خنده دار خواهد بود اگر آنقدر بالقوه تراژیک - و پیامد نبود. نه، من به مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 2024 دونالد ترامپ فکر نمی کنم، بلکه به یک تحول مرتبط فکر می کنم: آخرین تصمیمات اتحادیه اروپا (EU) در مورد اوکراین.
با پایان سال 2023، کشورهای اروپایی نتوانستند در مورد بسته کمکی 54 میلیارد دلاری برای اوکراین به توافق برسند، در زمانی که این کشور به شدت در تلاش بود تا سرپا بماند و به مبارزه خود با نیروهای اشغالگر روسیه ادامه دهد. به طرز عجیبی، شکست این پیشنهاد با تصمیم غافلگیرکننده اتحادیه اروپا برای آغاز مذاکرات عضویت با آن کشور محاصره شده همزمان شد.
به عبارت دیگر، هیچ کمک نظامی برای اوکراین در کوتاه مدت، اما پیشنهاد احتمالی بلیط طلایی برای پیوستن به اتحادیه اروپا در یک لحظه نامشخص آینده. اوکراینیها ممکن است از خود بپرسند که آیا در آن زمان هنوز کشوری خواهند داشت؟
یک نفر، نخست وزیر راستگرای مجارستان، ویکتور اوربان، تا حد زیادی مسئول این ترکیب متناقض است. او به تنهایی مسدود شده است بسته کمکی، پیشنهاد می کند که هر تصمیمی به بعد از انتخابات پارلمان اروپا در اوایل ژوئن سال جاری موکول شود. او انتظار دارد که همیشه تاکتیکگرای حیلهگر، این انتخابات نشاندهنده یک تغییر سیاسی باشد، با نیروهای محافظهکار و راست افراطی - آنها را متحدان دونالد ترامپ در اروپا در نظر بگیرید - که جایگزین اجماع میانهروی کنونی پارلمان شوند. در حال حاضر اوربان که یک امر دور از دسترس است، روی گروه جدیدی از رهبران دلسوز برای پیشبرد برنامه اجتماعی محافظه کارانه خود و تلاش برای از بین بردن اوکراین حساب باز کرده است.
او همچنین عمیقاً نسبت به گسترش اتحادیه اروپا برای شامل اوکراین یا دیگر جمهوریهای شوروی سابق، نه تنها به دلیل حساسیتهای روسیه، بلکه از ترس اینکه مبادا بودجه اتحادیه اروپا از مجارستان به اعضای جدید در شرق منحرف شود، تردید دارد. اوربان با خروج از اتاق هنگام رای گیری در دسامبر در مورد عضویت در آینده، اجازه داد تا اجماع بر سر عضویت حاکم شود، اما فقط به این دلیل که می دانست هنوز زمان زیادی برای انجام این کار دارد. دو شاخه را بکش به پیشنهاد اوکراین
اوکراینی ها علیرغم تأخیر کمک ها همچنان خوش بین هستند. به عنوان رهبر آنها ولودیمیر زلنسکی توییت درباره عضویت آینده اتحادیه اروپا، «این یک پیروزی برای اوکراین است. یک پیروزی برای تمام اروپا. پیروزی ای که انگیزه، الهام بخش و تقویت می کند.»
اما حتی اگر قرار بود بر مقاومت اوربان غلبه شود، چالش بزرگتری در راه است: اتحادیه اروپا که تصمیم نهایی را در مورد عضویت اوکراین خواهد گرفت، ممکن است همان نهاد منطقهای فعلی نباشد. در حالی که روسیه و اوکراین بر سر اینکه کجا شرقی ترین مرز اروپا را تعیین کنند با هم درگیر هستند، یک درگیری سیاسی شدید در غرب بر سر تعریف اروپا در حال وقوع است.
در نگاهی به گذشته، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در سال 2020 ممکن است ثابت شود که در مقایسه با آنچه اروپا با جنگ در اوکراین، موفقیت اخیر احزاب راست افراطی در ایتالیا و هلند و این احتمال وجود دارد که پس از انتخابات بعدی، پارلمان اروپا به طور قابل توجهی محافظهکارتر میتواند حداقل سرعت اجرای قرارداد سبز اروپا را کند کند.
و بدتر از آن، یک مطبوعات تمام عیار از سمت راست افراطی حتی ممکن است پایان اروپا را به تصویر بکشد که مدتهاست به عنوان ایده آل صورتی مایل به سبز در افق می درخشد. خاموش شدن یک داستان موفقیت مداوم در عصر ما - به ویژه اگر قرار بود دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری 2024 ایالات متحده نیز پیروز شود - می تواند مفهوم پیشرفت را که در قلب هر دستور کار مترقی قرار دارد، به چالش بکشد.
متحدین اوربان
برای چندین دهه، گیرت ویلدرز، رهبر حزب راست افراطی برای آزادی، به طور مرتب سرفصل ها را به خود اختصاص داد به خاطر اظهارات و پیشنهادات ظالمانه او برای ممنوعیت کامل اسلام، قرآن و/یا مهاجران. در آستانه انتخابات پارلمانی نوامبر 2023 در هلند، به نظر می رسید که او همچنان یک کاندیدای ابدی با مجموع آرای پیش بینی شده در سنین میانی تا بالای نوجوانان خواهد بود. علاوه بر موانع معمولی که با آن روبرو بود، مانند دیوانگی پلتفرم خود، در برابر یک قدرت سیاسی مشهور در فرانس تیمرمنز، معمار قرارداد سبز اروپا و رهبر تازه معاون ائتلاف چپ میانه هلند قرار گرفت.
اما در کمال تعجب همگان، حزب ویلدرز فراتر از انتظارات بود و با 23 درصد آرا و بیش از دو برابر شدن تعداد کرسی های حزب آزادی در پارلمان جدید، پیشتاز میدان بود.
اگرچه احزاب جریان اصلی اروپایی از لحاظ تاریخی تمایلی به تشکیل دولت با راست افراطی نداشتند، برخی از آنها اکنون فرصت طلبانه این کار را انتخاب کرده اند. احزاب راست افراطی اکنون در دولتهای سوئد و فنلاند خدمت میکنند، در حالی که ائتلافهایی در ایتالیا و اسلواکی رهبری میکنند.
ویلدرز نیز می خواهد رهبری کند. او حتی لایحه 2018 را برای ممنوعیت مساجد و قرآن در تلاش برای جلب شرکای بالقوه پس گرفت. چنین حرکاتی نسبت به مرکز نیز مشخصه است استراتژی جورجیا ملونی، رئیس حزب راست افراطی برادران ایتالیا که ریشه های فاشیستی آن را کم اهمیت جلوه داد و متعهد شد که از ناتو و اتحادیه اروپا حمایت کند تا بتواند به اندازه کافی از میانه روها حمایت کند تا نخست وزیر فعلی ایتالیا شود.
اما چه اتفاقی می افتد اگر دیگر یک مرکز سیاسی وجود نداشته باشد که باید مورد تشویق قرار گیرد؟
این مورد در مجارستان از زمانی که ویکتور اوربان به عنوان نخست وزیر در سال 2010 به قدرت رسید. به طور سیستماتیک برچیده شد نظارت قضایی، قانونگذاری و قانون اساسی بر قدرت او و در عین حال به حاشیه راندن مخالفان سیاسی او. او مجبور نیست با مرکز سازش کند، زیرا چنین است عملاً حذف شد از سیاست مجارستان - و او و متحدانش مشتاق هستند مدل مجارستانی خود را به بقیه اروپا صادر کنند. بدتر از آن، آنها باد شدیدی دارند. در سال 2024، راست افراطی است در مسیر برای پیروزی در انتخابات در اتریش و بلژیک، در حالی که حزب راست افراطی مارین لوپن در نظرسنجی ها رهبری می کند در فرانسه و آلترناتیو فر دویچلند که به همان اندازه معتدل و ضدمهاجر است در جایگاه دوم پس از راست میانه قرار دارد. آلمان.
نه کمتر شوم، بلوک هویت و دموکراسی، که شامل احزاب اصلی راست افراطی فرانسه و آلمان است، پیش بینی می شود که به سود خود برسد. بیش از دوجین صندلی در انتخابات پارلمانی اروپا در ژوئن امسال. بلوک محافظهکاران و اصلاحطلبان اروپا که شامل احزاب راست افراطی فنلاندی، لهستانی، اسپانیایی و سوئدی است نیز احتمالاً چند کرسی خواهد داشت. نمایندگان غیروابسته از حزب فیدس اوربان را بیرون بیاورید و این بلوک می تواند تبدیل شود بزرگترین در پارلمان اروپا، حتی بزرگتر از ائتلاف راست میانه در حال حاضر در صدر نظرسنجی ها.
چنین تحولاتی تنها به جاه طلبی های فراملی اوربان دامن می زند. او میخواهد به جای اینکه مرد عجیبی در مورد کمکهای اوکراین باشد، اتحادیه اروپا را تغییر دهد و خودش را در مرکز یک وضعیت جدید قرار دهد. او گفت: «بروکسل مسکو نیست توییت در ماه اکتبر اتحاد جماهیر شوروی یک تراژدی بود. اتحادیه اروپا فقط یک کمدی ضعیف معاصر است. اتحاد جماهیر شوروی ناامید بود، اما ما می توانیم بروکسل و اتحادیه اروپا را تغییر دهیم.
با چنین استراتژی، خواسته یا ناخواسته، اوربان از کتاب بازی کرملین پیروی می کند. ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه مدت هاست که می خواهد وحدت اروپا را به عنوان بخشی از آن تضعیف کند تلاش برای تقسیم غرب. با در نظر گرفتن این موضوع، او با احزاب سیاسی راست افراطی مانند لگا ایتالیا و حزب آزادی اتریش ائتلاف کرد تا در سیاست اروپا ویران کند. کشت دقیق او از اوربان، مجارستان را از نظر عملکردی به عنوان نماینده اروپایی کشورش تبدیل کرده است.
همه اروپا به سمت راست افراطی حرکت نکرده است. رای دهندگان در لهستان حتی در سال گذشته بیرون انداخته شده حزب راستگرای قانون و عدالت و راست افراطی بزرگ از دست داد در آخرین انتخابات اسپانیا همچنین، جمع آوری احزاب راست افراطی بسیار دشوار است و ایجاد اجماع بین آنها بدون شک در مورد موضوعاتی مانند ناتو، حقوق دگرباشان جنسی و سیاست اقتصادی دشوار خواهد بود.
با این حال، در یک موضوع کلیدی، آنها اکنون در حال همگرایی هستند. آنها قبلاً در مورد حمایت از خروج از اتحادیه اروپا، به سبک برگزیت یا ماندن برای مبارزه با یکدیگر اختلاف نظر داشتند. در حال حاضر، آنها عمدتاً طرفدار استراتژی برداشت از درون هستند. و برای تحقق این امر، آنها حول دو موضوع کلیدی متحد شدهاند: تقویت «قلعه اروپا» برای جلوگیری از فرار کسانی که از جنوب جهانی میگریزند و حمله پیشانی به آن سنگ بنای سیاست اخیر اتحادیه اروپا، یعنی انتقال انرژی سبز.
سرنوشت معامله سبز سبز
در آلمان، جناح راست افراطی به دنبال پمپ حرارتی رفته است. خز جایگزین Deutschland's کمپین در برابر لایحه سال گذشته برای جایگزینی سیستمهای گرمایشی با سوخت فسیلی با پمپهای حرارتی الکتریکی، حزب را به جایگاه دوم در نظرسنجیها سوق داد (به لطف اغراقآمیز بودن هزینههای چنین پمپهایی). راست افراطی فرانسه نیز در حال رشد سیاسی است که تا حدی به دلیل مخالفت آن با آنچه رهبرش مارین لوپن در مانیفست صادر شده در سال 2022"اکولوژیکی که توسط تروریسم اقلیمی ربوده شده است، که سیاره زمین، استقلال ملی و مهمتر از آن استانداردهای زندگی مردم فرانسه را به خطر می اندازد" نامیده می شود. در هلند، ویلدرز و راست افراطی به طور مشابه از الف بهره برده اند واکنش کشاورز در مقابل پیشنهادات برای کاهش آلودگی نیتروژن
گزارشی از مرکز پیشرفت آمریکایی نتیجهگیری میکند که گروههای راست افراطی اروپایی «سیاستهای زیستمحیطی را بهعنوان نخبهگرایانه چارچوببندی میکنند و در عین حال اضطراب اقتصادی و ملیگرایی را دامن میزنند، که اعتماد به نهادهای دموکراتیک را از بین میبرد و بیشتر از نگرانیهای زیستمحیطی واقعی منحرف میشود». محققان از دانشگاه برگن در نروژ حتی بیشتر اشاره شده است: "احزاب راست افراطی پوپولیستی حذف تدریجی سوخت فسیلی را به عنوان تهدیدی برای ارزشهای سنتی خانواده، هویت منطقهای و حاکمیت ملی به تصویر میکشند."
به عبارت دیگر، راست افراطی اروپایی در پشت دومین نظریه جایگزینی بزرگ بسیج می شود. بر اساس نسخه اولیه آن تئوری توطئهکه چند سال پیش به موج اول پوپولیست های راستگرا کمک کرد تا قدرت را در دست بگیرند، مهاجران در حال توطئه برای جایگزینی جمعیت های بومی، عمدتا سفیدپوست در اروپا بودند. اکنون، افراطگرایان استدلال میکنند که انرژی سبز پاک به سرعت جایگزین سوختهای فسیلی میشود که جوامع سنتی (بخوانید: مسیحیان سفیدپوست) اروپایی را تقویت میکنند. این "فاشیسم فسیلی"، همانطور که آندریاس مالم و مجموعه زتکین دارند آن را برچسب گذاری کرد، استخراج گرایی را با قوم گرایی ازدواج می کند، با سفیدپوستان دست راستی که به سختی باراک اوباما به نفت و زغال سنگ چسبیده اند. همتایان آمریکایی خود را متهم کردند چسبیدن به تفنگ و مذهب
معتقدان به این دومین نظریه جایگزینی بزرگ، قرارداد سبز اروپا را که به کاهش 55 درصدی انتشار کربن تا سال 2030 اختصاص دارد، شیطانی جلوه داده اند. این قرارداد کلی یک سیاست صنعتی پیچیده است که برای ایجاد مشاغل در بخش انرژی پاک طراحی شده است که جایگزین مشاغل از دست رفته معدنچیان خواهد شد. ، دکل های نفتی و کارگران خط لوله. هر چقدر هم که نیاز فوری باشد، معامله ارزان نیست و بنابراین در برابر اتهامات «نخبهگرایی» آسیبپذیر است.
بدتر از آن، واکنشهای منفی علیه چرخش سبز اروپا به تلاشهای پارلمان اروپا گسترش یافته است مسدود کردن کاهش آفت کش ها و تضعیف قوانین کاهش بسته بندی. در نتیجه این واکنش، سیاسی یادداشت ها، "معامله سبز اکنون با چندین سیاست کلیدی در مورد ضایعات لنگ می زند." یک تغییر به راست در پارلمان اروپا، قرارداد سبز را به زمین می اندازد (و حتی آن را در حین پایین انداختن، تضمین می کند که گرمای فاجعه بار بیشتر این سیاره را تضمین کند.
جنگ ایده ها
به نظر می رسد جنگ در اوکراین در مورد سرزمینی است که روسیه اشغال کرده است، مبارزه بر سر قرارداد سبز اروپا در مورد سیاست و جستجوی راست افراطی برای موضوعی به اندازه ضربه زدن به مهاجران برای گردهمایی رای دهندگان. با این حال، در مرکز هر دو مبارزه، چیزی بسیار مهمتر است. از ولادیمیر پوتین در کرملین گرفته تا مارین لوپن در سنگرهای ارتجاعی پاریس، راست افراطی بر سر آینده آرمان های اروپایی می جنگد.
به طور محدود، این بحث فقط آخرین تکرار یک سوال طولانی مدت در مورد این است که آیا اروپا باید بر گسترش عضویت خود یا ادغام عمیق تر اتحادیه فعلی تاکید کند. تا به حال، مصالحه این بود که به طور مشخص نوار بالایی برای عضویت در اتحادیه اروپا تعیین شود، اما یارانه های سخاوتمندانه برای معدود کشورهای خوش شانسی که به این باشگاه راه یافته اند، ارائه شود. مجارستان پس از اینکه از دهه 1990 از سرمایه های اتحادیه اروپا بهره زیادی برده است، با روی آوردن به یک همسایه نیازمند، این اصل اصلی همبستگی را به چالش می کشد.
اما اوربان و متحدانش ماموریت بسیار رادیکال تری در سر دارند: تغییر هویت اروپایی. در حال حاضر، اروپا طرفدار برنامههای اجتماعی گستردهای است که حتی احزاب راستگرا نیز تمایلی به برچیدن آنها ندارند. اتحادیه اروپا همچنین پیامدترین برنامه جمعی جهان را در زمینه انتقال انرژی سبز پیش برده است. و علیرغم برخی واکنشها، همچنان فضایی دلپذیر برای جامعه LGBTQ باقی مانده است.
به عبارت دیگر، اتحادیه اروپا همچنان چراغ راه ترقی خواهان در سراسر جهان است (علی رغم اصلاحات نئولیبرالی که به طور قهقرایی فضای اقتصادی آن را بازسازی می کنند). این یک فضای آرزویی برای کشورهایی در مرزهای اروپاست که آرزوی فرار از خودکامگی و فقر نسبی را دارند. به همین ترتیب برای مردم کشورهای دوردست که اروپا را به عنوان کشتی نجات در دنیایی که به طور فزاینده ای غیرلیبرال تصور می کنند، و حتی برای مترقیان ایالات متحده که به سیاست های مراقبت های بهداشتی و صنعتی اروپا و همچنین مقررات زیست محیطی آن غبطه می خورند، صادق است. اینکه سیاستهای اتحادیه اروپا نیز محصول سیاستگذاری شدید فراملی است، برای بینالمللیگرایان که خواهان همکاری قویتر فرامرزی برای کمک به حل مشکلات جهانی هستند، الهامبخش بوده است.
در اواخر دهه 1980، با فروپاشی پیمان ورشو و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دانشمند علوم سیاسی فرانسیس فوکویاما تصور "پایان تاریخ" او استدلال کرد که ترکیبی از دموکراسی بازار پاسخی به همه بحث های ایدئولوژیک خواهد بود و اتحادیه اروپا به عنوان نقطه پایانی خسته کننده و بوروکراتیک تکامل سیاسی جهانی عمل خواهد کرد. با این حال، از زمان تهاجم به اوکراین، تاریخ نه تنها بازگشته است، بلکه به نظر می رسد که در حال عقب گرد است.
راست افراطی در خط مقدم این عقب نشینی قرار دارد. حتی زمانی که اتحادیه اروپا به توسعه به سمت شرق می اندیشد، یک شورش از درون تهدید می کند که پایان خود اروپا را به همراه داشته باشد - یعنی پایان دولت رفاه اجتماعی لیبرال و بردبار، تعهد جمعی به همبستگی اقتصادی، و نقش رهبری آن. در پرداختن به تغییرات آب و هوایی به عبارت دیگر، نبرد بین اوکراین دموکراتیک و دولت مستبد روسیه با درگیریهایی که در بروکسل به راه افتاده است، مرتبط است.
بدون اوکراین دموکراتیک و پویا، مرز شرقی اروپا که در کنار روسیه قرار دارد، احتمالاً به منطقه ای از «کشورهای ملت» شکننده، تقسیم شده و نامنسجم تبدیل خواهد شد که برای واجد شرایط بودن برای عضویت در اتحادیه اروپا به سختی تحت فشار هستند. بدون یک چپ قدرتمند که از شبکههای ایمنی اجتماعی استاندارد طلایی اروپا دفاع میکند، آزادیخواهان احتمالاً تلاشهای خود را برای خوردن یا حذف دولت تنظیمکننده پیش خواهند برد. بدون رهبری اروپا، تلاش های جهانی برای رسیدگی به تغییرات آب و هوا به طور خطرناکی پراکنده تر خواهد شد.
آشنا بنظر رسیدن؟ این نیز دستور کار راست افراطی در ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ است. تقویت کننده های MAGA او، مانند شخصیت های رسانه ای تاکر کارلسون و استیو بنن، کشیده اند برای ویکتور اوربان، گیرت ویلدرز و ولادیمیر پوتین که اروپا را در حال عقب نشینی به سمت فاشیسم بفرستند.
با کمبود منابع و قدرت سیاسی، مترقیان همیشه دارای یک کالا به صورت عمده بوده اند: امید. قوس جهان اخلاقی طولانی است، مارتین لوتر کینگ جونیور، نبوت سال ها پیش، اما به سمت عدالت خم می شود. یا شاید هم اینطور نیست. آرمان اروپا را از بین ببرید و مهم نیست امسال در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه اتفاقی می افتد، سال 2024 سالی خواهد بود که امید آخرین می میرد.
ZNetwork صرفاً از طریق سخاوتمندی خوانندگان آن تأمین می شود.
اهدا