من عمیقاً از پاسخ به ستون اخیرم در مورد آنچه می دانیم ناراحت هستم شرایط اسفناک زندان که بریتنی گرینر در اردوگاه کار اجباری در موردویا، روسیه تحمل می کند. در حالی که مقاله توجهات را به وضعیت اسفناک او جلب کرد، دو گرایش در سمت راست و در میان برخی ظاهراً در چپ وجود داشت که نشان میدهد جهان سیاسی ما چقدر سمی و خشمگین شده است. بخشی از مشکل، ساده لوحی خود من است که فکر می کنم ایده یک المپیکی در یک مستعمره کیفری به مدت XNUMX سال ممکن است باعث ایجاد وحدت در سراسر طیف سیاسی شود. نقاط وحدت وجود دارد، بسیار خوب، اما چیزی شبیه آنچه من انتظار داشتم نیست.
پاسخ جناح راست به من روشن کرد که نژادپرستی، تبعیض جنسی، و همجنس گرا هراسی به میهن پرستی جدید تبدیل شده است. من با پیامهایی بمباران شدم که روسیه و ولادیمیر پوتین را به خاطر داشتن این قوانین «سختانگیز در مورد مواد مخدر» تحسین میکردند (انگار نه سال حبس گرینر به دیپلماسی گروگانگیری و جنگ روسیه علیه اوکراین ارتباط بیشتری ندارد تا با فشنگ ویپ) . بارها به من گفته شد که چون گرینر در حین سرود ملی زانو میگرفت، به نوعی ارزش حمایت و مراقبت ما را ندارد، او از «آمریکا» متنفر است، بنابراین نباید روی «آمریکا» برای مبارزه برای آزادیاش حساب باز کند. . و سپس رگبار نژادپرستی، تبعیض جنسی، و همجنس گرا هراسی بیش از آن چیزی بود که من برای هر مقاله ای در سال های انجام این کار دریافت کرده ام. سرسام آور بوده است. اما این میهن پرستی آنهاست: آزادی نفرت از دیگران و تمسخر عذاب دیگران. همچنین - و ما میزان گستردگی آن را دست کم می گیریم - فرقه ای از پوتین در سمت راست وجود دارد که در آن مردانگی، قوانین ضد همجنس گرایی و کنترل او را ارج می نهند. آنها او را نماد یک جنبش استبدادی جهانی میدانند و زودتر شیشه میجوند تا اینکه به نام یک زن سیاهپوست و عجیب و غریب از او انتقاد کنند. و چه محکوم حزب جمهوری خواه است که آنها زودتر از نازی ها امتیاز کسب می کنند تا اینکه بخشی از فراخوان برای آزادی نه تنها گرینر بلکه پل ویلان، یک آمریکایی دیگر در زندان روسیه باشند.
شرم بر من که در این دوره از اعتماد جناح راست فاشیست فکر می کنم که پاسخ هر چیز دیگری خواهد بود. اما پاسخی که حتی تندتر از این هم بوده است، از سوی افرادی است که به گمان چپ هستند. درست نیست که بگوییم آنها در سمت چپ هستند. آنها بیشتر شبیه آگهیدهندگان از خود راضی با اخلاقگرایی چپگرایانه زننده هستند. اینها افرادی هستند که فکر می کنند هر فراخوانی برای آزادی گرینر در واقع برای شیطان جلوه دادن روسیه است و هر شیطان سازی از پوتین فقط به نفع اهداف امپریالیستی آمریکا و ناتو است. اینجا پوتین است، ولنتاین راست نازی ها، و ما افرادی داریم که ادعا می کنند در سمت چپ هستند و عملاً از حبس XNUMX ساله گرینر در اردوگاه کار حمایت می کنند.
سپس افرادی هستند که می گویند مردمی که خواهان آزادی گرینر هستند در بهترین حالت نسبت به قوانین وحشتناک زندان و مواد مخدر در ایالات متحده ناآگاه هستند و در بدترین حالت پوششی برای جنگ علیه مواد مخدر در ایالات متحده ایجاد می کنند. برای لحظه ای فراموش کنید که وضعیت اسفبار گرینر می تواند به ایجاد یک جنبش بین المللی برای لغو زندان و ریشه کنی جنگ مواد مخدر کمک کند. به نظر می رسد استدلال آنها این است که با فراخوان برای آزادی گرینر، ما به شرایط زندان در ایالات متحده مجوز می دهیم. آنها می گویند، "حالا آلاباما را انجام دهید،" انگار که نیستیم. آنها می گویند، "حالا قوانین مواد مخدر ما را رعایت کنید." مثل اینکه ما نداریم. این فوق العاده توهین آمیز است، به خصوص برای بازیکنان WNBA که در سال 2020 کارهای زیادی برای افزایش آگاهی عمومی در مورد بی عدالتی نژادی و خشونت پلیس انجام دادند. آنها از قهرمانان عدالت اجتماعی به فریبکاران تبدیل شده اند، فقط به خاطر فراخوان آزادی دوستشان.
در همین حال، در حالی که این سیاستهای هولناک اطراف گرینر را درگیر میکند، مثل اینکه او نوعی پیناتای جنگ فرهنگی است، ما همچنان شرل گرینر، همسر بریتنی را داریم که به خاطر زندان بیپایان بریتنی درد دارد. ما شرل را داریم که ترس بریتنی را از فراموش شدنش بازگو می کند. بریتنی گرینر باید در افکار ما بماند، اما نحوه به یاد آوردن او نیز مهم است. هیچ سیاستی اساسی تر از همبستگی با زندانیان نیست. هیچ سیاستی آشکارتر از همبستگی با کسی در شرایط 16 ساعت کار، ضرب و شتم و شکنجه، و - که انعکاس دهنده دولت روسیه است - در محیطی که به شدت نژادپرستانه و همجنسگراست، وجود ندارد. اگر نمی توانیم این کار را درست انجام دهیم، خدا کمکمان کند.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا
1 اظهار نظر
من مدتی است که دیو زیرین را خوانده و شنیده ام. او صدایی باهوش و منطقی در زمینه عجیب تعصب است. فکر می کنم او می نویسد و یک زندانی سیاسی یک زندانی سیاسی است و باید به او نگاه کرد و حکم اغراق آمیز و ناعادلانه او باید اصلاح شود. آنچه او در ناعادلانه تجربه می کند و باید در اولویت قرار گیرد، نه تنها برای او، بلکه برای تعداد بی شماری دیگر در بسیاری از کشورها، از جمله ایالات متحده، که در بازی های بسیار بزرگتر مهره هستند. ممنون، دیو