارون با پیش بینی و آرزوی آن به لبنان حمله کردند
ساف تحت حمله نظامی "به تروریسم قبلی خود بازخواهد گشت"
و بخشی از مشروعیت سیاسی که به دست آورده را از دست بدهد.
شارون هنوز هم آن بازی را انجام می دهد و با موفقیت هایی که به دست می آید
از این واقعیت که یک رهبر اسرائیل، حتی یک نسل کش در سطح جهانی،
تحت حمایت کامل دولت و رسانه های ایالات متحده است.
مال شارون
اکنون آشکارا قصد نابودی سازمان سیاسی فلسطین است
و اقتدار با کشتار و تخریب زیرساخت ها و به
بنابراین مردم را درهم شکسته و روحیه خود را تضعیف کنید که دیگر نخواهند کرد
قدرت مقاومت در برابر اشغال را دارند. بسیاری ممکن است دور شوند، در
سیستم انتقال داوطلبانه؛ بسیاری خواهند مرد؛ دیگران اخراج خواهند شد.
ارتش اسرائیل ممکن است به طور دائم بخش اعظم فلسطینی های سابق را اشغال کند
مناطق محصور و ممکن است بیشتر به مینی بانتوستان ها در زیر تقسیم شود
کنترل محدود فلسطینیان
شارون
و دوستان آمریکایی او دوست دارند به حملات نظامی او به عنوان یک اشاره کنند
"جنگ"، اما جنگ معمولا بین دولت ها رخ می دهد. جایی که
عدم توازن نیروها بسیار زیاد است، ما نه جنگ بلکه یک جنگ عمدی داریم
ذبح موردی که در دست است بیشتر شبیه حمله نازی ها به این کشور است
محله یهودی نشین ورشو یکی از افسران ارشد نظامی اسرائیل توصیه کرد:
مطالعه آن مبارزه به عنوان یک تصویر خوب از مشکلات پیش آمده
در نابود کردن و آرام کردن جمعیت غیرنظامی که در برابر اشغال مقاومت می کنند.
مطالعه ای که ارتش باید «درس ها را تحلیل و درونی کند
از…" (هاآرتص، 25 ژانویه 2002).
La
تهاجم و اشغال جدید با نقض صورت گرفته است
تقریباً هر قانون جنگی و همچنین نقض آشکار قانون چهارم
کنوانسیون ژنو عفو بین الملل از کنوانسیون ژنو صحبت می کند
تخلفات در 18 ماه گذشته به عنوان "ارتکاب روزانه، ساعتی،
حتی در هر دقیقه، توسط مقامات اسرائیلی علیه فلسطینی ها.
(2 آوریل 2002). در حالی که ادعا می کند فقط دنبال «تروریست» می رود
زیرساختها، ارتش اسرائیل در حال تخریب گسترده است
تعداد اقامتگاه های غیرنظامی، کشتار غیرنظامیان، حمله و
آسیب رساندن به بیمارستان ها و جلوگیری از دسترسی به بیمارستان ها، محرومیت زدایی
جمعیت غیرنظامی آب، غذا و برق، خرابکاری،
و عمدا ترس ایجاد می کند و زندگی را غیرقابل تحمل می کند
فلسطینی ها
اسرائیلی
تحلیلگران واضح هستند که آنچه شارون آن را «زیرساخت های تروریستی» می نامد
در میان چیزهای دیگر، زندگی عادی برای صدها هزار نفر را شامل می شود
ساکنان بی گناه سرزمین ها» (گیدئون سامت، هاآرتص,
24 آوریل 2002). امیرهس تاکید می کند که خرابکاری سیستماتیک،
نفوذ به هر هارد دیسک هر بانک و کلینیک،
دفتر مشاور بازرگانی یا وزارت PA… یک هوی و هوس نبود،
یا انتقام دیوانه، توسط این یا آن واحد... صحنه های سیستماتیک
تخریب نشان می دهد که چگونه ارتش اسرائیل دستورالعمل ها را در میدان ترجمه کرده است
ذاتی سیاست های رده سیاسی: اسرائیل باید نابود کند
موسسات مدنی فلسطینی، برای سال های آینده خرابکاری می کنند
هدف فلسطین از استقلال، فرستادن تمام جامعه فلسطین
به عقب" ("عملیات تخریب داده ها،" هاآرتص,
24 آوریل 2002). اوری آونری دورتر می رود و استدلال می کند که شارون است
"جنگ" برای "ویران کردن زیرساخت های تروریسم" نیست.
بلکه این است که «مردم را به خرابه های انسانی تبدیل کنند که
می توان هر طور که می خواهد با او برخورد کرد. این ممکن است مستلزم خاموش کردن آنها باشد
در چندین منطقه محصور شده یا حتی بیرون راندن آنها از کشور به طور کلی».
("هدف واقعی عملیات "سپر دفاعی""
در www.mediamonitors. net/uri68.html).
شارون
حتی به قصد حمله به غیرنظامیان اعتراف کرده و اعلام کرده است
مارس 2002، «فلسطینی ها باید ضربه بخورند و این باید بسیار باشد
دردناک: ما باید برای آنها تلفات ایجاد کنیم، قربانیان، تا آنها احساس کنند
قیمت سنگین.» علاوه بر این، عملیات کلی شارون، هر دو
در جزئیات کاری و مفهوم استراتژیک، به وضوح مطابقت دارد
مقوله "نسل کشی" کنوانسیون پیشگیری
و مجازات جنایت نسل کشی، ماده 2 (ج) شناسایی
به عنوان نسلکشی، «تعریف عمدی شرایط گروه
زندگی که برای نابودی فیزیکی آن به طور کلی محاسبه شده است
یا تا حدی.» ماده 2 (الف) و (ب) به قتل (الف) و
"ایجاد آسیب جدی جسمی یا روحی به اعضای گروه."
تناسب کلمه نسل کشی با «جنگ» شارون بسیار زیاد است
بهتر از کوزوو، قبل از دوره مشترک ناتو و KLA
جنگ با صرب ها (24 مارس - 10 ژوئن 1999)، صرب ها بودند
در حال مبارزه با یک جنگ داخلی زشت، اما سعی در تنزل دادن شرایط نداشتند
زندگی آلبانیایی ها و آنها را بیرون راند تا راه را برای شهرک سازی باز کنند
توسط یک "مردم برگزیده" صرب.
La
عملیات نسل کشی اسرائیل نه تنها چراغ سبز دریافت کرد
دولت بوش، حتی به عنوان ناظران بین المللی و با تردید،
به طور ناکافی و با "تعادل" - رسانه های ایالات متحده،
جنایات جنگی بزرگ را گزارش میکردند، اما دولت بوش را نیز گزارش میداد
به مخالفت با ناظران بین المللی ادامه داد و به توصیه های خود ادامه داد
عرفات، در اتاقی در رامالله نگه داشته شد تا قول دهد که آن را لغو کند
"تروریست ها" و به تحریم عمده فروشی ادامه دادند
ترور اسرائیل کالین پاول از محل یک بمب گذاری انتحاری بازدید کرد.
اما نتوانست خود را به دیدار جنین بیاورد. توصیه او به اسرائیل؟
نخستوزیر شارون باید به سیاستهای خود به دقت نگاه کند
برای دیدن اینکه آیا آنها کار می کنند یا نه، و اگر شارون به این نتیجه برسد که آنها کار می کنند
کار را انجام دهید (و پاول اهدافش را زیر سوال نمی برد)، همینطور باشد.
La
نقش رسانه ها در انجام این عملیات گسترده تروریسم دولتی
قابل قبول البته بسیار مهم بوده است. ساخته است
در مورد تعصب نهادینه شده چندین ساله، که
ادامه و تمدید شده است. عناصر مرتبط تعصب عبارتند از:
(1) سرکوب سابقه تاریخی شارون به عنوان یک فرمانده تروریست.
(2) دادن وزن بسیار نامتناسب به اسرائیل در مقایسه
به درد و رنج فلسطینیان؛ (3) حفظ الگوی سنتی
از اینکه حملات فلسطینی ها بی دلیل و تلافی جویانه نباشد،
اسرائیلی ها همیشه تلافی می کنند. و (4)، از همه مهمتر، نادیده گرفتن
یا کم اهمیت جلوه دادن اشغال و قومیت ظالمانه، غیرقانونی و نژادپرستانه
پاکسازی که شامل شکنجه نهادینه شده و جمعی است
مجازاتی که باعث تحقیر و ناامیدی فلسطینی ها شده است
جمعیت.
به گفته سابق
آمی آیالون، رئیس شین بث، «ما می گوییم فلسطینی ها رفتار می کنند
مانند "دیوانه ها"، اما این دیوانگی نیست بلکه یک بی انتها است
ناامیدی» (Le موند، 22 دسامبر 2001). اسرائیلی
refusnik اساف اورون می گوید: «وقتی با میلیون ها نفر رفتار می کنید
مانند انسان های فرعی برای مدت طولانی، برخی از آنها استراتژی های غیرانسانی پیدا می کنند
برای مقابله با» («نامه سرگشاده به یهودیان آمریکا،»
شب عید فصح، 2002). رابرت فیسک در بریتانیا می گوید که انتفاضه
زمانی که کل جامعه تحت فشار باشد، این اتفاق می افتد
نقطه انفجار، و نیروهای ذخیره اسرائیلی مقاومت می کنند
(اکنون هزار نفر) آشکارا از شرکت در چه چیزی امتناع می ورزند
آنها تلاشی را برای کنترل، اخراج، گرسنگی و تحقیر می نامند
یک مردم کامل.» جف هالپر، از کمیته اسرائیل علیه
تخریب مجلس نمایندگان می گوید: «پاسخ وحشیانه اسرائیل
به انتفاضه از ترسی که مبارزات فلسطینیها به آن میرسند سرچشمه میگیرد
تشکیلات خودگردان را از چارچوب اسلو خارج کرده و آن را به یک برچیدن واقعی سوق دهید
اشغالگری، به یک کشور مستقل و واقعی فلسطینی.»
اینها
ناظران با "چارچوب بی عدالتی" کار می کنند، در حالی که
رسانه های جریان اصلی ایالات متحده، به دنبال سیاست های دولت، و تحت
نیروی فشار لابی اسرائیل، و با تعصب نژادپرستانه،
از چارچوبی استفاده کنید که سلب مالکیت بی امان اسرائیل را منطقی کند،
تبعیض، وحشی گری، و اکنون با شارون، ویرانی آشکار
و قتل عام بالاخره باراک به فلسطینی ها پیشنهاد نداد
مقدار زیادی در کمپ دیوید و غیره و غیره، فلسطینی ها اینطور نیستند
ترور مبتنی بر امتناع از پذیرش موجودیت اسرائیل؟ این
امتناع واقعی اسرائیل از اجازه دادن به فلسطینیان را به حق تبدیل می کند
برای زندگی آزادانه در قلمرو سنتی خود، به طور پیوسته سوء استفاده می کنند،
تحقیر کردن و بیرون راندن آنها به سمت یک تهدید افسانه ای برای وجود
از یک دولت قدرتمند که بی امان پاکسازی قومی با
تایید و تحت حمایت ابرقدرت.
La
رسانه های ایالات متحده مطلقاً از نمایش آنچه برای بیشتر کشورهای جهان،
مسئله اساسی است - اسرائیل به طور پیوسته در حال گسترش و وحشیانه است
و اشغال نظامی غیرقانونی. در طول حمله شارون به
رسانه های فلسطینی به افتتاح 34 جدید او توجهی نکردند
پاسگاه های شهرک سازی، اعلام کرد که هیچ شهرک سازی نخواهد شد
رها شده و 24 آوریل اعلام اولین مراحل از
کار ساخت و ساز برای اتصال دو شهرک در کرانه باختری از طریق ساختمان
مسکن برای 480 خانواده یهودی.
La
رسانه ها همچنین با تهاجم جاری شارون با ملایمت برخورد کرده اند.
ترژ رود لارسن، نماینده سازمان ملل در خاورمیانه، آن را "وحشتناک" توصیف کرد
فراتر از باور» و خبرنگار کهنه کار جنین دی
جیووانی می گوید: «به ندرت، در بیش از یک دهه گزارش جنگ
از بوسنی، چچن، سیرالئون، کوزوو، چنین عمدی را دیده ام
ویرانی، چنین بی احترامی به زندگی انسان.» این مردم
همانطور که الی ویزل به یک حضار در فیلادلفیا گفت، این را نمی فهمم
در 28 آوریل، اینها پاسخ های ضروری به تروریسم هستند و اینها
حتی سربازان [اسرائیلی] غمگین هستند. آنها دوست ندارند
کاری که آنها انجام می دهند.»
La
حملات شارون آنقدر گسترده و آشکار بوده است که ایالات متحده
رسانه های جریان اصلی در نهایت نتوانسته اند از گزارش دهی اجتناب کنند
در مورد بولدوزر و بمباران راکتی عمدی منازل غیرنظامیان،
ممانعت از دسترسی به امکانات پزشکی و خرابکاری سیستماتیک
در جنین و دیگر شهرها (به عنوان مثال، لی هاکستدر، «مسیرهای
ویرانی، داستان از دست دادن،” WP، 12 آوریل 2002). با این اوصاف،
با توجه به تعداد زیادی از قربانیان بازمانده با داستان های دلخراش
گزارش های مربوط به خشونت و ترور شارون بوده است
کوچک، عکس های مرگ و ویرانی، و به راحتی در دسترس است
داستانهای علاقهمندی انسان، به شدت کمرنگ، خشم تا حد زیادی وجود ندارد.
توجه دقیق تر، داستان های علاقه انسان، عکس ها، و
خشم مرتبط با بمب گذاری های انتحاری، در زمانی که
صدها هزار فلسطینی مورد حمله قرار می گیرند، اعتصاب می کند.
توضیحات و داستانهای اسراییلی از اسناد ضبط شده که عرفات را نشان می دهد
پیوند به "ترور" و "جنگ" شارون
هرگز "ترور" نبود - فراوان بود. تضاد اینجاست
بین گزارش های دلخراش متعدد ناظران بین المللی
در اینترنت و آنچه رسانه های جریان اصلی ایالات متحده در دسترس هستند
گزارش کرده اند، دراماتیک بوده است.
La
در مقایسه با گزارش های مربوط به کوزوو پس از جنگ بمباران نیز وجود دارد
دراماتیک - توجه به پناهندگان آلبانیایی
داستانها بسیار بزرگ بود، عصبانیت عالی بود، و هیچ "تعادل" وجود نداشت
مثلاً در مورد همکاری KLA در زمان جنگ با ناتو گزارش می دهد.
توضیحات صرب ها در مورد تاکتیک های خود، یا بدبینی به داستان های پناهندگان.
برای جنین، «پیچیدگی» عادیسازی وجود داشت. برای کوزوو،
تروریسم دولتی ساده
تصور کنید
اگر میلوسویچ شهرهای بزرگ پناهجویان را ویران می کرد و حاضر نمی شد
11 روز برای آمبولانس و انتقال مجروحان. که
سربازان او از ورود به گروههای کمکی که غذا و آب میآوردند، خودداری کردند
به جوامع ویران شده؛ که ارتشش به سمت خبرنگاران تیراندازی کرد و
در حالی که نیروهای مسلح اجساد را پاکسازی می کردند، آنها را دور نگه داشت. تصور کنید اگر
او از پذیرش یک نهاد تحقیقاتی سازمان ملل امتناع کرده بود زیرا این کار را نکرد
مانند ترکیب آن و خواستار یک ژنرال روسی دوست به عنوان یک
عضو.
شارون،
پرز، بن الیزر و دیگر اسرائیلی ها و جورج دبلیو بوش و او
همکاران برتر - "کارگزاران ناصادق" و واقعی
همکاران در جنایات جنگی بزرگ - باید محاکمه شوند
برنامه ریزی، کمک و مشارکت در حملات مرگبار اخیر
در شهرهای فلسطینی اما در نظم نوین جهانی، چه متحد
ایالات می گوید قوانین، و اگر همه جهان به جز ایالات متحده
و اسرائیل عملکرد شارون و آمریکا را ظالمانه می دانند
تاثیری بر سیاست گذاری ندارد هیچ مجازاتی برای اسرائیل در نظر گرفته نشده است
این عملکرد نسل کشی، اگرچه مقامات جسور اروپایی دوست دارند
کریس پتن می گوید که این رفتار ممکن است «به اسرائیل آسیب برساند
شهرت، آبرو." و "در شدیدترین سرزنش خود به اسرائیل تا کنون"
جک استراو وزیر امور خارجه بریتانیا در واقع خواستار تحقیقات شد
اقدامات نظامی اسرائیل در جنین
لو
گرینبرگ، یک آکادمیک اسرائیلی در دانشگاه بن گوریون، می گوید: «من
می خواهم بپرسم: چه کسی شارون را دستگیر خواهد کرد، شخصی که مستقیماً مسئول است
برای دستور کشتن فلسطینی ها؟ کی قراره تعریف بشه
به عنوان یک تروریست نیز؟ تا کی جهان فلسطینی ها را نادیده می گیرد؟
فریاد می زنند که تنها چیزی که می خواهند آزادی و استقلال است؟ چه زمانی خواهد شد
از غفلت از این واقعیت که هدف دولت اسرائیل است، دست بردارید
امنیت نیست، بلکه ادامه اشغال و انقیاد است
مردم فلسطین؟» (Tikkun)
پسندیدن
سوهارتو و ژنرال های اندونزیایی، شارون و اسرائیل آمریکایی هستند
متحدان و در خدمت منافع ایالات متحده، همانطور که توسط ایالات متحده غالب درک می شود
نخبگان تجاری و نظامی بنابراین آنها ممکن است عملا بدون کشتن
محدودیت، بدون جریمه دشمنان هژمون به تنهایی می توانند باشند
بمباران و تحریم و محاکمه شدند. قاتلان خودش هستند
نه تنها بدون مجازات، بلکه به آنها کمک های نظامی و دیپلماتیک نیز داده خواهد شد
حتی زمانی که خشونت خود را تشدید میکنند و بیشتر درگیر میشوند، بپوشانند
نقض آشکار قانون در همین حال، در این مقطع تاریخی،
«جامعه بینالمللی» که به هژمون پیوسته است
با وارد کردن صدمات شدید به اهداف مورد نظر خود، ساکت می ماند،
اگر کمی ناراحت کننده است Z