نسخه ای از این مقاله در ظاهر شد اندیشه اجتماعی سبز.
توافق سبز جدید شاید جذب شده است بزرگترین توجه هر پیشنهادی برای چندین دهه. این برنامه بخشودگی وام های دانشجویی، Medicare for All، Housing-for-All، را تضمین می کند و بزرگترین رشد اقتصادی در تاریخ بشر را برای رسیدگی به بیکاری و تغییرات آب و هوایی پیشنهاد می کند.
اما آخرین مورد از این ها به یک مانع برخورد می کند. ایجاد all اشکال انرژی به تخریب طبیعت و زندگی انسان کمک می کند. این ممکنه که افزایش کیفیت زندگی جهانی در عین حال کاهش می دهیم استفاده از سوخت های فسیلی و سایر منابع انرژی بنابراین، یک GND واقعی بر کاهش انرژی تمرکز میکند که در غیر این صورت به آن میگویند حفاظت انرژی. کاهش مصرف کل انرژی پیش نیازی برای تضمین وجود انسان است.
شناخت خطرات واقعی
سوخت فسیلی (FF) خطرات به خوبی شناخته شده و شامل نابودی حیات از طریق گرمایش جهانی است. FF مشکلات همچنین شامل غصب زمین از مردم بومی، کشاورزان، و جوامع در سراسر جهان و همچنین مسمومیت هوا در اثر سوختن و نابودی موجودات زمینی و آبزی در اثر نشت می شود. Bاما کسانی که بر تغییرات اقلیمی تمرکز می کنند تمایل دارند خطر بسیار واقعی سایر انواع تولید انرژی را به حداقل برسانند. اولین قدم در توسعه یک اصیل GND است به پتانسیل مخرب «انرژی جایگزین» (AltE) را تصدیق کنید.
انرژی هسته ای (هسته ای). اگرچه خطرات ناشی از بلایای هسته ای مانند جزیره تری مایل، چرنوبیل و فوکوشیما وحشتناک هستند، مشکلات در بقیه چرخه زندگی آن اغلب وجود دارد براق شد استخراج، آسیاب و انتقال مواد رادیواکتیو برای تأمین سوخت هستهای و «دفع» آن، کل جوامع را در معرض مسمومیت قرار میدهد که منجر به انواع سرطانها میشود. اگرچه عملیات هستهای گازهای گلخانهای (GHGs) کمی تولید میکند، مقادیر زیادی در طول تولید فولاد، سیمان و سایر مواد برای ساخت نیروگاههای هستهای آزاد میشود. آنها باید در کنار آب (برای خنک کردن) قرار گیرند، به این معنی که تخلیه آب گرم آنها حمله به آبزیان است. زبالههای رادیواکتیو حاصل از بمبهای هستهای که به مدت 30 تا 50 سال در تابوتها نگهداری میشوند، نه برای دههها یا قرنها، بلکه برای هزارهها (یا ابدیت) بشریت را تهدید میکند که باعث میشود سلاحهای هستهای حداقل به همان اندازه خطرناک باشند. FFs. گنجاندن از انرژی هسته ای به عنوان بخشی از GND کوچکترین سبز نیست تنها راه مقابله با انرژی هستهای این است که چگونه آن را در سریعترین زمان ممکن از بین ببریم و در عین حال کمترین آسیب را به کسانی که برای انرژی و درآمد به آن وابسته هستند، وارد کنیم.
نیروی خورشیدی نیازمند فرآیندهای ساخت با مواد شیمیایی است که برای کسانی که با آنها کار می کنند بسیار سمی هستند. حتی قبل از شروع تولید، بسیاری از مواد معدنی مختلف باید استخراج و فرآوری شوند، که کارگران و جوامع را به خطر می اندازد و در عین حال زیستگاه حیات وحش را از بین می برد. مواد معدنی اضافی باید برای باتری ها بدست آید. هنگامی که از سیستم های خورشیدی استفاده می شود، آنها را به زباله های سمی بزرگ پرتاب می کنند. اگرچه تعداد کمی گازهای گلخانه ای در طول استفاده از پانل های خورشیدی ایجاد می شود، مقادیر زیادی در طول چرخه زندگی آنها ایجاد می شود.
قدرت باد سندروم ارتعاشات اعصاب خردکن خود را برای کسانی که در کنار "مزرعه های بادی" زندگی می کنند، همراه با مشکلات حتی بزرگتر با دور انداختن تیغه های 160 فوتی ایجاد می کند. مانند مزارع خورشیدی، مزارع بادی اکوسیستم هایی را که در آن قرار دارند تضعیف می کنند. چرخه عمر نیروی باد شامل عناصر رادیواکتیو سمی برای ایجاد چرخش دایره ای تیغه ها.
برق آبی از سدها به حیات زمینی و همچنین آبزیان آسیب می رساند با تغییر جریان آب رودخانه سدها جوامعی را تضعیف می کنند که فرهنگ آنها حول محور آب و حیوانات است. سدها مزارع را تخریب می کنند. هنگامی که رودخانه ها از چندین کشور عبور می کنند، درگیری های بین المللی را تشدید می کنند و تهدید می کنند زندگی کارگران ساختمانی، و منجر به فروپاشی می شود که می تواند بیش از 100,000 نفر را در یک زمان بکشد.
چندین مشکل از طریق چندین سیستم AltE اجرا می شود:
- علیرغم ادعای "انتشار صفر"، هر نوع AltE در طول چرخه زندگی خود به مقادیر زیادی FF نیاز دارد.
- هر نوع AltE عمیقاً با حملات به آزادی های مدنی، غصب زمین از جوامع بومی و/یا قتل مدافعان زمین در هم آمیخته است.
- بسیاری از آنها بیش از حد هزینه دارند که بودجه جوامع فریب خورده برای تامین مالی آنها را تضعیف می کند.
- خطوط انتقال مستلزم تصاحب زمین های اضافی، زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی و جامعه و افزایش انقراض گونه ها است. و
- از آنجایی که در ابتدا از بیشترین منابع موجود (مانند اورانیوم برای سلاح های هسته ای، زمین های آفتابی برای آرایه های خورشیدی، قله کوه ها برای مزارع بادی، رودخانه ها برای سدها) استفاده می شود، هر سطح از گسترش نیاز به سطح بیشتری از استفاده از منابع نسبت به سطح قبلی دارد، به این معنی که برداشت AltE است با گذشت زمان به طور فزاینده ای مضر است.
در نظر گرفتن مشکلات شدید چرخه حیات هر نوع استخراج انرژی منجر به الزامات زیر برای GND واقعی می شود: انرژی هسته ای باید هرچه سریعتر و با خیال راحت با جایگزینی اشتغال متوقف شود. استخراج FF باید فوراً به طور چشمگیری کاهش یابد (شاید 70-90٪ سطوح 2020) و سالانه 5-10٪ برای 10 سال آینده کاهش یابد. به جای افزایش، استخراج برای سایر اشکال انرژی باید کاهش یابد (شاید 2-5٪ در سال).
از آنجایی که صداقت مستلزم تشخیص این است که هر شکلی از انرژی با گذشت زمان مخرب تر می شود، سوال مهم برای یک GND واقعی این است: "چگونه مصرف انرژی را کاهش دهیم و در عین حال اشتغال و نیازهای زندگی را افزایش دهیم؟"
نامگذاری اشیا
اما قبل از بررسی چگونگی افزایش اشتغال و کاهش تولید، لازم است برخی از آن ها پاکسازی شود سبزشویی زبانی که در سال های اخیر رایج شده است.
دهه پیش از این، بری کامونر از عبارت «سم زدایی زبانی» برای توصیف روشی که شرکتها یک کلمه یا عبارت برای پنهان کردن ماهیت واقعی یک فحاشی زیستمحیطی پیدا میکنند، استفاده کرد. یکی از بهترین مثالها عبارت صنعت هستهای است.میله های سوخت مصرف شده" که به این معنی است که، پس از استفاده، میله های سوخت رادیواکتیو نیستند، در حالی که در واقع آنقدر کشنده هستند که باید تا ابد از آنها محافظت کرد. یک اصطلاح دقیق می تواند "میله های سوخت تابیده شده" باشد.
شاید نمونه کلاسیک is راه کشاورزیکسب و کار آمد بیوسولیدها برای تغییر نام لجن فاضلاب حیوانات حاوی دیوکسین، آزبست، سرب و DDT. همانطور که جان استوبر و شلدون رامپتون در توضیح می دهند لجن سمی برای شما خوب است (1995)، صنعت آژانس حفاظت از محیط زیست را متقاعد کرد طبقه بندی مجدد ضایعات خطرناک حیوانی به بیوسولیدهای "کود کلاس A". بنابراین می توان آنها را در مزارعی که در آن غذا رشد می کند، ریخت.
به جای حفظ سنتهای محیطبانان اولیه، بسیاری از طرفداران فعلی AltE از اصطلاحات «پاک» و «تجدیدپذیر» برای توصیف انرژی استفاده میکنند که هیچکدام از این دو نیست. AltE به دلیل انتشار بسیاری از گازهای گلخانه ای در طول چرخه زندگی انواع انرژی و همچنین حمله به اکوسیستم ها و سلامت انسان، "تمیز" نیست. اگرچه انرژی خورشید، باد و رودخانه ممکن است ابدی باشد، اما محصولاتی که باید استخراج شوند بسیار تمام شدنی هستند، به این معنی که هیچ شکلی از AltE قابل تجدید نیست.
یک GND صادق هرگز به AltE به عنوان یکی از این موارد اشاره نمی کند "تمیز" یا "تجدید پذیر". چنین پیشنهاد GND از کاهش حمایت می کند FFs اما یک هدف 0% از FF ها را تا فلان تاریخ پیشنهاد نمی کند زیرا دست نیافتنی است. هر نوع AltE به FF نیاز دارد. در حالی که ممکن است امکان تولید وجود داشته باشد برخی از فولاد و برخی از سیمان توسط AltE، تولید مقادیر عظیم انرژی برای کل جهان با AltE غیرممکن است. در عوض، یک GND اصیل توضیح می دهد که تنها شکل از تمیز انرژی است کمتر انرژی و مشخص کردن راه هایی برای استفاده کمتر از انرژی و در عین حال بهبود کیفیت زندگی.
یک GND واقعی هرگز به این معنا نیست FF ها تنها منبع تأثیرات منفی هیولایی هستند. Pمخرب AltE cشرکت ها بیش از FF cشرکت ها is حاکی که مشکلات زیست محیطی با انتخاب یکی حل خواهد شد محفل سرمایه داران تمام شده است دیگر. Tبه این معنی است که (الف) اگر FFs باید ملی شودسپس تمام فرآیندهای استخراج، آسیاب و تولید برای تولید مواد مورد نیاز برای AltE باید ملی شوند. و، (ب) اگر FF ها باید در زمین باقی بمانند، پس همه اجزا برای عملیاتی نیروگاه های هسته ای، سدها، تاسیسات خورشیدی و مزارع بادی باید نیز در زمین باقی می ماند.
یک هفته کاری کوتاهتر برای همه
بزرگترین تناقض در نسخههای فعلی GND، حمایت از بهبود محیطزیست در حالی است که عظیمترین افزایش تولیدی که جهان تاکنون دیده است. این دو هدف کاملاً آشتی ناپذیرند. یک GND مترقی می تواند این معما را از طریق کوتاه کردن هفته کاری برطرف کند، که با استفاده از انرژی کمتر آسیب های زیست محیطی را کاهش می دهد.
این کاملاً عجیب است که نسخههای GND خواستار Medicare-for-All، Housing-for-All هستند. Sبخشش وام دانشجویی-برای-همه; اما هیچ یک از آنها هفته کاری کوتاهتر برای همه را پیشنهاد نمی کنند. در غیاب این قدیمی تقاضای مترقی میتوانست به دلیل باشد این فرض نادرست نئولیبرالی است که بهترین راه برای حل بیکاری از طریق افزایش تولید است.
افزایش تولید کالا نمی تواند در بلندمدت باعث افزایش اشتغال شود. (بود جنگ جهانی دوم و نه قرارداد جدید روزولت که به طور مداوم اشتغال را افزایش می دهد.) تولید آمریکا 300 برابر افزایش یافته است 1913 به 2013. اگر اشتغال با همان سرعت افزایش می یافت، امروز همه در ده ها شغل مشغول به کار بودند.
افزایش بیکاری ناشی از اختلالات اقتصادی اخیر مانند بحران مالی 2008 و کووید در سال 2020 به دلیل ناتوانی در جابجایی کار از برخی از بخش های اقتصاد به بخش های دیگر بود. کوچک شدن برنامه ریزی شده اقتصاد در تصمیم گیری برای جابجایی از این کشور مستلزم گنجاندن کل نیروی کار است اشتغال منفی به مثبت
همانطور که هفته کاری کاهش می یابد، هر گروه از کارگران باید ارزیابی کنند که چه کاری انجام می دهد، چگونه کار سازماندهی شده استو اینکه چگونه مشاغل باید بازتعریف شوند تا اشتغال کامل حفظ شود. تنها بخش جدید این ایده، ایجاد تغییرات دموکراتیک است – دستههای شغلی به طور مداوم تغییر میکنند، با برخی از انواع کار کوچک میشوند (یا به طور کامل ناپدید میشوند) و انواع دیگر کار در حال گسترش یا به وجود آمدن هستند. همانطور که رشد اقتصادی افزایش اشتغال را تضمین نمی کند، کوچک شدن اقتصادی نیز در صورت کوتاه شدن هفته کاری نیازی به تشدید بیکاری ندارد.
با این حال، اگر هفته کاری کوتاهتر با «تشدید نیروی کار» همراه باشد (مانند الزام کارگران در آمازون به حمل بستههای بیشتر در ساعت یا افزایش حجم کلاس برای معلمان) اهداف زیستمحیطی را محقق نمیکند. این بدان معناست که یک GND واقعی مستلزم تشکیل اتحادیه های قوی کارگران است که داشته باشد یک نقش مرکزی در تعیین آنچه تولید می شود و همچنین شرایط کاری
تولید بر اساس نیاز به جای بر اساس سود
اگر بخش اصلی یک GND به یک هفته کاری کوتاهتر تبدیل شود (بدون افزایش سرعت)، این سؤال به طور طبیعی مطرح میشود: «آیا کاهش میزان تولید باعث میشود افراد بدون نیازهای اولیه زندگی بمانند؟» درک آن مهم است که تولید برای سود باعث می شود تولید کالاهایی که هیچ نقشی در بهبود ندارند زندگی ما.
نسخههای فعلی GND بر این فرض نئولیبرالی استوار است که بهترین راه برای تأمین مایحتاج زندگی از طریق افزایش پرداختها برای خرید است (یعنی اقتصاد بازار). یک GND مترقی مدافع این است که بهترین راه برای تأمین مایحتاج زندگی، تضمین آنها به عنوان حقوق بشر است. این اغلب به عنوان جایگزینی دستمزد فردی با "دستمزد اجتماعی" نامیده می شود. به عنوان مثال، رویکرد نئولیبرالی به مراقبت های بهداشتی ارائه بیمه پزشکی است، در حالی که یک رویکرد مترقی ارائه مراقبت های پزشکی به طور مستقیم (بدون ایجاد محدودیت برای شرکت های بیمه) است. به همین ترتیب، یک GND نئولیبرال پول نقد را برای غذا، مسکن، حمل و نقل، آموزش و سایر ملزومات ارائه می دهد در حالی که یک GND مترقی آنها را مستقیماً در اختیار مردم قرار می دهد. اقتصاد سبز باید بر پایه کاهش اهمیت ارزش دلاری با جایگزینی دستمزدهای فردی به جای دستمزدهای اجتماعی باشد.
نسخههای فعلی GND بهجای تمرکز بر ایجاد چیزهایی مفید، قابل اعتماد و بادوام، با افزایش مقدار محصولات، به دنبال تأمین ملزومات هستند. افزایش انبوه تولید، حمله ای غیرضروری به اکوسیستم هاست، در حالی که در حال حاضر تولید بسیار بیشتر از آنچه برای تهیه اقلام ضروری برای همه افراد روی کره زمین لازم است، وجود دارد. نیازها به دلیل تولید که…
- … است منفیاز جمله مواد جنگی، نیروهای پلیس و تولیدی که زمینهای کشاورزی و زیستگاه را از بین میبرد (همه باید فوراً کاهش یابد).
- … است بی فایده، که شامل (الف) اسباب بازی های 1% ثروتمند و (ب) چیزهایی است که بسیاری از ما مجبور به خرید آنها برای بقا و رسیدن به سر کار هستیم که قابل توجه ترین آنها اتومبیل است.
- ... نیاز دارد غیر ضروری فرآوری و حمل و نقل، نمونه بارز آن مواد غذایی است که برای از دست دادن ارزش غذایی فرآوری می شوند، تا سطوح نامعمول بسته بندی می شوند و قبل از مصرف بیش از 1000 مایل حمل می شوند. و
- ... شامل منسوخ شدن برنامه ریزی شده، از جمله طراحی برای از هم پاشیدن یا خارج شدن از مد.
یک جنبه مهم of کاهش تولید اغلب نادیده گرفته می شود. هر محصول تولید شده باید دارای یک شاخص تعمیر پذیری. حداقل، معیارهای شاخص باید شامل (الف) در دسترس بودن مدارک فنی برای کمک به تعمیر، (ب) سهولت در جداسازی قطعات، (ج) در دسترس بودن قطعات یدکی، (د) قیمت قطعات یدکی، و (ه) مسائل مربوط به تعمیرات ویژه کلاس محصولات باشد. این شاخص باید مبنایی برای تقویت الزامات تولید در هر سال باشد. آ شاخص دوام باید به طور مشابه سالانه توسعه و تقویت شود. از آنجایی که کسانی که کار تولید محصولات را انجام می دهند بیشتر از مالکان یا سهامداران به دانش چگونگی ساخت کالاهایی که قابل اعتمادتر و بادوام تر هستند دست می یابند، باید این حق را داشته باشند که دانش خود را بدون عواقب مدیریتی عمومی کنند.
همیشه در مورد آنچه هست اختلاف نظر وجود خواهد داشت ضروری در مقابل آنچه که صرفا مطلوب. A GND مترقی باید نحوه تصمیم گیری را بیان کند خواهد بود ساخته شده است. یکی از دلایل اصلی تولید غیرضروری این است که تصمیمات مربوط به تولید و استانداردهای ایجاد آنها توسط سرمایه گذاران و روسای شرکت گرفته می شود تا ساکنان جامعه و کارگران تولید آنها یک GND واقعی با مشکلاتی در رابطه با آنچه که با مشارکت همه شهروندان در تصمیمگیریهای اقتصادی ایجاد میشود، و نه صرفاً ثروتمندترینها، مواجه خواهد شد.
غرامت!
شاید موضوعی که کمترین احتمال را به GND دارد، غرامت به جوامع فقیر آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا است که قربانیان امپریالیسم غربی برای 500 سال بوده اند. این ارتباط ما را وادار می کند که بپرسیم: «از آنجا که اکثر مواد معدنی لازم برای AltE در کشورهای فقیر نهفته است، آیا کشورهای ثروتمند به غارت منابع خود ادامه می دهند، آنچه از فرهنگ های بومی باقی مانده است را نابود می کنند، ساکنان را مجبور به کار برای هزینه ناچیز، زندان و کشتن کسانی می کنند که مقاومت می کنند، زمین های کشاورزی را ویران می کنند، و کشور را به یک زمین بایر سمی رها می کنند. برای نسل های آینده؟»
به عنوان مثال، قصد دارد به طور گسترده برق را گسترش دهد وسایل نقلیه (EVs) رویکرد بسیار پایدارتر را تضعیف می کند طراحی مجدد شهری برای جوامع قابل پیاده روی/دوچرخه. Plans منجر خواهد شد تولید خودروهای برقی برای جهان ثروتمند در حالی که جوامع فقیر و طبقه کارگر از استخراج رنج خواهند برد لیتیوم، کبالت و ده ها ماده دیگر مورد نیاز این خودروها.
آفریقا ممکن است غنی ترین قاره معدنی باشد. بعلاوه کبالت از جانب جمهوری دموکراتیک کنگو برای EVs, مالی منبع 75 درصد اورانیوم هسته ای فرانسه است، زامبیا برای مس برای AltE استخراج می شود و صدها ماده معدنی دیگر از ده ها مورد گرفته شده است افریقایی کشور.
اگر قرار باشد توافقاتی در مورد شرکتهایی که به دنبال مواد معدنی برای AltE هستند، باشد، این توافقها با چه کسانی خواهد بود؟ آیا توافقات بین صاحبان فوق ثروتمند امپراتوری غرب و امپراتوری آن خواهد بود؟ عروسک خیمه شب بازی دولت ها؟ یا اینکه آیا قراردادهای استخراج با روستاها و جوامعی خواهد بود که بیشترین آسیب را از حذف مواد معدنی برای تولید انرژی خواهند دید؟
بحث در مورد روابط بین کشورهای ثروتمند و فقیر باعث می شودرایگان، رضایت قبلی و آگاهانهقبل از پروژه استخراج چنین توافقی است دور از واقعیت از آنجا که (الف) نهادهای شرکتی و دولتی آنقدر در فساد غرق شدهاند که نهادهایی را که معنای «آزاد، قبلی و آگاه» را تعریف و قضاوت میکنند آلوده میکنند، (ب) هیچ پیشبینی از اثرات استخراج نمیتواند «آگاه شود» زیرا غیرممکن است که بدانیم تعامل انبوهی از عوامل فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیکی و اکولوژیکی قبل از استخراج چگونه خواهد بود، و (ج) جوامع آسیب دیده معمولاً برای پذیرش استخراج مورد آزار و اذیت قرار می گیرند زیرا می ترسند خانواده ها بمیرند. از جانب گرسنگی، کمبود دارو اهميت دادن یا اگر این کار را نکنند بیکاری. بنابراین، موارد زیر اجزای اساسی یک GND عادلانه اجتماعی هستند:
- غرامت هایی که کافی است از بین بردن فقر باید پرداخت قبلی به امضای استخراج موافقت نامه؛ و ،
- هر جامعه ای باید داشته باشد حق به خاتمه دادن قرارداد استخراج در هر مرحله از پروژه.
به جرات این نسخه را a "عمیق" GND؟ وقتی مردم "سبز عمیق" را می شنوند، اغلب به این فکر می کنند که چگونه فعالیت های صنعتی عمیقاً بر اکوسیستم ها تأثیر می گذارد. "عمیق" همچنین می تواند به احترام عمیق برای جوامع فقیری که زندگی آنها بیشتر تحت تأثیر استخراج قرار می گیرد اشاره کند. اگر مایل به پذیرش پاسخ «نه» به درخواستی برای استخراج گزاف و سودآور نباشد، احترام عمیق نیست. Pمردم در سراسر جهان ممکن است تصمیم بگیرند که از آنجایی که برای مدت طولانی دریافت کرده اند، ممکن است زمان آن فرا رسیده باشد که کشورهای ثروتمند ثروتی را که دزدیده اند به اشتراک بگذارند و بسیار آهسته تر ثروت جدید را کشف کنند.
فرهنگ سبز جدید
فقط برای اطمینان از روشن بودن و فراموش نشدن آن، سؤال اساسی در مورد استخراج مواد مورد نیاز برای AltE این است: «آیا کشورهای ثروتمند به غارت مواد معدنی زیر ادامه خواهند داد. یا در مجاورت جوامع فقیر با نرخی که شرکت ها تصمیم می گیرند؟ آیا آنها انتظار خواهند داشت که جوامع فقیر با یک وعده مبهم راضی شوند که برای اولین بار اتفاقات بزرگی پس از غارت رخ خواهد داد؟ یا باید غرامت های گذشته و فعلی به طور کامل پرداخت شود و جوامع فقیر تصمیم بگیرند که چقدر و با چه سرعتی اجازه استخراج را بدهند؟»
برای ساختن یک دنیای سبز جدید، ایجاد یک فرهنگ سبز جدید ضروری است که از همه میلیاردها نفر بر روی کره زمین می خواهد تا ایده های خود را برای دستیابی به ملزومات زندگی با مصرف کمتر انرژی به اشتراک بگذارند. هدف چنین فرهنگی این است که یک ایده جرقه ایده های بسیاری را برانگیزد، که همگی بیشتر در جهت زندگی مشترک تلاش می کنند تا اختراع وسایل پر انرژی.
برای ایجاد یک فرهنگ سبز جدید که اشتراک ثروت را بر حرص و طمع شخصی قرار می دهد، چند چیز باید اتفاق بیفتد:
1. برای بیرون آوردن میلیاردها انسان از فلاکت اقتصادی، هر کشوری باید یک حداکثر درآمد که مضربی از حداقل درآمد است، با این مضاعف (حداقل هر پنج سال یکبار) توسط همه ساکنان کشور رای میدهند.
2. Eبسیار کشور باید ایجاد یک بیشترین ثروت که مضربی از حداقل است ثروت، با این چندگانه که (حداقل هر پنج سال یکبار) توسط همه ساکنان کشور رای داده می شود.
3. غرامت های جهانیاز جمله به اشتراک گذاری ثروت و فناوری فوت و فن میان ثروتمند و کشورهای فقیر، ضروری است فائق آمدن اثرات گذشته و جاری امپریالیسم Eایجاد حداکثر درآمد و حداکثر مالکیت ثروت در کشورها باید به سرعت با ایجاد چنین سطوح حداکثری دنبال شود بین کشورها.
A مشکل اصلی از نسخه های فعلی GND این است آنها پیشنهاد حل مشکلات اشتغال، عدالت اجتماعی و انرژی با افزایش تولید، whICH برای حل هیچ یک از این موارد ضروری نیست. Aتلاش برای حل مشکلات از طریق افزایش ثروت به فرهنگ شرکتی از حرص و طمع تغذیه می کند تبدیل شدن به یک مانع ایجاد فرهنگ سبز جدید افزایش تولید فراتر از آنچه لازم است، مشکلات زیست محیطی را افزایش می دهد که زمین را تهدید می کند. این به کسانی که از قبل ثروتمند هستند می گوید که باید بیشتر، بیشتر و بیشتر به چنگ بیاورند. آی تی به کسانی که ثروتمند نیستند می گوید خوشبختی به داشتن اشیا بستگی دارد. بقای بشریت در گرو ایجاد یک فرهنگ سبز است که بیش از هر چیز به اشتراک گذاری جایزه دارد.
(یک وبینار در ساعت 7 بعد از ظهر CT در May 5، 2021 در "تجسم یک معامله جدید سبزتر” کاوش خواهد کرد نگرانی با انرژی جایگزین، نیاز به غرامت جهانی و بپرس چگونه برای ایجاد دنیای بهتر در حین استفاده بسیار انرژی کمتر برای جزئیات بیشتر به آدرس نویسنده زیر ایمیل بزنید.)
دون فیتز ([ایمیل محافظت شده]) در هیئت تحریریه است اندیشه اجتماعی سبز جایی که نسخه ای از این مقاله برای اولین بار منتشر شد. او نامزد سال 2016 حزب سبز میسوری برای فرمانداری بود. کتاب او در مراقبت های بهداشتی کوبا: انقلاب در حال انجام از ژوئن 2020 در دسترس است.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا